زمان بزرگ ایران فرا رسیده/ «اعتماد اجتماعی» ما را از بحران کرونا عبور می‌دهد

5e65fad70cf2e_2020-03-09_11-44
دکتر فراستخواه استاد دانشگاه و جامعه شناس می گوید: مردم ایران دارای سرمایه‌های مادی و معنوی زیادی هستند که سرمایه ذخیره روزهای سخت خواهد بود.مردم باید تا آنجا که امکان دارد از شیوع این بیماری جلوگیری کنند.

بحران کرونا روز به‌ روز سایه سنگین‌تری بر جامعه ایران می‌گستراند. براساس آخرین آمار رسمی ارائه شده تاکنون ایران یکی از کشورهای جهان است که بیشترین تعداد مبتلایان به این بیماری را داشته است. هر چند تلاش‌های زیادی برای مهار این بحران در ایران انجام شده است اما مردم در شرایط دردآور و سختی زندگی می‌کنند و آسیب‌های روانی و اجتماعی این اتفاق لحظه به لحظه شدت بیشتری پیدا می‌کند. در شرایط کنونی جامعه ایران روزهای سختی را سپری می‌کند و با آینده مبهمی درباره بحران کرونا مواجه شده است. به همین دلیل و برای تحلیل ابعاد جامعه شناختی این بحران «آرمان ملی» با دکتر مقصود فراستخواه استاد دانشگاه و جامعه شناس برجسته کشور گفت‌و‌گو کرده است. دکتر فراستخواه معتقد است:« زمان بزرگ ایران فرا رسیده است. مردم ایران باید زمان و تاریخ بزرگ و طولانی ایران را در شرایط کنونی به خاطر بیاورند که ایران از مخاطرات بسیار بزرگ‌تری از بحران کرونا عبور کرده و همچنان نیز پابرجا باقی مانده است. زمان بزرگ ایران امید زیادی در دل مردم ایجاد می‌کند و این امید به نسل‌های آینده نیز منتقل خواهد شد. مردم ایران دارای سرمایه‌های مادی و معنوی زیادی هستند که سرمایه ذخیره روزهای سخت خواهد بود. اگر ما زمان بزرگ ایران را فراموش کنیم و گرفتار این بحران شویم که امروز بر جامعه ما عارض شده دچار یأس و ناامیدی خواهیم شد. مردم باید تا آنجا که امکان دارد از شیوع این بیماری جلوگیری کنند. این اپیدمی دارای یک منطق ریاضی است که اگر مراقب نکنیم به مرور زمان افراد بیشتری از جامعه را مبتلا خواهد کرد. در شرایط کنونی افراد در محیط منزل فرصت بیشتری برای کنار هم بودن، مطالعه کردن و تقویت روحیه معنوی خود دارد. به همین دلیل در چنین شرایطی مردم باید لحظات پردرد خود را از معنا پر کنند». در ادامه ماحصل این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

بحران کرونا زندگی مردم ایران را تحت‌تأثیر قرار داده و به مهم‌ترین دغدغه این روزهای مردم تبدیل شده است. دیدگاه شما درباره ابعاد اجتماعی و پیامدهای این بحران برای جامعه ایران چیست؟

کرونا یک اپیدمی جهانی است. با این وجود برای هر کشور دارای ضرایب متفاوتی است. بنده معتقدم کرونا یک پدیده جمعیت شناختی، پزشکی و بهداشتی نیست و بلکه به‌صورت اجتماعی شکل می‌گیرد. به‌همین دلیل نیز دارای وجوه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. به همین دلیل باید ضرایب مختلف کرونا را در کشورهای مختلف در شرایط متفاوت مورد بررسی قرار داد. به‌عنوان مثال ضریب سیاسی کرونا در کشورهایی که با این بحران درگیر هستند متفاوت است. کشوری که در آن رضایت عمومی بحث برانگیز باشد و بخش عمده‌ای از مردم آن جامعه از ساختارهای تصمیم‌گیری رضایت نداشته باشند و پیوند ملت و دولت منسجم نباشد و وضعیت پاسخگویی نیز در شرایط مطلوبی قرار نداشته باشد با چالش‌های جدی‌تری برای مقابله با کرونا مواجه خواهد بود. این وضعیت در کشورهایی که دارای رضایت عمومی بالایی هستند و رویکردهای دموکراتیک و پاسخگویی در آنها در وضعیت مطلوبی قرار دارد متفاوت است و شکل بهتری دارد. اگر دو کشور را فرض بگیریم که از نظر بهداشتی و پزشکی در مقابله با این بحران در وضعیتی مشابه قرار داشته باشند، اما از نظر ضریب سیاسی و رضایت عمومی در وضعیت متفاوتی باشند قطعا توانایی کشوری که از ضریب سیاسی پایین‌تری برخوردار است برای مقابله با این چالش کمتر بوده و این کشور با مشکلات بیشتری مواجه خواهد بود.

این وضعیت درباره ضریب اجتماعی بین کشورها نیز وجود دارد؟

بله؛ ضریب اجتماعی نیز در مقابله با این بحران نقش دارد. سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و میزان مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های جامعه در این زمینه تاثیرگذار است. به‌عنوان مثال اگر در یک کشور اعتماد اجتماعی و میزان مشارکت مردم بالا باشد وضعیت این جامعه برای مقابله با کرونا به مراتب از جامعه‌ای که چنین وضعیتی ندارد و با چالش فرسایش سرمایه اجتماعی مواجه است بهتر خواهد بود. به‌عنوان مثال کشور چین که نخستین کشوری بود که با این بحران مواجه بود به‌دلیل داشتن سرمایه اجتماعی در شرایط کنونی به وضعیت مهار این بحران رسیده است. بدون شک یکی از مهم‌ترین فاکتور‌های موفقیت این کشور در مهار بحران کرونا فعالیت‌های داوطلبانه‌ای است که در نظم کنفوسیوسی و فرهنگ پویای کنفوسیوسی وجود دارد. این در حالی است که دولت چین به‌عنوان یک دولت ایدئولوژیک در زمینه‌های مختلف انعطاف زیادی از خود نشان می‌دهد و گرفتار ایدئولوژی نیست. به همین دلیل نیز اقتصاد این کشور موفق شده با اقتصاد کشورهای جهان ارتباط موفق داشته باشد و در نتیجه در شرایط کنونی موفق شده بحران کرونا را مهار کند. در چنین شرایطی اگر کشوری دارای تشکل‌های مدنی خلاق و پویا نباشد، فرسایش اجتماعی رخ داده باشد و میزان مشارکت کاهش داشته باشد به راحتی نمی‌تواند با این بحران مقابله کند. در نتیجه به راحتی نمی‌توان کشورهای درگیر بحران کرونا را تنها با معیار پزشکی و بهداشتی با هم مقایسه کرد و بلکه باید پارامتر‌های دیگر را نیز در نظر گرفت.

بحران کرونا به‌دلیل ورود به ساحت‌های مختلف مدیریتی یک آزمایش بزرگ برای مدیریت جوامع مختلف است. آیا مدیریت استراتژیک این بحران در کشور ما به خوبی انجام شده است؟

ضریب مدیریتی یکی دیگر از فاکتورهایی است که باید درباره این بحران به آن توجه کرد. نظام تدبیر در هر کشوری متفاوت است. اینکه در هر کشوری شایستگی وتخصص به چه میزان در انتخاب مدیران تاثیرگذار است دارای اهمیت است. به همین دلیل اگر نظام شایستگی در هرکشوری به دلایل مختلف با چالش مواجه شود و کارها در اختیار انسان‌های چاپلوس و بله قربان‌گو باشد و انسان‌های بزرگ و مستقل حذف شوند به‌صورت طبیعی کیفیت مدیریت چنین کشوری کاهش پیدا می‌کند. به همین دلیل نیز پراکنده‌گویی به وجود می‌آید و اقدامات به موقع انجام نمی‌شود. به‌عنوان مثال در کشور ما به دلایل مختلف و از جمله دلایل سیاسی قرنطینه برخی شهرها که منشأ این بیماری بودند، صورت نگرفت. این در حالی است که اگر چنین اتفاقی رخ می‌داد آسیب‌های کمتری به بخش‌های دیگر کشور وارد می‌شد. در چنین شرایطی تصمیم‌گیری نیز در مراکز متعددی صورت می‌گیرد و بحران دارای متولی مشخصی نیست. در شرایط کنونی نیز در کنار وزارت بهداشت به‌عنوان متولی تخصصی این بحران برخی نهادهای دیگر نیز دخالت می‌کنند. این وضعیت درباره ضریب اقتصادی نیز وجود دارد. اگر بین کشورهایی که درگیر این بیماری هستند یک مقایسه اقتصادی صورت بگیرد بسیاری از مسائل مشخص می‌شود. در شرایط کنونی به جز کشور چین که منشأ این بیماری است کشورهای کره جنوبی، ایتالیا و ایران کشورهایی هستند که بیشترین مبتلایان را به خود اختصاص داده‌اند. با این وجود تنها کشور ایران است که در شرایط خطیر امروز با تحریم‌های بین‌المللی مواجه است. تا قبل از بحران کرونا مردم ایران به‌دلیل تحریم‌ها در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی می‌کردند و زندگی معیشتی آنها با چالش‌های مختلفی مواجه بود. در چنین شرایطی مردم ایران با شوک کرونا مواجه شده‌اند. اگر وضعیت چنین جامعه‌ای را با جوامعی که مردم آنها در رفاه زندگی می‌کنند و با چنین مشکلاتی مواجه هستند مقایسه کنید متوجه می‌شویم که مقابله با کرونا در جوامعی مانند ایران با چالش‌های بیشتری مواجه است.

در چنین شرایطی مدیریت بحران دارای اهمیت بیشتری است یا داشتن زیرساخت‌ها و تجهیزات متناسب برای مقابله با بحران؟

این موضوع در ضریب زیرساختی‌ها قابل بحث است. ایران از نظر پهنای باند اینترنت در وضعیت خوبی قرار دارد و اینترنت مورد استفاده مردم در طول روز با نوسان‌های مختلف مواجه می‌شود. در ایرام هنوز مدارس هوشمند نشده‌اند و دارای کیفیت مطلوبی نیستند. در چنین شرایطی تبلیغات بزرگ‌تر از واقعیات صورت می‌گیرد. نکته دیگر به ضریب مدنی در جوامع مختلف باز می‌شود. ضریب مدنی در یک جامعه دارای اهمیت است و مصونیت ایجاد می‌کند. در جامعه‌ای که ضریب‌مدنی وجود دارد رسانه‌های گروهی از مسئولان در زمینه‌های مختلف مطالبه‌گری می‌کنند و به همین دلیل مسئولان احساس می‌کنند که عملکرد آنها زیر ذره‌بین افکار عمومی جامعه قرار دارد. در نتیجه اگر کشوری در این زمینه با چالش مواجه باشد از کارکرد لازم برای مقابله با بحران‌هایی مانند بحران کرونا برخوردار نخواهد بود. ایران از نظر دانش و شبکه بهداشت یکی از کشورهای متوسط به بالا است که به‌عنوان یک کشور درحال توسعه می‌تواند در این زمینه در آینده گام‌های بلندتری بردارد. بنده تاکنون به شش ضریب کلیدی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، زیرساختی و مدنی اشاره کرده‌ام. به‌صورت معمول کشورهای توسعه یافته و پیشرفته از وضعیت خوبی در این شش ضریب برخوردار هستند و به همین دلیل در مدیریت بحران‌هایی مانند کرونا از ‌درصد موفقیت بیشتری برخوردار هستند. ممکن است کشوری مانند چین از ضریب سیاسی بالایی برخوردار نباشد اما دارای ضریب اجتماعی، مدیریتی، اقتصادی و زیرساختی قابل قبولی است. به همین دلیل نیز با توجه به جمعیتی که دارد و جمعیتی که به این بیماری مبتلا شده‌اند موفق شده به مهار این بحران نزدیک شود.

جامعه ایران در این ضرایب در چه وضعیتی دارد و با توجه به این ضرایب چه زمانی می‌تواند این بحران را مهار کند؟

یکی از مسائل امیدوار‌کننده درباره ایران دانش پزشکی قابل قبول است که می‌تواند در چنین شرایطی به مهار بحران کمک کند و بنده نسبت به این مساله امیدوار هستم. البته جامعه ایران دارای نقاط مثبت دیگری نیز است. مردم ایران با رنج آشنا هستند. در تاریخ ایران بیماری‌های زیادی باعث مرگ مردم ایران شده است. نمونه بارز این اتفاق در دوران جنگ جهانی اول رخ داد که در حدود پانزده‌درصد مردم ایران به‌دلیل بیماری جان خود را از دست دادند. از سوی دیگر ملت ایران تهدیدها و جنگ‌های بزرگی را پشت سر گذاشته‌اند و تا حدود زیادی با رنج آشنا هستند. در کنار این مسائل البته ما در برخی ضرایبی که عنوان کردم دارای وضعیت قابل قبولی نیستیم. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی که مردم به اقلام پزشکی نیاز دارند به راحتی نمی‌توانند این اقلام را تهیه کنند. نکته دیگر اینکه حافظه کوتاه‌مدت جامعه ایران جریحه‌دار است. جامعه ایران در حافظه کوتاه‌مدت خود خاطراتی مانند انتخابات را دارد که همچنان محل مناقشه و بحث است. در نتیجه جامعه ایران با خاطرات متعادلی با بحران کرونا مواجه نشده است. بخش‌های مختلفی از جامعه ایران با خاطری آزرده با این بحران مواجه شده‌اند. جامعه ایران قطبی شده و ساختارهای تصمیم‌گیر نیز معمولا با یک قطب آن هم به‌صورت ابزاری ارتباط دارد. بخش‌های مهمی از جامعه ایران از نظر عاطفی و روانی خسته شده است. به‌صورت طبیعی هنگامی که یک جامعه خسته است و از نظر روانی و عاطفی آسیب‌پذیر است در مواجهه با بحران‌هایی مانند کرونا قطعا آسیب بیشتری خواهد دید. به‌دلیل همین خستگی ذهنی نیز قادر به همکاری و مشارکت در مهار این بحران نیست و یا اینکه بخش‌هایی از جامعه قادر به چنین کاری نیستند. به همین دلیل مردم جامعه ایران در بحران کرونا رنج و سختی زیادی را متحمل می‌شود. البته تجربه تاریخی بیانگیر این مساله است که در شرایط بحرانی مردم جامعه ایران به سمت همبستگی بیشتر حرکت می‌کنند. با این وجود برخی مسائل منفی در همبستگی مردم اخلال ایجاد می‌کند. بنده امیدوارم در دوران پساکرونایی حکمرانان جامعه ما یاد بگیرند که اگر بین نهادهای تصمیم‌گیر و مردم همبستگی و انسجام وجود داشته باشد. بدون شک اگر چنین اتفاقی رخ بدهد برای آینده ایران بسیار مفید و سازنده خواهد بود.

در شرایط کنونی اغلب خانواده‌ها با آسیب‌های جدی روانی ناشی از بحران کرونا مواجه هستند و فشار روانی و استرس زیادی را متحمل می‌شوند. راهکار و توصیه شما برای مهار این استرس و فشار روانی چیست؟

بنده معتقدم زمان بزرگ ایران فرا رسیده است. مردم ایران باید زمان و تاریخ بزرگ و طولانی ایران را در شرایط کنونی به خاطر بیاورند که ایران از مخاطرات بسیار بزرگ‌تری از بحران کرونا عبور کرده و همچنان نیز پابرجا باقی مانده است. زمان بزرگ ایران امید زیادی در دل مردم ایجاد می‌کند و این امید به نسل‌های آینده نیز منتقل خواهد شد. مردم ایران دارای سرمایه‌های مادی و معنوی زیادی هستند که سرمایه ذخیره روزهای سخت خواهد بود. اگر ما زمان بزرگ ایران را فراموش کنیم و گرفتار این بحران شویم که امروز بر جامعه ما عارض شده دچار یأس و ناامیدی خواهیم شد. مردم باید تا آنجا که امکان دارد از شیوع این بیماری جلوگیری کنند. این اپیدمی دارای یک منطق ریاضی است که اگر مراقب نکنیم به مرور زمان افراد بیشتری از جامعه را مبتلا خواهد کرد. در شرایط کنونی افراد در محیط منزل فرصت بیشتری برای کنار هم بودن، مطالعه کردن و تقویت روحیه معنوی خود دارد. به همین دلیل در چنین شرایطی مردم باید لحظات پردرد خود را از معنا پر کنند. مردمی که در شرایط کنونی مصرف خود را کنترل می‌کنند و به دیگران کمک می‌کنند به یک نوع تجربه اجتماعی دست پیدا می‌کنند که به سرمایه‌های معنوی و اخلاقی تبدیل می‌شود که برای زیست نسل‌های بعدی سازنده خواهد بود. تا قبل از کرونا ارزش‌های بقا برای مردم ایران دارای اهمیت شده بود و هر فردی تلاش می‌کرد تنها گلیم خود را از آب بیرون بکشد. با این وجود در شرایط موجود برخی افراد در جامعه هستند که تلاش می‌کنند زمینه‌های همبستگی و انسجام اجتماعی را ایجاد کنند تا جامعه از این بحران عبور کند.

برچسب ها:

اجتماعی