آفتابی از توکیو طلوع نخواهد کرد

به گزارش مشرق، رئیس‌جمهور پس از دیدار با نخست‌وزیر ژاپن عکسی از خود و آبه را در حساب توئیتری‌اش به‌اشتراک گذاشت و نوشت: «ایران از هر طرحی که می‌تواند موجب افزایش تبادلات اقتصادی به‌ویژه در حوزه انرژی و افزایش صادرات و فروش نفت بشود، استقبال می‌کند. در راستای منافع ملی خود از هیچ‌گونه مذاکره و توافقی روی‌گردان نیستیم.» آقای روحانی و تمام رسانه‌های اقتصادی و سیاسی نزدیک به دولت که این روزها سرگرم زمینه‌‎سازی و بالا بردن توقع مردم از سفر روحانی به ژاپن بودند، دقیقاً چه تصویری از سفر رئیس‌جمهور به ژاپن ارائه می‌دهند؟

بیشتر بخوانید:

آقای روحانی! مکر ماکرون بس نبود که سرگرم سراب آبه شده‌اید؟

خدا کند تحلیل این یادداشت غلط باشد!

آبه به‌جای ترامپ از روحانی خواست برجام را کامل اجرا کند!


فضایی که این روزها درخصوص سفر رئیس‌جمهور به ژاپن شکل گرفته است، بازتولید همان نظام معنایی و ادبیاتی است که پیش‌تر حول سفر آبه شینزو به تهران شکل گرفته بود. نگاهی رمانتیک به سیاست بین‌الملل که در انتظار رخ دادن یک معجزه از سفری بی‌سابقه به تهران بود. سفر آبه اما بر خلاف تمام آنچه تحلیل‌گران پیرامون احتمال میانجی‌گری ژاپن میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا مطرح کردند، در نهایت با موضع محکم رهبر معظم انقلاب، بدون تبادل پیام خاصی میان مقامات دو کشور پایان ‌پذیرفت. حالا پس از گذشت بیش از شش ماه از سفر آبه به تهران، روحانی در حالی تهران را به مقصد توکیو ترک کرد که تمام ظن و گمانه تحلیل‌گران معطوف به امکان ارتباط غیرمستقیم با مقامات آمریکا یا امتیازدهی متقابل است. اما ماجرای سفر حسن روحانی به ژاپن دقیقاً قرار است چه افقی را بگشاید؟


آنچه دوست دارند ببینیم


پر بیراه نیست اگر ادعا کنیم هر رخداد سیاسی بایستی به مثابه کوه یخ دیده و فهمیده شود؛ آنچه رسانه‌ها و سیاستمداران از یک رخداد منعکس می‌کنند، قله آن است اما قسمت اعظمی از آنکه قابل رویت با چشم نیست، پیشران حوادث است. فاصله آنچه در رسانه‌های رسمی و ادعاهای رئیس‌جمهور و هیئت وزیران به عنوان دلایل سفر روحانی به ژاپن مطرح می‌شود با آنچه گمانه‌زنی‌ها می‌گویند، چنان زیاد است که مفروض گرفتن صحت ادعای یک طرف لاجرم به کذب بودن ادعای سمت دیگر منتج خواهد شد. رئیس‌جمهور پیش از ترک تهران به سمت کوالالامپور به عنوان اولین مقصد، دلیل سفر شرقی خود به ژاپن را « امنیت منطقه به خصوص امنیت کشتیرانی» اعلام کرد و بر گفت‌وگوی دوجانبه در این خصوص تأکید نمود. سخنگوی وزارت امور خارجه نیز علت سفر روحانی به ژاپن را «بررسی پیشنهادات ژاپن درخصوص کاهش تنش در منطقه» عنوان کرده بود. بنابراین آنچه به دور از فضای گمانه‌زنی و در گفتمان رسمی سیاسی به عنوان دلیل سفر روحانی به ژاپن اعلام می‌شود، گفت‌وگو درخصوص مسائل امنیت منطقه و کشتیرانی است. اما اخبار پس پرده و آنچه از کانال‌های غیررسمی مسموع است، دقیقاً در نقطه مقابل ادبیات دیپلماتیک رسمی است.


میانجی‌گری و سناریوهای احتمالی


طرح مسئله میانجی‌گری بازیگر ثالث میان ایران و آمریکا در بازه زمانی یک سال گذشته به صورت پرحجم تکرار شده است. اولین پیشنهادهای میانجی‌گری بازیگری ثالث را اندیشکده گروه بحران در گزارش تفصیلی خود با عنوان « اجتناب از تکرار خطای ۱۹۱۴ در خاورمیانه» داد.[۱] استدلال طرف‌های غربی این است که ایرانی‌ها همواره به کانال‌های غیر رسمی بیشتر از مبادلات آشکار پیام روی خوش نشان می‌دهند. با درنظر داشتن چنین سابقه‌ای گمانه‌زنی‌های معطوف به ره‌آورد گفت‌وگوی غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا با وساطت ژاپن را بهتر می‌توان تحلیل کرد. در این میان یکی دیگر از نقاطی که عموم تحلیل‌گران بر آن تاکید می‌ورزند، مبادله زندانیان میان ایران و آمریکا به مثابه یک قدم رو به جلو در باز کردن مجدد پنجره مذاکره است. بنابراین دو مؤلفه اساسی در فهم سفر روحانی به ژاپن را می‌توان تلقی مبادله زندانیان به عنوان یک گام رو به جلو و روی خوش نشان دادن ایران به مذاکره با واسطه دانست. آنچه موجب شد تا این تحلیل بیشتر برجسته شود، اظهار نظر یوشیهیده سوگا، وزیر کابینه ژاپن درخصوص هماهنگی با ایالات متحده برای کاستن از تنش‌ها بود.

اما روایت‌های غیررسمی درخصوص آنچه احتمالاً در سفر ژاپن به روحانی پیشنهاد شده چیست؟


گشایش برای توافق بزرگ‌تر: یکی از اساسی‌ترین سناریوهایی که در خصوص سفر روحانی به ژاپن مطرح است، توافق بر سر مذاکره برای یک توافق بزرگ‌تر از برجام است. در فضای رسانه‌ای کشور این تلقی وجود دارد که روحانی با سفر به ژاپن ضمن بررسی امکان‌های مذاکره نهان با آمریکا احتمالاً با چند پیشنهاد مواجه خواهد شد. «گفته می‌شود در جریان سفر روحانی به توکیو احتمالاً ژاپن با چراغ سبز آمریکا سه امتیاز تجاری و ضدتحریمی برای ایران قائل خواهد شد. اعلام معافیت ژاپن از تحریم نفتی علیه ایران، ایجاد یک کانال مالی بین تهران و توکیو و آزادسازی دست‌کم ۱/۵میلیارد دلار از دارایی‌های ارزی ایران ناشی از صادرات قبلی نفت به ژاپن، سه احتمالی است که انتظار می‌رود در جریان سفر روحانی به توکیو و دیدار با آبه شینزو رخ داده باشد. اتفاقی که می‌تواند بخشی از پازل آغاز مذاکرات احتمالی غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در حضور سران کشورهای طرف برجام باشد.»


در راستای همین خط خبری، روزنامه رای‌الیوم نیز با ذکر این نکته که مبادله زندانیان میان ایران و آمریکا در واقع بخشی از پروژه بزرگ‌تر یک توافق است، هدف سفر روحانی به توکیو را باز کردن باب معامله با ژاپن با چراغ سبز آمریکا و آزادی معوقات ۲۰ میلیارد دلاری فروش نفت ایران دانست که در راستای رسیدن به یک توافق بزرگ‌تر قابل درک است.


راضی کردن ایران به توقف گام‌های کاهش تعهد خود در برجام: یکی از مهم‌ترین دلایلی که برای این سفر ذکر می‌شود، احتمال راضی کردن ایران به مذاکره مجدد و توقف گام‌های کاهش تعهدات برجامی است. این تحلیل را در شرایطی می‌توان بهتر درک کرد که دقیقاً چند روز پیش از سفر روحانی به ژاپن، گفته شد که کشورهای اروپایی عضو برجام در جلسه کمیسیون مشترک که در وین برگزار شد، ایران را به اعمال ساز و کاری که می‌تواند به بازگشت تحریم‌های بین‌المللی علیه تهران منجر شود (مکانیسم ماشه) تهدید کردند. دقیقاً در ابتدای آذر ماه نیز سه کشور اروپایی در بیانیه‌ای به صورت تلویحی ایران را به استفاده از مکانیسم ماشه تهدید کرده بودند. حالا و در جریان سفر روحانی به ژاپن، به نظر می‌رسد که ارائه یک بسته فریبنده مالی و قول راه‌اندازی یک خط اعتباری برای حمل‌ونقل پول و باز پس‌گرفتن بیست میلیارد دلار مطالبه ایران از ژاپن درازای توقف مراحل کاهش تعهدات برجامی دقیقاً در همین سطح، می‌تواند از پیشنهادات مطرح شده در این سفر باشد. در واقع نکته اصلی پیشنهاد احتمالی که در رسانه‌ها پخش می‌شود، اجازه آمریکا به ژاپن برای خرید نفت ایران در مقابل توقف کاهش تعهدات برجامی و آغاز مذاکره برای رسیدن به توافقی مطابق میل دولت‌مردان فعلی ایالات متحده است.


مذاکره غیرمستقیم برای کاهش فشار: تمام رسانه‌های وابسته به دولت و افراد مؤثر رسانه‌ای آن‌ها، از زمان طرح سفر روحانی به ژاپن، بر آتش امکان مذاکره میان ایران و آمریکا دمیدند. دولت تلاش دارد تا به هر شکل ممکن ضمن پایبندی به غل و زنجیر برجام، پالس‌های مساعد مذاکره را نیز به طرف غربی صادر کند. سناریویی تکراری که طی آن تلاش دولت برای گشودن باب مذاکره با غرب و ادعای ایجاد گشایش در اقتصاد کشور از این طریق، مقابله و مخالفت منتقدین دولت با این اقدام، دست خالی بازگشتن دولت از سفر خود و نهایتاً معرفی مخالفان مذاکره با آمریکا به عنوان مسببان وضعیت نامساعد اقتصادی کشور و تبرئه دولت و جریان غربگرا از پذیرش مسئولیت شرایط فعلی.


همه به خط


رئیس‌جمهور پس از دیدار با نخست‌وزیر ژاپن عکسی از خود و آبه را در حساب توییتری‌اش به ‌اشتراک گذاشت و نوشت: «ایران از هر طرحی که می‌تواند موجب افزایش تبادلات اقتصادی به‌ویژه در حوزه انرژی و افزایش صادرات و فروش نفت بشود، استقبال می‌کند. در راستای منافع ملی خود از هیچ‌گونه مذاکره و توافقی روی‌گردان نیستیم.» آقای روحانی و تمام رسانه‌های اقتصادی و سیاسی نزدیک به دولت که این روزها سرگرم زمینه‌‎سازی و بالا بردن توقع مردم از سفر روحانی به ژاپن بودند، دقیقاً چه تصویری از سفر رئیس‌جمهور به ژاپن ارائه می‌دهند؟


کرنش ایران و آمریکا در مقابل یکدیگر و کاستن از مواضع خصومت‌آمیز در چارچوب پالس‌های مثبتی که به یکدیگر ارسال می‌کنند، دال مرکزی در تحلیل‌های غالب رسانه‌های نزدیک به دولت است. آنان در واقع اعتقاد دارند که «نشانه‌هایی از نرمش واشنگتن از فشار حداکثری به چشم می‌خورد. مبادله زندانیان و تغییر لحن مقامات واشنگتن درباره تهران، راه‌اندازی کانال بشردوستانه سوئیس، تغییر موضع کاخ سفید در مورد نقش ایران در یمن و زمزمه‌ آزاد شدن بخشی از پول‌های بلوکه‌شده ایران، ایجاد یک کانال مالی با ژاپن و احتمال معافیت توکیو از تحریم‌های نفتی در جریان سفر روحانی به این کشور از جمله پالس‌هایی هستند که واشنگتن به تهران ارسال کرده ‌است.»


در واقع ساختن تصویر کرنش آمریکا در شرایط فعلی در برابر ایران و دست کشیدن دولت‌مردان آمریکایی از فشار حداکثری علیه ایران و ندیدن سیاست کلان چماق و هویج آمریکا، بزرگ‌ترین خطای رسانه‌های جریان غربگراست. نتیجه این تصویر که با حمایت مساعد دولت ساخته می‌شود، تنها ایجاد توقع روانی برای مردم است که ایران حتی در برابر کرنش آمریکا نیز حاضر به برداشتن قدم متقابل نیست بنابراین کسانی که از مذاکره جلوگیری می‌کنند، عامل وضعیت فعلی اقتصاد کشور هستند.


تلاش برای الزام به مذاکره تا پیش از پایان دوران ترامپ و اهل معامله نشان دادن او در قیاس با هر کس دیگری که به عنوان رئیس‌جمهور بعدی ـ به فرض رای نیاوردن مجدد ترامپ ـ انتخاب شود. به باور رسانه‌ها و البته بخش زیادی از بدنه دولت، بایستی فرصت منتهی به انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را برای امتیازگرفتن از آمریکا و مذاکره با ترامپ مغتنم شمرد. در واقع آنان معتقدند که « زمان حال بهترین موقعیت است البته اگر ترامپ دست از اقدامات گذشته بکشد و کلیه تحریم‌ها را لغو کند. […] مذاکره با ترامپ به مراتب راحت‌تر است تا مذاکره با جایگزین او. ترامپ شاید در آستانه ورود به دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش نگاهی آرام‌تر و نرم‌تر داشته باشد تا در میان رای‌دهندگان از محبوبیت بیشتری برخوردار شود. از سوی دیگر چون ترامپ یک نگاه اقتصادی دارد و اهل معامله است بهتر منفعت اقتصادی می‌رساند.»


چرا دولت باز هم بیراه می‌رود؟


بازی رسانه‌ای و سیاسی دولت در سفر به ژاپن، ره‌آوردی جز سنگین‌تر کردن کارنامه ‌اشتباهات و تصمیمات نابه‌جای دولت ندارد. دولت و نظام تصمیم‌گیر آن این بار هم فضا را اشتباه درک نموده‌اند.


تصور آنکه دولت با مطرح کردن بحث مذاکره مجدد با آمریکا در سفر ژاپن، در پی سنگین‌تر کردن کفه آرا و برهم زدن توازن انتخابات مجلس به نفع جریان همسوی خود نباشد بسیار دشوار است. بنابر این در اولین قدم بایستی مسئله طرح مجدد گفتمان مذاکره با آمریکا را، در چارچوب فضای کشور تحلیل و بررسی نمود. عملکرد ضعیف و ناامیدکننده دولت و لیست امید مجلس شورای اسلامی به‌گونه‌ای است که فضای سیاسی کشور دچار پدیده سبقت گرفتن چهره‌های سیاسی از یکدیگر در پاک کردن نام خود از طومار حامیان دولت است. بنابراین امکان راهیابی جریانات اصلاح‌طلب و مورد حمایت دولت به مجلس بسیار ضعیف است. در چنین شرایطی طلب امتیاز از آمریکا و طرح مجدد مذاکره با آمریکا تنها می‌تواند به مثابه فرصت تنفس به جریان غیرانقلابی داخلی تلقی شود.


طرح چند باره آمادگی ایران برای مذاکره از یک سو، مخابره پیام‌های ضعف اقتصادی از داخل ـ کلیدواژه‌های نیاز ایران به ارتباط با آمریکا برای بهبود وضعیت معیشت ـ و البته تداخل تمام این نظام مسائل با حوادث آبان‌ماه باعث ایجاد این تلقی در مقامات آمریکا می‌شود که ایران در شرایط به غایت دشواری به سر می‌برد و برای برون رفت از این شرایط حاضر است تا به هر صورتی امتیاز بدهد. در حقیقت آقای روحانی خواسته یا ناخواسته در حال تقویت این ظن در میان مقامات آمریکایی است که اکنون می‌توان ایران را به پای میز مذاکره کشاند.


ارسال پیام مساعد برای مذاکره از طرف ایران تنها به مثابه تصدیق قرار گرفتن ایران در موضع ضعف فهم خواهد شد و نشانه‌ای مهمی است بر ادعای ترامپ مبنی بر اثرگذار بودن فشار حداکثری علیه ایران بنابراین در شرایط فعلی هرگز مذاکره به معنای واقعی آن شکل نخواهد گرفت چراکه ارسال پالس مذاکره در برابر اعمال فشار حداکثری تنها به معنای پذیرش قرارگرفتن در موضع ضعف و نهایتاً انفعال در مذاکرات احتمالی خواهد بود.


تصویر مخدوش و غیرواقعی تصمیم‌گیران دولت از فضای روابط بین‌الملل و البته سیاست داخلی آمریکا به‌گونه‌ای است که با مطرح کردن مذاکره مستقیم با آمریکا، دانسته یا نادانسته، تنها به استحکام پایگاه رای ترامپ در سال منتهی به انتخابات کمک می‌کنند. مذاکره در هر سطحی با آمریکا در زمان ترامپ و در شرایط زمانی فعلی به مثابه کمک قطعی به وی برای افزایش احتمال رای‌آوری مجدد، پس از ناکامی او در پرونده ونزوئلا و کره‌شمالی تلقی می‌شود.


بزرگ‌ترین‌اشتباه و شاید گناه نابخشودنی دولت یازدهم و دوازدهم، شرطی کردن بازار است. ارسال پیام بهبود وضعیت معیشت در صورت تعامل با آمریکا، شانه خالی کردن از بدیهیئت نظارت بر اقتصاد و بازار کشور به بهانه ربط وثیق بهبود شرایط کسب و کار با رابطه با آمریکا، نهایتاً بازار و اقتصاد کشور را شرطی و ناکارآمد می‌کند. هیچ منطقی پشتیبان نوسانات بازار نیست و دولت نیز پیش‌تر شانه خود را از زیر بار مسئولیت خالی کرده است.


ارسال پیام مذاکره و کرنش در برابر آمریکا ـ چه با وساطت کشور ثالث و چه مستقیم ـ در شرایطی که کشور یکی از بزرگ‌ترین و خشن‌ترین اعتراضات خود را به تازگی پشت‌سر گذاشته است، این گمانه را در ذهن تصمیم‌گیران آمریکایی تقویت می‌کند که ایران در صورت بروز آشوب اجتماعی ناشی از مسائل اقتصادی حاضر به مذاکره است. بنابراین علاوه ‌بر تقویت موضع فشار حداکثری، منطق راه‌اندازی آشوب اجتماعی در ایران بوسیله کشورهای خارجی نیز تقویت می‌شود.

برچسب ها:

سیاسی