***********
کیهان
گزارش نیویورکتایمز از ورشکستگی سیاسی و اخلاقی سازمان منافقین
گزارشگر روزنامه نیویورکتایمز پس از بازدید از اردوگاه گروهک تروریستی منافقین در آلبانی تصریح کرد: اعضای این گروه نمیتوانند درباره سرنوشت سازمان سخن بگویند.
«پاتریک کینگسلی»، خبرنگار روزنامه نیویورکتایمز که توانسته است از اردوگاه گروهک تروریستی منافقین در تیرانا بازدید کند، مینویسد: «در ابتدا، گروه درخواستهای متعدد برای دسترسی را نادیده گرفت. بنابراین بدون چندان امیدی به سوی پایگاه آنها حرکت کردم و مدارک خود را به محافظین ارائه دادم. سه ساعت بعد، اندکی پیش از غروب آفتاب، تماسی دریافت کردم. به شکل تعجبآوری اجازه ورود یافته بودم. بنابراین، شروع به یکسری مصاحبه، شرکت در جلسات تبلیغاتی و تورهایی کردم که تا ساعت ۱:۳۰ بامداد به طول انجامید. یک عکاس نیویورکتایمز نیر چند روز بعد اجازه ورود دریافت کرد.»
نویسنده بر این باور است که شاید اجازه ورودش به کمپ منافقین تلاشی از سوی این گروهک برای تصحیح چهرهاش پس از مواجهه با خبرنگار نیویورکتایمز در سال ۲۰۰۳ بوده است، زمانی که شخص مورد مصاحبه این خبرنگار از روی نوشته صحبت میکرده و خبرنگار اجازه گفتوگوی خصوصی با اعضای این گروهک را نیافته بود.
«علی صفوی»، نماینده گروهک تروریستی منافقین در واشنگتن وقتی با این سوال مواجه میشود که مسعود رجوی کجاست، میگوید: «خوب، ما نمیتوانیم در مورد این مسئله حرف بزنیم ...» او سخنانش را قطع میکند و نگاهش را به پاهایش میدوزد. سوال مجددا اینگونه مطرح میشود: «آیا او زنده است؟ آیا او در آلبانی است؟» پس از چند ثانیه سکوت، پاسخ صفوی باز هم این است: «ما نمیتوانیم درباره آن حرف بزنیم.»
نیویورکتایمز با اشاره به منفور بودن «سازمان» نزد مردم ایران، مینویسد: «وقتی من از پایگاه بازدید کردم، بهشکل عجیبی خالی بهنظر میرسید. گروه ادعا میکند که [این پایگاه] میزبان ۲۵۰۰ نفر است اما در طول دو روز، ما بیش از ۲۰۰ نفر در آنجا ندیدیم.»
دهها نفر از اعضای سابق سازمان اکنون بهصورت مستقل در آلبانی زندگی میکنند. من با ده نفر از آنها دیدار کردم که هرکدام از آنها توضیح میداد که با شستوشوی مغزی تجرد اختیار کرده بود.
این افراد میگویند، روابط رمانتیک و افکار جنسی ممنوع بودهاند، تماس با خانواده به شدت محدود شده بود و از دوستی برحذر داشته میشدند. همگی روایت کردند که مجبور به شرکت در مراسمهای انتقاد از خود بودهاند که در آن اعضا در خصوص هرگونه تفکر جنسی یا غیروفادارانهای که داشتند در برابر فرماندهانشان اعتراف میکردند.
کینگسلی به نقل از «عبدالرحمان محمدیان»، فردی ۶۰ ساله که در سال ۱۹۸۸ به عضویت سازمان درآمده و در سال ۲۰۱۶ از آن جدا شده، مینویسد: «شما کمکم میشکنید. خود را فراموش میکنید و شخصیتتان را تغییر میدهید. تنها از قوانین پیروی میکنید. شما خودتان نیستید. شما تنها یک ماشین هستید.»
خبرنگار نیویورک تایمز میگوید «سازمان» بین او و سه نفر از آمریکاییهایی که از اردوگاه آنان در عراق حفاظت میکرده ارتباط برقرار کردهاند، اما «کاپیتان متیو وودساید» در بین این سه نفر نبوده است. کینگسلی با وودساید درخصوص وضعیت اردوگاه منافقین در عراق گفتوگو کرده است. او بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ ناظر آمریکاییها در اردوگاه منافقین بوده است.
به گفته وودساید، آمریکاییها در واقع به ساختمانهای اردوگاه منافقین و اعضای آن که بستگانشان میگفتند به زور در اردوگاه نگهداری میشوند، به صورت منظم دسترسی نداشتهاند.
بر اساس گفتههای وودساید، سران سازمان پس از چند روز تاخیر به اعضا اجازه دیدار با مقامات آمریکایی و خویشاوندانشان را میدادهاند.
وودساید میگوید فرار از اردوگاه برای اعضا به خصوص زنان بسیار سخت بوده تا آنجا که دو نفر از آنان تلاش کرده بودند با کامیون تحویل بار از آنجا فرار کنند.
وی در پایان میگوید: «من آن سازمان را کاملا نفرتانگیز یافتم. از اینکه آنها در آلبانی حضور دارند، متعجبم.»
مواضع زیگزاگ رئیسجمهور او را نزد مردم بیاعتبار میکند
فرجام رادیکالیسم اگر انحراف نباشد حتما انفعال است، این خطی است که مشاوران سیاسی و رسانهای حسن روحانی باید بارها از روی آن سرمشق کنند.
روزنامه فرهیختگان در یادداشت خود نوشت: اوضاع دولت روحانی و شرایط اجتماعی حاصل از سیاستهای آن به گونهای نیست که حتی منتقدان را ترغیب کند که بخواهند عقبنشینی سنگین رئیسجمهور را به رخ بکشند یا یادآور شوند که چه شد رئیسجمهوری که باید مبدأ و منشأ عقلانیت و تدبیر و پختگی باشد در عرض چند روز از آن هشتگ کذایی «فرمایشی» به چنین کنفرانس خبریای برسد.
رفتاری که روحانی در این چند روز نشان داد شبیه کنش سیاسیای بود که او در اردیبهشت و خرداد ۹۶ هم به شکل شدیدتری از خود بروز داده بود، درنوردیدن خطوط قرمز کشوری که خود رئیسجمهور آن است و بعد دنده عقب گرفتن با تمام وجود و تا تهخط رفتن بدون توجه به پیامدهای هیچکدام.
حتما نیاز به توضیح نیست که منظورمان این نیست اگر کسی فهمید مسیری را اشتباه رفته، حق اصلاح آن را ندارد و واضح است کاری که دولت مکرر در این سالها انجام داده نامش اصلاح روش نیست؛ وقتی تعمداً و با برنامه یک اشتباه چند بار رخ میدهد، حتما نام دیگری دارد.
این مدل رفتار توسط هر دولتی انجام شود حداقل در سه سطح اثر منفی دارد؛ اول روی بدنه حامی آن که بعد از چند بار آمد و شد رادیکالی، میبیند دیگر خیلی نمیتواند روی قول و فعل چنین دولتی حساب کند، دوم روی حاکمیت و اجزای ناظر به امنیت ملی و سوم روی عامه مردم که در درازمدت به عدم وجود عقلانیت سیاسی در دستگاه اجرایی مشکوک میشوند.
حداقل دو دلیل مهم برای بروز چنین رفتارهایی میتوان برشمرد؛ اول مشورتهای غلط سیاسی رسانهای که به رئیسجمهور داده میشود و دوم اقتضایی عملکردن به جای پیروی از یک مدل مبنایی در سیاست.
سیاستی که از آغاز دولت یازدهم برخی سیاستسازان اطراف رئیسجمهور به او پیشنهاد داده بودند و به آن عمل میشد و حالا هم میشود، سیاستورزی به روش عکسبرداری است، یعنی فعلا بدون توجه به پیامدهای منفی، تصویری که لازم است ارائه کنیم و کارمان و غرض سیاسیمان را پیش ببریم، تا بعد هم خدا بزرگ است.
کار ویژه این سبک از سیاستورزی، روتوش روحانی بود به اقتضای شرایط روز و البته بدون فکر کردن به مبدأ و معاد مسئله، بدون توجه به پیامدهای پیشینی، روتوشکاران که حداقل در برخی موارد نشان دادند خیلی هم حرفهای نیستند غرق مسائل تاکتیکی و بدون توجه به آثار راهبردی، کار خود را پیش بردند و تصویری پارادوکسیکال که از منتهیالیه اصولگرایی تا انتهای رفرمیسم در تغییر بود از رئیسجمهور ساختند؛ تصویری که آخر کار هیچکس را راضی نکرده است و پروژه روتوش را به شکست کشانده است.
از این جنس مثالها در سیاستورزی به سبک روحانی بهوفور دیده میشود، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سخنانی از جنس وعده و وعیدها و رادیکالیسم انتخابات ۹۶ که این روزها بهعنوان فکاهی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود.
سطح دوم کار که آثار بهمراتب مخربتری دارد از بیمبنایی در سیاست نشأت میگیرد، وقتی در سیاستورزی مبنایی جز اقتضایی عملکردن وجود نداشته باشد حتی در کوتاهمدت هم تصمیماتی گرفته میشود که ۱۸۰ درجه با هم تفاوت دارد، دلار جهانگیری و بنزین ۳۰۰۰ تومانی نمونههای درجه یک این ماجرا هستند، تصمیماتی متناقض که وجه مشترک هر دوی آنها فقط آثار مخرب بود، یکی در منتهیالیه چپگرایی و دیگری در قعر نولیبرالیسم.
در تاریخ انقلاب اسلامی شاید هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی تناقض نظری و عملی نداشته است.
روایت روزنامه آرمان از سقوط شدید مقبولیت روحانی
ریزش گسترده مقبولیت روحانی در میان مردم، به دغدغه نشریات حامی دولت تبدیل شده است.
روزنامه آرمان در این باره از قول صادق زیباکلام نوشت: مدتی است واقعا به این نتیجه رسیدهام که گویی آقای حسن روحانی توجهی به افت محبوبیتش ندارد. محال ممکن است که رئیسجمهور تا امروز متوجه نشده باشد که محبوبیتش چقدر ریزش داشته است. بسیار دور از ذهن است آقای روحانی نداند که اگر امروز انتخاباتی برگزار شود و وی بهعنوان نامزد ریاست جمهوری در آن شرکت کند، رای ۲۴ میلیون را به دست نخواهد آورد. محال است اطرافیان، معاونین و مشاوران و... به رئیسجمهور نگفته باشند که محبوبیت او ظرف این دو سال و نه ماه تا چه میزان سقوط کرده است. منتها سوالی که مطرح میشود این است که چرا مسئله کاهش و ریزش محبوبیت مهم انگاشته نمیشود؟
این روزنامه همچنین در یادداشت دیگری به قلم حیدر مستخدمینحسینی درباره عملکرد دولت نوشت: رئیسجمهور محترم در سوالی مربوط به ناکارآمدی به بحث رقبا اشاره کرد که آنها نتیجه اقتصاد را مثبت نمیدانند. اما اینها مواردی نیست که بتواند نقاط ضعفی که در اقتصاد وجود دارد را بپوشاند. رئیسجمهور محترم در گفتوگو با رسانهها میتوانست پاسخ قانع کنندهتری به جامعه بدهند. چرا این پاسخ به این صورت مطرح میشود و چه کسانی از آن پاسخ اقناع میشوند؟ در صورتی که بحث اقناع شدن در کار نیست و دولت باید بگوید برای رفاه مردم چه کرده؟
آیا رفاه مردم حتما با ماکزیمم تولید نفت و صادرات آن مهیا میشود که پول زحمت نکشیدهای به جامعه تزریق کنیم تا رفاه بهوجود آید؟ بحث رفاه یا کیفیت زندگی فقط این بخش نیست و بخشی هم امانتداری و اعتماد است که دولت بتواند به انحای مختلف آن را تامین کند. اما خود بحث اعتماد در حداقل تفکر دولت قرار دارد و جامعه نمیتواند پذیرای این مطلب باشد. نمیتوان پاسخهای غیر دقیق و مبهم مطرح کرد چرا که مردم از این پاسخها گلهمند هستند.
صحبتهای رئیسجمهور ارزشمند است ولی درد را دوا نمیکند، اعتماد مردم را نسبت به دولت جذب نمیکند و بلکه آن را کاهش میدهد. رفاه هم اصلا در کار نیست که بگوییم در جهت افزایش رفاه چه کردهاید؟ آماری در جهت رشد اقتصادی ارائه میشود درحالی که امروز در دنیا وقتی بحث رشد اقتصادی را مطرح میکنند با بحث رفاه و کیفیت زندگی رفو شده و آن را هم ارائه میدهند. یعنی اگر یک درصد رشد اقتصادی صورت گرفته باعث شده که رفاه جامعه هم به این میزان افزایش یافته است. کیفیت زندگی و آموزش و آرامش و شادی افزایش پیدا کند.
پیگیری تشکیل مجلس دولتی با وجود محبوبیت ۱۰ درصدی روحانی
متلکپرانی و اتهامزنیهای اخیر حسن روحانی به نهاد شورای نگهبان در نوع خود یک رکورد تاریخی محسوب میشود. ظاهرا رئیسجمهوری که در نظرسنجیهای متعدد مراکز معتبر محبوبیتی کمتر از ۱۰ درصد در لایههای مختلف اجتماع ایرانی دارد، دوست دارد همچنان تا ۱۴۰۰ به جای کار کردن، با نیش زبان زدن به این و آن کارش را پیش ببرد.
روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: آقای روحانی، عادت کرده بهرغم این همه ناکارآمدی و بدعهدی نسبت به وعدههای دادهشده به مردم، همواره لوله تفنگش را به داخل کشور نشانه رفته، خندههایش را برای غربیها به سوغات برد. وقتی هم غربیها جای وفای به عهد، زغال کف دست دولت گذاشتند، با اشتیاق تمام، زغال مذکور را برای سیاهنمایی منتقدان و نهادهای رسمی کشور استفاده کند. براستی! اگر حمله به نهاد شورای نگهبان و توئیت زدن با هشتگ #انتخابات- تشریفاتی از سوی کسی که ۱۰ بار با همین ساختار از مردم رای گرفته و به صندلی مجالس شورای اسلامی، خبرگان و ریاستجمهوری رسیده، مصداق تشویش اذهان عمومی نیست، چه نام دارد؟
آیا رئیسجمهور نمیداند نفس رای آوردن او در سال ۹۲ با یک اختلاف رای ناپلئونی، مشتی محکم بر دهان دروغگویانی بود که سال ۸۸ خائنانه نسبت به سلامت انتخابات تشکیک کرده بودند؟
روحانی رئیس دولتی است که وزیر نفت آن رسما به استخدام نمایندگان فعلی و سابق مجلس در وزارت متبوعش افتخار میکند. این را بگذارید کنار این واقعیت که سخنگوی شورای نگهبان درباره ردصلاحیت گسترده نمایندگان فعلی مجلس میگوید عمده آنها به دلیل فساد مالی ردصلاحیت شدهاند.
بخشی از سخنان آقای کدخدایی در همین زمینه: «فردی روسای آموزش و پرورش و ارشاد و مدیر چند مدرسه در یک شهر را از میان لیدرهای انتخاباتی خویش منصوب کرده| فرد دیگری ۲۷۰ میلیارد تومان در یک پروژه ساختمانی سرمایهگذاری کرده؛ او امتیاز تأسیس یک کارخانه آب معدنی را برای برادر کوچکش گرفته| فردی در پوشش مؤسسه عامالمنفعه با ارز دولتی گوشت وارد و با قیمت آزاد در بازار عرضه کرده| فرد دیگری هم برای قاچاق سیگار رشوههای کلان پرداخت کرده است!»
با علم به اینکه تعداد نمایندگان ردصلاحیت شده در هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب تقریبا برابر بوده، چه نتیجهای میگیرید؟
آقای روحانی چه مدل مجلسی را دوست دارد که نگران تکرار نشدن آن شده، حاضر است بابت آن اینچنین در کوران فشار دشمن، به نهاد شورای نگهبان و اصل انتخابات حمله کند؟ دولت طی سالهای گذشته تقریبا تمام برنامههای انتقادی صداوسیما را تعطیل یا ضبطی کرده، دوست دارد رسانه ملی فقط بوق تبلیغاتی خودش باشد. در این سو اما رئیسجمهور فریاد میزند: «نشکنیم قلمها را، نبندیم دهانها را!». چند سال قبل یکی از چهرههای اصلاحطلب به مناسبتی از اصطلاح «تدلیس سیستماتیک» سخن گفته بود. آیا روند کنونی تحریف افکار عمومی از مسائل اصلی کشور و کارنامه اجرایی دولت و مجلس، چیزی جز این است؟
ظاهرا نتایج جلسه انتخاباتی کاخ سعدآباد ورای تصور بوده و رئیسجمهور از شکلگیری رقابتی واقعی و به دور از حاشیه برای شکلگیری مجلس آینده بیش از حد نگران است. «در مقام مقایسه با اسفند ۹۴، پاسخ به این سوال که «چه چیزی نمیخواهیم؟» امروز برای بخش اعظم جامعه رأیدهنده ایرانی کاملا مشخص است».
فشار فیفا را بچسب مردم را دنبال نخود سیاه بفرست!
ارگان شهرداری تهران، در اقدامی غیرحرفهای، مرزهای اجنبیزدگی را جابهجا کرد.
این روزنامه دیروز تیتر نخست خود را به عنوان «تماشای لیگ فوتبال برای زنان از خرداد ۹۹» اختصاص داد اما مراجعه به متن خبر نشان میدهد که روزنامه همشهری در واقع فشار سیاسی فیفا به ایران را تبدیل به تیتر یک کرده و به استقبال آن رفته است.
استقبال از این موارد حاشیهای در حالی است که این روزنامه در صورت مردمی بودن باید به مسائل مهم روز اقتصادی و سیاسی کشور (نظیر انتخابات) بپردازد اما چون طیف سیاسی متبوع شهرداری و شورای شهر تهران فاقد کارنامهای قابل عرضه به مردم در شورای شهر، دولت و مجلس نیستند، بنابراین ترجیح میدهند دو قطبیهای حواسپرتکن را همآهنگ با محافل خارجی، تبدیل به مسئله روز کشور کنند.
یادآور میشود شورای شهر تهران ظرف ۲ سال گذشته، ۳ شهردار عوض کرده و هم اکنون نیز کشوقوس گستردهای میان سه طیف وابسته به حزب کارگزاران، اتحاد ملت و حزب اعتماد ملی در جریان است. سیاسیکاری در شورا، تغییر نام خیابان و زمزمه گران کردن برخی خدمات شهری، حداکثر کارکرد طیف یاد شده در شهرداری و شورای شهر بوده است.
سیاسیکاری محافل خارجی در حوزه ورزش، به حدی است که اخیراً در پی اقدام تروریستی آمریکا و تلافی قدرتمندانه ایران، فدراسیون فوتبال آسیا خواستار برگزاری مسابقات تیمهای ایرانی در کشور ثالث شد.
ایران
ادعای دیدار ظریف با سناتور امریکایی در مونیخ
خبر اول اینکه، یک پایگاه اینترنتی امریکایی مدعی شد محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان و کریس مورفی سناتور امریکایی در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ بهصورت محرمانه با یکدیگر دیدار کردند.
بهگزارش ایلنا به نقل از «د فدرالیست» دفتر این سناتور امریکایی از هرگونه اظهارنظر در این زمینه و پاسخ به مطبوعات تاکنون خودداری کرد، اما یک منبع آگاه در گفتوگو با این رسانه امریکایی مدعی شده که سناتور مورفی چنین اقداماتی را باهدف تضعیف دولت ترامپ انجام میدهد.
یکی از مقامهای وزارت خارجه امریکا هم در این باره گفت: وزارت خارجه امریکا هیچ اطلاعی درباره اینکه مورفی دیداری با مقامهای ایرانی داشته، ندارد.
انتقاد فیلسوف امریکایی از ترور سردار سلیمانی
خبر دیگر اینکه،جوزف نای، فیلسوف و استاد سرشناس دانشگاه هاروارد در گفتوگویی با فرید زکریا، تحلیلگر ارشد امریکایی که از شبکه تلویزیونی «سی.ان.ان»پخش شد، اقدام ترامپ مبنی بر ترور سردار سلیمانی را محکوم کرد.
به گزارش ایسنا، نای، درباره سیاست دونالد ترامپ درباره ترور سردار سپهبد سلیمانی گفت: ترامپ سعی داشت بازدارندگی در قبال ایران را احیا کند، اگر او این کار را با غرق کردن یک کشتی در خلیج فارس انجام میداد قابل قبولتر و اخلاقیتر میشد، اما با ترور یک مقام بلندپایه در یک کشور ثالث که با آن در جنگ نیست، فرمان اجرایی جرالد فورد -که پس از جنگ ویتنام امضا شد- را نقض کرد که براساس آن نباید دست به ترور کسی در خاک کشور ثالث میزدیم.
این دانشمند امریکایی اضافه کرد: اگر ما این مدل را نادیده بگیریم، اگر فرضاً وزیر خارجه پمپئو به بغداد سفر کند و کسی به او شلیک کند، ما حق اعتراض نداریم چراکه خودمان سلیمانی را ترور کردهایم. ترامپ کاملاً به عواقب نقض قانون اجرایی جرالد فورد که پساز جنگ ویتنام تصویب شده بود فکر نکرده بود.
آزادی شهروند ایرانی بازداشت شده در آلمان
شنیدیم که، سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد: احمد خلیلی، شهروند ایرانی بازداشت شده در آلمان آزاد شد.
به گزارش ایرنا، سید عباس موسوی گفت: در پی سلسله رایزنیهای فشرده دیپلماتیک و با همکاری مؤثر قوه قضائیه و سازمان اطلاعات سپاه، آقای احمد خلیلی شهروند ایرانی که به بهانه نقض تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه امریکا و به درخواست دادستانی این رژیم در آلمان بازداشت شده و در معرض استرداد به امریکا قرار داشت، یکشنبه شب آزاد و بههمراه وزیر امور خارجه به میهن بازگشت.
ادعای نفوذ هکرهای ایرانی به سیستمهای رژیم صهیونیستی
دست آخر اینکه،یک روزنامه اسرائیلی مدعی شد هکرهای ایرانی به سیستمهای کامپیوتری رژیم صهیونیستی نفوذ کردهاند. به گزارش ایسنا، روزنامه تایمز آو اسرائیل، ادعا کرد هکرهای ایرانی به سیستم امنیتی رژیم صهیونیستی نفوذ کردهاند و کامپیوترهای صهیونیستها را هک و به اطلاعات امنیتی اسرائیل دسترسی یافتهاند.
آرمان
حق با ایران است
وزیر امور خارجه کانادا گفته است: براساس کنوانسیون جهانی هوانوردی درخصوص مسائل مربوط به خواندن جعبه سیاه، حق با ایران است. این در حالی است که در این رابطه در ۳۰روز گذشته، ایران خواسته است تجهیزات لازم را برای خواندن این جعبههای سیاه به دست آورد، اما اگر بعد از ۳۰ روز این اتفاق نیفتاده است پس باید به راهحلهای دیگر فکر کرد.
هانی کرده از مرگ گریخت
هانی کرده که در یک درگیری میان اراذل و اوباش به شدت مجروح شده بود، از بیمارستان مرخص شده است. این در حالی است که هانی کرده از اراذل و اوباش سطح یک تهران است که در درگیری میان اراذل و اوباش از نواحی مختلف بدن به علت اصابت ضربات قمه مجروح شده و بنابراین در بیمارستان بستری شده و مدتی در کما بوده است. اما با بهبود وضعیت جسمیاش از بیمارستان مرخص شده است. گفتنی است از سوی دیگر هانی کرده اخیرا در فضای مجازی نیز فعالیت داشته است.
انتقاد از سلبریتی شدن مداحان
«معصومه ظهیری» معاون فرهنگی تبلیغی حوزههای علمیه خواهران با بیان اینکه در دوران جدید در بسیاری از حوزهها از جمله مداحی تغییراتی ایجاد شده است، گفته است: مدتی غفلت کردهایم و مجالس مداحمحور شده و اینگونه شده است که مداحان نامدار مانند سلبریتیها به چهرههای شاخصی که تاثیرگذار هم هستند، تبدیل شدهاند، این در حالی است که اوضاع به گونهای شده که رابطه مداح و طرفدارانش به صورت مرید و مرادی شده است. در این راستا این افراد عدهای را در دور خود جمع کردهاند و سبکهای مختلفی را نیز تبلیغ میکنند.
اتهامات مالک فیسبوک علیه ایران
مارک زاکربرگ، مالک فیسبوک به بیان ادعاهای بیاساس علیه ایران پرداخته است. گفتنی است در این خصوص مارک زاکربرگ مالک فیسبوک مدعی شده است: ایران پشت بیشترین فعالیتهای دروغپراکنی که فیسبوک با آنها مقابله میکند، قرار دارد. این در حالی است که بیشتر فعالیتهای ایران، آمریکا را هدف قرار داده است.
به گزارش د نیشن، مارک زاکربرگ، مالک فیسبوک در ادامه سخنانش در این باره افزوده است: ما باید هوشیار باقی بمانیم چراکه دشمنان در حال پیشرفت هستند. در این رابطه تهدیدها همواره وجود دارد بنابراین ما باید همواره بر آنها غلبه کنیم.
بازداشت یک کارگر هفتتپه
محمدرضا دبیریان بازداشت شده است. این در حالی است که منابع خبری در نیشکر هفتتپه از بازداشت موقت یکی از کارگران این واحد صنعتی خبر دادهاند. گفتنی است به گفته آنها، محمدرضا دبیریان روز شنبه بازداشت شده است. در این راستا برای او وثیقه تعیین شده است اما در حال حاضر قاضی پرونده با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه موافقت نکرده است و مشخص نیست تا چه زمانی قرار است در بازداشت بماند.
در این رابطه از دلیل این بازداشت هنوز اطلاعی در دست نیست اما از سوی دیگر از قرار معلوم، بازداشت دبیریان با تجمعات گذشته کارگران نیشکر هفتتپه بیارتباط نبوده است.
تجمع کارگران مترو مقابل شورای شهر
جمعی از کارگران خط سه متروی تهران که در کارگاه ایستگاه نوبنیاد و اقدسیه مشغول به کار هستند، در برابر شورای شهر تهران تجمع کردهاند. این در حالی است که از یک سو آنها که نسبت به عدمپرداخت ۱۸ ماهه حقوق خود از سوی متروی تهران اعتراض داشتهاند، گفتهاند: مدیران مترو به ما قول میدهند که حقوقتان را واریز میکنیم، در حالی که با وعدهووعید ۱۸ ماه است که بدون حقوق مشغول به کاریم.
گفتنی است در این رابطه ما ۶۰ نفر مشغول در دو کارگاه اقدسیه و نوبنیاد هستیم که ماههاست حقوق خود را دریافت نکردهایم. البته اعتبار به مترو میدهند، اما برای تجهیز و توسعه مترو استفاده میشود و حقوق کارگران پرداخت نمیشود. در این راستا آنها از مدیرعامل متروی تهران و مسئولان شهرداری درخواست کردهاند که حقوق معوقه آنها را هرچه سریعتر پرداخت کنند.
بازداشت بهخاطر پرتاب یک سیب
منابع خبری شنبه شب گزارش دادهاند: پلیس اسرائیل یک زن را به خاطر پرتاب سیب گندیده به سمت بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی دستگیر کرده است. در این راستا گفتنی است بنیامین نتانیاهو, نخستوزیر رژیم صهیونیستی در تجمع انتخاباتی حزب لیکود در شهر «نتانیا» حضور یافته بود که یک زن بیست و پنج ساله به سمت او سیب پرتاب کرده است.
براساس این گزارش، این در حالی است که پلیس رژیم صهیونیستی این زن را بازداشت کرده و تحقیقات در این باره در جریان است. در این رابطه هنوز هویت این زن و هدف وی از انجام این عمل مشخص نشده است. در انتخابات گذشته کنست که ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) برگزار شده است، حزب آبی- سفید ۳۳ کرسی، لیکود ۳۲ و حزب «اسرائیل خانه ما» هشت کرسی را به دست آوردهاند.
زمان برگزاری دادگاه بانک سرمایه
قاضی مسعودیمقام درخصوص پرونده متهمان عادلیان و خادم که ششمین پرونده بانک سرمایه است، گفته است: مورد اتهامی این افراد در حدود ۶۰ میلیارد تومان بوده است که در حوزه تسهیلات ریالی است. قاضی مسعودیمقام با بیان مطلب فوق در ادامه سخنانش در این باره افزوده است: این در حالی است که یک نفر از متهمان به نام خادم متواری است و زمان رسیدگی به این پرونده روز دوشنبه ۲۸ بهمن راس ساعت ۹ صبح خواهد بود.
گفتنی است مسعودیمقام در این خصوص در ادامه خاطرنشان کرده است: در این راستا پس از رسیدگی به اتهامات عادلیان و خادم، به موارد اتهامی آقایان شاملویی و امامی رسیدگی خواهد شد. در این میان پرونده این افراد در حال تنظیم کیفرخواست و در مراحل پایانی خود قرار دارد.
حزب ندا لیست نمیدهد
نگاهی به دو لیست حزب کارگزاران سازندگی و ائتلاف ۸ حزب اصلاحطلب نشان میدهد که نام۲۰ نفر در این دو لیست مشترک است. گفتنی است بر اساس شنیدهها در لیست ائتلاف اصلاحطلبان نام چهرههایی مانند مصطفی کواکبیان، محمدعلی وکیلی، علیجانی، مهدی شیخ و ابوالفضل سروش که در لیست کارگزاران کنار گذاشته بودند، دیده میشود؛ چهرههایی که شاید محور اختلاف کارگزاران با احزاب اصلاحطلب بودهاند.
این در حالی است که در این رابطه اکثر اعضای این دو لیست افراد ناشناختهای هستند و با تمرکز بر اشتراکات میان کارگزاران و احزاب اصلاحطلب، میتوانستند به یک لیست مشترک و واحد برسند. در این راستا حزب ندای ایرانیان به دبیرکلی صادق خرازی هم در نهایت از ارائه لیست عقبنشینی کرده است.
معمای دلالی در بازار خودرو
دلالان و واسطهها با حضور در بازار و ایجاد تقاضای کاذب و به دنبال آن سنگین کردن کفه تقاضا به نوعی سبب نابسامانی بازار شدهاند. این در حالی است که در این باره در حال حاضر فاصله قیمتی در خودروی پرتیراژی مانند پراید بیش از ۲۰ میلیون تومان است؛ این فاصله قیمتی هر کسی را وسوسه میکند تا به بازار ورود کند و از سود آن بهرهمند شود.
گفتنی است بر این اساس مسئولان صنعتی با آگاهی از دلایل شکلگیری دلالی در بازار، با انداختن تقصیرها به گردن واسطهها علاوهبر سرپوش گذاشتن روی ضعفهای مدیریتی، همچنان به سیاست غلط قیمتگذاری دستوری ادامه میدهند.
در این راستا ابزارهای بهکار رفته در بازار خودرو چندماه است که ناکارآمد شده است؛ حال آنکه وزارت صنعت باز هم به دنبال ابزارهایی جدید است؛ ابزارهایی که بهطور حتم خود به رانتی جدید در خودرو تبدیل خواهد شد.