به گزارش مشرق، سید یاسر جبرائیلی کارشناس مسائل اقتصادی در کانال تلگرامی خود نوشت:
پولشویی را اینگونه تعریف کردهاند: "تبدیل سود حاصل از خلافکاری و فساد به داراییهای به ظاهر مشروع. در فرایند پولشویی، پول حاصل از اقدامات غیرقانونی تبدیل به پول یا ثروتی میشود که در ظاهر از راههای قانونی بدست آمدهاست و به این طریق «پول شسته شده» وارد اقتصاد میشود".
یک مثال برای پولشوئی، پولشوئی از طریق خودرو برای فعالیت انتخاباتی است که من نام "خودروهای پولشو" را برای این وسائط نقلیه انتخاب کردهام. فرض بفرمایید در یک کشور خیلی دور، یک جریان سیاسی تبهکار که دولت را در اختیار دارد، میخواهد برای دور دوم در انتخابات شرکت کند. این جریان خلافکار، طبیعتا مستقیما نمیتواند چک بکشد و از محل بودجه عمومی هزینههای تبلیغاتی خود را بردارد، اما میتواند این پول دزدی از بیتالمال را بشوید و مصرف کند. چگونه؟
بیشتر بخوانید:
دولت به جز پول، قدرت تخصیص رانت هم دارد. یعنی میتواند امتیازات ویژهای به برخی افراد بدهد. یکی از راحتالحلقومترین رانتها، امتیاز واردات به ویژه واردات خودروهای لوکس است که سود نجومی دارد. این است که آن دولت مستقر میتواند به یک شرکت واردکننده اجازه واردات خودروی لوکس دهد، و آن شرکت در ازای محبت دولت، در راه دموکراسی و ارزشهای اعتدال، به ستاد انتخاباتی آن جریان سیاسی خاص کمک کند. مسئله حل میشود. آن شرکت خودرو وارد میکند، بخشی از سودش را بابت حقالزحمه برمیدارد، بخشی دیگر را در راه دموکراسی هزینه میکند و منابع مالی آن جریان برای انتخابات تامین میشود. اینجا در واقع آن جریان سیاسی از خودروهای پولشو برای تامین منابع مالی انتخاباتی خود استفاده کرده و پولشوئی اتفاق افتاده است.
درسهای فراوانی در مسئله خودروهای پولشو وجود دارد. اولین درس این است که هر گاه دیدید جریان لیبرال رقیبان سیاسی خود را به پولشوئی، استفاده از پول کثیف در انتخابات، یا شکستن قلمها و بستن دهان منتقدان متهم میکند، یقین بدانید در حال پولشوئی است و میخواهد از پولهای کثیف در انتخابات استفاده کند و وقتی خبرنگاری ماجرا را افشا کرد، قلمش را بشکند (یا حساب توئیترش را ببندد) و دهانش را ببندد.
درس بعدی این است که یک نسبت میان خودروهای پولشو و تقابل جریان پولشو با سیاستهای کلی نظام وجود دارد. وقتی در بند چهارم سیاستهای کلی انتخابات دستگاهها ملزم به "تعیین حدود و نوع هزینهها و منابع مجاز و غیرمجاز انتخاباتی، شفافسازی منابع و هزینههای انتخاباتی داوطلبان و تشکلهای سیاسی و اعلام به مراجع ذیصلاح و اعمال نظارت دقیق بر آن و تعیین شیوه و چگونگی برخورد با تخلفات مالی" شدهاند، مشخص است که در صورت عمل به آن، دیگر نمیتوان از خودروهای پولشو یا سایر روشهای پولشوئی برای تامین منابع مالی انتخابات استفاده کرد. سیاستهای کلی هم تا زمانی که روی کاغذ است، هیچ مشکلی نیست. مشکل آنجا ظهور میکند که هیئت نظارت مجمع تشخیص بخواهد پیگیر اجرای این سیاستها شود. اینجاست که موتور خودروهای پولشو باید روشن شده و فضا را آلوده کنند تا مبادا نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی، جلوی این کثیفکاریهای انتخاباتی را بگیرد. کل مسئله لیبرالهای ایرانی با نظارت بر حسن اجرای کلی مانند همین مورد است؛ تردید نکنید!