به گزارش مشرق، شبکه خبری المیادین که این روزها مشغول پوشش ویژه اخبار و تحولات ایران به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب و انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی است، با محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام مصاحبه کرد.
المیادین آخر هفته گذشته نیز با محمد جواد ظریف درباره سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی گفتوگو کرده بود.
بیشتر بخوانید:
ناگفتههایی از حاج قاسم؛ از توصیه رهبری درباره داعش تا نظر سردار درباره عربستان
ظریف: ایران سه اقدام تروریستی نظامی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا را پیگیری میکند
محسن رضایی در این مصاحبه از شخصیت سردار شهید قاسم سلیمانی، پاسخ موشکی ایران به آمریکا، سرنگون شدن هواپیمای اوکراینی بر اثر اشتباه انسانی، سپاه و دستاوردهای آن در چهل سال گذشته سخن گفت و تأکید کرد که حمایت ایران از سوریه و عراق متوقف نخواهد شد و مسئله فلسطین نیز اولویت جمهوری اسلامی ایران باقی خواهد ماند.
مشروح گفتوگو:
المیادین: در خصوص سردار شهید قاسم سلیمانی و موضوعات مختلف روز، با جناب دکتر محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افتخار گفتوگو داریم. آقای دکتر، از جایگاه خود به عنوان فرمانده پیشن سپاه و از جایگاه خود به عنوان همرزم و همراه دوران دفاع مقدس و همچنین از جایگاه حضرتعالی به عنوان همسایه شهرک محل مسکونی، از رابطه با شهید قاسم سلیمانی بگویید.
دو دوست که امنیت شرق و غرب ایران را تأمین کردند
- بسم الله الرحمن الرحیم. شهید قاسم سلیمانی چهل سال پیش هنگامی که جوانی بیست وسه ساله بود، در دفاع مقدس در حالی که صدام به پنج استان ایران حمله کرده بود، برای دفاع از وطنش به جبهه رفت وتوانست یکی از تیپهای سپاه پاسداران اسلامی را شکل بدهد. آن موقع ما ابداع جدیدی در جنگ کردیم و تیپهای انقلابی شکل دادیم. هر تیپی شبیه یک نهضت آزادیبخش بود؛ یعنی شکل کلاسیک نداشت بلکه شکل انقلابی داشت؛ به همین دلیل هم سپاه، جنگ نامنظم وچریکی میتوانست انجام بدهد و هم جنگ کلاسیک. این اولین ابداع ما در دفاع مقدس بود. این تیپ را به او تحویل دادیم بهعنوان فرمانده تیپ ۴۱ ثارالله استان کرمان و مسئول شد و در کل عملیاتهای جنگ نقش بسیار فعالی داشت.
بعد هم در پایان جنگ در دو منطقه ایران یکی جنوب شرق ایران یکی شمال غرب ناامنیهایی بوجود آمده بود که من ایشان را به سمت جنوب شرق اعزام کردم و شهید احمد کاظمی را به سمت کردستان و شمال غرب. این دوتا فرمانده که دوستان صمیمی هم بودن، خیلی زود توانستند امنیت را در داخل کشور تامین کنند. تاکتیکشان هم تاکتیک ابتکاری بود، یعنی دنبال این نبودند که انسانهای زیادی را بکشند، بلکه از طریق محاصره و تسلیم کردن عمده کسانیکه ناامنی بوجود آورده بودند را وارد به تسلیم کردند و این دو منطقه را امن کردند. بعد از آنجا یکی از این دو فرمانده نیروی قدس شد و به کمک مردم لبنان سوریه عراق شتافت وتوانست نیروی قدس رو بوجود بیاره که یکی از پشتبانهای بزرگ دفاع از جهان اسلام است.
المیادین: چه صحبتی برای ما دارید پیرامون او به عنوان یک شخص، به خصوص اینکه شما به خوبی ایشان را می شناسید، بنا بر این شهید قاسم سلیمانی انسان و راهبردی و سیاسی و انقلابی چه کسی هست؟
- برادرم قاسم سلیمانی اولا یک عارف بود و یک انسان شایسته که بیشتر به عباد صالح و بندگان خالص خدا میشود او را تعبیر کرد. در کنار این بندگی خدای متعال از هر نوع بندگی غیر از خدا آزاد بود. یک انسان آزاده به معنای کامل. از طرفی انسانی بسیار شجاع بود وهیچ وقت به سربازانش نمیگفت جلو بروید، بلکه خودش میرفت و به آنها میگفت بیایید. از طرفی دیگر انسانی استراتژیک بود که با کسانی امثال آقای پوتین، آقای بشار اسد، نخست وزیر عراق جلسه میگذاشت. از طرفی با فرماندهان نظامی روس جلسه میگذاشت و از طرفی دیگر با چریکها. انسانی چند بعدی بود، سیاسی، استراتژیک و تاکتیکی و عملیاتی، لذا تبدیل شده بود به فرماندهای شکست ناپذیر و هر جا وارد میشد راهکاری ابتکاری میداد و یک فرمول نوآورانه ابداع میکرد. نمونهاش آزادسازی حلب بود که یک جای خیلی سختی بود که داعش و جبهه النصره و گروههای دیگر کاملا فضا را بسته بودند ولیکن ایشان نیروها را انداخت در کانالی و به جای اینکه از روبهرو به جبهه النصره حمله کند، نیروهایش را انداخته بود در خود کانال جبهه النصره و تمام این نیروهایی که داشتند از روبهرو دفاع میکردند، از کنارهها همه آنان را سقوط داد. این ابتکارات از او انسانی شکست ناپذیر درست کرده بود.
تصور چنین حضوری در تشییع سردار را نداشتیم
المیادین: جناب دکتر رضایی، شما جمعیت ملیونی که سردار سلیمانی را بعد از شهادتش تشییع کرد، مشاهده کردید. به نظر شما چرا مشارکت کردند؟
- البته ما انتظار داشتیم وقتی ایشان شهید شد، جمعیت زیادی بیاید ولی فکر نمیکردیم این حجم و به این شکل. تقریبا میشود گفت، معجزه اتفاق افتاد. یعنی ما دست خدا را در این تشییع جنازه دیدیم. اولا ایشان با شهید بزرگوار ابومهدی المهندس از بغداد تشییع شدند تا نجف و کربلا و یک جمعیت عظیم از خود مردم عراق در حمایت از این دو سردار بزرگ آمد. بعد در ایران در استانهای مختلف و حتی بعضی از استانها که جنازه نرفته بود، ناراحت بودند و میگفتند چرا به استان ما نیامدید و شکایت کردند که ایشان باید بیاید و چندین روز این تشییع جنازه صورت گرفت. میشود گفت، تاریخیترین تشییع جنازه تاریخ است. یعنی تاریخ چنین تشییع جنازهای را به خود ندیده است. یک انقلاب است و آنقدر آقای ترامپ وآمریکا ترسیدند که مرتب تهدید کردند که اگر آمریکا را بزنید، ما ۵۲ هدف از جمله اهداف فرهنگی ایران را میزنیم. از شمال شهریها و ثروتمندان ایران گرفته و حتی آنهایی که طرفدار غرب بودند تا پابرهنهها و آدمهای مظلوم ایران، همه متأثر بودند از این حادثه و در تشییع جنازه شرکت کردند.
سردار سلیمانی نماد کمک ایران به مردم کشورهای دیگر بود
المیادین: چرا به نظر شما؟ آیا به علت اینکه ایشان را فرمانده بزرگ میدانند، یا به علت اینکه مورد ظلم واقع شده یا به دلیل اینکه به این شکل شهید شد. چرا و به چه علت؟
- چند علت دست به دست هم داد؛ یکی اینکه ملت ایران ایشان را کاملا دوست داشت و او را قهرمان خودش میدانست در مقابل تروریسم. او را قهرمان خودش میدانست در کمک به ملتهای دیگر. ملت ایران یک ملتی است که همیشه کمک به ملتهای دیگر را از افتخارات خودش میداند. یعنی اگر ملتی از ملت ایران کمک بخواهد مردم ما آمادگی دارند که به او کمک کنند. قاسم سلیمانی نماد ملت ایران در کمک به ملتهای دیگر بود. از طرفی دیگر ایشان مظلومانه شهید شد یعنی رودرروی دشمن شهید نشد بلکه غافلگیرانه آمریکاییها او را زدند. مسئله دیگر، این بود که آمریکاییها خودشان او را شهید کردند. ملت ایران احساس کرد که الآن باید جواب محکمی به آمریکا بدهد و این عوامل باعث شد که ملت ایران، استقبالی باشکوه از ایشان بکند.
المیادین: مرا ببخشید از طرح این سوال شفاف. ما مراسم تشییع را در خارج مشاهده میکردیم و دوربینهای تلویزیون، نزدیک مردم بود. ما به عنوان نظارهگر از خارج ایران، صراحتا غافلگیر شدیم به اینکه نه تنها افراد متدین و مومن و پیروان ولایت برای تشییع بیرون آمدند، بلکه ما شاهد بودیم حتی دختران بد حجاب و جوانانی که گوشواره در گوش داشتند و نمونه های غیر متعارف در مراسم تشییع شرکت کردند، آیا به نظر حضرتعالی که در سطوح بالای نظام قرار دارید میتوانیم آنچه اتفاق افتاده را یک انقلاب جدید و نوسازی انقلاب ارزیابی کنیم یا چیزی دیگر؟
ایران وارد جبهه جدیدی با آمریکا شده است
- همانطور که جنابعالی اطلاع دارید رهبر انقلاب امسال را شروع گام دوم انقلاب اعلام کردند و حوادث مهمی امسال اتفاق افتاده. ما در همین امسال که در حقیقت چند روز دیگر به پایان سال اول گام دوم انقلاب داریم میرسیم، آمریکاییها خشونتهای خودشان را علیه ما زیاد کردند یعنی شدیدترین تحریمهای اقتصادی را علیه ما در همین امسال درست کردند. بعد از آن طرف، پهپاد آمریکا وارد آسمان ایران شد و ایران پهپاد آمریکا ر زد. انگلیسیها آمدند یک کشتی از ما گرفتند، ما یک کشتی از انگلیس گرفتیم، و اینها زمینه شد که رویارویی جدیدی بین ما وآمریکا شکل بگیرد. عملا انقلاب دوم ایران و گام دوم انقلاب ایران با درگیری جدی اقتصادی سیاسی نظامی با امریکا شروع شد.
تعبیر من این است که این سومین جبهه حق وباطل بین ایران وامریکاست، یعنی اولین جبهه خود انقلاب بود وپیروزی انقلاب اسلامی بود که اولین مصاف ما با آمریکا بود. ودومین جبهه حق ما بر علیه باطل امریکا در دفاع مقدس بود یعنی هشت سال ما اینجا میجنگیدیم، از بعد از دفاع مقدس تا دو سه سال پیش یک حالت تنشزدایی بین ایران وآمریکا بود.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی و آقای روحانی دنبال مذاکره بودند، و بعد از بیست سال ما یک مصاف جدیدی با آمریکاییها شروع کردیم و هدف ما در این مصاف جدید این است که آمریکا را از منطقه خارج کنیم و بسیار هم جدی هستیم. وقتی که امریکاییها سردار قاسم سلیمانی را شهید کردند، مردم ایران میدانستند که ما انتقام میگیریم وبه توانایی ما اعتقاد داشتند، یعنی از جوانها گرفته هم میگفتند ایران باید بزند و وقتی که به آنان میگفتیم [اگر بزنیم] جنگ میشود، میگفتند، خب ما جلوی آمریکا میایستیم و دیگر اینجا منافع اقتصادی و اینکه تلفاتی وارد میشود اصلا در چهره مردم ایران دیده نمیشد. خودِ این بیانگر این است که ما جبهه سوم را با قدرت شروع کردیم. لذا بلافاصله برادرمان قاسم سلیمانی را شهید کردند. علاوه بر این تشییع جنازههای عظیمی که صورت گرفت ما با قدرت عین الأسد را زدیم و آمریکاییها که میگفتند اگر شما بزنید ما ۵۲ نقطه ایران را میزنیم هیچ غلطی نتوانستند بکنند. بنابراین، بله فضای ایران امروز وارد نبردی جدید، یک ایستادگی جدید، یک مقاومت جدید شده که من اسم این را جبهه سوم حق علیه باطل گذاشتم و یک سال از آن دارد میگذرد. ما هم ادامه خواهیم داد، ما از آمریکا دست برنمیداریم.
المیادین: دکتر رضایی، درست است یک خصومتی و دشمنی میان شما و آمریکا وجود دارد، اما در نهایت سردار قاسم سلیمانی یک مقام رسمی و یک شخصیت جهانی بودند و از رهبران نظام بودند که سفر میکردند و با مسئولان مختلف دیدار میکردند. همانطور که بیان فرمودید، آیا پیشبینی میکردید که دولت ترامپ اقدام کند به ترور یک مقام رسمی وعلنی، و نه فقط ترور کند، بلکه اعلام کند او را ترور کرده است. یعنی ممکن است سی آی ای (CIA) یکی از شما را ترور کند، اما ترامپ میآید و میکشد و این را اعلام رسمی میکند. آیا پیشبینی میکردید؟ تفسیر حضرتعالی از آنچه به این شکل اتفاق افتاده چیست؟
- من همین را دارم عرض میکنم. چرا من میگویم ما وارد جبهه جدیدی علیه آمریکا شدیم. چون امریکاییها علنا درگیری با ما را رسما شروع کردند.
بن بست آمریکا؛ بدون راه برگشت
المیادین: به نظر شما چرا؟
- به دلیل بنبستی که آمریکاییها پیدا کردن. به نظر من اسرائیل و بعضی کشورهای دیگر آقای ترامپ را در مسیری بدون برگشت انداختند؛ مسیری که بن بست است و ترامپ عقبگرد هم نمیتواند بکند. وضعی که الآن ترامپ دارد وضع بدون برگشت است. شاید ترامپ فکر میکرد اگر برجام را پاره بکند ما تسلیم میشویم اما نشدیم. بعد آمد تحریمهای اقتصادی را تشدید کرد و دید به نتیجه نرسید، به این فکر بود که عقب برود یا جلو. باید برود؛ هر دو راه برایش بسته بود، در حقیقت شهادت برادر قاسم سلیمانی ریسکی بدون برآورد دقیق نظامی بود. او فکر میکرد اگر قاسم سلیمانی را شهید کند، ایران کاری نخواهد کرد. امروز که ایران پاسخ داده، بهترین راه را آن دیده که فعلا کاری انجام ندهد؛ ولی نتیجه کارش این شد که آمریکاییها تقریبا برای اولین بار در تاریخ ایران به طور رسمی وارد جنگ نظامی با ما شد؛ البته جنگها دیگر جنگهای تمام عیار نیست، یک عملیات در مقابل یک عملیات، آنها یک عملیات انجام دادند و ما هم حیثیت آمریکا را موشکباران کردیم واقتدار او را در منطقه تمسخر کردیم.
ایران حیثیت آمریکا را در عین الاسد موشکباران کرد
المیادین: جناب دکتر، از شما میخواهم لطفا برای ما به عنوان یک فرمانده نظامی نه از زاویه سیاسی، حقیقت پاسخی که ایران علیه پایگاه عین الاسد انجام داد، تشریح بفرمایید. این سوال رو از حضرتعالی می کنم که از نظر نظامی برای ما بیان بفرمایید به این دلیل که عدهای از تحلیلگران معتفدند آنچه اتفاق افتاده، نمایشی بوده. بخصوص اینکه ایران دولت عراق را مطلع کرده بود که پایگاه عین الاسد را میزند. برای ما از نظر نظامی بیان بفرمایید که این پاسخ واقعا پاسخ قوی و جدی بود؟
- در اینکه ایران قویترین پایگاه آمریکا را زده، این یک حقیقت است از بعد از جنگ جهانی دوم تا حالا هیچکس با امریکا این رفتار را نداشته که امریکا سکوت کند و این سکوت آمریکا از نظر نظامی کاملا معنادار است. از نظر نظامی امریکاییها اگر میتوانستند حتما عکس العمل نشان میدادند. اولین دستاورد این کار این است که کشوری مثل ایران در مقابل آمریکا بلند شده و مهمترین پایگاه منطقهای آنها را در کشور عراق موشکباران کرده. این چه نمایشی است؟ نمایش معنی ندارد. نمایش در حقیقت تبلیغات خلاف واقع است. این یک.
دوم آنکه خود پنتاگون وسی إن إن و دیگران گزارش دادهاند که بالای شصت نفر بر اثر موج انفجارات دچار مصدومیت شدهاند. بله اگر امریکاییها همه نیروها را میبرد بیرون و یک نفر نمیگذاشت و تخلیه کامل میکرد، باز هم باید گفت، ایران، پایگاه آمریکا را زده است؛ یعنی اینجا دو تا اتفاق افتاد؛ یکی اینکه حیثیت و اقتدار آمریکا موشک خورده، دوم اینکه نیروهایی که آنجا بودند با وجود اینکه در سنگرهای مستحکمی بودند، حداقل به اعتراف خودشان شصت نفر زخمی دار. چه کسی میگوید، آمریکاییها کشته ندادند؟ مگر آنها روز اول نمیگفتند، حتی یک نفر زخمی نشده؛ الان که شصت نفر زخمی شده از کجا معلوم است که پنج ماه یا شش ماه دیگر نگویند که پنج شش نفر کشته شدند.
این اخبار که آرام آرام دارد میاد بیرون نشان میدهد که عملا عملیات، کاملا واقعی بوده و آمریکاییها فکر نمیکردند و باور نمیکردند که ما آنها را بزنیم مخصوصا اقای ترامپ که گفت، من ۵۲ نقطه را میزنم. خب آقای ترامب، وقتی میگوید، اگر شما بزنید من ۵۲ نقطه را میزنم و بعد نمیتواند، بزند معلوم است که باید خبرها را سانسور کند و در حقیقت کتمان حجم تلفات به این دلیل بود که آمریکا آن ۵۲ نقطه را نمیزد و نزدند.
تمام پایگاههای امریکا در منطقه زیر نظر ایران است
المیادین: به طور صریح دکتر رضایی آیا شما واقعا در ایران مصمم بودید وتصمیم گرفتید که اگر آمریکا به شما پاسخ دهد، شما پاسخ دهید و نقاط دیگری را بزنید؟
- خب ما اطلاعات خیلی دقیقی داریم. الحمد لله و فعلا تمام پایگاههای آمریکا زیر دید ماست، تمام ناوهای امریکا در کنترل ماست. الان ما میدانیم در اقیانوس هند امریکاییها چند ناو دارند و در دریای عمان و خلیج فارس کجا هستند و در قطر و در بحرین چه دارند و در عراق چه فعالیتهایی میکنند یا نیروهای امریکا را حتی وقتی که میروند هتل، در کویت و در بحرین ما آنها را زیر نظر داریم. هتل امریکاییها در بحرین را ما میدانیم یا در دبی کجا دارند غذا میخورند و استراحت میکنند.
یا مثلا در کویت ما تعداد امریکاییها را دقیق میدانیم. حتی اینها آمدند یک سری دوست و رفیق مترجم در کویت گرفتند که ما میدانیم و در کشورهای منطقه میدانیم، در عراق ما دقیقا میدانیم که اینها چکار میکنند و از کجا گوشت تهیه میکنند و از کجا غذا تهیه میکنند و از کدام کشور برایشان میآید. اطلاعات ما خیلی دقیق است و عین الاسد را کامل از روی حساب و کتاب زدیم و میدانستیم اینجا جایگاه مهمی برای امریکاییهاست که باید آنجا را بزنیم.
دنبال بهانه بودیم که تلآویو را با خاک یکسان کنیم
شک نکنید جنابعالی که ما حتما تلاویو را با خاک یکسان میکردیم. اصلا ما دنبال بهانه بودیم که اینها یک کاری انجام بدهند که ما بهانه پیدا کنیم اسرائیل را بزنیم، چون اسرائیل در شهادت قاسم سلیمانی نقش داشت، یعنی پرواز قاسم از دمشق به بغداد را اسرائیلیها اطلاع داده بودند و ما دنبال این بودیم که امریکاییها بهانه بدهند که همینطور که عین الاسد را زدیم تلآویو را هم بزنیم.
المیادین: چه نقشی شهید سلیمانی در میدانهای رویارویی و در کنار نیروهای مقاومت داشتند؟ یعنی دقیقتر بپرسم، در سوریه و عراق و فلسطین و یمن و لبنان؟
- من حالا میخواهم از جهات غیرنظامی بگم. قاسم سلیمانی برادری را بین رزمندگان عراقی فلسطینی به وجود آورد. همان مایه اصلی که در جهان اسلام کم شده، "إنما المؤمنون إخوة". قاسم سلیمانی اولین کاری که کرد در جبهه، برادری را درست کرد. لذا در سوریه چه کسانی میجنگیدند؟ افغانستانیها بودند، پاکستانیها بودند، عراقیها بودند و اینها همه از دمشق دفاع میکردند و از حلب. در خود عراق بعضا از کشورهای دیگر میآمدند مقابل داعش می ایستادند و این برادری که قاسم سلیمانی در جهان اسلام شکل داد، خود این یک پایه خواهد بود که انشاءالله ما به آن برادری بزرگ ما در سالهای آینده خواهیم رسید و همه کشورهای اسلامی برادروار یک اتحادیه قدرتمند در مقابل امریکا درست خواهند کرد. از طرفی دیگر قاسم سلیمانی فنون جنگ و فنون دفاع را به اینها یاد داد ومهمترین کار قاسم این بود که یک مکتب دفاعی که در دفاع مقدس یاد گرفته بود، به لبنان صادر کرد. حزب الله الان با یک تاکتیک جدید در مقابل اسرائیل میجنگد و در جنگ ۳۳ روزه موفق شد. الان الجیش الوطنی سوریه با یک تاکتیکهای جدید که قاسم سلیمانی یادشان داده می جنگند.
الحشد الشعبی عراق با مکتب دفاعی جدید با فرمولهای جدید دفاعی میجنگند. این مهمتر است از میزان تکنولوژی و میزان مهمات، چون چگونه جنگیدن مهمتر است از اینکه چه نوع سلاحی دارید. حتی با چوب دستی میشود، اگر انسان فنون جنگ را یاد بگیرد و با دستان خالی هم میتواند در مقابل زرادخانهها بایستد. این را ما در جنگ [تحمیلی] یاد گرفتیم. آن وقت که به ایران حمله شد، هیچ تجهیزاتی به ما ندادند و اسلحه و مهمات انگلیس و آمریکا به ایران داده نمیشد. ما یاد گرفتیم که چگونه با حداقل امکانات کارهای بزرگ انجام بدهیم. قاسم سلیمانی آمد ومکتب دفاعی و فنون رزم و تاکتیکهای جدید را به لبنانیها وسوریها و عراقیها و فلسطینیها یاد داد.
مسئله بعد موشک هست که یک ابداع جدید ایرانی است. یعنی با موشک میشود هواپیما زد و میشود پایگاه زمینی زد و با موشک میشود ناو زد. این موشکهای ایرانی نقطه زدنند، یعنی با اینکه زمین به زمینند اما میشود با آنها کشتی هم زد در حالی که معمولا کشتیها را با موشکهای خاص میشود زد. الان اگر به حماس حمله بشود، حماس دهها فروند موشک به سمت اسرائیل میزند، اگر به لبنان حمله شود، صدها فروند موشک از لبنان به سمت اسرائیل خواهد رفت. خود یمنیها الان یاد گرفتند، موشک دقیق ونقطهای را. یمنیها الان پهپاد درست میکنند. فلسطینیها دارند پهباد درست میکنند. لبنانیها پهپاد دارند، یعنی ما توانستیم فناوری خود را از طریق قاسم سلیمانی به این سرزمینها منتقل کنیم. بنا بر این این مجموعه کارهای قاسم سلیمانی باعث شد که یک مقاومت جدید و یک روحیه جدید و یک توانایی جدید در جهان اسلام در مقابل اسرائیل و آمریکا سر بلند کند و بایستد.
در آینده قاسم سلیمانیهای جدیدی رونمایی میشود
المیادین: جناب دکتر، تمام مواردی که در خصوص شهید قاسم سلیمانی بیان کردیم اگر بخواهیم خلاصه کنیم اینجا داخل ایران، ایران به طور کل سود برد؛ رهبر و ملت همگی سود بردند اما آنچه بیش از همه اینها سود برد نیروهای مسلح بود به خصوص سپاه پاسداران، یعنی پس از شهادت سردار سلیمانی جهان متوجه شد که سپاه پاسداران دارای نیرو و امکانات و قدرت فوق العاده است، آیا این موضوع دقیق هست؟
- در اینکه ما یک فرمانده بزرگی را از دست دادیم شکی نیست. یک انسان بزرگ و قهرمانی بزرگ را از دست دادیم. اما مکتبی که قاسم سلیمانی را تربیت کرده و آن مکتبی که قاسم سلیمانی را به وجود آورده، زنده است و وجود دارد. ما هنوز فرماندههان ناشناخته زیادی داریم که رونمایی نکردیم. اصولا ایران در این زمینه یک سیاست خاصی دارد و دنیا خواهد دید در آینده که قاسم سلیمانی های جدید رونمایی میشود که آنها باور نمیکردند که چنین کسانی وجود دارند، در حالیکه اینها هستند. دلیلش هم مسائل امنیتی ماست و هم مسائل دیگری است که ما همیشه رعایت میکنیم. بنا براین قاسم سلیمانی هست در ایران و هست در جهان اسلام هست و ان شاء الله راه ایشان و مسیر او ادامه پیدا میکند.
المیادین: این سوال را کردم تا از حضرتعالی یک سوال صریحتر بکنم. در حقیقت همه آنچه اتفاق افتاد، نقاط سفیدی بود و تنها یک نقطه سیاه بود که متعلق به سرنگونی هواپیمای اوکراینی بود، سوال من این است که چگونه سپاه اعتماد مردم را دوباره به دست میآورد؟ زیرا هستند افرادی که سپاه را متهم میکنند به پنهانکاری حقیقت، بیش از دو روز. سپاه چگونه میتواند این اعتماد را به دست آورد به خصوص شما میدانید که بعد از سرنگونی این هواپیما، حمله بسیار شدیدی سپاه را به طور مستقیم هدف قرار داده است.
- تجربه تلخی بود برای ما، حتی [شاید] تلختر از آن هواپیمای ایرباص ما که امریکاییها ساقط کردند. در اواخر جنگ وبیش از ۳۰۰ نفر را شهید کردند. دلیلش این است که این هواپیما به دست خود ما ساقط شد. این تلختر بود، اما تلختر از آن، قیافه خندان آقای ترامپ بود که نشان میداد انسانیت در حال سقوط است و ترامپ نباید خوشحال میشد که این اتفاق افتاده و این نشان میدهد که جامعه بشری که توسط قدرتهای بزرگ در حال انهدام وانحطاط هستند و باید اینها نجات پیدا کنند وانسانیت رو نجات داد از دست قدرتهای بزرگ. هر حادثه که الان در دنیا اتفاق می افتد مردم ما به شدت ناراحت میشوند وحتی در جریان ۱۱ سبتامبر که برجهای دو قلو منهدم شد مردم ما اینجا شمع روشن کرده بودند وما اصلا خوشحال نبودیم نه دولت ایران خوشحال بود نه مردم ما خوشحال بودن ولی متاسفانه بعضیها مثل آقای ترامپ از سقوط هواپیمای اوکراینی خوشحال شدند. من که در قیافه اش نگاه میکردم از چشمهایش خوشحالی میبارید. البته من به شما میگویم این اولین خطایی است که در طول چهل سال سپاه انجام داد.
سپاه در این چهل سال با اینکه عملیاتهای بزرگی انجام داده و موشکهای زیادی زده وجنگهای عظیمی اداره کرده ولی این اولین خطای انسانی سپاه هست و تا حالا سپاه در طول این چهل سال این کار را انجام نداده، در حالیکه شما میشنوید که امریکاییها بارها میروند مراسم عروسی افغانستانیها را بمباران میکنند یا در یمن هواپیماهای سعودی میروند آنجا این کار را انجام میدهند ومتاسفانه عذرخواهی هم نمیکنند و به عهده هم نمیگیرند یا حتی امریکاییها آن فردی که ایرباص ما را زده بود نشان و مدال به او دادند. ولی ما اینجا شجاعانه پذیرفتیم و از ملت ایران هم عذر خواهی کردیم و افتخار میکنیم به عذر خواهی مان و اعلام کردیم که این کار کار انسانی بوده هر چند که تحقیقات ادامه دارد.
برجام دیگری وجود نخواهد داشت
المیادین: دکتر رضایی، آیا میتوان گفت که برجام به پایان رسیده است؟ مرده و منتظر دفن آن به طور رسمی وعلنی هستند؟
- مذاکرات هستهای با آقای ترامپ تمام شد و برجام دیگری وجود ندارد تا زمانیکه آقای ترامپ باشد، برای اینکه او به این قرارداد اهانت کرده و یک قرار بینالمللی را زیر پا گذاشته وعملا چیزی به نام برجام وجود ندارد. اروپاییها بدترین کار را انجام دادند، چون اروپاییها میتوانستند از مرگ برجام جلوگیری کنند، میتوانستند رابطه خود را از امریکا جدا کنند وهنگامیکه امریکا ما را تحریم کرد آنها ما را تحریم نکنند و میآمدند با ما همکاری میکردند، زیرا توافقاتی که ما در برجام داریم تنها با آمریکا نیست، یک بخش مهمی از مواد برجام مربوط به همکاریهای فنی اقتصادی وحتی فروش نفت وفروش گاز و ایجاد پالایشگاههایی در کشورهای اروپایی است. خب اروپا میتوانست از مرگ برجام جلوگیری کند اما این کار را نکرد. بنابراین فعلا مسائل برجام از نظر من تمام شده است.
دیگر اعتمادی به اروپاییها نداریم
المیادین: این سخن شما بیانگر اینکه روابط میان ایران و اتحادیه اوروپا به طور کل بد خواهد شد همانند رابطه با آمریکا، یا نه؟
- ما در سیاست خارجی از صبری استراتژیک و نجابت زیادی داریم و هیچگاه ما ابتدا چیزی را به هم نمیزنیم، حتی اگر چیزی که تصویب کردیم و خیلی خوشایند ما نبوده و با کراهت آن را تصویب کردیم، ما آن را به هم نمیزنیم و قرارهای بینالمللی را احترام میگزاریم؛ ولی متاسفانه اروپاییها چند بار در این چهل سال آمدهاند و سفرای خود را برمیدارند ومیبرند اروپا و دوباره برمیگردند ومیگویند ما معذرت خواهی کردیم. الان ما به یک نقطه خاصی با اروپاییها رسیدیم. یعنی یک نقطه شکننده الان بین ما و اروپاییها به وجود آمده، باز ما نمیخواهیم آن را بشکنیم ولیکن دیگر آن اعتماد قبلی را ما به اروپاییها نداریم. اگر قبل از این ما اعتماد بیشتری به اروپاییها میکردیم ما اعتماد قبلی را دیگر نداریم مگر اینکه در رفتارشان یک تغییر بدهند، حالا شاید آنها منتظرند ترامپ کنار برود آنها یک کاری بکنند. به هر حال ما منتظر یک تغییر جدی، یک علامت روشن در رفتار اروپاییها با خودمان هستیم، وگر نه ما دیگر مثل گذشته اون اعتماد رو به اروپاییها نداریم.
تا ده سال دیگر آمریکا خیلی ضعیف شده و انقلاب در عربستان و کشورهای عربی متحد آمریکا آغاز خواهد شد
المیادین: در خصوص تصمیم راهبردی شما مبنی بر ضرورت خروج امریکا و نیروهایش از منطقه، اولا به نظر شما چه زمانی نیاز خواهد داشت؟ و دوم آیا این کار تنها توسط ایران انجام خواهد بود؟ یا کار مشترک میان ایران و همپیمانان او خواهد بود؟
- ببینید. آمریکا و اسرائیل در این سی سال اخیر خیلی تضعیف شدند، و امریکا قبل از انقلاب اسلامی یک زمانی ایران را داشت، پاکستان و عربستان و ترکیه را داشت و اسرائیل را داشت که من اسمش را میگذارم یک ویروس ژئوپلتیک. در حقیقت اسرائیل یک ویروس ژئوپلتیک در منطقه درست شده بود که از اتحاد کشورهای منطقه با هم جلوگیری کند و مثل یک ویروس ناامنی و تفرقه را در بدن کشورهای منطقه گسترش بده. این ویروس ژئوپلتیکی با پایگاههای آمریکا در عربستان و ترکیه و ایران و کشورهای دیگر، این دو تا اقتداری برای آمریکا درست کرده بود که آمریکا در منطقه جایگاه خیلی قوی داشت. انقلاب اسلامی در ایران یک شکاف بزرگی درست کرد، بعدها مسئله حمله آقای بوش به افغانستان وعراق نتیجه نداد. خود اسرائیل که یک زمانی جلوی پنج شش کشور عربی میایستاد اما از لبنان شکست خورد. بعد حماس پیدا شد. عربستان پایگاه دیگر آمریکا رو به ضعف رفت و یک کشور فقیر یمن را نمیتواند حل وفصل کند.
بنابراین آمریکا در این سی سال گذشته فوقالعاده ضعیف شد. این طرح معامله قرن در حقیقت برای جلوگیری از سقوط زودرس خودش هست. یک تزلزلی امروز در اقتدار آمریکا در منطقه به وجود آمده. این است که دنبال این هستند که با معامله بزرگ بلکه بتوانند برای خودشان یک جا پای محکمی در ساحل شرق مدیترانه درست کنند و مسئله فلسطین را برای همیشه محو کنند و بر غزه مسلط بشوند وحماس را خلع سلاح کنند. تمام این برای خروج از یک تزلزل خیلی بزرگ.
بنا براین پیش بینی بنده اینکه آمریکا در ده سال آینده به شدت ضعیف خواهد شد. و اگر کاملا از منطقه بیرون نرفته باشه، بشدت ضعیف خواهد شد. به محض اینکه مردم عربستان و مردم حاشیه خلیج فارس احساس کنند که آمریکا دیگر آن آمریکا قبلی نیست، در عربستان انقلاب میشود و بعد از عربستان در دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس و یکی پس از دیگری یک چیزی خیلی قویتر از بیداری اسلامی توی این کشورها به وجود میآید. یعنی اولین علائمی که بیشتر از این چیزی که الان اتفاق افتاده، در اقتدار آمریکا در منطقه بوجود بیاد ملتهای منطقه یک بیداری بزرگتر از بهار عربی که ما به آن میگفتیم بیداری اسلامی، خیلی قویتر از آن در این کشورها به وجود میاد و در یک مدت کوتاه همه سقوط آمریکا ر ادر منطقه به عنوان یک ناباوری قلمداد میکنند. یعنی سقوط بین المللی آمریکا از همین منطقه غرب آسیا شروع خواهد شد و ایران هم پرچمدار خروج آمریکا از منطقه خواهد بود.
فکر نمیکردیم عربستان دوباره خیانت کند
المیادین: سوال آخر جناب دکتر، اشاره کردید به عربستان، چرا ظاهرا جدایی مستمر میان ایران و عربستان وجود دارد؟ چند وقت پیش می شنیدیم که شما طرح صلح هرمز ارائه کردید و میشنیدیم که گامهای صلح میان شما و عربستان در جریان است، ناگهان تنش برگشت و می شنیدیم که انتقادهای شدیدی از جانب عربستان به شما شده است، وزیر دفاع و عادل الجبیر، چه اتفاقی میان شما و عربستان رخ داد؟
- ببینید، عربستان در جنگ تحمیلی، و در جنگ [عراق با] کویت، خیلی به صدام کمک کرد و هشت سال پول به او دادند و نفت برایش فروختند و اسلحه و مهمات میآمد در بنادر عربستان و کویت تخلیه میشد و میرفت برای ارتش حزب بعث و صدام کمک میشد. ما بعد از جنگ بخشیدیم، آقای هاشمی رفسنجانی به آقای ملک عبد الله که آدم عاقلی بود نه مثل این آقایان کم عقلی که الآن هستند، ایشان آدم عاقلی بود. آقای هاشمی با ایشان یک قرار جدیدی گذاشت وما آمدیم کلا همکاری اینها را با صدام نادیده گرفتیم. اصلا فکر نمیکردیم دوباره عربستان به ما خیانت کند.
این دومین باریست که عربستان روبروی ما قرار میگیرد و میرود با اسرائیل همکاری میکند و میرود فعالیتهایی را در یمن و کشورهای دیگری انجام میدهد. عربستان باید میامد با ایران و به کمک ایران یک اتحادیه امنیتی جمعی تأسیس میکردیم. ما اگر بخواهیم آمریکا را از منطقه بیرون کنیم باید همه کشورهای منطقه یک اتحادیه امنیتی جمعی درست کنیم و خودمان امنیت منطقه را برقرار کنیم، ولکن متاسفانه عربستان یک راه دیگری را در پیش گرفت، راه تعارض و راه همکاری با دشمنان اسلام و ایران را در پیش گرفت.