مرد معتاد که پسرش را در جریان یک درگیری خانوادگی به قتل رسانده بود از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
حدود یک سال قبل مأموران پلیس از آتش گرفتن مرد جوانی در خانه پدریاش باخبر شده و برای بررسی ماجرا به محل حادثه رفتند.
مرد جوان که بشدت سوخته بود به بیمارستان منتقل شد.
مادر این پسر مدعی شد وی در جریان درگیری با پدرش دچار این حادثه شده است.
در حالی که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت پسر جوان در بیمارستان جان باخت.
بنابراین کارآگاهان به تحقیق از اعضای خانواده پرداختند که مادر مقتول گفت: پسرم بعد از جدایی از همسرش با ما زندگی میکرد اما شوهرم که اعتیاد داشت از این مسأله خیلی ناراحت بود چون پسرم مدام میگفت باید اعتیادت را ترک کنی اما شوهرم قبول نمیکرد روز حادثه هم بر سر مواد کشیدن با پدرش درگیری لفظی پیدا کرد و بعد هم شوهرم گفت اگر مانعش شویم خانه را به آتش میکشد سپس در کمال ناباوری روی پسرم بنزین ریخت و او را به آتش کشید.
پساز این اظهارات پدر مقتول بازداشت شد؛ او قبول کرد که روی پسرش بنزین ریخته است اما گفت که قصد نداشته چنین کاری بکند و فقط میخواسته پسرش را بترساند.
وی در تشریح ماجرا گفت: پسرم 7 سال قبل از همسرش جدا شد و به خانه ما آمد، همسرم او را خیلی دوست داشت وقتی من میگفتم این پسر بزرگ شده و باید به خانه خودش برود همسرم میگفت اینجا خانه پدری اش است و حق دارد اینجا بماند و تو نباید مانع شوی.
متهم گفت: من اعتیاد داشتم و همسر و پسرم به من میگفتند باید ترک کنی اما من دوست نداشتم اعتیادم را ترک کنم حتی پسرم یکبار به زور من را به مرکز ترک اعتیاد برد با این حال چون خودم دوست نداشتم اعتیادم را ترک نکردم.
وجود پسرم و همدستیاش با همسرم باعث شد تا زندگی برایم سخت شود بههمین خاطر خانهای برای پسرم خریدم تا به آن خانه برود و دست از سرم بردارد اما باز هم با اصرار همسرم ماند.
روز حادثه من میخواستم مواد بکشم پسرم و همسرم داد و فریاد کردند و از من خواستند که این کار را نکنم و به مرکز ترک اعتیاد بروم من هم خیلی عصبانی شدم و گفتم اگر این کار را بکنید همه جا را آتش میزنم به حیاط رفتم یک بطری بنزین برداشتم و گفتم هرکسی جلو بیاید روی او میریزم و خودم را هم آتش میزنم پسرم جلو آمد و من بنزین را روی خودم و پسرم ریختم پسرم لباسش را درآورد و روی من پرت کرد و بنزین را هم روی خودش مالید من که خیلی عصبانی بودم و نمیتوانستم خودم را کنترل کنم فندک را زدم و لباس پسرم را آتش زدم و لباس را پرت کردم نمیدانم چطور شد که پسرم آتش گرفت.با تکمیل تحقیقات از این مرد و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
اولیای دم که مادر مقتول و دختر و پسر او بودند در جلسه دادگاه حاضر شده و همگی از مجازات این مرد گذشت کردند.
سپس پدر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: من مدتهاست که عذاب میکشم او پسر بزرگ من بود و خیلی دوستش داشتم.
الان هم دچار عذاب وجدان زیادی هستم.
در پایان جلسه قضات شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی وارد شور شدند.