به گزارش مشرق، جریانها و احزاب سیاسی بازیگران سپهر سیاست شناخته میشوند، از این رو در صحنه قدرت و مسئولیت سهیم و تأثیرگذار هستند.
براین اساس، حضور و نقش آفرینی جریان سیاسی مستقر در دولت، مجلس و شورای شهر تهران مورد واکاوی قرار گرفته شد تا نقش هریک از این احزاب که درون یک جریان سیاسی تعریف میشوند در بدنه تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور مشخص شود؛ در این گزاره ضمن ترسیم چشم اندازی از حضور مُهره های احزاب مستقر در نهادهای انتخاباتی، نقش هر یک از آنها به صورت جداگانه در قوای مجریه، مقننه و شورای شهر تهران مورد مداقه قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
چرا اصلاحطلبان «۳۰ هیچ» نتیجه انتخابات را واگذار کردند؟
۱- کارگزاران
شریانهای اقتصادی دولت در اختیار چهرههای تأثیرگذار و صاحب نام حزب کارگزاران سازندگی قرار دارد؛ مهمترین رکن اقتصادی دولتِ حسن روحانی برعهده «اسحاق جهانگیری» است او با مسئولیتهایی همچون رئیس شورای عالی اقتصاد، رئیس شورای عالی اشتغال، دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، رئیس هیئت مرکزی نظارت بر طرحهای اشتغال ویژه، رئیس کارگروه اقتصادی شورای عالی امنیت ملی، رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی، رئیس ستاد تنظیم بازار، رئیس ستاد ویژه اقتصادی و … عملاً سکان اقتصادی کشور را در دست دارد.
جهانگیری بیش از آنکه با منصب دولتی شناخته شود در سپهر سیاسی کشور در دسته بندی جریان اصلاحات شناخته شده است. وی از مؤسسان و بنیانگذاران حزب کارگزاران سازندگی است.
او بعد از نشستن در کرسی معاون اولی رئیس جمهور، فعالیتهای سیاسی و حزبی خود را کنار نگذاشت و مدتها در کسوت ریاست شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی همزمان با معاون اولی رئیس جمهور فعالیت میکرد تا اینکه ظاهراً بنا بر تاکید و توصیه رئیس جمهور مجبور میشود از حزب متبوع خود استعفا دهد. علیزاده طباطبایی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در این باره میگوید: آقای روحانی به جهانگیری توصیه کرد که دیگر در جلسات حزب [کارگزاران] شرکت نکند.
«عبدالناصر همتی» که در دولت دوازدهم به ساختمان شیشهای میرداماد رفت، در دنیای سیاست با گرایش اصلاح طلبی شناخته میشود. همتی از اعضای اولین شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و سالها با کسب رأی از کنگره حزب در یکی از کرسیهای شورای مرکزی حزب جلوس کرده است.
سومین چهره تکنوکرات دولت روحانی، «بیژن نامدار زنگنه» است؛ خبرگزاری دولتی ایرنا درباره سابقه سیاسی بیژن زنگنه مینویسد: بیژن نامدار زنگنه از نظر سیاسی دارای گرایش اصلاحطلبی بوده و سابقه عضویت در حزب کارگزاران سازندگی و بنیاد باران در کارنامه خود دارد.»
حزبی که «اسحاق جهانگیری»، «عبدالناصر همتی» و «بیژن زنگنه» سابقه حضور در آن را دارند و هم اکنون مثلت اقتصادی کارگزارانی ها را در کابینه تشکیل داده اند، در بیانیهای کابینه روحانی را فاقد استراتژی خواند؛ بیانیه انتقادی کارگزاران از دولت که سال گذشته منتشر شد و همچنین انتقادهای چهرههای شاخص این حزب همچون کرباسچی، مرعشی و عطریانفر از محمد باقر نوبخت نشان میدهد تکنوکرات ها نمیخواهند از جو انتقادی علیه دولت عقب بمانند.
اعتراف تکنوکرات ها به ناکارآمدیها / عذرخواهی از مردم
کارگزارانی ها علاوه بر دولت در مجلس دهم و شورای شهر تهران نیز نقش پررنگ ایفا میکنند براین اساس در پارلمان تهران فراکسیونی تحت عنوان کارگزاران سازندگی تشکیل داده اند و «محسن هاشمی رفسنجانی»، «شهر بانو امانی» و «محمد علیخانی» از اعضای آن شناخته میشوند.
کارگزاران سازندگی تمام تلاش خود را به کار بست تا محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای مرکزی این حزب بر صندلی شهردار پایتخت جلوس کند اما با مخالفت اعضا شورای شهر مواجه شدند و سرانجام قرعه به نام محمد علی نجفی از اعضای تأثیرگذار کارگزاران افتاد. حضور نجفیِ تکنوکرات در خیابان بهشت با حاشیههای زیادی همراه بود، در نهایت او اسفند ماه ۹۶ عطای شهرداری تهران را به لقای آن بخشید و از شهرداری استعفا داد و این روزها به دلیل قتل همسر جوان خود در زندان به سر میبرد.
حاشیههایی که بر شورای شهر تهران سنگینی کرده بود با واکنش تند غلامحسن کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران که خود زمانی زعامت این نهاد اجتماعی- خدماتی تهران را برعهده داشت نیز روبه رو شد. او ضمن انتقاد از عملکرد شورای شهر تهران گفته بود: «اگر زمان گذشت و کار درستی انجام نشد کسی به موضوع اختلافات توجه نمیکند. مهم، کارنامه شهرداری تهران و شورای اصلاحطلبان است که آیا کارنامه قابل قبولی دارند؟ اگر اینگونه نباشد، برای جریان اصلاحطلبی و حتی رهبران آن موجب سرشکستگی است.»
محسن هاشمی رفسنجانی نیز همچون شهردار اسبق تهران مُهر تأیید بر ضعف شورای متبوعش میزند و میگوید: «از همه شهروندان عذرخواهی میکنم، چرا که آنطور که شهروندان جامعه انتظار داشتند با توجه به آن رأیی که به اعضای شورای پنجم دادند، نتوانستیم پاسخگوی انتظارات آنها باشیم.»
کارگزارانیها در مجلس
کارگزاران سازندگی در انتخابات سال ۹۴( مجلس دهم) توانست سه عضو شورای مرکزی خود را در فهرست امید قرار دهد. «فاطمه سعیدی»، «پروانه مافی» و «عبدالرضا هاشم زایی» سه عضو شورای مرکزی این حزب محسوب میشوند که با رأی مردم راهی بهارستان شدند. کارگزاران در مجلس دهم برخلاف شورای شهر تهران فراکسیون مستقل تشکیل نداد و از همان ابتدای فعالیت مجلس به جمع امیدیها پیوست.
مواضع و عملکرد اعضای کارگزاران در مجلس نیز جالب توجه است؛ عبدالرضا هاشم زایی که در مراسم افتتاحیه مجلس دهم رئیس سنی مجلس بود در گفتگویی ضمن تأیید عملکرد ضعیف مجلس دهم به عدم اقبال مردم به جریان متبوعش پرداخت و گفت: من همیشه این را تعبیر میکنم که در مسائل سیاسی و در انتخابات یک پیادهنظام داریم. پیادهنظام اصلاحطلبان، دانشجویان و جوانان هستند؛ اما متأسفانه به دلیل عملکرد یا دلایل دیگر بسیاری از پیادهنظامهای خود را از دست دادهایم.
روزنامه سازندگی به عنوان ارگان حزب کارگزاران نیز گزارشی از عملکرد فاطمه سعیدی در مجلس ارائه کرد و رفع ممنوعیت و محدودیت از محصورین، رفع ممنوعیت تحصیل از دانشجویان ستاره دار و اصلاح شرایط عمومی مدارس را از مهمترین اولویتهای این نماینده اصلاح طلب و عضو حزب کارگزاران در مجلس اعلام کرد.
۲- اعتدال و توسعه
اعتدال و توسعه و حزب کارگزاران سازندگی را میتوان دو بال راست و چپ دولت تدبیر و امید نامید؛ این حزب در سال ۷۸ اعلام موجودیت کرد و از همان ابتدای فعالیت، حسن روحانی به عنوان پدر معنوی این حزب شناخته میشد از این رو پس از حضور او در آوردگاه سال ۹۲ نیروهای تأثیرگذار اعتدال و توسعه نقش پررنگی در ستاد انتخاباتی «روحانی» ایفا کردند که در این بین میتوان به محمد رضا نعمت زاده، محمود واعظی، محمد باقر نوبخت، اکبر ترکان، مرتضی بانک اشاره کرد. هریک از آنها بعد از روی کارآمدن دولتِ اعتدال در حلقههای اصلی قوه مجریه ظاهر شدند.
در دولت دوازدهم نیز رضا رحمانی که سابقه حضور و عضویت در شورای مرکزی اعتدال و توسعه را در کارنامه تشکیلاتی خود ثبت کرده است به عنوان وزیر صمت وارد کابینه شد.
ناکارآمدی دولت که یک ضلع آن در اختیار کارگزاران و ضلع دیگر به نام اعتدال زده شده است با انتقاد شدید یک رسانه نزدیک به دولت مواجه شد؛ سایت انتخاب در مطلبی نوبخت و نهاوندیان را مسئول ناکارآمدیهای دولت معرفی کرد و نوشت: ۶ سال است که تیم اقتصادی دولت کارنامه خود را کاملاً پس داده؛ این تیم در میانه راه به دو دسته تقسیم شد؛ دستهای از آنها به دلیل اختلاف نظر در سیاستهای اقتصادی، از جمع دولت خارج شدند و دسته دیگر با محوریت نوبخت و نهاوندیان در دولت ماندند تا خود بی دغدغه و بی هیچ مخالفی سکان هدایت کشور در حوزه اقتصادی را در دست بگیرند
اعتدالیها و فراکسیون امید
حزب اعتدال و توسعه در انتخابات مجلس دهم در قالب ائتلاف با اصلاح طلبان پا به عرصه انتخابات نهاد و گزینههای مورد حمایت خود را به شورای عالی سیاستگذاری معرفی کرد که مهمترین این افراد عبارت بودند از: «علی نوبخت برادر محمد باقر نوبخت دبیرکل حزب اعتدال و توسعه و معاون رئیس جمهور، کاظم جلالی از اعضای سابق این حزب و بهروز نعمتی از نیروهای نزدیک و همسو با علی لاریجانی و کاظم جلالی». گزینههای اعتدال و توسعه در انتخابات ۹۴ پس از جلوس بر کرسیهای سبز بهارستان فراکسیون مستقلین را تشکیل دادند؛ این فراکسیون از فراکسیونهای نزدیک به دولت است.
اعتدال و توسعه پس از واکنشهایی که در قبال تحرکات نامزدهای مورد حمایت این حزب پس از ورود در مجلس مطرح شد [انشعاب آنها از فراکسیون امید و تشکیل فراکسیون جدید به نام مستقلین] غیبت را بر حضور در انتخابات شورای شهر تهران ترجیح داد و سرمایه این حزب صرف انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ شد.
غلامعلی دهقان عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در این باره، میگوید: «جمع بندی این بود که حزب به انتخابات شوراها ورود نکند. انتخابات ریاست جمهوری برای ما اولویت داشت چون خبرهایی به ما میرسید مبنی بر اینکه ستادهای روحانی در جاهایی که رؤسای ستاد، خودشان کاندیدای شورای شهر هستند، به خوبی کار نمیکنند؛ یعنی آن رئیس ستاد برای خودش کار میکرد و دیگر زمانی نداشت که ستاد روحانی را سامان بدهد.»
۳- اعتماد ملی
حزب اعتماد ملی از جمله احزاب اصلاح طلبی شناخته میشود که پس از فتنه ۸۸، ۷ سال در کمای سیاسی قرار گرفت و بعد از انتخابات مجلس دهم و شورای شهر تهران، حیات دیگر در سپهر سیاست یافت. این حزب، الیاس حضرتی قائم مقام دبیرکل و احمد مازنی از نیروهای نزدیک به اعتماد ملی را راهی مجلس کرد اما فعالیت اصلی آنها در انتخابات شورای شهر تهران صورت گرفت و سه عضو آن [محمد جواد حق شناس، سید ابراهیم امینی و حجت نظری] با رأی مردم تهران به مدت ۴ سال ساکن خیابان بهشت شدند.
فراکسیون اعتماد ملی در شورای شهر تهران بعد از استعفای نجفی از شهرداری تهران بر روی گزینه متبوع خود متمرکز شد و سرانجام توانست با اقناع سایر اعضا، محمد علی افشانی عضو شورای مرکزی این حزب اصلاح طلب را شهردار تهران کند اما حضور افشانیِ اصلاح طلب نیز در شهرداری زیاد دوام نیاورد و پس از تصویب و ابلاغ قانون منع به کار گیری بازنشستگان او از شهرداری تهران خداحافظی کرد.
در آرایش کابینه نیز شاهد حضور یک عضو پیشین شورای مرکزی اعتماد ملی هستیم؛ مسعود سلطانی فرد سال ۹۲ به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان به مجلس نهم معرفی شد اما نتوانست رأی اعتماد نمایندگان را به دست آورد بنابراین ۱۱ بهمن همان سال با خروج نجفی از کابینه با حکم رئیس جمهور رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شد و دیری نپایید که پس از کناره گیری وزیر پیشین ورزش و جوانان بار دیگر به عنوان وزیر پیشنهادی این وزارتخانه به مجلس معرفی شد اما این بار توانست سکاندار دستگاه ورزش کشور شود.
۴- اتحاد ملت
حزب اتحاد ملت یا همان بدل جبهه مشارکت در عصر اعتدال متولد شد و اعضای پیشین جبهه منحل شده مشارکت در بدنه اصلی این حزب قرار گرفته اند، علی شکوری راد نماینده مجلس ششم از زمان تشکیل اتحاد ملت دبیرکل آن است و به تازگی محسن میردامادی دبیرکل سابق جبهه مشارکت، معاون سیاسی حزب اتحاد ملت شده است.
این حزب در انتخابات مجلس دهم از فهرست امید حمایت کرد اما در انتخابات شورای شهر تهران با دست باز وارد عرصه انتخابات شد و توانست نیروهای مورد حمایت خود را وارد پارلمان تهران کند؛ فراکسیون اتحاد ملت از فراکسیونهای تأثیرگذار شورای شهر تهران است به همین جهت وزن اعضای این فراکسیون نسبت به دو فراکسیون دیگر شورا بیشتر است. در این راستا میتوان از ناهید خداکرمی، محمود میرلوحی، بهاره آروین، سید آرش حسینی میلانی، علی اعطا و زهرا صدر اعظم نوری نام برد.
مجادله سیاسی در شورای یکدست اصلاحات
شورای یکدست شهر تهران با مجادلههایی که بین برخی اعضا در صحن علنی صورت میگرفت حاشیههایی ایجاد کرده است؛ یکی از این مجادلهها مربوط به یک عضو حزب اتحاد ملت با رئیس شورای شهر تهران بود.
زهرا صدر اعظم نوری که در حزب اتحاد ملت هم عضویت دارد، ۱۳ آبان ماه در جریان رسیدگی به لایحه بودجه شهرداری تهران در صحن شورای شهر، با محسن هاشمی رئیس شورای شهر وارد مجادله شد و گفت: «در صورتی که بحث سیاسی آغاز شود، ما هم وارد بحث سیاسی میشویم و از عملکرد کارگزاران میگوئیم که آنوقت خیلی برایتان بد میشود.»
ناکارآمدی اصلاحطلبان منتخب، این روزها به اعتبارزدایی این جریان و رئیس دولت اصلاحات منجر شده از این رو ناکارآمدی احزاب شاخص این جریان همانند «کارگزاران سازندگی»، «اعتدال و توسعه»، «اعتماد ملی»، «اتحاد ملت» اثبات شده است و در نهایت نیز مردم در انتخابات دوم اسفندماه از این جریان رویگردانی کردند و بار دیگر به جریان انقلابی و اصولگرایان رأی اعتماد دادند.