نیازمند تأسیس یک تمدن جدید هستیم

به گزارش گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس به نقل از مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، هفتمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با موضوع مطالعات نظری تمدن نوین اسلامی امروز، پنجشنبه ۳ بهمن ماه در مشهد مقدس برگزار شد.

* امکان سنجی مهندسی تمدن نوین اسلامی در اندیشه علامه جوادی آملی

حجت الاسلام محمد رضا خاکی قراملکی، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی، در این نشست به ارائه مقاله خود با عنوان «امکان سنجی مهندسی تمدن نوین اسلامی از منظر مدل ارتباطی دین و علم مدرن در اندیشه علامه جوادی آملی» پرداخت و گفت: دو متغیر اساسی در ارکان مهندسی تمدن اسلامی وجود دارد؛ یکی متغیر دین به عنوان اساس و پایگاه اسلامی کردن تمدن و دیگری متغیر علم که به عنوان ابزار جریان دین در حوزه مهندسی تمدن است.

*  هر تمدنی مستلزم مکتب، دین و معرفت دینی است

وی افزود: بسیاری از اندیشمندان تأسیس هر تمدنی را مستلزم مکتب، دین و معرفت دینی می‌دانند، اما در اینکه مکتب و دین با چه الگو و مدل ارتباطی با علوم مدرن و نظریه های کارشناسی جدید، به دنبال تحقق اهداف تمدن خود می باشند، دچار اختلاف اساسی هستند.

* مدل ارتباطی معرفت دینی و معرفت علمی 

حجت الاسلام خاکی بیان کرد: مدل ارتباطی میان دین و علوم و به تبع مدل ارتباطی معرفت دینی و معرفت علمی تعیین می‌کند که ما نیازمند تأسیس یک تمدن جدید هستیم یا تمدن های بشری موجود و ابزارهای تمدنی آن می تواند اهداف و مطلوبیت های ما را محقق کند و نیازی به تأسیس تمدن وجود ندارد.

* تأسیس تمدن اسلامی در الگوی ارتباطی دین

وی افزود: الگو و مدل ارتباطی که میان دین در معنای حداکثری و علم جدید اخذ کرده، تولید علم دینی را امری ممکن و مطلوب تلقی کرده و در نتیجه از این رهگذر، تأسیس تمدن اسلامی ممکن و مطلوب است.

* علم به لحاظ کاشفیت ذاتا دینی است

عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی اضافه کرد: استاد علامه جوادی آملی در تبیین الگوی ارتباطی علم و دین بین این دو تفکیک قائل شده و معتقدند علم به لحاظ کاشفیت ذاتا دینی است.

* تمدن سازی بر پایه آموزه‌های دین، یک فرآیند دیالکتیکی است

حجت الاسلام خاکی بیان کرد: تمدن سازی بر پایه آموزه‌های دین، یک فرآیند دیالکتیکی است که از یک‌سو در تلاش است از رکود و بسنده کردن به وضعیت موجود عبور کند و وضعیت خود را در مصاف با تمدن رقیب مورد انتقاد قرار دهد تا نظام اجتماعی و تمدنی خود در نسبت با وضعیت مطلوب بهینه کند.

* هر تئوری تمدنی برای دوری از هرگونه التقاط تمدنی 

وی گفت: هر تئوری تمدنی برای دوری از هرگونه التقاط تمدنی و اختلاط تمدنی که از انضمام سازه‌های متعارض و ناهمگن و شکننده دو پارادایم تمدنی حاصل می‌شود، بایستی به مدل و الگوی تنظیم مناسبات متغیرهای پارادایم تمدنی خود و پارادایم تمدنی رقیب دست یابد و با دست‌یابی به الگوی تنظیم مناسبات تمدنی است که می‌توان به برنامه تغییر و تبدیل وضعیت تمدنی راه یافت.

انتهای پیام/