به گزارش مشرق، نویسندگان پیرامون چگونگی انقلاب اسلامی و بهخصوص سالهایی که رژیم پهلوی آخرین نفس های خود را میکشید، کمتر به داستانگویی پرداختهاند. آثار معدودی نیز که نوشته شده درخورد انقلاب اسلامی ایران نیست.
هم چنین با توجه به گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، نسل امروز به خصوص نسل نوجوان نیازمند شناخت و درک بهتری از حال و هوای انقلاب و چگونگی رژیم پهلوی و جنایات آن هستند از این رو حوزه ادبیات و داستاننویسی نیازمند رمانهایی هست که هم مخاطب بزرگسال را در بر بگیرد و تاثیر گذاری خود را نشان دهد، هم برای نسل نوجوان و جوان مناسب باشد تا در عین حال که قالب داستان تاثیر بیانکار خود را بر شخصیت خواننده می گذارد باعث ایجاد شناخت و روشنگری این نسل هم بشود.
در روزهای آغازین ایام دهه فجر و چهل و یکمین سالگرد انقلاب اسلامی، یکی از کتابهایی که طی این سالها نگاشته شده ولی چندان دیده نشده است رمان «سالهای بنفش» به قلم آقای ابراهیم حسن بیگی است. چاپ چهارم این کتاب، بهانهای شد تا آن را به مخاطبان معرفی کنیم.
این کتاب روایت داستانی پیرامون شخصیت پسر نوجوانی به نام علی است که در روستاهای ترکمن صحرا و در یک خانواده معمولی روستایی زندگی میکند، خانواده او فارس هستند و از گرگان به آنجا کوچ کردهاند.
همه چیز عادی و یکنواخت است تا اینکه علی با شخصی به نام سید رسول آشنا می شود، سید رسول روحانی جوانیست که به روستای آن ها تبعید شده، آشنایی علی و خانوادهاش با سید رسول اتفاقاتی را بر هم میزند که میتوان گفت نقطه آغاز داستان است...
سالهای بنفش با قلم گیرایی که دارد در همان شروع داستان مخاطب داستان را جذب میکند. فضاسازی داستان و جزئیات پردازی که نویسنده به آن پرداخته است به قدری شیرین و خیالانگیز است که مخاطب احساس میکند در بین شخصیتهای داستان و در آن فضا زندگی میکند و قصه را از زبان خود آن ها می شنود.
همچنین روایت های جزئی ولی بدون هجو باعث ایجاد انگیزه در ذهن مخاطب برای هرچه سریعتر به پایان رساندن کتاب میشود.
نویسنده با چیرهستی روی شخصیتها کارکرده است. نمونه آن را نه فقط در شخصیتهای مهمتر داستان که حتی در شخصیتهای فرعی هم مشاهده میکنیم. نمونه آشکار آن دختری به اسم شیرین محمدی است. شیرین به ظاهر جاسوس ساواک است ولی آنچه که در باطن خود عیان میکند ماجرایی پرهیاهو برای تمام شخصیتهای داستان رقم میزند که در عین حال، همچنان سیر آرام و ماجرایی خود را دارد و باعث بیشتر درگیر شدن مخاطب با کتاب میشود.
قلم و زبان سالهای بنفش بهگونهای است که هم برای نسل بزرگسال خواندنی و لذتبخش است و هم برای نسل نوجوان پر ماجرا و هیجانی.
در اینجا بخش هایی از داستان را باهم می خوانیم :
سه سال از رفتن سید میگذشت و من سال سوم دبیرستان را پشت سر گذاشته بودم ؛ سه سالی که شاید بیش از سی بار مخفیانه به سینما رفته بودمچه میشد اگر زندگی فقط روی خوش نشان میداد؟ مثل آن چند روزی که در گیر و دار عروسی زهرا بودیم، بگو و بخندها، دف زدن ها و کف زدن ها، بخشش ها و بزرگواری ها،لبخندهایی که روی چهره های دوست و آشنا حک شده بود.
داماد پسردایی ام بود. با ایل و تبارشان از شاهرود آمده بودند تا زهرا را با لباس عروس ببرند، و برده بودند. هنوز طعم شیرین عروسی در دل هایمان بود که پدر زمینگیر شد.اگر هرگز پدر اجازه نداده بود تا کتاب های سید را از داخل گونی بیرون بکشم و بخوانم. شده بودم جوانی مثل همه، مثل عظیم ؛ هرچند کتاب داستان و شعر از دستم نمی افتاد، هرچند آرتیست بازی هایمان را با عظیم داشتیم، شور و شر جوانی رهایمان نمیکرد، گرچه پدر در این ایام جان میکند تا خرج تحصیلم را بدهد ؛ اما زمین گیر شدنش ما را در تالاب های زندگی درغلتانددرد معده امانش را بریده بود. هرروز که میگذشت، رنگش پریده تر و تنش نحیف تر میشد. مادر خودش را میکشت تا کاسه ای شیر به خوردش بدهد. بی غذایی، چروک های پوست صورتش را به استخوان چسبانده بود.پاییز بود و فصل مدرسه ؛ اما حال و شوری برای درس خواندن نداشتم. فکر می کردم که ای کاش سید رسول بود و به داد پدر می رسید. لااقل او را به تهران می برد و در بیمارستان بستری می کرد؛ هرچند که دکتر ها به مادر گفته بودند: فایده ای ندارد، معدهش سوراخ شده است...
سالهای بنفش در ۲۹۶ صفحه و به قیمت ۳۵۰۰۰ تومان روی پیشخوان کتابفروشیها آمده است.