پیشنهاد دقیق روسیه درباره FATF چه بود؟

به گزارش مشرق، ماجرای دنباله‌دار FATF به این سادگی‌ها قرار نیست دست از سر مردم و افکارعمومی بردارد و هر روز با خبری جدید افکارعمومی را به خود جلب می‌کند، خواه این خبر روی بازار و قیمت‌ها تاثیر بگذارد خواه بی‌تاثیر باشد.اجازه دهید همین ابتدای کار، هرچند تکراری، به یک موضوع مهم اشاره شود و بگوییم که چرا سایه سنگین FATF این‌گونه بر سر افکارعمومی افتاده و بی‌خیال هم نمی‌شود. اولین نکته مربوط به مساله مدیریتی در کشور است، همان چیزی که در برجام هم گریبان‌گیر کشور شد.دقیقا از زمانی که مساله سیاست خارجی و البته یک پرونده تخصصی مانند FATF به‌جای پیگیری و حل‌وفصل شدن در مجلس، وزارت امور خارجه و دیگر محیط‌های نخبگانی، به کف خیابان‌ها کشیده شد و تلاش ویژه‌ای صورت گرفت تا با فشار افکارعمومی حمایت سیاسی برای یک مساله فنی تراشیده شود، مشکل آغاز شد.

بیشتر بخوانید:

اگر دولت دست اصولگرایان بود، FATF تصویب می‌شد؟!

منتقدان واقعی و غیر واقعی FATF

تصویب FATF یعنی وعده‌های واهی و آسیب‌های قطعی

به‌عبارت دقیق‌تر، از سال 92 که به‌دلیل پتانسیل ضعیف و کم‌رمق فنی در انعقاد برجام با طرف‌های غربی تصمیم بر آن شد با حمایت سیاسی چنین توافقی به انجام برسد، آسمان و ریسمان بافته شد تا همه‌چیز مردم حتی آب‌خوردن به مذاکره و توافق گره زده شود، یک شیب نزولی با سرعت زیادی طی شد و در اثر اتصال بی‌واسطه افکارعمومی و بازار به تصمیمات آمریکایی‌ها، گره شرطی‌شدن به جان مردم و بازار افتاد که باز کردن آن به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. این گزاره البته نافی گزارش‌دهی به مردم درباره حرکت‌های محرمانه نیست، بلکه همان‌طور که گفته شد نقد تبدیل کردن پرونده‌های فنی به مسائل سیاسی و سطحی است. برگزاری کمپین برای FATF و جست‌وجوی حامی غیرمتخصص برای آن آفتی است که دولت‌های یازدهم و دوازدهم برای حل مسائل پیچیده یافته است و از قضا آنجا که باید گزارش دهد و با مردم حرف بزند، محرمانه اقدام کرده و مانند ماجرای بنزین به کشور خسارت وارد می‌کند و آنجاکه لازمه یک کار تحقیقاتی و پژوهشی حقوقی، اقتصادی و سیاسی پیچیده و دقیق وجود دارد، تلاش می‌کند با فشار توده‌ای بدون طی‌شدن مراحل علمی و کارشناسی کار را جلو ببرد.آخرین نمونه آن هم دروغ‌گویی درمورد اتفاقی بود که در جریان واریز پول قرارداد مربی سابق استقلال تهران صورت گرفت و زمانی که بر اثر یک ناشی‌گری که از سوی عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی هم تایید شد، مدیران باشگاه استقلال نتوانستند پول مربی ایتالیایی خود را به حسابش واریز کنند، رسانه‌ها و فعالان سیاسی حامی دولت شایعه کردند عدم پذیرفتن FATF باعث این اتفاق شده است!

دومین مساله درمورد FATF این است که جمع‌بندی دقیقی هنوز میان مسئولان وجود ندارد، یعنی کشور با یک اقدام شتابزده در بهار سال 1395 به چالش کشانده شده و دولت هنوز که هنوز است حاضر نیست با یک اقدام علمی از آن خارج شود. علاوه‌بر این به‌صراحت این را هم باید گفت که تعداد زیادی از موافقان و منتقدان FATF درباره تاثیرات اجرای کامل برنامه اقدام یا عدم اجرای آن اطلاع دقیقی ندارند و صرفا براساس احتمالا سخن می‌گویند. وزیر محترم امور خارجه هم که باید مطلع‌ترین فرد در این زمینه باشد و حداقل در حد و اندازه‌های کارشناسان ابراز نظر کند، به‌جای پاسخگویی درخصوص مکانیسم‌ها و چگونگی کارکرد FATF می‌گوید ما هیچ تضمینی در این مورد نمی‌دهیم و تنها می‌گوییم عدم اجرای مطالبات این نهاد برای آمریکا بهانه درست خواهد کرد! خلاصه اینکه تصمیم‌گیری درمورد FATF به‌جای اینکه در دست همان افراد متخصص باشد و آنها باهم بنشینند و مشکل را حل کنند، هم منتقدان و هم حامیان تلاش می‌کنند با دمیدن در آتش افکارعمومی برای خود حمایت مردمی آماده کنند. علاوه‌بر این باید به این مساله هم اشاره کرد که آنقدر مدیریت چنین مساله‌ای در کشور با بی‌تدبیری همراه شده که حتی سیاست بررسی در خفای یک لایحه هم به‌خوبی جلو نمی‌رود و هرکسی به خود اجازه می‌دهد با اطلاع و بی‌اطلاع به اظهارنظر بپردازد که بیشتر شبیه یک طنز تاریخی است تا کنش سیاسی و مدیریتی.

  بازار و شائبه ورود ایران به لیست سیاه

اما اصل مطلب. آخرین موج اخباری که درمورد FATF پیش آمد، هرچند در این یکی، دو سال هیچ‌گاه درخصوص این موضوع فضا بدون خبر و حاشیه نبوده است، به شایعه عجیب و غریبی برمی‌گردد که یکی، دو هفته پیش در رسانه‌ها و سپس کف بازار پیچید، اینکه ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفته است. در آن روز رسانه‌ها با استناد به اخبار و مطالب منتشرشده در ویکی‌پدیا گفتند ایران وارد Countermeasure شده است. شایعه‌ای که پیش از انتشار دروغ بودن آن معلوم بود و کارشناسان همه می‌دانستند که نشست آتیFATF بناست در بهمن‌ماه برگزار شود و قاعدتا پیش از آن امکان ورود به آن هم وجود ندارد، ولی جامعه در اثر همان فضاسازی نزدیکان دولت، تحت‌تاثیر قرار گرفت.همین خبر اما با واکنش منفی بازار روبه‌رو شد و ناگهان دلار با وجود تکذیب‌هایی که شده بود، قدری گران شـــــد. همین واقعه باعث شد به‌جای بهمن‌ماه، اواخر آذر کشور شاهد درگیری دوباره جــــــناح منتقدان و حامیان باشد.این را داشته باشید، تا به‌سراغ یک خبر خاص دیگر برویم.

در آذرمـــــاه یعنی زمانی که به‌صورت ناگهانی رسانه‌های دولت برای فضاسازی درمورد FATF به‌خط شدند و مدافعان‌شان را به میدان آوردند تا شاید مجمع تشخیص مصلحت نظام با این فشار و فضاسازی رسانــــــه‌ای زیر بار تایید CFT و پالرمو برود. همــــان زمان یکی از فعالان رسانه‌ای و از مســــئولان پیشین دولت افشا کرد در جریان برگزاری جلسه‌ای به حامیان رسانه‌ای دولت گفته شده فرصت برای پیوستن به FATF اندک است و باید فضاسازی دوباره‌ای برای این مساله صورت پذیرد. او البته این را هم گفت که ساختن آن شایعه درباره ورود ایران به لیست سیاه مصوبه همان جلسه بوده است. در این مورد باید گفت عدم ارائه توضیح قانع‌کننده‌ای درباره تشکیل چنین جلسه‌ای بر شبهه‌ها هرچه بیشتر افزود و خیلی‌ها بر صحت این خبر نظر دادند.پس از آن و دقیقا همین چهارشنبه گذشته پازل ماجرا تکمیل شد و رئیس‌کل بانک مرکزی در حاشیه نشست هیات دولت خبری را اعلام کرد که تا پیش از این هیچ مقام مسئولی آن را تایید نکرده بود. عبدالناصر همتی در جمع خبرنگاران گفت: «چین و روسیه به ما اطلاع داده‌اند که وارد شدن ایران به لیست سیاه FATF تاثیر منفی بر مبادلات بانکی کشورمان با آنها خواهد داشت.»

اعلام این خبر، به‌سرعت با همراهی رسانه‌های حامی اجرای تام و تمام برنامه اقدام FATF همراه شد و دوباره بدون ارائه استدلال دقیق گفتند ایران باید در این مسیر گام بردارد. در این میان اما آن چیزی که رئیس‌کل بانک مرکزی در آن اظهارنظر کوتاه به آن اشاره نکرد این بود که روسیه و چین چه زمانی به ایران چنین حرفی را زده‌اند و چرا و با کدام استدلال این‌گونه گفته‌اند و آیا نکته دیگری هم در کنار آن آورده‌اند یا خیر؟

پیش از بررسی برخی جزئیات باید این را هم بگوییم که در ارزیابی چرایی بیان این سخن ناقص از سوی رئیس‌کل بانک مرکزی، حداقل سه پیش‌فرض قابل استنباط از اخبار و تحلیل‌های کنونی وجود دارد، اول اینکه وی تحت فشار سنگین دیگر اعضای دولت چنین نکته‌ای را مطرح کرده است، دومین مساله فشار آمریکایی‌هاست که دوباره تلاش می‌کنند با سوار کردن فشار روانی و هجمه‌های سیاسی بر مسائل فنی آن را مصادره به مطلوب کنند،  دولتی‌ها هم آنچنان که محمدجواد ظریف پیش از این گفته بود نگران اقدامات آمریکا هستند و دلیل سوم هم که اصلا معلوم نیست پایه درستی داشته باشد، ادعایی است که گفته می‌شود ژاپنی‌ها مثل اروپایی‌ها شرط توافق جدید با ایران را اجرای کامل FATF عنوان کرده‌اند که این هم به‌مثابه یک باج‌خواهی بزرگ است.

  یک خبر مهم، جزئیات Non-paper روسی چه بود؟

پس از اظهارنظر عبدالناصر همتی، خبرنگار «فرهیختگان» دوباره پرس‌وجوهای خود را آغاز کرد تا شاید بتواند جزئیات جدیدی از اخبار تازه به دست آورد، جست‌وجویی که با موفقیت‌هایی هم همراه بود. ماجرا از این قرار است که در میان مراودات سیاسی و دیپلماتیک ایران و روسیه، چندی‌پیش تهران یک Non-paper از سوی روسیه درباره FATF دریافت می‌کند که حاوی توضیحات و توصیه‌های مهمی است.آنچنان که روزنامه ایران پیش از این خبر داده بود، مهم‌ترین نکته روس‌ها در این Non-paper این بوده که به‌دلیل همان امضای معروف علی طیب‌نیا در سال 95 که به FATF تعهد می‌دهد برنامه اقدام را تمام و کمال اجرایی سازد، نپیوستن ایران به FATF می‌تواند به‌دلیل آنکه نقض یک تعهد پیشین به حساب می‌آید، تاثیرات منفی در وجهه ایران داشته و نهایتا ممکن است تاثیرات منفی بر مبادلات میان دو کشور هم داشته باشد.

از این‌رو باید گفت حتی روسیه هم نسبت به نحوه تصمیم‌گیری و اقدامات دولت حسن روحانی در مواجهه با فضای بین‌المللی توضیحاتی دارد که گویای فقدان یک رویکرد صحیح و تدبیر لازم است.علاوه‌بر این، نامه روس‌ها حاوی چند نکته دیگر هم بوده است، نکاتی که می‌تواند گره‌گشای کار باشد. آنها در این نامه از یک مجموعه تصمیم و اقدام سخن مــــی‌گویند که با اتخاذ آنها ایران می‌تواند تا حدودی تبعات ناشی از اجرای تمامی گام‌های برنامه اقدام را کاهش دهد، از جــــمله اقــــداماتی کــــــــه ایــــران باید در جـــــریان اجرای گام‌های باقی‌مانده بردارد و هــــمچنین مدل مــــواجهه‌ای که در مذاکرات آتی می‌تواند با کشورهای عضو FATF داشته باشد. درواقع باید گفت Non-paper روسی، یک توصیه‌نامه به دولت روحانی است که توضیح می‌دهد به‌خاطر بی‌تدبیری قبلی در پذیرش شتابزده برنامه اقدام و تعهد اجرای آن، ایران چگونه می‌تواند هزینه‌های سنگینی را که در آینده می‌تواند متوجه ایران باشد، کاهش دهد.

  یک سوال و ایراد همیشگی

عدم وجود یک نگاه منسجم به مسائل سیاست خارجی که نه‌تنها در این برهه که در دولت‌های پیشین هم بر همین منوال بوده، امروز گره کوری در بسیاری از مسائل برای کشور ایجاد کرده است و باز شدن آن هم با نگاه‌های سطحی و تک‌بعدی به‌هیچ‌عنوان امکان‌پذیر نیست. تا زمانی که یک دولت غرب‌گراست و دولت بعدی شرق‌گرا یا حتی در یک دولت دو سال اول نگاه به غرب حاکم است و دو سال بعد نگاه به شرق، وقتی که در نوع مواجهه با کنوانسیون‌ها، معاهدات و نهادهایی مانند همین FATF نگاه دقیق، یکپارچه و منسجمی وجود ندارد، تا زمانی که دولت نمی‌تواند نحوه تامین منافع ملی را با نوع روابط خارجی و انتظاراتی که از فضای بین‌المللی دارد تطبیق بخشد و اساسا نگاه کلان، پازل‌گونه و هماهنگی به پدیده‌های مختلف ندارد، در هر بخش ممکن است با ایراد لاینحلی مواجه شود و حیات و ممات خود را به یک تصمیم و یک امضا گره بزند. از این‌رو معلوم است که مواجهه با non-paper روسی هم تک‌بعدی خواهد بود و دولت هرگز به‌دنبال اجرای یک پازل بزرگ برای عبور از این مساله نخواهد بود، لذا ممکن است چه درصورت پیوستن و چه عدم اجرای برنامه اقدام، تبعات سنگینی را برای کشور به‌همراه بیاورد.از این‌رو باید گفت در این شرایط اولویت اصلی کـــــشور نه FATF که تصمیم‌گیری درمورد مســـــائل کــــلان و هــــماهنگی و یکپارچه‌سازی اقدامات است به‌گونه‌ای که یک کل واحد یک تصمیم کارشناسی‌شده را اجرایی کند و پای خوب و بدش تا آخر همه با هم بایستند.

برچسب ها:

سیاسی