با سریال دل، از سریال‌های ساخت ترکیه جلو افتادیم

به گزارش مشرق، سریال «دل» با عشق آرش (حامد بهداد) و رستا (ساره بیات) آغاز می‌شود، شور عاشقانه لحظات اولیه سریال و خانه‌ای تزئین شده با گل برای اینکه این دو فردای این ملاقات، قرار است، عروسی کنند و مراسم عقد توام با عروسی آنان باید فردا برگزار شود.

نمایی از سریال دل

سریال از آخرین لحظات برای وصل این زوج عاشق آغاز می‌شود و مخاطب انتظاری جزء تماشای شورعاشقانه زوج اصلی سریال ندارد. ما این دو کاراکتر عاشق را در لحظات ابتدایی سریال در نمایی مدیوم و با نور بسیار کمی می‌بینیم و با یک جامپ از شب عروسی، روایت را از صبح روز عروسی این زوج دنبال می‌کنیم. آرش صبح خیلی زود، طبق وعده‌اش به دنبال عروس- رستا - می‌رود تا او را به آرایشگاه ببرد و در مقابل خانه رستا، با او و خواهرش مواجه می‌شود، و حالا عشاق را از نمایی نزدیک می‌بینیم.

بیشتر بخوانید:

در سرمایه‌گذاری و تولید سریال مانکن پای یکی از کشورهای عربی در میان است؟!

مخاطب به صورت حامد بهداد دقت می‌کند و چین‌های صورت او را به وضوح می‌بیند و بعد شمار فراوانی از ریش‌های سفید قسمت پایین صورتش در سریال وضوح فراوانی دارد. حامد بهدادی متولد ۱۳۵۲ شمسی و ۴۶ ساله، نقش یک مرد عاشق پیشه دم بخت را بازی می‌کند، حتی گریم هم نمی‌تواند سبب محو شدن چین و چروک‌های صورت بازیگران سریال شود.

دامادی که در واقعیت سن و سال او به صورت واقعی برای تماشاگر مشخص است و تا آستانه ۵۰ سالگی، ۴ سال بیشتر فاصله ندارد. رستا با بازی ساره بیات متولد ۱۳۵۸ {عروس ۴۰ ساله سریال} نیز وضعیتی مشابه با سن و سال و ظاهر حامد بهداد را دارد. آیا داماد ۴۶ ساله و عروس ۴۰ ساله که در مقابل تصویر سن واقعی‌اشان نمود بصری دارد را می‌توانیم به عنوان یک زوج عاشق باور کنیم؟

ستاره‌های سینما ایران نمی‌توانند وضعیت «جوان اولی» خود را به دلایلی متعددی حفظ کنند. اما در سینمای هندوستان ستاره‌هایی نظیرراجش‌خانا، شاهرخ‌خان، آجی دیوگان، سلمان‌خان، آکشای کومار، هرتیک روشن، عامرخان و... را حفظ کنند و به صورت ممتد، بیست سال نقش جوان اول عاشق پیشه را به شکل باورپذیری ایفا کنند.
با پیش زمینه ذهنی که مخاطب از آثار پیشین بازیگران در نقش مردان و زنان متاهل دارد و این شمایل را از حامد بهداد، ساره بیات، یکتا ناصر (متولد ۱۳۶۰)، مهراوه شریفی‌نیا (متولد ۱۳۶۰)، مهدی کوشکی (متولد ۱۳۶۰) در فیلم‌ها و سریال‌های بیشماری تجربه کرده، می‌توان زوج‌های این فیلم را سمبلی از عاشق پیشگی و دم بخت بودن تصور کنیم؟!
«شور عشق» برنده تمشک زرین موج جریان فیلم‌های موسوم به «دختر – پسری» در دهه هفتاد از حیث دراماتیک در دم دستی بودن و بلاهت دراماتیک یکی از آثار پیشتاز آن مقطع محسوب می‌شود، اما با همه این اوصاف به بخشی از تاریخ سینمای جوانانه تبدیل شد. یک واقعیت قابل تامل در متن آن فیلم را نمی‌توانیم کتمان کنیم. هر مقدار ماده داستانی فیلم ساده‌انگارانه و غیرقابل باور است {به دلیل اجرای ضعیف}، اما عشق میان زوج جوان آن دو فیلم را می‌توانیم باور کنیم، چون بازیگرانش سن و سال واقعی عاشق شدن و ازدواج کردن را سپری می‌کردند. این مورد دارای مواردی نقضی هم است، امین حیایی تا همین یکی دو سال قبل و پیش از آنکه چین و چروک صورتش عیان شود را می‌توانستیم به عنوان جوان اول عاشق پیشه دم بخت باور کنیم، چون بسیاری از ویژگی‌هایی خاص جوان اول را امین حیایی دارا بود و رضا گلزار هم از این فرمول تبعیت می‌کرد.

فرامتن این دو بازیگر را که دنبال می‌کنیم، علاقه آنان به ورزش سبب می‌شود که به پیری زودرس دچار نشوند و نکته قابل توجه در مورد این دو نفر این است که غیر از کوشش برای حفظ فیزیک، خاصیت جوانانه حضور خود را در آثار سینمایی حفظ کرده‌اند، هر چند رضا گلزار همچنان بازیگر به مراتب ضعیف‌تری از امین حیایی است.
اما چند ضلعی عشقی، از حالت مثلث در ادامه سریال به ذوزنقه تغییر شکل می‌دهد و در نهایت به یک چند ضلعی تبدیل می‌شود را نمی‌توانیم با متولدان دهه پنجاه باور کنیم.

حتی کاراکتر کوروش تهامی (متولد ۱۳۵۰) که از عشاق پرسوناژ رستا است را نمی‌توانیم در آستان ۴۸ سالگی حتی با آن گریم‌های عجیب و غریب باور کنیم. دوره جوان اولی تهامی که با فیلم سینماسینماست (سیدضیاالدین دری) آغاز شد منطقا به پایان رسیده است، اما، چون ورود جوان اول، زیبارو در دایره بسته سینما غیرممکن است، همچنان برای ساختن سریال جوانان و عشقی از منابع دهه پنجاه استفاده می‌کنیم.

این حجم از بازیگران مسن را در ادامه سریال «دل» با این حجم از مسن بودن برای چنین نقشهایی، با توجه به مختصات ظاهری، میمک و فیزیک و حتی صدا، چگونه به عنوان زوج عاشق پیشه باور کنیم؟! یک پیری نمایشی چاشنی سریال دل است که آنرا از مفاهیم نمایشی که دستمایه اصلی سریال است، دور نگاه می‌دارد. حتی قالب جوان اولی و عاشق پیشگی را در مورد میلاد کی مرام در سریال «ممنوعه» و امیر حسین آرمان در سریال «مانکن» بسیار باورپذیر از حامد بهداد در سریال «دل» است. در بازی بهداد خستگی و کمی بازی روشنفکرمآبانه‌اش همچنان نمود دارد و با منطق نمایشی سریال هم‌خوان نیست.
تعداد چین و چروک‌های مشخص در صورت آوا (یکتا ناصر) قابل ترمیم با هیچ گریمی نیست و نمی‌توانیم او را به عنوان یک دختر دم بخت و رقیب عشقی خواهرش باور کنیم.

بلی! در ادامه سریال درخواهیم یافت آوا (یکتا ناصر) که قرار است نقش خواهرهمسرآرش را ایفا کند، خودش عاشق شوهرخواهر احتمالی است. اگر در سطوح مختلف از ترکیه عقب افتادیم، اما در سریال سازی و تحت‌الشعاع قرار دادن ساختار اخلاقی جامعه از سریال‌های ترکی و GEM پیشی گرفتیم.

این مثلث یک سه ضلعی نمایشی نیست، بلکه بخش‌های دیگری هم دارد و در پاراگراف‌های پیشین نیز اشاره شد که در متن سریال کاراکتر کوروش تهامی نیز دلباخته رستای ۴۰ ساله است. در قسمت‌های بعدی «دل» با دخترخاله آرش (مهراوه شریفی‌نیا) آشنا می‌شویم که معشوقه سابق آرش بوده و عکس‌هایی را در آغوش یکدیگر گرفته‌اند و همچنان که در تخت‌خواب با لباس سفید عروسی به عکس خودش و آرش نگاه می‌کند، منتظر است تا به عقد مرد دیگری درآید.


جالب‌تر اینجاست مادر فولادزره آرش (نسرین مقانلو) وقتی که عروسی بهم می‌خورد با دخترخاله آرش تماس می‌گیرد و او نیز مراسم عروسی خود را رها می‌کند تا به ایران بازگردد، بلکه بتواند آرش را متقاعد کند تا با او ازدواج کند. آرش را سه زن محاصره کرده‌اند، عروس او، رستا نیز در محاصره مهران (مهدی کوشکی) و پرسوناژ کوروش تهامی است و پس از قسمت پنجم احتمال می‌رود نخستین سریال ملی، در رقابت با تولیدات ترکی و کره‌ای در حوزه سریال سازی، از مرزهای ۱۰ الی ۱۵ ضلعی عشقی عبور کنیم و این یک رکورد و دستاورد شگرف برای وزارت ارشاد است.
مستقل از این فرامتن‌های بسیار جالب، طریقت و ساختار نمایش در سریال واقع‌گرا نیست و لطمات فراوانی به روحیه سرکش تماشاگران جوان و پرسشگر این مجموعه می‌زند. وقتی زنی با لباس عروسی در محل آرایشگاه ناگهان گم می‌شود، دامادی که چشم انتظار اوست باید چه واکنشی نشان می‌دهد؟
طبیعی است که نخستین واکنش تماس با پلیس ۱۱۰ است. در واقع منطق حکم می‌کند که آرش در نخستین گام با پلیس تماس بگیرد، اما نکته مهم این است که واکنش آرش و آوا در واکنش به مفقود شدن رستا، حتی جستجوگری هم نیست و صرفا با مراجعه به یکی از واحدهای کناری آرایشگاه سعی می‌کنند، مساله را معمولی جلوه دهند. واکنش پلیس به جای جستجوگری، تکرار کردن اعلام کردن پرونده‌های مشابه عروس‌های فراری است.

آوا و آرش با یک فاصله زمانی طولانی و عجیب خانواده‌ها عروس و داماد را در جریان می‌گذارند و این کانون عقلایی خانواده، به صورت منطقی باید متوسل به اقدام سریع یا واکنش معقولانه می‌شود. پدر رستا (سعید راد) باید واکنش سریع‌تری به این رویداد نشان دهد، چون دخترش که اینقدر برای او عزیز است و در طول سریال بر آن تاکید می‌شود، گم شده و او مشغول به شورای مشورتی خانواده است.

سریال دل به دلیل ترسیم چند ضلعی عشقی به تدریج مورد اقبال قرار خواهد گرفت، اما ترسیم این چندین ضلعی به هیچ عنوان از یک ریتم سریع و عامه پسند برخوردار نیست و باید منتظر واکنش بیشتر مخاطبان و رسانه‌ها ماند.

برچسب ها:

فرهنگ و هنر