برخی معتقدند دولت در سازماندهی سازوکارهای مرتبط با ویروس کرونا ضعیف عمل کرده و نتیجه گرفتهاند دولت در عرضه بدیهیترین کالای عمومی یعنی بهداشت عمومی شکست خورده است.
ویروس کرونا خیلی زود به مهمترین نگرانی مردم دنیا تبدیل شد. کرونا به دو دلیل زنگهای هشدار را به صدا درمیآورد. اول اینکه بیماری در ابتدا به صورت تصاعدی گسترش پیدا میکند. دهها مورد به صدها و صدها به هزاران تبدیل میشوند. ارقام ریاضی بالا میروند و گمانهزنیها در مورد سقوط نظام بهداشت، بحران شدید اجتماعی و اقتصادی و شیوع مرگبار بیماری شدت میگیرند. دوم، بیاطمینانی و ابهام شدید است. پراکندگی دادهها و گزارشهای متناقض باعث میشوند دانشمندان نتوانند احتمال بدترین حالت را رد کنند و در نتیجه اخبار بد بیش از پیش پخش میشوند. تردیدها بر ویژگیهای اصلی این بیماری سایه افکندهاند و کسی نمیداند این بیماری چگونه منتقل میشود و چه درصدی از مبتلایان جان خود را از دست میدهند.
در کنار نگرانی از گسترش ویروس، نوع مدیریت بحران چین در این حادثه مورد توجه رسانهها قرار گرفت و تحسین بسیاری را برانگیخت. حکمرانی سنجیده و اقدامات سریع و همهجانبه چین در مقابل چنین بحرانی به کنترل این ویروس خطرناک کمک کرد. اما در ایران مردم ابتدا حرفهای ضدونقیض زیادی درباره شروع و نحوه شیوع کرونا شنیدند و پس از آن احساس کردند مهار این ویروس خطرناک کاری نیست که از پس مدیران دولتی و سازوکار حکمرانی برآید.
در سالهای اخیر مدیران دولتها حتی در حوادث بسیار کوچکتر مثل سیل، آتشسوزی و... موفق عمل نکردهاند؛ حال چطور میتوانند از پس این ویروس برآیند؟
چین برای مقابله با ویروس کرونا چه کرد؟
بسیاری از متخصصان اقدامات چین را تحسین میکنند. عملکرد دانشمندان چینی در تشخیص ویروس ووهان، توالی ژن آن، ارائه کیتهای تشخیص بیماری و اطلاعرسانی به سازمانهای بینالمللی بسیار بهتر از عملکرد آنها در برخورد با بیماری سارس در سال ۲۰۰۳ است. مقامات محلی در برخورد با ویروس ووهان ابتدا به روشهای علمی متوسل شدند و پس از شناسایی بیماری ظرف هشت ساعت قرنطینهسازی را آغاز کردند اما احتمالاً یک میلیون بیمار بالقوه توانستهاند در مراحل اولیه از شهر خارج شوند.
کرونا که پیشتر درمانی هم برای آن شناسایی نشده بود، علاوه بر چین در چند کشور دیگر هم مشاهده شده است. این ویروس هزاران نفر را مبتلا کرده است، تاکنون دهها نفر را کشته و دولت چین را وادار ساخته میلیونها نفر را قرنطینه کند. همزمان با هشدار سازمان بهداشت جهانی درباره شیوع ویروس کرونا در چین، مقامات پکن پنجشنبه، سوم بهمن شهر «ووهان» با ۱۱ میلیون نفر جمعیت را قرنطینه کردند. همزمان شهر «هووان گانگ»، واقع در ۷۰کیلومتری ووهان نیز تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفت و تردد همه وسایل نقلیه در آن با محدودیت مواجه شد. مراکز تفریحی و فرهنگی در این شهر که بیش از هفت میلیون نفر جمعیت دارد نیز تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق درآمد. جشنهای سال نو چینی هم لغو شد. مسوولان این دو شهر اعلام کردند ساکنان این شهرها بدون دلایل موجه نمیتوانند شهر را ترک کنند. حرکت قطارها در راهآهن سومین شهر نزدیک به ووهان که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد نیز متوقف شد. شی جین پینگ، رئیسجمهور چین مهار کرونا را اولویت اول دولت چین اعلام کرد. در کل کشور شرایط آمادهباش اعلام شد. بسیاری از اماکن گردشگری و حتی معابد تعطیل شد و مردم در ایستگاههای قطار و مترو معاینه شدند، استفاده از ماسک در اماکن عمومی اجباری شد و نیروهای ارتش در استان هوبئی برای مقابله با گسترش ویروس حاضر شدند. اما خبری که از همه بیشتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت این بود که دولت چین اعلام کرد این کشور قصد دارد در کمتر از یک هفته بیمارستان هزار تختخوابی بسازد. این تنها ادعای دولت چین نبود. این کشور توانست در سال ۲۰۰۳ در پکن بیمارستانی برای مقابله با ویروس تنفسی سارس احداث کند و بیمارستان ووهان نیز با توجه به الگوی بیمارستان پکن که رکورددار ساخت سریع است ساخته شد. تصاویر مراحل ساخت این بیمارستان در بسیاری از رسانههای دنیا منعکس شد و مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفت. همه این اقدامات در حالی صورت گرفت که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده بود هنوز برای اعلام وضعیت اضطراری زود است.
در ایران شیوع کرونا شکلی دیگر داشت؛ ابتدا موضوع تکذیب و پس از آن ابعاد آن بسیار کوچک اعلام شد. وزیر بهداشت به مردم اطمینان خاطر داد که با آنها صادق است و اقدامات لازم برای پیشگیری از ورود کرونا به کشور صورت خواهد پذیرفت. سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری نیز گفت مسافرانی که از چین و کشورهای جنوب شرقی آسیا وارد کشور میشوند مورد کنترل و معاینه قرار میگیرند. اما همزمان ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد که تصویرگر کنترل سرسرانه و بیدقت دمای بدن مسافران در فرودگاه بود. در همین حین شایعات و شنیدهها از موارد ابتلا به ویروس در شهرهای مختلف خبر میداد؛ اخباری که منابع رسمی آن را تکذیب میکردند.
در همین شرایط موتور تخریب دولت نیز روشن شد و گروههای سیاسی که گویا انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ هنوز برای آنها به پایان نرسیده، کمر همت به تخریب دولت بستند. در فضای مجازی هم آنها که دست به تخریب فوریشان خوب است،شروع به مسخره کردن سیاستمداران کردند.
مخالفان سیاسی برای اینکه ثابت کنند دولت روحانی حتی در زمینه مبارزه با کرونا هم ناکارآمد است، دست به هر کاری زدند. شایع کردند که دولت برای کاهش مشارکت در انتخابات که میتوانست کاهش رأی اصولگرایان را به همراه داشته باشد، به صورت عمدی اقدامات مبارزه با کرونا را به تعویق انداخته است.
محمد طبیبیان اقتصاددان آزادیخواه که منتقد سیاستهای اقتصادی دولت است، در کانال تلگرامیاش به این تخریب دولت اشاره کرده و نوشته: «در کشور ما طی دهها سال دولتها برای مشکلات مختلف سرزنش شدهاند اما کسانی که خود بعضاً یا کلاً مسئول ظهور مشکلات بودهاند، انگشت انتقاد را متوجه دولتها کردهاند. از گرانی گوجهفرنگی تا مشکلات بینالمللی، بحران اقتصادی، گرانی ارز، گرانی بنزین، بیکاری، تورم، کمبود کالاها، شکست در مناسبات خارجی...و اکنون مقابله با شیوع ویروس کرونا. حتماً دولتها هم به دلیل انتخاب مدیران نامناسب سهم خود را در ایجاد این شرایط داشتهاند اما نه سهم صد درصد.»
به عقیده دکتر طبیبیان «باید توجه کنیم که رئیسجمهور از نظر کلی در کشور ما تنها نماینده منتخب عمومی است، جایگاه رئیسجمهور جایگاه مهمی برای حفاظت و حمایت است، همچنین شخص رئیسجمهوری که رأی عموم را به دست آورده باشد. اگر افراد به عنوان رئیسجمهور این وظیفه را انجام داده یا نداده باشند نیز امتیاز یا قصور شخصی است و تاریخ، کارنامه مناسب را به دستشان خواهد داد. جدا از افراد لیکن این جایگاه و مسند به عنوان حق مردم قابل دفاع و حفاظت و حمایت است. کسانی با متمرکز کردن سرزنشها بهطرف دولت و جایگاه رئیسجمهور در پی حذف این جایگاه بودهاند و در نتیجه میتوان درک کرد که این امر در صورت موفقیت حذف یک حق بالقوه عموم برای مشارکت در سرنوشت خود است از طریق انتخاب رئیس قوه مجریه و حق دیگر انتخاب نمایندگان مجلس برای اعمال اراده عمومی در امر قانونگذاری است.»
به عقیده دکتر طبیبیان «این دولت که در بُرجک نشسته و هدف انتقاد است آیا در کنترل این بحران کوتاهی کرده است؟ میتوان دلایل ضعف در تصمیمگیری و اجرا را مشاهده کرد اما باز هم نکتهای قابلتأمل وجود دارد. به تجربه چین در مبارزه با این بحران توجه کنیم. درجه جدیت، پوشش، دقت، مراقبت، تدارکات که به کار میرود. یک منطقه با هفتاد میلیون جمعیت قرنطینه و مراقبت میشود. کشوری که در ۱۰ روز بیمارستان هزار تختخوابی مجهز میسازد و همه وجوه اشاعه و تمام شهروندان بیمار را تحت نظر دارد. این پرسش مطرح است که آیا حدود چنین امکانی در کشور ما مهیا بوده است و دولت استفاده نکرده؟ جواب این است که نظام اجرایی، درمانی و بهداشتی،نظام تولید، تجارت و تدارک در حد نگرانکنندهای ضعیف است، چنانکه در بین تلفات اولیه این ویروس برخی پرستاران و پزشکان نیز مطرح بودهاند که قاعدتاً باید در بالاترین سطح حفاظت باشند. این ضعف بزرگ که اکنون نمایان شده در سایر حیطهها نیز مطرح و دستاندرکار است. اما علت آن تنها این دولت نیست، در کانون علت و علتالعلل آن یک تلاش چند ده ساله در رقابت بین تعهد و تخصص و بیرون راندن مداوم افراد کارآمد و توانمند و جایگزین کردن با افراد بهظاهر وفادار و افراد مطیع بوده است. به همین دلیل شاهد موج در موج هزیمت نیروهای متخصص، که مهمترین ثروت هر کشور هستند، بودهایم. امروز کشور فاقد نیروی فکری، کارشناسی، و اجرایی کافی است برای طراحی و پیادهسازی کارهای بزرگ به روش کارآمد. که خود مایه نگرانی است.»
دکتر طبیبیان نوشته: «روش رایج در کشور اطلاعات ناقص یا غلط دادن و بعضاً ایجاد ذهنیت مغشوش به عنوان یک ابزار مدیریت بوده است. این شیوه دیگر کارکرد مثبت ندارد و موجب پذیرش شایعات اغراقآمیز میشود.آقایی مطرح میکند قرنطینه مربوط به جنگ اول جهانی است، دیگری میگوید بیماری کنترلشده است فرد دیگری میگوید تلفات دو درصد مبتلایان است نگران نباشید. احتمال مردن من صفر مال شما دو درصد است که البته مهم نیست! این دو درصد فرضاً در کشور ما هم درست باشد. اگر تعداد مبتلایان هزار نفر باشد میشود بیست مورد تلفات. اگر صد هزار نفر باشد میشود دو هزار مورد. به همین دلیل هم قرنطینه و جلوگیری از اشاعه در کشورهای دیگر بسیار جدی است.»
به عقیده طبیبیان« مقاومت برخی از قشر سنتی در مقابل محدود یا ممنوع کردن اجتماعات است. اول اینکه بیمبالاتی یک فرد برای خودش ریسک دارد. اما آنچه از نظر اجتماعی مهم است ریسک یک فرد آلوده به ویروس برای دیگران است. یعنی یک فرد بیمار که در جامعه تردد میکند مثل یک بمب میکروبی است. به همین دلیل نیز کنترلهای رفتوآمد و اجتماعات در سایر کشورها از اهمیت فوقالعاده برخوردار است. باز بودن و بسته بودن مراکز تجمع از این نظر حائز اهمیت است و نمیتواند موضوع شخصی و دلبخواه باشد.»
پرسشی که دکتر طبیبیان مطرح میکند این است که« چگونه دولت برای کنترل بلایای طبیعی به کسانی که بودجه میدهد که بلای جزیی را نمیتوانند از خود دور کنند. مبنای عقلی و روش سنجش چیست؟ آیا افراد حق دارند مثل یک بمب بیولوژیک، ویروس را بین مردم بپراکنند؟ پس شایسته است دولت حیطه منافع عمومی را از حیطه باورهای شخصی جدا نگه دارد.»