کاهش ۷ درصدی تولید ناخالص ملی، فشاری به اقتصاد ایران وارد نمی‌کند؟

به گزارش گروه محیط زیست و گردشگری خبرگزاری فارس، سازمان محیط زیست ۶ آبان‌ماه ۹۷ نشستی با عنوان «موضوع توافق‌نامه پاریس تحت کنوانسیون تغییر اقلیم برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای در جهان» برگزار کرد.

*آدرس غلط معاون محیط انسانی سازمان محیط زیست درباره اثرگازهای گلخانه‌ای

مسعود تجریشی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در این نشست با اشا ره به میزان کل انتشار دی اکسید کربن به عنوان مهمترین گاز گلخانه ای در سال ١٣٧٣ که حدود ٤١٧ میلیون تن بوده و افزایش سالانه ٤،٤ درصد و ٨٣٢ میلیون تنی آن در سال ۱۳۸۹ اظهار داشت: چون در ایران انرژی بسیار ارزان است در حال هدر دادن منابع خود هستیم که نشان از ناکارآمدی صنایع دارد، این یک مشکلی است که آثار آن را می توانیم در آلودگی هوا ببینیم.

این درحالی است که آلودگی هوا آلودگی هوا بحثی متفاوت از گازهای گلخانه‌ای است، به نظر می‌رسد معاون محیط زیست انسان سازمان محیط زیست فراموش کرده است که دی اکسید کربن که مولد گازهای گلخانه‌ای است با مونو اکسید کربن که گاز آلاینده هواست ماهیت متفاوتی دارد و امروزه حتی مهمترین آلاینده هوا در کلانشهرهایی مانند تهران دیگر مونو اکسید کربن نیست، و عامل اصلی آن pm2.5  شناخته شده است.

از این جهت اگر می‌خواهیم سیاستی در راستای کاهش آلودگی هوا داشته باشیم باید بدانیم سهم تولید این آلاینده در اتوبوس‌های شهری و کامیون‌ها بیش از خودروهای سواری است، که اگر به عنوان سیاستگذار به دنبال کاهش آلودگی‌هوا باشیم باید به دنبال نصب فیلتر دوده و اسقاط اتوبوس‌های فرسوده برویم.

اما اگر به دنبال این هستیم که از آلودگی هوا شعاری درست کنیم و آدرس غلط بدهیم برای رسیدن به اهداف خاص خودمان بحث متفاوت است.

وی در جای دیگری از اظهاراتش در این نشست عنوان کرده است: جلوگیری از سوزاندن گازهای مشعل (فلر) یکی از این راه‌های کاهش انتشار است، 53 میلیون تن دی اکسید کربن از طریق فلرها سوزانده می شود و این یعنی هفت تا 8 درصد کل انتشار گاز دی اکسید کربن که اگر بتوانیم آن را به چرخه اقتصادی برگردانیم بسیار مقرون به صرفه خواهد بود.
تجریشی تاکید کرد: با انجام این اقدامات تا سال 2030 می توان 12 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای در کشور را کاهش داد.

 

*جمع‌آوری تمامی گازهای فلر در ایران غیر ممکن است

در واقع سازمان محیط زیست به دنبال این است که تمامی فلرها را جمع کند و با این پیش فرض به سازمان ملل تعهد ارائه می‌کند، اما بنابر گفته کارشناسان حوزه انرژری  همه گازهای همراه و فلرها قابلیت جمع آوری ندارد چراکه بخشی از آنها در دریا هستند و ۸۰ کیلومتر تا ساحل فاصله دارند و جمع آوری آنها اصلا اقتصادی نیست و همه آنهایی که در ساحل هستند هم با توجه به اینکه پراکندگی بسیار زیادی دارند قابللیت تجمیع ندارند و سومین دلیل که باعث می‌شود امکان جمع آوری فلرها غیرممکن شود این است که با تغییر تولید نفت در کشور که تابعی از سیاست‌های کلان کشور است، تولید گازهای همراه هم تغییر پیدا می‌کند و تغییر تولید گاز همراه باعث می‌شود که جمع آوری این گازهای برای بخش خصوصی دیگر جذابیت نداشته باشد چراکه برای این گاز حساب باز می‌کند که از این گاز استفاده کند.

با فرض محالی که این سه مشکل حل شود باز هم وزارت نفت حاضر نیست این کار را انجام دهند.

این ۳ مشکل خاص کشور ماست، از آنجایی که نفت تابعی از سیاست‌های کلان کشورهاست، کشورها در طراحی اولیه میدان‌های نفتی جمع آوری گاز فلر را هم مدنظر قرار می‌دهند در حالیکه ما پس از گذشت سال‌ها از افتتاح چاه‌های نفتی به فکر جمع آوری گاز فلر افتاده‌ایم.

البته اینکه به طور کلی گازهای فلر قابل جمع آوری نیست را نمی توان پذیرفت اما می توان گفت: جمع آوری کلیه گازهای فلر در کشور امکان پذیر نیست.

جالب اینجاست که اگر ما تمامی گازهای فلر کشور را هم جمع کنیم تنها به یک سوم تعهداتمان عمل خواهیم کرد، و در شرایطی که امکان جمع آوری تمامی گازهای فلر را نداریم به همان میزان نمی‌توانیم به تعهداتمان عمل کنیم.

پس چرا ما زیربار این تعهد رفته ایم؟ چون کسانی این تعهدات را پذیرفته‌اند که سوادی در زمینه انرژی ندارند و ایرادات و چالش‌ها و موانع پیش روی آن اطلاعی ندارند.

حدود 8 درصد فلرهای جهان در ایران قرار دارد که بر این اساس حدود 11.4 میلیارد متر مکعب گاز همراه داریم.
معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است: با این کار هم از لحاظ اقتصادی و هم زیست محیطی به کشور سود خواهیم رساند.

*۳برابر بیش از توان کشورمان، تعهد داده‌ایم

ناصر مقدسی رئیس امور بین الملل و کنوانسیون های سازمان حفاظت محیط زیست هم در جریان این نشست اظهار داشته است: براساس توافقتنامه پاریس گفتیم که تا سال 2030 حدود 4 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای خود را کاهش خواهیم داد، وی  این میزان کاهش را در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار ناچیز دانسته و با ذکر چند مثال از سهم افغانستان 13 درصد، 7 درصدی الجزایر، 29 درصدی اندونزی، 20 درصدی پاکستان، 65 درصدی تاجیکستان، 26 درصدی ژاپن و 37 درصدی کره به این نتیجه رسیده است که بنابر این اجرای این توافقنامه فشاری بر اقتصاد کشور وارد نخواهد کرد.

این در حالی است که جمع آوری فلز، افزایش راندمان نیروگاه در هر سال قرار است که ما را به کاهش ۴ (بخوانید ۱۲ درصدی) برساند.

جالب است که در گزارش سوم تغییر اقلیم سازمان محیط زیست عنوان شده است ایران سالانه یک درصد راندمان نیروگاهها را افزایش خواهد داد  در حالیکه روند افزایش راندمان نیروگاههای ما از سال ۸۸ تا ۹۴ چیزی حدود ۲۳/. درصد بوده‌است یعنی ما بیش از ۳ برابر توان کشور در این حوزه تعهد می‌دهیم. سوال اینجاست چه چیزی در این کشور عوض شده که باید چنین تعهدی را بدهیم؟

*امکان کاهش سهم نیروگاههای گازی را نداریم

در شرایطی که ما مشکلات جدی در حوزه تولید برق داریم  و علت پایین بودن راندمان نیروگاهها این است که اتکای کشور در حوزه نیروگاهی به نیروگاههای گازی است که از راندمان پایینی برخورداردند و اما چون مصرف برق در کشور ما غیر صنعتی است و عمده مصرف ما مربوط به برق خانگی است و برای مدیریت این نوع مصرف، جمع کردن پیک مصرف مشکل است مدیریت این پیک مصرف تنها با نیروگاههای گاز امکان پذیر است؛ بنابراین به خاطر فرم مصرف برق غیر صنعتی در کشور امکان کاهش سهم نیروگاههای گازی را نداریم و چون امکان آن فراهم نیست امکان افزایش راندمان هم وجود ندارد.

بنابراین تا مدل مصرف برق در کشور تغییر نکند نمی‌توانیم ادعای ۴ برابر افزایش راندمان را در کشور داشته باشیم.

وقتی مدعی می‌شویم یک درصد راندمان نیروگاهها افزایش پیدا می‌کند یعنی مدعی هستیم که نیروگاه سازی افزایش خواهد کرد و نیروگاههای سیکل ترکیبی رشد خواهند داشت اما این پیش فرض غلط است، چراکه در تابستان گذشته هم شاهد خاموشی‌بوده ایم چراکه ظرفیت تولید برق ما افزایش پیدا نکرده است چون به دلیل عدم رغبت سرمایه گذاری بخش خصوصی در این زمینه به دلیل نبود توجیه اقتصادی تولید برق و فاصله قیمت تولید ۱۱۰ تومانی با فروش آن به قیمت ۶۶ تومان با سرمایه‌گذاری در این زمینه برای هر کیلووات ۵۰ تومان متضرر می‌شود و به همین دلیل وزارت نیرو بزرگترین بدهکار کشور است.

در این شرایط چطور انتظار افزایش راندمان را داریم، درواقع مساله امروز وزارت نیرو افزایش راندمان نیست بلکه توسعه ظرفیت نیروگاهها است که بهترین و آسان ترین راه آن نیروگاههای گازی است که کم هزینه تر هستند و مشکل پیک را هم حل می‌کنند.

 تجریشی درباره الحاق به توافقنامه پاریس نیز گفته است: زمانی که وارد برجام شدیم منافع ملی خود را دیدیم؛ برای توافقنامه پاریس هم باید منافع حقوقی و ملی خود را ببینیم، توجه نکردن به این توافقنامه منافع ملی ما را تامین نمی‌کند بنابر این باید با یک اجماع کلی، مسئولان را نسبت به پیوستن به آن متقاعد کنیم.ایران یکی از کشورهای فعال در مذاکرات پاریس بود که به تصویب توافقنامه پاریس منجر شد؛ این توافقنامه در ایران در سال 95 در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید اما هنوز به تصویب شورای نگهبان نرسیده است.

وی تاکید کرده است: برای الحاق ایران به توافقنامه پاریس تاکنون نامه‌های زیادی به مسئولان نوشتیم و عدم پیوستن ایران را به آن متذکر شدیم.

به نظر می‌رسد برخی در تلاش‌اند با وجود نقاظ ضعف متعدد این سند را به سرعت به تصویب برسانند و جای سوال دارد که چرا اینقدر عجله؟! چرا عجله به ایجاد یک اجماع کلی میان مسئولان وجود دارد تا پیش از برگزاری COP24 این مساله در کشور پایان یابد؟ وقتی هنوز روسیه به موافقتنامه نپیوسته و گفته است از سال ۲۰۱۹ شروع به بررسی می‌کند، امریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان از آن خارج شده و ترکیه هم هنوز نپیوسته است، قطر تعهد قابل ارزیابی ارائه نداده است؟ برخی مسئولان در ایران به دنبال پایان داده به مباحث فنی هستند؟

رئیس امور بین الملل و کنوانسیون های سازمان حفاظت محیط زیست در این نشست خبری اعلام کرده است: ایران یکی از کشورهای فعال در مذاکرات پاریس بود که به تصویب توافقنامه پاریس منجر شد؛ این توافقنامه در ایران در سال 95 در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید اما هنوز به تصویب شورای نگهبان نرسیده است.

سوال دیگری که پیش می‌آید اینجاست که چرا سند تعهدات همراه با موافقتنامه در اختیار شورای نگهبان قرار نگرفت؟ چه ایرادی در این سند بوده است که با ایراد شورای نگهبان مجبور به ارائه آن به مجلس شده‌اند؟

این مقام مسئول درخصوص سهم دیگر کشورها هم صحبت کرده و گفته است سهم دیگر کشورها بیشتر از ماست اما دو نکته را بیان نکرده است: نکته اول اینکه تمامی این کشورها تعهد مشروط داده اند، برای مثال پاکستان  انجام تعهداتش را مشروط به دریافت ۴۰ میلیون دلار کرده است، سوال اینجاست چرا ایران برای انجام تعهداتش شراطی نگذاشته است؟

نکته دوم اینکه این کشورها به دلیل نداشتن منابع انرژی منابع انتشار خاصی هم ندارند و با چند اقدام کوچک می‌توانند به تعهداتشان عمل کنند در حالیکه ایران کشوری است که عمده صنایعش انرژی‌بر بوده و نمی تواند به راحتی تعهدات کاهش ۱۲ درصدی انتشار را که ۲۱۰ میلیون تن است را انجام دهد.

*آیا کاهش۷ درصدی فشاری به اقتصاد وارد نمی‌کند؟

مقدسی معتقد است با انجام این تعهدات  هیچ فشاری به اقتصاد وارد نمی‌شود چطور می‌‌توانیم این مساله را قبول کنیم وقتی سازمان محیط زیست گزارش داده که این کاهش انتشار موجب کاهش ۷ درصدی از حجم اقتصاد ما می‌شود آیا ۷ درصد عدد کمی است؟ آیا کاهش ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی عدد قابل ملاحظه‌ای نیست؟

*لاپوشانی و فرافکنی ضعف مدیریت در کشور و انداختن آن به گردن تغییر اقلیم

رئیس امور بین الملل و کنوانسیون های سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه ایران قربانی تغییر اقلیم است، گفته است: 11 هزار میلیارد تومان خسارت بخش کشاورزی ناشی از تغییر اقلیم و خشک شدن رودخانه ها است.

وی با فرافکنی و لاپوشانی ضعف مدیریت‌ها در سال‌های گذشته در مدیریت منابع آب و کشاورزی و صنایع غیراصولی که موجب فجایع زیست محیطی شده است این اتفاقات را به پای تغییر اقلیم می‌گذارند و اظهار داشته است به همین دلایل باید تلاش کنیم تا پیش از برگزاری کاپ 24 که آذرماه در لهستان برگزار می شود، به صورت رسمی به توافقنامه پاریس ملحق شویم تا از حق ایران در مقابل آثار تغییر اقلیم حمایت کند!

اما در COP24 چه اتفاقی قرار است رخ دهد که مدیران سازمان محیط زیست اصرار به پیوستن ایران به این توافقنامه پیش از برگزاری این نشست دارند؟

انتهای پیام/

برچسب ها:

اجتماعی