همین‌حالا بروید و «پس از بیست‌سال» را بخرید!

به گزارش مشرق، رمان قطور «پس از بیست سال» به اذعان فعالان ادبی یکی از بهترین آثار سال گذشته بود که در زمان انتشار هم با واکنش‌های مثبتی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد. با این حال داوران بخش داستان جایزه جلال، این کتاب را از گردونه رقابت خارج کردند اما مسوولان خود جایزه در اقدامی جالب توجه این کتاب را به عنوان اثری ویژه مورد تقدیر قرار دادند. در بخشی که بخش رمان جایزه جلال برگزیده هم نداشت، این رمان مورد تقدیر واقع شد که می‌توان از آن معناهای مختلفی برداشت کرد. این مطلب به بهانه این تقدیر منتشر می‌شود.

درباره این کتاب بخوانید

چهل رمانِ ایرانی برای شب چله

از رونمایی کتابی با بیش از ۱۰ نویسنده تا خاطرات ناگفته از جلال آل احمد

چاپ دوم برای کتاب برگزیده قلم زرین

اشرافیت مذهبی فقط مختص ایران نیست

رمانی حجیم که خواننده را پای خود نگه‌می‌دارد + عکس

انحراف از حق با زاویه‌ای میلیمتری

کربلا را خوب می‌شناسید؛ نه؟ بالا و پایین؛ نه آنقدرها که باید؟ باشد. قبول. کم و زیاد، از اتفاقات عاشورا هم باخبرید. در بدبینانه‌ترین‌حالت ممکن، فقط پای چند منبر هم که نشسته باشید و دو،سه‌باری نوحه و روضه هم که گوش داده باشید، بدون خواندن سطری یا تورق کتابی، چندتا از اتفاقات دانه‌درشت عاشورای 61هجری را شنیده‌اید. شکراً لله.


 اما اگر چندقدم به عقب برداریم چطور؟ نه! از قیام حسن‌بن‌علی (ع) هم عقب‌تر بروید. بروید و در «صفّین» بمانید. این‌واقعه را چقدر می‌شناسید؟ بیشتر از آن‌چندخطی که در کتاب تاریخ دوران مدرسه‌مان بود و با آن زبان الکن، فقط اینقدر گوشی را دست‌مان می‌داد که صفین، یکی از جنگ‌های بزرگ مسلمین در زمان امیرالمؤمنین بود که با فتنۀ عمروعاص و بر نیزه‌کردن قرآن‌ها، به حکمیت و در نهایت خلافت معاویه منتهی شد؟ اگر پاسخ‌تان به این‌ سؤال مثبت است، واقعۀ کربلا را هم خوب می‌شناسید. پس همین‌حالا بروید «پس از بیست‌سال» را بخرید و از مرور دانسته‌هایتان کیفور شوید. اگر نه، باز هم بعد از خواندن این‌ یادداشت، باید بروید و این‌کتاب را بخرید؛ با این‌تفاوت که این‌بار می‌روید به سراغ ریشۀ ماجرا و صفیّن و کربلا را با هم می‌فهمید.

ایدئولوژی اصلی «سلمان کدیور»، این نویسندۀ جوان شصت‌وپنجی هنگام نوشتن پس از بیست‌سال که اولین‌رمان تاریخی اوست، در این‌سطر از آخرین ‌صفحات کتابش نهفته است: «کربلا میوۀ درختی است که پس از پیامبر کاشته شد و در صفین قدبرافراشت و شاخه دواند و تنومند گشت» (ص 745 [بله! برای شرح این ایدئولوژی، مجالی 750صفحه‌ای لازم داشته. انتظار کمتر از این را که نداشتید؟])؛ بنابراین چنان‌که در کروشه خواندید، در رمان قطور خودش، روایت را از شب عاشورا شروع کرده و با عقبگردی مفصل به ایام پس از رحلت پیامبر ؟ص؟ بازگشته و با ذکر اتفاقات ریز و درشت این‌سال‌ها، ما را تا واقعۀ صفین با خود همراه کرده است تا مجدداً در آخرین ‌فصول، به عاشورا و پس از آن بازگردد. این بازۀ زمانی خاص که حوادث بسیار مهمی را در تاریخ اسلام در خود جای داده است، به خودی خود کاملاً پتانسیل خلق یک ‌رمان پرکشش و جذاب را در اختیار یک ‌نویسنده می‌گذارد؛ یعنی نویسنده اگر فقط قلم خوبی داشته باشد و قصه‌گوی خوبی باشد، 700صفحه که هیچ‌ است، می‌تواند کتابی چندهزارصفحه‌ای را از این ‌برهۀ حساس خلق کند.

اشتباه نکنید! ماجرا خیلی فراتر از این‌حرف‌هاست! ما با یک کتاب مستند تاریخی روبه‌رو نیستیم. سلمان کدیور کتاب‌های تاریخ را جلویش نگذاشته تا آن‌ها را به زبانی امروزی‌تر بازنویسی کند و با حفظ تقدم و تأخر وقایع، یک «بازخوانی تاریخی» را به ما عرضه کند. ما با یک «رمان تاریخی» طرفیم. اگر به عبارت درون گیومه نگاه دقیق‌تری داشته باشیم، دشواری کار نویسنده را به‌وضوح درک خواهیم کرد. رمان تاریخی، در وهلۀ اول یک ‌رمان است. پس تخیل و طبع نویسنده در آن راه یافته و از ساحت مستند، فاصله گرفته است. همین‌جا باید آب پاکی را روی دست‌تان بریزم و بگویم تخیل نویسنده چنان قوی است که شخصیت اول کتاب، «سلیم‌بن‌هشام» را در هیچ ‌کتاب تاریخی مستندی پیدا نخواهید کرد! او کاملاً زاییدۀ تخیل نویسنده است و همین کفایت می‌کند که بپذیریم «پس از بیست‌سال» یک‌رمان است؛ اما رمان تاریخی باید از دل تاریخ بلند شده باشد و همین، نقطۀ اتصال تخیل به واقعیت و بلکه حقیقت است. پس در عین حال که این ‌کتاب یک ‌رمان به معنای اصیل کلمه است، اثری درخشان در بازخوانی تازه‌ای از تاریخ است؛ آغشته به تکنیک‌های داستانی و توصیفات ذهنی خالقش!

بله! ماجرا همین‌قدر پیچیده است. ما دقیقاً با چنین متناقض‌نمای دشوار لذت‌بخشی مواجهیم. نه تاریخ محض می‌خوانیم و نه داستان محض! نه می‌توانیم به یافته‌هایمان از این‌کتاب استناد کنیم و نه می‌توانیم آن‌ها را وانهیم؛ پس چه لطفی در خواندن این ‌رمان تاریخی نهفته است؟ از قلم خوش‌خوان و روان نویسنده و توانایی شگفت‌انگیز او در قصه‌گویی و شخصیت‌پردازی و توصیف‌های جذاب و مناسب و دقیقش در طول اثر اگر بگذریم، می‌رسیم به مؤلفۀ اصلی ذات رمان: محتوا و اندیشه. همۀ آن پیامی را که می‌شود و باید از واقعۀ صفّین گرفت، پس از بیست‌سال به شما خواهد بخشید. اصلاً مگر جز این است که داستان‌ها خلق می‌شوند تا پیامی را از خلال تخیل خالق‌شان به ما برسانند؟ حقیقت در این ‌پیام است که در کالبدی آمیخته به واقعیت و خیال مثل رمان ریخته شده تا به ما عرضه شود.

«پس از بیست‌سال» با داستانی خوش‌پرداخت و پرکشش، از دل تاریخ روایتی را بیرون کشیده تا نشان‌مان بدهد ریشۀ آن ‌جنایت عظیمی را که در عاشورای 61هجری رخ داد باید در سال‌ها پیشتر از آن، در فتنۀ صفین جست‌وجو کنیم. تبیین همین ‌ارتباط محتوایی که سلمان کدیور، این‌ نویسندۀ جوان خوش‌آتیه به آن رسیده، یکی از موفق‌ترین اتفاقاتی است که در طول رمان رخ می‌دهد. ما قدم به قدم با حوادث تاریخی ریز و درشت صدر اسلام پیش می‌رویم تا آنگاه که حلقۀ ارتباطی میان صفّین و کربلا را درمی‌یابیم.
بگذارید صاف و پوست‌کنده بگویم! پس از بیست‌سال از آن کتاب‌هایی است که شما، قبل و بعد از خواندن آن، تفاوت خواهید داشت. شک نکنید! حتی اگر از دستۀ اول، از همان‌ها که به زیر و زبر تاریخ صدر اسلام آشنایند، باشید، هنگام خواندن این ‌رمان، باز هم همانطور که از «داستان» کیفور و غرق لذت شده‌اید، دل‌تان می‌خواهد دفتر و خودکاری دم دست‌تان بگذارید و آنچه را رمان به شما می‌آموزد، همۀ دریافت‌ها و نکات و حقایق آشکار و پنهان درون آن را یادداشت کنید؛ حتی به این قیمت که بعدتر، صحت و سقم آن‌ها را بررسی کنید و خود دریابید کدام‌یک مستند بوده و کدام، زاییدۀ ذهن نویسنده! آن‌وقت است که به خودتان می‌آیید و می‌بینید حالا چقدر بهتر می‌فهمید چه شد که حسین(ع) را کشتند.

*صبح نو

برچسب ها:

فرهنگ و هنر