بارش فراگير برف شوقي ذاتي را نزد هر شهروند به وجود ميآورد. اين شوق ذاتي است و درون افراد وجود دارد و آنها را به وضعيت طبيعي كه با آن آشنا هستند، باز ميگرداند.
با گذشت يك روز با همين برف نورسيده آدمبرفيهاي كوتاهقدي در محلههاي تهران به چشم ميخورند، برف شايد همان برف دهه 50 تهران نيست، اما با همين سپيدي هم آدمبرفيها، همان آدمهايي كه درون و بيرونشان يكرنگ سپيد است، مهمان چند روزه تهران ميشوند و مردم به تأسي از احمد شاملو به برف نو سلام ميفرستند:«برف نو! برف نو، سلام، سلام/ بنشين خوش نشستهاي بر بام/ پاكي آوردهاي اي اميد سپيد/ همه آلودگيست اين ايام.»
ايران كشور چهار فصلي است و ما ايرانيها تمام اين فصلها را در خاطره خود داريم، در دهه اخير افزايش آلودگي هوا بخشي از اين فصلهاي طبيعي را از ما گرفته است، زمستان ميآيد و برفي نميبارد، اين تغييرها در روان شهروندان بيتاثير نخواهد بود.
دكتر ناصم قاسمزاد، دبير انجمن حمايت از سلامت، بهداشت و روان جامعه بارش برف زمستاني را به فال نيك ميگيرد و آن را فرصتي ميداند تا شهروندان با استفاده از اين نعمت طبيعي، به آسايش روان خود بپردازند: «بارش فراگير برف شوقي ذاتي را نزد هر شهروند به وجود ميآورد.اين شوق ذاتي است و درون افراد وجود دارد و آنها را به وضعيت طبيعي كه با آن آشنا هستند، باز ميگرداند.» اين روانشناس تاكيد ميكند كه بارش برف به كودكان فرصت كودكي ميدهد و در بزرگسالان هم آرامش به ارمغان ميآورد: «بارش برف جاي چيزي را پر كرده كه از ابتداي زمستان خالي بود. از اين نظر ميتواند در آرامش روح و روان شهروندان موثر واقع شود، به خصوص پس از تحمل اين دوماه سخت كه كام مردم را تلخ كرد.»
او سپيدي برف را متضاد سياهي و فرسودگي و خمودگي ميداند و تاكيد دارد كه يكدست سپيد شدن شهر از منظر بصري به شهروندان آرامش ميدهد و ميتواند نشاط اجتماعي را بار ديگر به جامعه بازگرداند: «اگرچه معتقديم نشاط اجتماعي بدون خدمترساني مسوولان براي حقوق حقه مردم ممكن نخواهد شد، اما اين برف ميتواند به مردم كمك كند تا بتوانند مطالبات خود را در فضاي آرامتري دنبال كنند و شاهد سپيدي و نشاط اجتماعي در نزد شهروندان باشيم.»