به گزارش مشرق، حضور مدیران بیرونی و غیرتخصصی رویه ای مرسوم در بدنه دولت و وزارتخانه هاست. هر نهاد و وزارتخانه ای با توجه به مدیر بالادستی، سلایق، تفکرات و البته نگرش سیاسی، معمولا از نفراتی در بدنه استفاده میکند که به وی نزدیک باشند. در این میان تنها نکته ای که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، تخصص گرایی و استفاده از مدیران بدنه آن سازمان یا وزارتخانه است. معمولا از مدیرانی که به بدنه سازمان تعلق دارند و آشنا و متخصص به امور هستند، کمتر استفاده شده و به آنها بی مهری می شود.
بیشتر بخوانید:
دستور وزیر ورزش به فدراسیون فوتبال درباره سرمربی
از سوی دیگر، پست های کلیدی به افرادی تعلق می گیرد که از بیرون سازمان به همراه شخص اول وارد می شوند. همین یکی از دلایل کندی و فربه شدن یک مجموعه یا وزارتخانه به شمار می رود. چه آنکه نفرات تازه وارد با فضا و مناسبات بیگانه اند و همین سبب می شود حتی در صورت توانایی و شایستگی، در بسیاری از اوقات بهره وری کافی را نداشته باشند.
این معضلی است که در ورزش و این وزارتخانه نیز همانند سایر دستگاه های دولتی کم و بیش به چشم می خورد. مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان همانند پیشینیان، نفراتی را اضافه کرده که عمدتا آشنایی و تخصصی ندارند که غالب آنها را نیز در بدنه ستادی و در پست های کلیدی به کار گمارده است.
* تفاوت از حرف تا عمل
مسعود سلطانیفر در 11 آبان ماه 95 به عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب شد. وی در ابتدای حضورش در ساختمان سئول تاکید کرد باید مدیران جوان ورزشی و استعدادهای جدید ظهور کنند.
وی مرداد ماه 96 در مصاحبهای با یکی از رسانهها در این خصوص گفته بود: "فکر میکنم زمانش فرا رسیده که فضای جدیدی در ورزش کشور به وجود بیاید و مدیران جدیدی وارد شوند. بیشتر زنجیره بسته بود که قصد داریم این زنجیره را پاره کنیم تا مدیران جوان ورزشی و استعدادهای جدید ظهور پیدا کنند."
با این وجود، چنین رویکردی از وزیر کمتر دیده شده است. وی بیشتر سمت های کلیدی ستادی و معاونین را به تازه واردینی واگذار کرده که با این حوزه بیگانه اند و از جای دیگری ورود پیدا کرده اند. این رویه بدل به یک چالشهای جدی شده و ابهامات و نگرانی های مهمی به همراه داشته است. کارشناسان این پرسش را مکررا مطرح می کنند که مگر بدنه ورزش کشور، مدیر جوان، مستعد و باانگیزه کم دارد که وزیر از بیرون، مدیران کلیدی و ستادی را انتخاب کرده است؟
نگاهی کوتاه به معاونان، مدیران ورزشی زیرمجموعههای وزارت ورزش مانند شرکت توسعه و مجموعههای انقلاب و آزادی نشان میدهد تعداد قابل توجهی از شهرداری و دستگاههای دیگر وارد این حوزه شدهاند.
* مدیرانی که از بیرون آمده اند
بر اساس ماده 54 قانون خدمات کشوری، تنها در صورتی که نیروی توانمند در دستگاه اجرایی وجود نداشته باشد، حداکثر 15 درصد از پستهای مدیریتی را میتوان خارج از دستگاه به کار گرفت. از سوی دیگر، مصوبه شورای عالی اداری ابلاغی رئیس جمهوری در خصوص ضوابط انتصاب و انتخاب مدیران و استفاده از نیروهای جوان، بانوان و مدیران آینده، اقدام صورت نگرفته و به آن توجهی نشده است.
در زیر به اسامی مدیرانی که از خارج ورزش، به وزارتخانه و تشکیلات مرتبط به آن آمدهاند، اشاره میشود:
نام مدیر |
سمت کنونی |
مکانی که قبلا خدمت میکرده |
حسن کریمی |
مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی |
وزارت کشور |
علیاکبر شعبانلو |
مدیر مجموعه ورزشی انقلاب |
شهرداری |
قدرت الله سیف |
مدیر مجموعه آزادی |
شهرداری |
مصطفی ابطحی |
مدیر صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان |
وزارت کشور |
مهدی تندگویان |
معاون امور جوانان |
وزارت صنعت، معدن، تجارت |
محمود محدث |
مدیرکل هماهنگی و نظارت بر امور جوانان |
شهرداری |
سجاد سالک |
اداره کل مشارکتهای اجتماعی |
قراردادی نهاد ریاست جمهوری |
امیرحسین آلاسحاق |
مدیرکل طرحهای ملی و فراگیر جوانان |
شهرداری |
اعظم کریمی |
مدیرکل برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان |
مجری تلویزیون |
عبدالحمید احمدی |
معاون توسعه همگانی و فرهنگی |
جهاد دانشگاهی |
رضا حجتی |
مدیرکل دفتر توسعه ورزش روستایی |
دانشگاه تهران و عضو حزب اعتماد ملی |
ژاله فرامرزیان |
معاون توسعه مدیریت و منابع |
وزارت کشور |
جمشید تقیزاده |
معاون امور حقوقی، مجلس و استانها |
وزارت کار |
داود عزیزی |
مدیرکل امور مجلس |
لیسانس پرستاری - بهزیستی |
عباس نظریان |
مرکز مشارکتهای اقتصادی ورزش |
دانشگاه شهیدرجایی |
فرشید طهماسبی |
مدیر کل امور بینالملل |
دانشگاه شهیدرجایی |
مازیار ناظمی |
مدیر روابط عمومی |
صداوسیما |
* 4 معاون ستادی، چند مدیر غیرستادی
از بین شش معاون کنونی وزیر، تندگویان، فرامرزیان، تقیزاده و احمدی، خارج از بدنه ورزش و جوانان بودهاند. تقیزاده حتی زمانی که به عنوان معاون حقوقی و پارلمانی وزیر معرفی شد، شائبه بازنشستگیاش از صندوق بازنشستگی کشور مطرح شده بود که تا کنون جوابی قابل اعتنا به آن داده نشده است.
مدیران شرکت توسعه، آزادی و انقلاب نیز هیچ کدام از بدنه ورزش نیستند و از وزارت کشور و شهرداری آمده و بر صندلی مدیریت نشسته اند.
بررسی مدیران ستادی و غیرستادی وزارت ورزش و جوانان نشان می دهد تعداد قابل توجهی خارج از بدنه و مدیران وارداتی هستند. همین نشان می دهد که در این وزارتخانه، اعتنایی چندانی به مدیران داخلی نشده است. البته، در مواردی نیز افرادی از بدنه وزارت ورزش به پست های مدیریتی رسیده اند که فاقد استانداردها و سطح کیفی قابل توجه بوده اند.
انتخاب مدیران بیرونی در حوزه ورزش، نقدهای جدی را به وزیر وارد کرده است. اکنون این پرسش کلیدی دوباره مطرح می شود که آیا در این پستها، نیروهایی از داخل وزارت ورزش نیستند تا بتوانند امور کار را در دست بگیرند؟ آیا طبق ادعاهای وزیر، به مدیران جوان ورزشی و استعدادها در بدنه وزارت ورزش و پست های مدیریتی توجه شده یا در حد شعار باقی مانده است؟ اگرچه بایستی اذعان داشت که ساختار وزارت ورزش نیز دچار کاستی در افراد مستعد و توانمند است؛ اما شعارهای وزیر بر چه مبنایی بوده و چه زمانی به بار می نشیند؟