سرویس سیاست مشرق – اصلاحطلبان قصد دارند به بهانه عدم تأیید صلاحیت برخی رجال خود؛ لیست انتخاباتی ارائه ندهند و انتخابات مجلس یازدهم را "تحریم خاموش" کنند.
گزارهای که البته پس از معرفی ماهیت پلشت آن به مردم؛ معاریف جریان چپ هریک به طریقی در مقابل آن موضع گرفتهاند و سعی در بریءالذمه شدن دارند...
محسن آرمین گفته است که این عبارت برای تهدید اصلاحطلبان و مجبور کردن آنها به حضور در انتخابات گفته شده است!
آذر منصوری اظهار کرده این رفتار ما مصداق تحریم نیست و مجید انصاری هم نسبت دادن تحریم خاموش انتخابات به اصلاحطلبان را تهمت دانسته است. [1]
چپها همچنین به مردم توضیح نمیدهند که چرا فرض بر صحت ادعای آنها مبنی بر کاندیدا نداشتن! حاضر به تکرار رفتار ائتلافی و یا اعتماد به جوانهای اصلاحطلب و چپهای تأیید شده نیستند و مثل مدل سال 92 و یا سال 94 در لیست امید، عمل نمیکنند!؟
در میان این قال و مقالها؛ کانال تلگرامی امتداد، وابسته به اصلاحطلبان نیز اخیراً در یادداشت کوتاهی به قلم محمدپوریا بهشتی با اشاره به طرح مسئله "تحریم خاموش انتخابات" نوشته است: مشرق این مساله را «اقدام دشمنانه دانسته» و معتقد است که «یک طیف سیاسی شأنی جز حضور در انتخابات و تقویت فرایند مردمسالاری ندارد و نبایستی درباره این وظیفه منّتگذاری کند و یا مدعی باشد که ما برای حضور در انتخابات، تهدید شدهایم!» آنها احتمالا نمیدانند که شأن سیاسی سیاستورزان به پیگیری مطالبات و خواستههای مردم است و انتخابات همه سیاستورزی نیست. به تعبیر محسن آرمین این هم از طنز روزگار است که رسانه منتصب به نهادهای نظامی شأن سیاسی تعیین می کنند.
در ادامه این یادداشت میخوانیم:
"درحالی که اصلاح طلبان کاندیدایی برای معرفی ندارند، آنها «عدم معرفی کاندیدا» را معادل «تحریم خاموش» قرار داده و از آن استنتاج می کنند که معنای این کار «قبول نداشتن ساختارهای قانونی کشور و شرط گذاری برای نظام اسلامی است.» جالب تر آنکه آن را رفتاری اعلام می کنند که «در هیچ حکومتی در جهان مورد پذیرش نیست و بلکه به مثابه خیانت نیز انگاشته میشود.» احتمالا منظور نظر نویسندگان حکومتهایی مانند نظام شوروی و کره شمالی است که در آنها احزاب دستساز حتی اجازه ندارند در صورتی عدم کاندیدا داشتن در انتخابات، اعلام کنند که در آن وارد نمیشود. این رفتار ماهیت تفکر استالینیستی آنها را نشان می دهد که هر کس حتی از سیاست های استالین حمایت نکند و ساکت باشد هم مجرم و خائن به حساب بیاید. "
تجربه تاریخی نشان داده است که جریان چپ در تصمیمات ستادی خود مثل تصمیم اخیر که البته مورد تأیید لیدر اصلاحطلبان هم قرار دارد؛ اغلب قائل به شنیدن نقد و نظر نیست و مخالفان را به شدیدترین وجهی مینوازد...
اما از باب اینکه مردم و افکار عمومی، بیش از پیش با پروژه خطرناک اصلاحطلبان که هدفی غیر از مشروعیتزدایی از نظام اسلامی را دنبال نمیکند؛ آشنا شوند و بدانند که "تحریم خاموش انتخابات" چرا یک رفتار خائنانه است و در دیگر دموکراسیهای دنیا درباره تحریمکنندگان انتخابات چه میگویند!؟ در ادامه به خوانش اطلاعاتی راجع به تحریم انتخابات در دموکراسیهای جهان میپردازیم.
*"انتخابات" نخستین مسئله دموکراسی/ "تحریم انتخابات" فقط در ترینیداد و توباگو و ساحل عاج!
"انتخابات" نخستین مسئله دموکراسی است. [2]
مقولهای که سیاستمداران جهان به روشنی بر آن صحّه میگذارند و مخالفان آنرا به سخره میگیرند.
با انتخابات است که مردم تصمیم میگیرند یک کشور در کدامین سمت و سو باید حرکت کند و در صندوق رأی است که حتی کیفیت زیست اقتصادی تودهها نیز تعیین میشود.
و جالب آنکه در دموکراسیهای جهان؛ راه استشفای مشکلات را نیز از صندوق رأی میجویند نه از جای دیگر!
حقایق پیش گفته را با یک غور ساده در مواضع سیاستمداران و اندیشمندان غربی و یا یک خوانش سطحی در رسانههای خارجی میتوان یافت.
و اما تحریم انتخابات...
"فارین پالیسی" در یکی از گزارشهای خود با وضوح هرچهتمامتر تکلیف این مسئله را مشخص میکند.
در لابهلای این گزارش که چند سال قبل پیرامون تحریم انتخابات توسط برخی احزاب کشور مصر! و با تیتر «روایت احتیاطآمیزی پیرامون تحریم انتخابات» نوشته شده، میخوانیم:
"چه در خاورمیانه و چه در آمریکای لاتین... این سناریوی اساسی است. یک «رژیم بحث برانگیز» انتخابات برگزار میکند و احزاب مخالف باید تصمیم بگیرند که در آن شرکت یا عقب نشینی کنند. هر دو گزینه نیاز به محاسبه هزینه-فایده دارند. "[3]
بله؛ فارین پالیسی درست میگوید!
رژیمهای بحثبرانگیز یا کوچکی که از نظر آمریکا و متحدان استکباری او فقط در منطقه غرب آسیا و در آمریکای لاتین وجود دارند و اقدام خائنانه تحریم انتخابات صرفاً بر آنها رواست...
اما در همین زمینه حتی یک جمله را هم درباره انتخاباتهای آمریکا و انگلیس و فرانسه نمیشنویم و نمیخوانیم.
جالب است که ویکیپدیا هم اطلاعات جالبی را از تحریمهای انتخاباتی منتشر کرده است که تمام آنها فقط شامل انتخابات در کشورهای بنگلادش، ونزوئلا، بورکینافاسو، مالی، ترینیداد و توباگو، ساحل عاج و... است. [4]
بله! و هیچ اثری از تحریم انتخابات در آمریکا، در آلمان، در انگلستان و در فرانسه نیست.
چرا!؟ به همان دلیل که در مانیفست سیاست در غرب میخوانیم... "انتخابات نخستین مسئله دموکراسی است".
خاصّه اینکه سیاسیون غربی بیش از سیاسیون اصلاحطلب به مردمشان از این میگویند که یگانه راه استشفای مشکلات موجود صندوق رأی است. (در قضایای اعتراضات فرانسه به کرّات شنوای این موضوع هستیم)
و به جای دادن آدرس خیابان به مردم برای حل مشکلات؛ همواره آدرس انتخابات را بعنوان راه حل مشکلات مطرح میکنند.
اندیشکده آمریکایی بروکینگز هم در یکی از تحقیقات منتشر شده خود پیرامون تحریم انتخابات؛ ضمن بحث درباره تحریم انتخابات توسط برخی گروهها در افغانستان و یا پرو! اینطور مینویسد که: تجزیه و تحلیل بیش از 100 رفتار تحریم انتخابات از سال 1990 تاکنون نشان میدهد که اهداف تحریمکنندگان ندرتاً محقق میشود و تحریمگران غالباً بطور کامل از ارگانهای قدرت جدا میشوند و مجبورند که خود را برای عقبنشینیهای بعدی آماده کنند. [5]
*چرا اصلاحات در آستانه خروج از دموکراسی قرار گرفته است!؟ / ارتباط تحریم خاموش انتخابات با «فتنه اقتصادی»
اکنون این مردم هستند که باید قضاوت کنند رفتار اصلاحطلبان در اعلام اینکه "لیست نمیدهیم"[6] چرا یک رفتار خائنانه و "خروج از دموکراسی" است؟ و چرا اصرار اصولگرایان و دلسوزان مردم مبنی بر ضرورت حضور طیفهای سیاسی قانونی در انتخابات؛ نه شورویزاسیون و تفکر استالینیستی! بلکه عین عقلانیت و یادآوری سادهترین اصل مردمسالاری است؟
گفتنیست، اگرچه همواره برخی رجال اصلاحطلب در انتخاباتها حضور پیدا میکنند و رفتارهایی مثل فراخوانهای خیابانی و یا تحریم انتخابات را قبول ندارند اما جبهه اصلاحطلبان بصورت کلی سابقه تحریم انتخاباتهای 2 مجلس هفتم و نهم را نیز دارد...
برخی محافل تحلیلی از این گفتهاند که چپها هیچ تخمینی از قضاوت و یا برخورد نظام اسلامی درباره سومین اقدام تحریمی آنها ندارند و این مسئله خوف بزرگی را در ستاد اصلاحات موجب شده است.
یعنی آنها نمیدانند که در صورت برخورد نظام اسلامی با رفتار تحریمی جناح چپ که به مثابه "خروج از دموکراسی" است؛ چه سرنوشتی در فراروی اصلاحات و بازیگران آن قرار خواهد گرفت؟
اعضای محافل یاد شده معتقدند علت قرار گرفتن چپها در موضع خروج از دموکراسی و تحریم خاموش انتخابات؛ علیرغم تمام خودزنیهای اشاره شده؛ با اتکا به احتمال تکرار اغتشاشات آبان و پیشبرد فرایند «فتنه اقتصادی» صورت میگیرد.
مقولهای که برخی اعضای ستادی اصلاحطلب در اشاره تلویحی به آن؛ از "حکومت بعدی" و فردای براندازی نیز سخن گفتهاند. [7]
این نکته بدیهیست جریانی که در فکر تئوریپردازی برای فردای براندازی باشد؛ احساس التزام خاصی به دموکراسی هم نخواهد داشت...
***
1_mshrgh.ir/1035158
2_https://www.cnbc.com/2018/11/02/three-ways-the-us-midterm-elections-will-affect-world-politics.html
3_ https://foreignpolicy.com/2013/03/01/a-cautionary-tale-for-election-boycotts/
4_ https://en.wikipedia.org/wiki/Election_boycott
5_ https://www.brookings.edu/opinions/election-boycotts-dont-work/
6_ mshrgh.ir/1034811
7_ mshrgh.ir/880914