رئیس موساد در قطر چه می‌خواهد؟

به گزارش مشرق، آویگدور لیبرمن، وزیر اسبق جنگ رژیم صهیونیستی که با خروج خود از دولت نتانیاهو، کابینه او را از هم پاشید و موجب انحلال پارلمان رژیم صهیونیستی شد، این روزها در تکاپوی انتخاباتی به سر می‌برد و تلاش می‌کند خود را در انتخابات ماه مارس، بیش از پیش مطرح کند. چند روز پیش آویگدور لیبرمن طی اظهاراتی در گفتگو با شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی از سفر رئیس دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی، موساد به همراه فرمانده جبهه داخلی رژیم صهیونیستی به قطر پرده برداشت.

بیشتر بخوانید:

اَبَرمتحدان تل‌آویو در آفریقا

لیبرمن از سفر رئیس موساد به قطر خبر داد

اینکه چرا لیبرمن چنین اخباری را در فضای کنونی رژیم صهیونیستی مطرح و اخبار طبقه‌بندی شده را فاش می‌کند به محملی دیگر نیاز دارد که مجال آن، این نوشته نیست. اما اینکه چرا یوسی کوهن، رئیس موساد به همراه هرتزی هالوی، فرمانده جبهه داخلی به قطر سفر کرده‌اند موضوع بحث این نوشته است. رژیم صهیونیستی از قطر چه می‌خواهد و چرا رئیس دستگاه جاسوسی را به قطر گسیل می‌کند.

معامله قرن

یکی از بندهای اصلی «معامله قرن» ، مسئله عادی سازی روابط با کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس است. براساس آنچه مقامات رژیم صهیونیستی غیر مستقیم به آن اشاره کرده‌اند پرونده عادی سازی روابط از زمان ریاست یوسی کوهن بر موساد به وی واگذار شده است و او طی دوره ۵ ساله ریاستش تاکنون روابط سری دامنه داری با کشورهای حاشیه خلیج فارس برقرار کرده است. حالا در این مقطع که معامله قرن قرار است اجرایی شود، صهیونیست‌ها به شدت به عادی سازی روابط نیاز دارند و طبیعی است که مسئول پرونده عادی سازی روابط باید در این ایام از همه مقامات دیگر رژیم صهیونیستی پرکارتر و فعال‌تر باشد یکی از وجوه سفر یوسی کوهن به قطر به این مسئله باز می‌گردد.

نوار غزه و کمک‌های قطر

همانگونه که آویگدور لیبرمن در اظهارات خود بیان کرده یکی از دلایل سفر یوسی کوهن به قطر در راستای ادامه کمک‌های قطر به نوار غزه است. قطر طی یک دهه گذشته کمک‌های مالی خود را به نوار غزه قطع نکرده است و همواره در دوره‌های زمانی نامنظم کمک‌های نقدی به نوار غزه ارائه داده است. این کمک‌ها به خانواده‌های حاضر در نوار غزه ارائه شده و بخشی از آن نیز به امور عمومی مثل بهداشت و آموزش اختصاص یافته‌اند. کمک‌های قطر در راستای ایجاد موازنه در جامعه نوار غزه صورت می‌گیرد.

 صهیونیست‌ها می‌دانند مشکلات معیشتی و مالی مردم در نوار غزه می‌تواند این منطقه را که شبیه بشکه‌ای پر از باروت است به گلوله‌ای آتشین تبدیل کند. حالا قطری‌ها پس از یک دهه اعلام کرده‌اند از ۳۰ مارس ۲۰۲۰ کمک‌های خود به نوار غزه را قطع می‌کنند و حاضر نیستند کمکی به قطر کنند. این مسئله صهیونیست‌ها را به صرافت واداشته است.

تلاش برای ایجاد شکاف در مقاومت

از زمان خروج برخی از اعضای جنبش حماس از سوریه بخشی از دفتر سیاسی حماس در قطر ساکن شد. سال ۲۰۱۷ پس از انتخابات دفتر سیاسی تغییراتی در رهبران و اعضای دفتر سیاسی حماس رخ داد و نیروهای قبلی جای خود را به نیروهای جدید و جوان تر دادند. اخیراً اخباری در رسانه‌ها منتشر شده که خبر از فعالیت‌های برخی رهبران قدیمی حماس در منطقه می‌دهند. برخی از اعضای قدیمی حماس که به دلیل تغییر رویکرد از سوی جوانان حماس کنار زده شده بودند در حال فعالیت برای همراهی با برخی کشورهای عرب مرتجع منطقه هستند.

به نظر می‌رسد فعالیت‌های این شخصیت‌های طرد شده از سوی جوانان، صهیونیست‌ها را نیز به ارتباط با آنها امیدوار کرده است و به نظر می‌رسد یکی از این مطامع سفر کوهن به قطر این مسئله باشد.

شکستن قبح ارتباط با رژیم صهیونیستی

صهیونیست‌ها همواره در روند حرکتی خود اهداف چند لایه و چندجانبه‌ای را دنبال می‌کنند و هیچ گاه با هدف کوتاه وارد یک موضوع نمی‌شوند. یکی از اموری که همیشه به عنوان یک پیش فرض در اهداف آنها وجود دارد و اقداماتشان با توجه به آن برنامه‌ریزی می‌شود، پیوست رسانه‌ای و جنگ روانی حاصل از هر اقدام صهیونیست‌ها است. صهیونیست‌ها همواره جنگ روانی و ایجاد فضای رسانه‌ای را به عنوان یک سرفصل اساسی مد نظر دارند.

اعلام خبر سفر یوسی کوهن و هرتزی هالوی به قطر از سوی آویگدور لیبرمن، اگرچه در ظاهر تحت عنوان افشای یک سفر مخفی مطرح شد اما با اندکی تأمل می‌توان فهمید حقیقتی پنهان دارد که بر همگان فاش نمی‌شود. لیبرمن یک شخصیت امنیتی که پیش از نفتالی بنت و نتانیاهو وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بوده است. او با وجود اختلاف ظاهری با نتانیاهو اما روابط دامنه‌داری با وی داشته و دارد و یکی از شخصیت‌های امنیتی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. اگر در رژیم صهیونیستی بنا نبود خبر سفر کوهن رسانه‌ای شود در صورتی که لیبرمن آن را فاش می‌ساخت قطعاً از سوی مقامات رژیم صهیونیستی مجازات و تنبیه می‌شد.

نمونه این امر را در مقاماتی چون موشه کتساو، ایهود اولمرت و شخصیت‌هایی درجه پایین تر مشاهده کرده‌ایم. اما اینکه لیبرمن خبری در این رده طبقه بندی را اعلام کرده و با واکنشی روبرو نمی‌شود بلکه رسانه‌های رژیم صهیونیستی هم آن را منتشر می‌کنند نشان از این دارد که این بخشی از جنگ روانی رژیم صهیونیستی در راستای عادی کردن خبر روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی است و تعمداً از سوی لیبرمن اعلام شده و پس از آن رسانه‌های رژیم صهیونیستی وظیفه باز نشر آن را به عهده داشته‌اند.

سفر رئیس موساد به قطر در راستای عادی سازی روابط با کشورهای عربی، ایجاد فضای رسانه‌ای همراه با این عادی سازی، اقناع قطر برای استمرار کمک‌های مالی به نوار غزه و طمع رژیم صهیونیستی برای ایجاد ارتباط با برخی اعضای منزوی مقاومت صورت گرفته است. اما نکته‌ای که نباید از نگاه های دقیق دور بماند این است که موساد یک سازمان تأثیرگذار و مهم در رژیم صهیونیستی است و حضور رئیس و اعضای آن در هر زمینه‌ای که باشد حکایت از جدیت صهیونیست‌ها در آن مسئله دارد و باید نسبت به آن توجه داشت تا به ناگاه با غافلگیری غیرقابل جبران مواجه نشویم.

برچسب ها:

جهان