متأسفانه سیاست وزارت بهداشت موجب اپیدمی این بیماری در کشور شد. البته بلافاصله پس از مثبت شدن تست برادرم پروتکل تغییر کرد و برای کنترل بیماری وارد عمل شدند. هرچند همچنان نهادهای حاکمیتی درصدد انکار این بیماری بودند.
29 بهمنماه بود که خبری مبنی بر اینکه دو نفر در بیمارستان کامکار قم براثر ابتلا به کرونا جان خود را ازدستدادهاند، منتشر شد. این خبر را محمد مولایی، پزشک و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی با انتشار ویدئویی از برادرش ساعاتی پیش از فوت براثر بیماری کرونا منتشر کرد و باوجود تکذیب از سوی رسانههای دولتی بر ابتلای برادرش به بیماری کرونا پافشاری کرد تا سرانجام شیوع این بیماری از سوی مسئولان پذیرفته و به مردم نیز اعلام شد. او و برادر دیگرش علیاصغر مولایی که او نیز پزشک است، چندی بعد خود به این بیماری مبتلا شدند، اما خوشبختانه به سرنوشت آن پزشک چینی افشا کننده کرونا دچار نشده و پس از گذراندن دورهای سخت از بیماری اخیراً از بیمارستان امام خمینی مرخص شدهاند. مولایی در این گفتوگو از چگونگی مرگ برادرش و نیاز به مدیریت مقتدر و منسجم برای جلوگیری از بروز فاجعه ملی میگوید.
*از چه تاریخی به اینکه ممکن است برادرتان به کرونا مبتلا شده باشد شک کردید و با توجه به اینکه پیش از آن هیچ موردی از ابتلا به این بیماری در کشور اعلامنشده بود چه مسئلهای این شک را در شما ایجاد کرد؟
برادر من از نتایج 15 بهمن دچار تب و سرفه شد که با مراجعه به دکتر درمان آنتیبیوتیکی دریافت کردند اما همچنان وضعیت ایشان وخامت بیشتری پیدا میکرد تا اینکه به توصیه من در تاریخ 22 بهمن در بیمارستان کامکار قم بستری شدند. در CTاسکنی که در ابتدای امر از او گرفته شد، درگیری شدید ریهها و و ARDS (نارسایی حاد ریوی) وجود داشت که به زبان سادهتر بخش بزرگی از ریه سفید و بدون عملکرد بود و در تاریخ 24 بهمن متأسفانه دچار پنوموتوراکس شد و جراحی انجام دادند و به آی سی یو منتقل شدند. اما نکته این بود که در این مدت بیماری تنها آنتیبیوتیک و آنتی ویرال دریافت میکردند و حتی پیشنهاد دریافت داروی ضد قارچ و ضد TB(داروی بیماری سل) را هم دادند که من با آن مخالفت کردم. علت این بود که رئیس بخشICU گفتند در این مدت یک ماهه اخیر بیمارانی با همین علائم مراجعه میکنند و با هر سطح از درمان نهایتاً فوت میکنند و CT اسکن ریه آنها نیز دقیقاً شبیه برادر من است. این نکته رئیس بخش باعث شد من بهشدت به شیوع بیماری کرونا شک کنم. از مسئول ICU درخواست تست کرونا کردم. او گفت ما تست کرونا نداریم اما اگر درخواست تست کرونا دارید با پزشک معالج ایشان صحبت کنید. از پزشک برادرم درخواست کردم که تست کرونا را انجام دهند و خوشبختانه پذیرفت. برادرم در تاریخ 27 بهمن فوت کردند و با پیگیری من برای دریافت تست کرونا در تاریخ 29 اسفند خبر مثبت شدن تست کرونا را به من دادند. من اعلام کردم که برادرم که یک معلم بازنشسته بوده و 60 سال سن داشت، قطعاً در کوچه و بازار به این بیماری مبتلا شده، چون هیچ سفر خارجی نداشته است. با توجه به دوره دو هفتهای این بیماری و همینطور دوره کمون بیماری و بیماران دیگری که در چند هفته پیش از آن با چنین علائمی فوت کرده بودند، گفتم که در همان ساعتها بیماری کرونا اپیدمیک شده است و اگر دیر اقدام کنیم پاندمیک میشود و تلفات بسیاری به بار میآورد و برای اثبات هم درخواست کردم آمار بیمارانی که در این یک ماهه بدون هیچ بیماری زمینهای و بدون هیچ تشخیص مشخصی با عفونت ریه فوت کردهاند را اعلام کنید تا متوجه شویم که تا آن لحظه چه تعدادی از افراد براثر کرونا فوت کردهاند. متأسفانه چون تنها دو روز پیش از انتخابات مجلس بود رسانهها سعی در تکذیب این خبر کردند و حتی اخبار 20:30 گفت فیلمی که من از برادر فوت کردهام منتشر کردهام مربوط به گذشته بوده و فرد اصلاً مبتلابه کرونا نبوده است. من اما بر تشخیص خودم پافشاری داشتم.
*چه زمانی متوجه شدید خودتان هم به این بیماری مبتلا شدهاید؟
چون من و برادرم در ICU بیمارستان کامکار قم درگیر بیماری برادرمان بودیم و اطلاعی هم از اینکه او به بیماری کرونا مبتلا است نداشتیم و به دلیل عدم رعایت مسائل ایمنی از روز بعد از تدفین برادرم علائم بیماری کرونا را پیدا کردیم و چون هنوز پروتکل درمانی این بیماری در کشور وجود نداشت درمان مناسبی هم دریافت نکردیم. من و برادرم به شدت بیمار شدیم و این بیماری به مدت 20 روز و با بستری در بیمارستان امام خمینی به طول انجامید و با داروهای مناسب و با دعای هموطنان بهبود یافتیم. هرچند که در CT اسکن ریهها وضعیت وخیمی وجود داشت و همکاران تقریباً از درمان من و برادرم ناامید شده بودند.
*چه تجربهای از بیماری خودتان دارید؟
تنها میتوانم بگویم با چنین تجربه تلخ و دردناکی هیچگاه در طول زندگی روبه رو نشده بودم. بیماری که باعث شد خود را در آستانه مرگ ببینم. بیش از 10 کیلو وزن ازدستداده بودیم. رودهها کاملاً صافشده بود. تهوع و استفراغ مجال خوردن قطرهای آب رانمیداد. اسهال تمام مایعات بدن را دفع میکرد و باعث شده بود بیحالی و ضعفی شدید همراه با تب حالت احتضار به ما بدهد.
*ارزیابی شما از عملکرد مسئولان در رابطه با شیوع کرونا چیست و به نظر شما انجام چه اقداماتی ضروری است؟
متأسفانه سیاست وزارت بهداشت در برخورد با بیماری کرونا و درمان آن تنها مختص کسانی بود که به چین سفرکرده بودند و پروتکل دیگری نداشتند. همین سیاست موجب شیوع و اپیدمی این بیماری در کشور شد. البته بلافاصله پس از مثبت شدن تست کرونای برادرم پروتکل وزارت بهداشت تغییر کرد و برای کنترل بیماری وارد عمل شدند. هرچند همچنان نهادهای حاکمیتی درصدد انکار این بیماری بودند. بهجرئت میگویم که از ابتدای انقلاب تاکنون ما هیچگاه با چنین حجمی از بحران روبهرو نبودهایم. بحرانی که تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و سلامت جامعه را به خود درگیر کرده باشد. لذا در چنین شرایطی که خطیرترین شرایط پس از انقلاب است نیاز به یک مدیریت قوی، یکپارچه و کارآمد وجود دارد. ما در این مدت نشان دادیم که مدیریتی بسیار ناکارآمد و غیر منسجمی داریم. در شرایطی که سردار سلیمانی که سرباز این کشور بود و درراه خدمت به کشور شهید شدند، مجلس جلسه فوری تشکیل داده و طرح سه فوریتی که از ابتدای انقلاب سابقه نداشت را به تصویب رساند و برداشت 200 میلیون یورو تنها در دو ماه از صندوق توسعه ملی را به تصویب رساند. آیا در شرایطی که کشور با چنین بحران ملی که پس از انقلاب بیسابقه بوده است روبهرو شده، تعطیلی مجلس به صلاح بود؟ آیا نیازی به طرحی حداقل دوفوریتی نبود؟ آیا این نشان از مدیریت ناکارآمد ندارد؟ ما باید مردم را تشویق به قرنطینه برای حفظ جانشان میکردیم اما مطلقاً معتقد به قرنطینه مسئولان نیستیم. مسئولین کشور در خط مقدم این مبارزه برای حفظ جان مردمی که در قبال آنها مسئول هستند باید حضور داشته و نباید لحظهای صحنه را ترک کنند. شیوع بیماری کرونا که ما را در جهان به مقام اول از جهت اپیدمی این بیماری رسانده است آیا دلیلی روشن بر مدیریتی ناکارآمد نیست؟ این تجربهها نشان داد که ما بیش از هرزمانی نیاز به تغییر ساختاری در نظام مدیریتی کشور داریم. نظام مدیریتی یکپارچه و پاسخگو که در چنین شرایطی بتواند بحران را بااقتدار کنترل کند. بحرانی که جان همه هموطنان ما را به مخاطره انداخته است.
اگر این ساختار مدیریتی اصلاح نشود، مطمعنا فرو خواهد ریخت و آنگاه افسوس فایدهای نخواهد داشت و این ملت است که بیشترین آسیب را خواهد دید. شرایط بحرانی کشور و نیاز به استفاده از همه امکانات قانونی و فراقانونی مدیریت فرماندهی کل قوا را میطلبد تا از همه بخشهای دولتی و غیردولتی برای کنترل بیماری استفاده شود، ازجمله قرنطینه کردن بسیاری از مراکز مذهبی و غیرمذهبی، استفاده از بودجه صندوق توسعه ملی، بسیج همه نیروها و نهادها، پاسخگو کردن سران سه قوه و مدیران کشور، حمایت قاطعانه از کادر درمان که در خط مقدم این مبارزه در حال جانفشانی هستند. استفاده از همه امکانات بینالمللی برای حمایت از مردم کشور می تواند ازجمله اقدامات موثر در کنترل این بیماری مهلک باشد. آنچه در پایان نیاز میبینم که بر آن تأکید کنم این است که اعلام دیرهنگام این بیماری و مدیریت ناکارآمد علت توسعه این بیماری بوده و متأسفانه عدم وجود یک سیاست دقیق و روشن در کنترل این بیماری وضعیت بحرانی برای کشور ایجاد کرده و لحظهای درنگ جایز نیست و باید از این فاجعه ملی جلوگیری شود.