مرد طلافروش تهرانی بعد از خیانت شریکش به وی، همسرش را طلاق داد و برای انتقام نقشه کلاهبرداریهای سریالی از زنان را طراحی و اجرا کرد.
روزهای پایانی آذر امسال خانم جوانی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از مردی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد و پس از این شکایت، با دستور بازپرس پرونده تحقیقات برای دستگیری مرد کلاهبردار آغاز شد.
زن شاکی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: چند هفته پیش به عنوان مسافر سوار خودروی پژو در یکی از محلههای غرب تهران شدم تا به خانهام درمحله دیگری بروم.
مرد راننده مدعی شد که میتواند برایم دلار هشت هزارتومانی بخرد. شمارهاش را گرفتم و چند روز بعد به او زنگ زدم و قرار ملاقاتی در یکی از کافیشاپهای تهران با من گذاشت.
او با حرفهایش مرا فریب داد و ۳۰ میلیون تومان پساندازم را به او دادم و قرار شد دو روز دیگر دلارهار را بگیرم.
دو روز بعد به محل قرار رفتم، اما او نیامد و متوجه کلاهبرداریش شدم.
بعد از این شکایت، چهرهنگاری از مرد کلاهبردار انجام شد و این در حالی بود که زنان و دختران جوان دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی تهران شکایتهای مشابهی را مطرح کردند.
با تحقیق از این افراد معلوم شد که آنها نیز فریب مرد چربزبان و کلاهبردار را خوردهاند و ۳۰ تا صد میلیون تومان پولشان را از دست دادهاند.
همچنین در تحقیقات بعدی مشخص شد که مرد کلاهبردار برای اینکه اعتماد برخی از شاکیان را جلب کند حتی به آنها شمشهای طلا به عنوان ضمانت داده که بعد از فرارش زمانی که شاکیان شمشهای طلا را به نزد طلافروشان بردهاند متوجه شدند شمشها تقلبی و از جنس برنجی بوده و ارزش مالی آنچنانی ندارد.
با جمعبندی این اطلاعات بود که معلوم شد تصویر متهم فراری با یک کلاهبردار سابقهدار به نام محمدرضا شباهت دارد.
با مشخص شدن این موضوع روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. پاتوقهای احتمالی وی زیر نظر گرفته شد تا اینکه چند روز پیش زمانی که قصد داشت تا سر قرار با زن دیگری برود و او را نقرهداغ کند، شناسایی و در یکی از محلههای جنوبی تهران بازداشت شد.
متهم ۵۴ ساله با انتقال به پلیس آگاهی تهران اعتراف کرد که با فریب زنان و دختران جوان به بهانه فروش دلارهای ارزانقیمت به آنها، سرشان کلاه گذاشته و از هر کدام ۳۰ تا صد میلیون تومان کلاهبرداری کرده و حتی برای اطمینان به برخی از شاکیان شمش تقلبی به جای طلا داده است.
متهم در جریان تحقیقات گفت: طلافروشی داشتم، اما شریکم سرم کلاه گذاشت و فرار کرد.
من هم به خاطر بدهی روانه زندان شدم. در مدتی که در زندان بودم، همسرم غیابی طلاق گرفت.
بعد از آزادی نتوانستم کار خوبی پیدا کنم و به خاطر حس انتقامی که از زنان در وجودم بود، تصمیم به کلاهبرداری از آنها گرفتم. با پولهای کلاهبرداری خوشگذرانی میکردم که با شکایت شاکیان شناسایی و دستگیر شدم.
مرد میانسال با دستور بازداشت موقت روانه زندان شد و تحقیقات برای رازگشایی از دیگر جرایم وی ادامه دارد.