«اخراجی‌ها» زلزله سینمایی بود/ حوزه فرهنگ دستوری نیست

به گزارش مشرق، قسمت دیگری از برنامه گفت‌وگومحور جهان‌آرا با موضوع «جریان‌شناسی سینما و رسانه‌های انقلاب» ‌شنبه شب ۷ دی ماه سال ۱۳۹۸ روی آنتن این شبکه رفت.

دی و بهمن زمان برگزاری دو جشنواره با رویکردهای متفاوت، دهمین جشنواره عمار در ماه جاری و سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در ماه آینده است. با نظر به این دو رویداد مهم سینمایی، عوامل جهان‌آرا بر آن شدند تا در این برنامه به بررسی جریان‌شناسی سینما و رسانه‌های انقلاب بپردازند.

مهمان برنامه مسعود ده‌نمکی روزنامه‌نگار، مستندساز، نویسنده و کارگردان و مجری برنامه امیرحسین ثابتی بود.

ده‌نمکی در پاسخ به این سئوال که چه شد به عنوان فعال سیاسی و روزنامه‌نگار به سینما روی آورد گفت: کارکرد رسانه‌ای سینما، به‌ویژه بعد از جنگ تحمیلی برایم جالب توجه و مهم بود.

وی با اشاره به دسته‌بندی انقلابیون به سه دسته پشیمان از گذشته، به جبران عقب‌ماندگی گذشته غرق در دنیا و زندگی روزمره شدن و دق کردن از فراق دوران آرمانگرایی جبهه تأکید کرد: امام در پیامی که فردای قبول قطعنامه دادند دسته چهارمی را تعریف کردند که هنوز جنگ برایشان تمام نشده است.

ببینید:

فیلم/ روایت ده‌نمکی از نقدپذیری‌ در دهه هفتاد

فیلم/ وقتی"پولبرها" مدافع "کولبرها" می‌شوند!

این کارگردان سینما ضمن بیان اینکه شهید آوینی در سوره و نوع نگاهش به فرهنگ و سینما به عنوان شخصیت چند بعدی و نظریه‌پرداز جریان حزب‌اللهی و نقد متعلق به دسته چهارم انقلابیون است، در خصوص شکل‌گیری جریان رسانه انقلاب مطرح کرد: در سال ۱۳۶۷ دسته چهارم انقلابیون با نگاه منتقدانه و آرمانگرایانه و با مطالباتی در حوزه‌های فرهنگ و عدالت شکل گرفت که برای اطلاع‌رسانی نقدهای فرهنگی و سیاسی و حتی اجتماعی، آرمانگرا و مطالبه‌گر خود احتیاج به رسانه مستقل داشت.

وی بیان کرد: اولین نشریه مستقل در جریان انقلابی یالثارات در سال ۱۳۷۳ و در دولت دوم سازندگی منتشر شد.

این روزنامه‌نگار خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۷۴ مهدی نصیری از کیهان منفک شد و نشریه صبح را راه انداخت و به این ترتیب در آن مقطع سه نشریه کیهان، صبح و یالثارات در حوزه انقلابی گفتمان‌سازی می‌کردند.

وی با بیان اینکه نگاهش به رسانه بولتنی نبود مطرح کرد: نگاهم به رسانه در حوزه‌های دفاع مقدس، آرمانگرایی و عدالت‌طلبی بود و احساس می‌کردم لازم است نشریه‌ای را راه بیندازم که همه اینها را با هم پوشش بدهد و تمیز، کارآمد و روزآمد باشد. برای همین اوایل سال ۱۳۷۵ اولین هفته‌نامه رنگی سیاسی به اسم شلمچه را منتشر کردم.

این نویسنده تبدیل شدن شلمچه به پرمخاطب‌ترین هفته‌نامه ایران و جریان‌سازی و کارکرد اجتماعی آن را ناشی از نوع گفتمان دانست.

وی در خصوص علل سوق یافتنش به عرصه مستندسازی و سینما گفت: توقیف‌های پی در پی نشریه‌های انقلابی و تغییر ذائقه مردم در رسانه و رفتنشان به سمت رسانه‌های جدید از سال ۱۳۸۱ به بعد باعث شد احساس کنم باید جنگ فقر و غنا و گفتمان عدالتخواهی را از مدیای جدیدی مطرح کنم و مستند فقر و فحشا را ساختم.

این مستندساز یکی از دلایل پر مخاطب شدن فیلم‌ها را زمان‌شناسی و به‌موقع مطرح کردن پیام و حرف آنها دانست.

وی خاطرنشان کرد: فقر و فحشا نفی حاکمیت نبود. نقد حاکمیت و دولتمردان بود. حرف مستند این بود که در آسیب‌های اجتماعی و فاصله طبقاتی متهم انقلاب نیست، بلکه مدیران هستند.

این کارگردان علل ورودش به جریان رسانه‌ای سینما را جریان‌سازی یک مستند و پیش‌بینی درست آن و شکستن انحصار در سینما مطرح ساخت.

وی از سه‌گانه اخراجی‌ها با عنوان زلزله سینمایی یاد کرد و گفت: اینکه اخراجی‌ها میلیون‌ها مخاطب از اپوزیسیون در امریکا گرفته تا مردم عادی کشور را پای فیلم دفاع مقدسی می‌نشاند به گفتمان ناب جنگ برمی‌گردد.

ده نمکی: حوزه فرهنگ دستوری نیست

ده‌نمکی تأکید کرد: در اخراجی‌ها بحث لمپنیسم نبود، بحث گفتمان امام در خصوص آدم‌سازی بود و اساساً فیلم‌ها چنین قابلیتی را دارند.

وی در خصوص تأثیر و کارکرد سینما بیان کرد: زمان پخش اخراجی‌های ۲ روزنامه لس‌آنجلس تایمز امریکا تیتر زد که این فیلم محاسبات امریکا پیرامون تحلیل جوان ایرانی را به هم زد، چون اگر جنگ دیگری در بگیرد میلیون‌ها مردمی که فکر می‌کنیم استحاله شده‌اند در برابر ما می‌ایستند.

این فعال رسانه‌ای مطرح ساخت: از سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ در انقلاب جریان رسانه‌ای و هنری شکل گرفته است که این جریان در بُعدها و نهادهای مختلف وارد شدند و جشنواره‌ها شکل گرفته‌اند.

وی اشاره کرد: غربت جریان حزب‌اللهی، انقلابی، مطالبه‌گر و عدالتخواه در سینما شکل دیگری پیدا کرده است.

این نویسنده گفت: اراده جمعی و جریانات انقلابی و مدیریت فرهنگی کشور و مطالبه عمومی ما را به اینجا رسانده است که باید در حوزه فرهنگ هزینه کنیم.

وی تأکید کرد: حوزه فرهنگ دستوری نیست.

این کارگردان معتقد است فضای سنگین روشنفکری سینمای ایران در مقایسه با ده سال گذشته شکسته است.حرکت نیروهای انقلابی عمق ایدئولوژیک ندارد و برای همین به ضد خودش تبدیل می‌شود.در سینما خلاء حکمت سینما محسوس است، نه فرم سینما.

وی معتقد است در حفظ و صیانت از آدم‌هایی که وارد حوزه سینما می‌شوند یک جای کار می‌لنگد و اگر افرادی که وارد حوزه سینما می‌شوند صیانت نشوند تبدیل به جریان روشنفکری می‌شوند. چنانچه هنرمند باشند شکار می‌شوند و اقتضائات سینما به‌راحتی آنها را جذب می‌کند.

این کارگردان اشاره کرد: از دهه اول انقلاب افراد زیادی را در حوزه هنری و جاهای مختلف داشتیم که آمدند سینما را دینی کنند، اما خودشان سینمایی شدند.

وی تأکید کرد: پرهیز از المان و نماد ایدئولوژیک در سینما محسوس است.

این نویسنده خاطرنشان ساخت: بودجه و نیرو هست، اما در تربیت محتوایی نیرو و تولید محتوا مشکل داریم.

وی در نقد رسانه‌ای انقلابی اشاره کرد: ما نشریه مستقل و متداوم جریان حزب‌اللهی نداریم. جریان انقلابی در رسانه عمومی برای حفظ هویت و استقلال خود باید مخاطب و فروش داشته باشد.

ده‌نمکی گفت: تکلیف‌گرایی در مطالبات آرمانگرایانه باید جای نتیجه‌محوری را بگیرد، وگرنه نیروها دچار یأس ایدئولوژیک می‌شوند.

وی در پایان با بیان اینکه جوان‌گرایی در رسانه‌های انقلابی به معنی کنار گذاشتن شخصیت‌هایی با کارکرد بالا در حوزه رسانه مثل رحیم‌پور ازغدی، مهدی نصیری و مانند اینها از اتاق‌های فکرمان نیست، تأکید کرد: امروز گوش شنوا کم داریم و همه زبان شده‌اند و می‌خواهند نقد کنند. ضمن اینکه در حوزه تولید کم‌کاری کرده‌ایم. امروز کسانی که زیاد حرف می‌زنند و کم کار می‌کنند زیاد شده‌اند.   

برچسب ها:

فرهنگ و هنر