به گزارش مشرق، نصرت اله تاجیک در کانال تلگرامی دیروز، امروز، فردا نوشت:
فایل اسلام سیاسی را باز کردم تا در باره مرحوم سید هادی خسرو شاهی بنویسم که خبر فوت حسین شیخ الاسلام آمد! خسرو شاهی به دلیل علاقه ، تسلط ، تالیفات و فعالیتهایش سمبل اسلام سیاسی در منطقه و ایران بود. اسلامی که یک پیوند طبیعی در خاورمیانه بوجود اورده بود.
بیشتر بخوانید:
دلنوشته حسین برای حسین
جنبش نجباء درگذشت «حسین شیخ الاسلام» را تسلیت گفت
برای نسلی که در دهه 20 و 30 شمسی متولد و در بستر تحولات سیاسی اجتماعی کشور در دهه 50 رشد و نمو پیدا کرد که در اواخرش یکی از بزرگترین انقلابهای جهان شکل گرفت و پیروز شد، اسلام بدون سیاست مانند غذای بدون نمک است! اسلامی که فقط در دایره عبادات خلاصه نمیشود بلکه حتی عبادات و شعائر این دین حنیف را برای بنا کردن یک زندگی شرافتمندانه و با کرامت برای پیروانش ترسیم میکند. این فایل همچنان باز خواهد ماند تا ادای دین کنم و ابعاد بیشتری از آن و ارتباطش به آن مرحوم را بشکافم! اما این مختصر را نوشتم تا هم ادای احترامی باشد به او و هم بگویم غم از دست دادن دوستی خدا ترس، مردمی و پاک زیست که در طول سی و هشت سال گذشته در زمینه سیاست خارجی نزدیکترین همکاریها را با هم برای تامین کسب منافع حداکیری کشورمان داشتیم نمیتواند یاد خسرو شاهی به فراموشی ببرد! و هم به روح هر دو عزیز از دست رفته و سایر درگذشتگان بیماری کرونا درود بی پایان الهی را بفرستم.
در بستر همرنگی بعد از تحقق پیروزی انقلاب و تا چند سالی پس از آن که هنوز خودی و غیر خودی آفت و موریانه جامعه سیاسی ایران امروز نشده بود خیلی مشکل نبود که برای رفاقت نیاز داشته باشی دوستت را گزینش کنی تا تمام ویژگیهای او مطابق انتظاراتت باشد! کافی بود که با اخلاص بخواهی کمکی به مردم و تحقق اهداف اصلی انقلاب بکنی تا با پشتوانه مردمی آن را از هر گونه آفت مصون بداری! در انصورت به راحتی رفیق و همراه پیدا میکردی! سال 1360 از کردستان به تهران آمدم و با پیشنهاد مرحوم هاشمی رفسنجانی که از قبل از انقلاب و دوران زندان با وی اشنا بودم چند مدتی در وزارت کشور با اقای میرسلیم که معاون سیاسی این وزارت بود همکاری کردم اما بزودی متوجه شدم آن کشش دو طرفه برای تداوم همکاری وجود ندارد و لذا به وزارت امور خارجه آمدم و با پست مشاورت وزیر امور خارجه مشغول به کار شدم. در این زمان که هنوز تعداد زیادی از نیروهای تحصیلکرده دانشگاههای داخلی جذب این وزارت نشده بودند و این وزارت عموما" با آن دسته از کارمندان قدیمی مخصوصا" از منظر کارشناسی اداره میشد که از تیغ بازسازی نجات یافته و مشکلی برای تداوم همکاری آنها با وزارت امور خارجه دیده نمیشد که اتفاقا" از کارشناسان مسلط به حوزه کارشناسی خود و قابل اتکا بودند و توسط تعدادی از نیروهای سیاسی و انقلابی که عموما" هم از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاههای خارج از کشور بودند و به میهن بازگشته بودند، مدیریت میشدند.
حسین شیخ الاسلام یکی از این افراد بود که در رشته کامپیوتر برکلی تحصیل میکرد و با پیروزی آنقلاب آنرا رها، به کشور بازگشته بود و با دانشجویان پیرو خط امام برای تسخیر سفارت آمریکا در ایران همکاری میکرد که در دوران سرپرستی شهید رجائی بر این وزارت بعنوان معاون سیاسی انتخاب شده بود. در این ایام این وزارت با 5 معاون سیاسی، اقتصادی، حقوقی، ثابت اداری و مالی و فرهنگی و کنسولی اداره میشد و با این ترکیب و جو آن دوران این معاونت محوریت ویژه ائی در این وزارت داشت. و اتفاقا" با چنین وزنی که مسائل سیاسی و این معاونت در وزارت امور خارجه داشت فرد مناسبی انتخاب شده بود که این وزن سنگین باعث بهم خوردن توازن مورد نیاز در فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک بهم نخورده و باعث راکد شدن روند رصد تحولات خارجی و نیز طراحی تنظمیات سیاست خارجی و تعاملات بین المللی کشور نشود.
خلوص شیخ الاسلام برای انقلاب و کشور ، سعه صدر و پذیرش انتقاد و نظر مخالف ، علاقه به مشارکت پذیری و استفاده از نظرات کارشناسی و خرد جمعی در قالب تداوم جلسات صبح روزهای زوج از سال 1360 نمود پیدا میکرد و اجازه بروز و ظهور به نیروهای جوان و تازه نفس میداد. تا با بحثهای اقناعی و نه با روشهای قرون وسطائی سلسله مراتبی و گوش بفرمانی و ازاده نظر برای خوش ایند مافوق شرایطی را برای رشد بسیاری از یروها در آن زمان فراهم کرد که جزو ذخایر در سیاست خارجی کشور و باقیات صالحاتی برای وی هستند.
هنگامیکه روز شنبه گذشته بدلیل ذات الریه در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد از عمق وجود از درگاه الهی خواستم از این بیماری نجات پیدا کند تا همچون گذشته علیرغم اختلاف در دیدگاه سیاسی در زمینه مسائل داخلی و یا خارجی همچنان مانند دوستانی که منافع ملی کشور را از زوایای گوناگون میبینند بحثهای کارشناسی در جلساتی که تعدادی از بازنشستگان وزارت امور خارجه با هم دارند را ادامه دهیم. در همانروز نیز در تصحیح خبری که در زمینه فوت وی منتشر شده بود نوشتم هنوزجواب تست نیامده و ممکنه #کرونا نباشد زیرا در مراحل اولیه معالجه با دارو تبش قطع شده بود و لذا برای خانواده و دوستان وی این امیدواری بوجود آمده بود که احتمال التهاب ریه باشد. و در همان توئیت و در پاسخ به یکی از جوانان عزیز که متعجبانه از اینکه فردی بنام شیخ الاسلام که او را محافظه کار تلقی کرده بود مشاور وزیر امور خارجه ائی باشد که به اصلاحطلب معروف است،نوشتم: حتی اگر شیخ الاسلام درسیاست داخلی محافظه کار تلقی شود و یا با بعضی سیاستها و یا اقدامات وی مخالف باشیم، اما ویژگیهائی که در بالا برشمردم و این ویژگیها از وی یک مدیر با انصاف و پر کار که توانسته بود دور خود تعدادی از بهترین و توانا ترین نیروهای سیاسی کشور را جمع نموده تا بتوانند هم سیاست خارجی ایران در دولتهای گوناگون را مدیریت کنند و هم قادر باشند اثرات تخریبی جنگ تحمیلی بر سیاست خارجی را نه تنها حذف بلکه برای آن پیروزیهائی نیز کسب کنند!
شیخ سیاست خارجی ما که امروز جمعه بعد از ظهر شانزدهم اسفند ماه جسدش در بهشت زهرا ارامید فردی مخلص، بی ادعا، دارای اصول و اعتقادی بود که بر آنها پای میفشرد و صداقت در پیگیری آنها حتی مخالفینش را نمی آزرد و به آنها فرصت نقد همان اصول و سیاستها را هم میداد و اگر لازم بود و در گزارش به مقامات مافوق علاوه بر تاکید بر نظر خود آن مخالفتها را نیز بیان و یا حتی از آنها دعوت میکرد خود بیانگر دیدگاه هایشان باشند و کمی جلوتر به آنها نمایندگی میداد که ضمن تبیین دیدگاه های خود نظر وی را هم مطرح کنند تا مقام تصمیم گیر خود انتخاب کند! وجود چنین مدیرانی در کشور نایاب و از اینکه کرونا چنین ذخایری از کشور را از ما گرفته باعث تاسف عمیق است! راهش پر رهرو و تسلیت و تاثر عمیق خود را به خانواده، دوستان و مردم عزیز ایران تقدیم میکنم و آرزوی بهبودی بیماران و رفع این خطر از سر مردم کشورم از درگاه ایزد منان دارم و این دفتر را باز نگه میدارم تا به سایر ابعاد نقش این عزیز تازه از دست رفته در سیاست خارجی کشور بپردازم! انشاالله و اگر کرونا امان دهد!