آرمان: مشکل اصلاح‌طلبان بیگانگی با مردم است نه کمی نامزد

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

روزنامه آرمان با تأکید بر این که رویکرد طیفی از اصلاح‌طلبان در عدم معرفی نامزد اشتباه است، نوشت: آن گونه که به نظر می‌رسد، اقلیتی مدافع شرکت در انتخابات و ارائه لیست هستند و اکثریتی مخالف ارائه لیست بوده و برخی از آنها حتی از تحریم انتخابات دفاع می‌کنند. با این وجود، فارغ از تصمیم انتخاباتی اصلاح‌طلبان، آنچه به نظر می‌رسد تداوم همان‌ اشتباهات گذشته است که در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها مشهود است.

مهم‌ترین اشتباه اصلاح‌طلبان، فقدان استراتژی میان‌مدت و بلندمدت است. اکثریت آنها در حالی انفعال در انتخابات را تئوریزه می‌کنند که در نهان به انتخابات سال ۱۴۰۰ می‌اندیشند و این در حالی است که این دو با هم نسبتی ندارند. جریانی که خواهان مشارکت جدی در انتخابات ریاست جمهوری است، اگر در این انتخابات منفعل باشد و نتواند با استفاده از فرصت انتخابات پیوندش با مردم را تقویت کند، فرصت‌سوزی کرده است. آنها به بهانه رد صلاحیت‌های گسترده، می‌گویند در انتخابات از کسی حمایت نمی‌کنند.

بیشتر بخوانید:

مشکل اصلاح‌طلبان کمبود نامزد نیست

احتمال لیست ندادن اصلاح طلبان در انتخابات مجلس

چرا اصلاح‌طلبان خود را از پیش باخته می‌دانند؟

تفکرات اصلاح طلبانه در انتخابات

اما به این پرسش پاسخ نمی‌دهند که اگر در سال ۱۴۰۰ نیز کاندیداهای مطلوب‌شان رد صلاحیت شدند، در قبال آن انتخابات چه موضعی می‌گیرند که با مواضع امروزشان همخوانی داشته باشد. اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند در عرصه سیاسی کشور باقی بمانند، باید تکلیف خودشان را با انتخابات در جمهوری اسلامی روشن کرده و از حرکات زیکزاکی پرهیز کنند. آنها به جای اینکه «چو فردا شود فکر فردا کنند» باید بگویند برنامه‌شان برای بعد از انتخابات مجلس چیست و آنگاه بر همان مبنا در مورد انتخابات تصمیم‌گیری کنند.

اشتباه دوم؛ اشتباه اکثریت اصلاح‌طلبان، انفعال در قبال انتخابات است. آنها با این استدلال که بیشتر کاندیداهایشان رد صلاحیت شده‌اند و در اکثر حوزه‌ها کاندیدا ندارند، عرصه انتخابات را به طور کلی رها کرده‌اند. گویی در انتخابات یا باید لیست ۳۰ نفره داد یا اساساً منفعل و بی‌برنامه عمل کرد و هیچ راه میانه‌ای در این بین وجود ندارد. خلاقیتی در تصمیمات این اصلاح‌طلبان مشاهده نمی‌شود.

«آرمان» اشتباه سوم اصلاح‌طلبان را «سرمایه‌ساز تلقی کردن عدم شرکت در انتخابات» می‌داند و می‌نویسد: بسیاری از اصلاح‌طلبان به غلط، می‌اندیشند که در صورت عدم ارائه لیست در انتخابات، سرمایه اجتماعی آنها تقویت شده یا حداقل حفظ می‌شود. حال آنکه رویگردانی مردم از اصلاح‌طلبان، فقط به‌خاطر کنش انتخاباتی آنها نیست و دلایل فراانتخاباتی دارد.

 عملکرد نیروهای نسل گذشته اصلاح‌طلب و بیگانگی با جامعه و عموم مردم، فقدان‌ساز و کارهای دموکراتیک و شفاف، فقدان رسانه‌های قدرتمند، نداشتن استراتژی و برنامه و... سهم به مراتب مهم‌تری در کاهش اقبال عمومی به اصلاحات داشته است که با شرکت در انتخابات یا تحریم آن نیز این موضوع حل نمی‌شود. اصلاح‌طلبان به‌جای آنکه افزایش سرمایه اجتماعی خود را در انفعال انتخاباتی جست‌وجو کنند، باید ایرادات خود را مرتفع کنند.

اشتباه چهارم، توقف پشت درهای بسته شورای سیاستگذاری است. این شورای اصلاح‌طلبان، که روزبه‌روز ناکارآمدی خود را بیشتر نشان داده و از کرختی و عدم خلاقیت رنج می‌برد، مانعی در تصمیم‌گیری اصلاح‌طلبان شده است. حال آنکه بدنه جوان اصلاحات، بدون آنکه نیاز به تصمیمات این شورا داشته باشد، خود می‌تواند فعالانه وارد میدان شده و متناسب با استراتژی‌های میان‌مدتی که در ذهن دارد، در ایام انتخابات کنشگری داشته باشد.

برچسب ها:

سیاسی