نشست بازنده‌ها در کاخ سعدآباد

به گزارش مشرق، در فاصله کمتر از یک ماه تا برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و در شرایطی که انتقادات از عملکرد دولت و اصلاح‌طلبان شدت گرفته است، جلسه انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات با روحانی برگزار شد. طبق گفته رسانه‌های حامی دولت، ناطق نوری، سیدحسن خمینی و اسحاق جهانگیری نیز در این نشست انتخاباتی حضور داشتند.

 خاتمی به همراه برخی اصلاح‌طلبان، پنجشنبه‌شب با حسن روحانی دیدار کرد. به گزارش کانال‌های اصلاح‌طلبان، در این جلسه که چند هفته مانده به انتخابات مجلس و در کاخ سعدآباد برگزار شد، افراد دیگری چون ناطق نوری، محمود واعظی، سیدحسن خمینی و اسحاق جهانگیری نیز حضور داشتند. در این جلسه انتخاباتی، هماهنگی نحوه شرکت نیروهای وابسته به دولت در انتخابات مجلس شورای اسلامی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت.

بیشتر بخوانید:

مذاکره با ‌قاتل‌حاج‌قاسم؟!

نشست انتخاباتی دولت در کاخ سعدآباد!

البته مقامات دولتی و برخی حاضران در این جلسه تلاش کرده‌اند مباحث انتخاباتی را به‌عنوان دستور جلسه اصلی این نشست تکذیب کنند، با این حال اصل برگزاری جلسه مذکور تکذیب نشد؛ چنانکه دفتر ناطق نوری داستان‌سرایی اخیر انتخاباتی برخی محافل درباره محتوای جلسه‌ای با حضور برخی شخصیت‌ها را اقدامی ناشایست، غیرحرفه‌ای و قابل پیگرد قانونی می‌داند که هیچ سنخیتی با رفتار سیاسی منطبق بر اخلاق و ارزش‌های والای انسانی و اسلامی ندارد. 

همچنین «علیرضا معزی» معاون اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری نیز اصل برگزاری این جلسه را تکذیب نکرد. او در صفحه توئیتر خود در این‌باره نوشت: «تنور انتخابات را از جای دیگر و به طریق دیگر باید گرم کرد؛ از توسل به شایعه و فیک‌نیوز، آبی گرم نخواهد شد. رئیس‌جمهور نه امروز صبح و نه هیچ زمان دیگری، جلسه انتخاباتی نداشته و نخواهد داشت. اگرچه روحانی وظیفه خود می‌داند که همه ارکان را برای انتخاباتی رقابتی و پرشور متقاعد کند».

با همه اینها باید این نکته را مورد توجه قرار داد که رویکرد انتخاباتی دولت از هفته‌ها پیش کلید خورده است؛ از ثبت‌نام برخی نزدیکان و بستگان روحانی در انتخابات مجلس گرفته تا اعتراض عجیب و کم‌سابقه رئیس‌جمهور به موضوع رد صلاحیت‌ها. روحانی 26 دی‌ماه طی سخنانی که توسط سخنگوی شورای نگهبان به مشارکت در پروژه‌ای ضدملی تعبیر شد، به تندی به شورای نگهبان هجمه برد.

او در بخشی از اظهاراتش در جلسه هیات دولت خطاب به دست‌اندرکاران انتخابات، از «همه آنهایی که در این انتخابات نقش دارند» درخواست کرد: «آنجا که روشن است تا صلاحیت فردی رد شود، آن را رد کنید اما آنجاهایی که نامشخص است یا احتمالات ضعیف است، مردم را ناراحت نکنید». رئیس‌جمهوری همچنین در ادامه تاکید کرد: «به مردم نگوییم که در برابر یک صندلی مجلس ۱۷ نفر، ۱۷۰ یا ۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند، ببینیم از چند جناح ۱۷۰۰ نفر کاندیدا هستند؟ ۱۷ نفر از چند جناح، از یک جناح؟ اینکه انتخابات نمی‌شود. مثل اینکه در مغازه‌ای از یک جنس، ۲ هزار عدد وجود داشته باشد».

اظهارات روحانی البته واکنش تعدادی از اعضای شورای نگهبان را به دنبال داشت تا جایی که آیت‌الله جنتی، دبیر شورای نگهبان با گلایه از اظهارات رئیس‌جمهور نسبت به بررسی صلاحیت‌ها و سوءاستفاده وزیر خارجه آمریکا از آن، متذکر شد: «در شرایط فعلی، کشور نیاز به آرامش و امیدآفرینی دارد و آقای رئیس‌جمهور نباید اظهاراتی داشته باشد که خدای نکرده افکار عمومی را نگران کند یا موجب یأس مردم و مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد. شورای نگهبان از تایید یا رد صلاحیت هیچ فردی منتفع یا متضرر نمی‌شود و برایش این جناح یا آن جناح فرقی ندارد و فقط به مر قانون عمل می‌کند».

* مسافت طولانی پاستور تا بهارستان

با این حساب جلسه اخیر روحانی با خاتمی و ناطق نوری را باید نقطه عطفی در فعالیت‌های انتخاباتی دولتی‌ها برای انتخابات مجلس به حساب آورد، هرچند شرایط و اقتضائات دولت روحانی و اصلاح‌طلبان نسبت به انتخابات مجلس گذشته زمین تا آسمان متفاوت است. انتخابات مجلس یازدهم در شرایطی برگزار خواهد شد که ایده اساسی دولت مبنی بر توافق با غرب برای حل مشکلات اقتصادی شکست خورده است.

برجام به‌عنوان دال مرکزی گفتمان دولتی‌ها عملا به پایان رسیده و مقامات دیپلماسی دولت به تهدید به خروج از معاهده ان‌پی‌تی مشغولند! رویکرد برجام اروپایی را هم که 20 ماه پیش و پس از خروج آمریکا از برجام به درخواست دستگاه دیپلماسی دولت کلید خورده بود، حالا با فعال کردن مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی باید تمام شده دانست. تعابیر دیپلمات‌ها و رئیس دولت درباره اروپایی‌ها امروز تندتر از همیشه است. ترسو خطاب کردن 3 کشور اروپایی توسط روحانی یا بیان این گزاره از سوی ظریف که «اروپا شرافت خود را در برابر آمریکا فروخته است» بخوبی گویای حال و روز ایده مرکزی دولت روحانی است. 

با این اوصاف تعجبی ندارد که طبق نظرسنجی‌های مراکز مختلف، اعلام می‌شود محبوبیت روحانی به زیر 10 درصد رسیده است؛ آماری که البته مربوط به قبل از بی‌تدبیری دولت در افزایش نرخ بنزین است! این گزاره‌ها در کنار هم نشان می‌دهد دولت روحانی در فاصله یک سال و نیم تا پایان کار، با یک بحران در انتخابات آتی مجلس و همچنین ترکیب خانه ملت در دوره یازدهم مواجه خواهد بود.

* بحران‌های سه‌گانه

اوضاع در اردوگاه حامیان دولت هم بحرانی است. اصلاح‌طلبان که در جریان 2 انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های 92 و 96 به صورت تمام قد از روحانی حمایت کرده و در جریان انتخابات مجلس دهم نیز لیست مشترک با نزدیکان دولت داده‌اند، این روزها و با مشخص شدن میزان کارآمدی‌شان در دولت، مجلس (فراکسیون امید) و مدیریت شهری کلانشهرها بویژه در تهران با افت قابل توجه محبوبیت و مقبولیت اجتماعی مواجهند. اصلاح‌طلبان البته از چند ماه پس از انتخابات 96 و در نتیجه مشخص شدن شکست سیاست‌های دولت روحانی، تلاش کردند با جدا کردن حساب خود از روحانی، از تبعات انتقادات بدنه هوادار خود و عموم مردم بگریزند اما با حضور اصلاح طلبان شاخصی چون جهانگیری در سمت معاون اولی دولت یا برخی وزرا در کابینه، افکار عمومی این جدایی اصلاح‌طلبان از دولت را جدی نگرفته و آن را مسؤولیت‌گریزی این طیف قلمداد کرد.

عملکرد حدود 4 ساله فراکسیون امید و همچنین مدیریت شهری اصلاح‌طلبان در پایتخت نیز بحران کارآمدی این طیف سیاسی را تشدید کرد، به گونه‌ای که امروز حتی خود اعضای فراکسیون امید نیز عملکرد این فراکسیون را قابل دفاع نمی‌دانند. چنانکه جلال میرزایی، عضو فراکسیون امید اخیرا در یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب نوشت: «در حال حاضر قضاوت مثبتی نسبت به عملکرد مجلس دهم و مشخصا اصلاح‌طلبان و فراکسیون امید در دست نیست». عدم وجود کارنامه قابل دفاع اصلاح‌طلبان در حوزه کارآمدی البته تنها یکی از 3 ضلع بحران این طیف است.

اصلاح‌طلبان علاوه بر بحران کارآمدی، با بحران‌های گفتمانی و سیاسی نیز دست و پنجه نرم می‌کنند. اصلاح‌طلبان از اوایل دهه 70 و بعد از دگردیسی‌های معرفتی و فاصله‌گیری از شعارهای قبلی، طرفدار ایده مذاکره با آمریکا به عنوان راه‌حل مشکلات اقتصادی بودند. برجام و تبعات اقتصادی و امنیتی منفی و گسترده آن عملا اصلاح‌طلبان را از حیث گفتمانی خلع سلاح کرده، چنانکه در فاصله کمتر از یک ماه تا برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، این طیف هنوز برنامه‌های خود را در صورت پیروزی در انتخابات ارائه نکرده است.

به این دو موضوع همچنین باید اختلافات دامنه‌دار احزاب و شخصیت‌های این جناح را هم افزود. حضور یا عدم حضور در انتخابات و همچنین ائتلاف یا عدم ائتلاف با نزدیکان دولت و احزابی چون اعتدال و توسعه از جمله مناقشات اصلاح‌طلبان در ماه‌های اخیر بوده است؛ مناقشاتی که کارگزاران سازندگی و چهره‌هایی چون کرباسچی در یک طیف آن و شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و عارف در سمت دیگر آن قرار دارند.

مجموعه همین عوامل بود که موجب شد خود اصلاح‌طلبان بر شکست قطعی در انتخابات پیش رو اذعان کنند، چنانکه محمد قوچانی، سردبیر ارگان حزب کارگزاران و مشاور دفتر ریاست جمهوری، یک روز پس از نام‌نویسی داوطلبان انتخابات مجلس، شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و شخص عارف را بی‌کفایت نامیده و گفته بود: «این روزها آنقدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهرا از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بی‌خیالی و بی‌برنامگی و به نظرم بریدگی، ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند. حتی اگر فکر کنیم مردم رای نمی‌دهند حق نداشتیم در برابر آرمان‌های اصلاح‌طلبی اینقدر بی‌مسؤولیت و باری به هر جهت باشیم. این «آغاز یک پایان» است. آغاز پایان اصلاح‌طلبان خسته و نااستواری که فقط در زمین هموار می‌توانند سیاست‌ورزی کنند. ما به یک شکست نیاز داریم تا به خود آییم و اصلاح‌طلبی را اصلاح کنیم».

منبع: وطن امروز

برچسب ها:

سیاسی