به گزارش مشرق، جشنواره فیلم فجر شاید تا به امروز یکی از سختترین و چالشبرانگیزترین دورههای خود را در این عمر ۳۸ ساله پشت سر میگذراند. دورهای که تنشها و تحولات اجتماعی ـ سیاسی فرامتنی، بیشترین تأثیر را روی متن جشنوارهای گذاشت که متعلق به اهالی سینماست. در این مقطع مرزبندیهای غیر سینمایی میرفت تا بدترین تأثیر را بر متن جشنواره بگذارد و متاسفانه، عاملانی که دامنه تحریک را افزایش داده بودند، با اینکه از اهالی سینما هستند، از بدنه به حساب نمیآیند که در متن سینما قرار داشته باشند. در این میان عدهای از سینماگران که دامنه کنشگری آنها فراتر از سینماست، وارد گودی شدند که اندکی در آن منافع نداشتند و با تحریک احساسات عمومی و میهنپرستانه سایرین سعی کردند که معادلات ملیترین رویداد سینمایی کشور را تحتالشعاع قرار دهند.
بعد از حادثه سرنگونی هواپیمایی اوکراینی، بخشی از فضای سیاسی و اجتماعی کشور دچار نوعی سردرگمی و شوک برآمده از این اتفاق شد. طبق معمول این وقتها و در خلأ اطلاعرسانی درست مثل همیشه سر و کله شبکههای فارسی زبان پیدا شد.جهتدهی که طراحی کلانی داشت و «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» به همراهی تیم فضای مجازی رادیوفردا آن را اداره میکردند، مسیری بود که به کنشگری فراتر از جشنواره میاندیشید، که از فردای تحریم بزرگ در صورت وقوع، باید به هر آن چیزی که دولت و حاکمیت میگوید، شک کرد و به دیده تردید نگاه کرد. سلبریتیها و سینماگران به شکل عجیبی داشتند، ناخواسته وارد این بازی میشدند و در این میان چه چیزی بهتر و هیجانانگیزتر از سینما و سلبرتیهایش.
کلیدواژه «تحریم» از همان جا و با همان خط به بهانه ناراحتی و اندوه حاصل از این حادثه نوشته شد و به سرکردگی عدهای از منتقدان و سینمایی نویسان در حاشیه رفته رفته و آرام آرام گسترش پیدا کرد.یکی از منتقدانی که به تازگی از کشور خارج شده و در سودای رسیدن به شبکه سعودی «ایران اینترنشنال» است، به همراه یک سینماگر غیرفعال، روشنکننده موتور این تحریم و پیگر همان خط رسانهای ضدسینما بود.
بیانیههای مکرر و یار و یارکشی فراوان سینما را به دو قطب پررنگ حکومتی و ضد حکومتی تبدیل میکرد. تماسها و پیامهایی از سوی گروه خودجوش تحریمی که ما در غم این اندوه، جشنواره را تحریم میکنیم و ... . با یکی با نرمی و لطافت صحبت کردند به آن دیگری الفاظ رکیک نسبت میدادند و یکی دیگر را تهدید کردند ولی در پایان سینماگران و چهرههایی ملی در سینما همچون خانمها فرشتهطائرپور و آذر معماریان و بانوانی دیگر، نه با تاثیر عملگرایانه بلکه با ارائه مشورتهای عقلایی، موجب دفع آسیبهایی غیرسینمایی شدند که هیچ ارتباطی با جشنواره پیدا نمیکرد. البته از آن معلم فقید (زندهیاد علی معلم) نیز باید یاد کنیم که در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، همزمان با جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۸ دست به اقدام مشابهی زد.
تحریمکنندگان خودجوش و کمی خودسر وقتی از دوقطبیکردن سینما و نابودن جشن ملی سینماگرانشان ناامید شدند، سناریوی دیگری را پیش کشیدند و آن چیزی نبود جز اینکه این بار نباید کسی داوری جشنواره فیلم فجر را بپذیرد.خبرنگار رادیوفردا به صورت پیگیرانهای با برخی از روزنامهنگاران و متاسفانه بعضی از چهرههای سینمایی شناختهشده راه و روش خود را به سمت تحریم داوری جشنواره هدایت کردند. اما اتهام زنی و تهدید سینماگران نجیب ایرانی راه به جایی نبرد، اگر تصور میکردند کسی نامزد داوری است با او تماس میگرفتند تا منصرفش کنند، ولی این سناریو هم مانند خط اول شکست خورد، چون اصالت ذاتی و وجودیاش همراه با مقاصدی غیرسینمایی توأم بود.
بالاخره داوران جشنواره فیلم فجر معرفی شدند و ترکیب و چیدمان بهتر از آن چیزی بود که گروه تحریمکنندگان خودجوش تصور میکردند و شاخصه بسیار مهم در مورد این هیات انتخاب این است که شخصیت سیاسی در این ترکیب و جود ندارد. اتفاقا مهمترین نکته در ترکیب این دوره حضور پررنگ تر اهالی واقعی سینماست و دقت وسواسگونهای در ایجاد تنوع و رنگین کمانی از تجربهها و توانمندیها، شاخصه بارز و متمایز هیات داوران این دوره از جشنواره است؛ از نویسنده، کارگردان، منتقد سینما، طراح صحنه و بازیگر تا مدیر فرهنگی و رسانهای و جشنوارهای و صنفی و...
بیشتر بخوانید:
آیا سیمرغهای جشنواره فیلم فجر در خدمت منافع ملی خواهد بود
نکته دیگر انتخاب و استفاده از منتقد سینمایی و حفظ جایگاه منتقد و به رسمیت شناختن آن در هم در ترکیب هیات انتخاب هم در هیات داوران.حضور چهرههایی با سلیقه و رویکردهای مختلف اجتماعی و فرهنگی از جمله فریدون جیرانی، نرگس آبیار، مازیار میری، عسگرپور و سعید راد نقطه قوت و امتیاز این دوره است.اما نکته مهم این است که این ترکیب برای اولین بار تجربه داوری در بخش سودای سیمرغ را دارد و قبلا داور جشنواره در این بخش نبودند.
به نظر میرسد دبیر جشنواره بیش از دوره های گذشته درایت به خرج داده است و نگاهی گذرا به ترکیب و اسامی اعضای هیات های انتخاب و داوری نشان میدهد نوعی سلیقه، سخت گیری، درایت و عقلانیت و هوشمندی در گزینش و چینش این ترکیب وجود دارد.
از نرگس آبیار به عنوان یکی از موفقترین بانوان سینماگر ایران با کارنامهای درخشان و برخوردار از آثار شاخص تا اصلانی به عنوان یکی از موفق ترین فیلمبرداران امروز سینمای ایران که از جایگاه بینالمللی هم برخوردار است. عباس بلوندی چهره برجسته در عرصه طراحی صحنه، سعید راد با کولهباری از تجربه و سابقه در عرصه بازیگری، این هیات داوران را ممتاز میکند. طهماسب صلحجو هم منتقد با تجربهای است که همواره زیست و فعالیت به دور از اغراض شخصی، زبانزد اهالی سینماست.
مقایسه اعضای هیات داوران این دوره با چند دوره اخیر نشان میدهد که این ترکیب چند مرتبه از دورههای اخیر بالاتر است. ضمن اینکه، نوعی موازنه و کیفیت در همه افراد منتخب حس میشود.
در شرایطی که برخی نغمه های ناکوک با شانتاژ رسانههای دستنشانده درصدد تخریب جایگاه و وجاهت بزرگترین رویداد سینمایی کشور هستند، بازهم سینماگران به همراه مدیریت سینمایی کشور، از ورود یک آفت سیاسی به حوزه سینما که منجر به دوپاره شدن آن میشد، جلوگیری کردند.