به گزارش مشرق، با رفتن "عباس آخوندی" از وزارت راه شهرسازی پس از 5 سال، جا دارد به بررسی مختصر وضعیت سازمان هواشناسی بهعنوان یکی از سازمانهای بسیار مهم و حساس ذیل این وزاتخانه بپردازیم.
سازمانی که در دوره مسئولیت آخوندی در وزارت راه، به حال خود رها شد و کمتر کسی سراغی از فعالیتها و خروجی این سازمان میگرفت و البته مردم از اخبار و اتفاقات تلخ داخلی سازمان هواشناسی فقط در جریان چند خبر هواشناسی قرار میگرفتند که هر شب کارشناسان سازمان در شبکههای مختلف صدا و سیما ارائه میکردند.
بیشتر بخوانید:
اما حقیقت امر و آنچه در سازمان هواشناسی در دوره مسئولیت عباس آخوندی در وزارت راه گذشت، داستان تلخی است که در ادامه به برخی موارد آن اشاره میشود؛ عدم نظارت و اشراف کافی عباس آخوندی بر فعالیتهای سازمان هواشناسی کشور منجر به حوادث تلخی در این دوران 5 ساله شد.
از مهمترین این حوادث تلخ میتوان به "سقوط هواپیمای مسافربری ATR72" بهشماره پروازی 3704 اشاره داشت که در تاریخ 29 بهمن سال 96 با برخورد به پهنه کوه در منطقه دناکوه، متلاشی شد و تمام سرنشینان آن کشته شدند.
اما این سقوط چه ارتباطی با سازمان هواشناسی ذیل وزارت راه در دوران تصدی آخوندی دارد؛ در پاسخ به این سؤال باید گفت بر اساس دستورالعملهای رسمی، برای انجام هر پروازی باید گزارش "سیگمت SIGMET" (گزارش هواشناسی هوانوردی) به تمام خطوط هواپیمایی داخلی و خارجی ارسال شود.
اما در جریان سقوط هواپیمای ATR سازمان هواشناسی به این سؤال مهم و کلیدی پاسخ نداد که آیا گزارش سیگمت از سوی "مرکز پیشبینی سازمان هواشناسی" درباره پیشبینی "پدیده مخرّب جوّی رعد و برق" در منطقه پروازی سمیرم (منطقه سقوط هواپیما) در زمان حادثه مخابره شده بود یا خیر؟ در صورت قرار نگرفتن این گزارش در اختیار کادر پروازی و خلبان آن پرواز، چنین اشتباهی میتواند از عوامل اصلی و تعیینکننده در سقوط هواپیمای مسافربری ATR و کشته شدن تمام سرنشینان آن باشد؛ با توجه به شرایط ایجاد شده جوی شامل تولید ابر CB (ابر مخاطرهآمیز برای پرواز) و طوفان تندری، هواشناسی موظف بوده این اطلاعات را فقط در قالب "گزارش خطر" SIGMET اعلام کند که این گزارش برای ایرلاین و خلبان ارسال نشد! برای مطالعه مشروح این مستندات میتوانید این گزارش را بخوانید:
عدم پیشبینی طوفان 12 خرداد 1393 و کشته شدن تعدادی از هموطنان از دیگر فجایع دوران مسئولیت آخوندی در وزارت راه بود؛ طوفانی که تا حوالی ساعت 8 طول کشید و علاوه بر شکستن درختها، تصادف خودروها، قطع برق در برخی از مناطق، از دسترس خارج شدن خطوط تلفن همراه، 3 کشته و 27 زخمی به جا گذاشت اما نقش سازمان هواشناسی ذیل وزارت راه در جریان این طوفان چگونه بود؟! بخوانیم:
احد وظیفه "مدیر پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی" یک روز قبل از طوفان مهیب تهران یعنی در تاریخ یکشنبه 11 خرداد 93 در گفتگو با یکی از خبرگزاری دولتی کشور، هوای تهران برای روز بعد را "کمی ابری بتدریج با افزایش ابر در پارهای نقاط با رگبار و رعد و برق و وزش باد" پیشبینی کرد!!
اما "طوفان مهیب و مرگبار" واقعیت هوای روز بعد بود که مردم تهران با چشمانی از حدقه بیرون زده شاهد و ناظر آن بودند؛ مردم بیپناهی که به امید پیشبینی سازمان هواشناسی در انتظار "هوای کمی ابری" بودند اما به ناگهان با آسمانی سیاه و تاریک و صحنههای دردناکی از تصادف و مرگ همشهریان خود مواجه شدند!
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس در آن تاریخ از ناتوانی سازمان هواشناسی در پیشبینی طوفان تهران گفت: "بدونشک چنین حوادثی برای اولین و آخرین بار نخواهد بود و تا زمانی که مسئولان خاطی را مواخذه و برکنار نکنیم وضعیت به همین منوال پیش خواهد رفت؛ پیشبینی حوادثی مانند طوفان در کشور کار سخت و پیچیدهای نیست و در همه جای دنیا چنین حوادثی را از حدود 20 روز قبل پیشبینی میکنند تا هشدارهای لازم به افراد داده شود؛ پیشبینی نشدن طوفان روز 12 خرداد نشاندهنده بیانگیزگی و بیتفاوتی در مسئولان هواشناسی است؛ ما هنوز به داشتن علم، تکنولوژی و دانش باور نداریم؛ متاسفانه بسیاری از مسئولان در برابر پاسخگویی به مردم خود را مبرا دانسته و اعتقادی به چنین کاری ندارند؛ مسئولان اصلی سازمان هواشناسی باید یا خود استعفا داده یا برکنار شوند زیرا زمانی که نمیتوانند چنین حوادثی را پیشبینی کنند فلسفه وجودی آنها چیست؟"
از دیگر مواردی که آخوندی هیچ وقت حاضر به پاسخ به آن نشد عدم نظارت و اشراف کافی وی بر بودجه کلان پژوهشی سازمان هواشناسی کشور بود و اینکه خروجی تحقیقات آن کجا و چگونه مورد استفاده قرار گرفته است؟!
آخوندی در برخی مواقع از گزارشهای سازمان هواشناسی نهایت بهرهبرداری سیاسی را داشت از جمله در مواقعی که تهران درگیر آلودگی هوا بود تقصیر را گردن شهرداری تهران میانداخت و بلندمرتبهسازی را دلیل عمده آلودگی هوای شهر تهران معرفی میکرد و این در حالی بود که خود او بهعنوان ریاست عالی شورای معماری و شهرسازی مجوز ساخت این سازههای بلندمرتبه را صادر میکردند و از طرفی طبق گزارشهای دقیق و کارشناسی ایستگاه هواشناسی شمال تهران، بلندمرتبهسازی ساختمانها فقط یکی از دهها دلیل آلودگی نامتعارف هوای تهران در روزهای بحرانی بوده است.
از دیگر پروندههایی که آخوندی در دوران مسئولیت خود هرگز صلاح ندید کوچکترین پاسخی به آن دهد، مسئله طراحی سامانههای بومی در سیستمهای سازمان هواشناسی کشور (IRIMO-IS) بود و اینکه چرا و به چه دلیل سازمان هواشناسی قرارداد همان پروژهها با مبالغ نجومی را مجدداً با یک طرف خارجی یعنی کشور فرانسه منعقد کرد؟!
CIPS (سامانه اطلاعات و پردازش مرکزی) و CDMS (سامانه مدیریت پایگاه داده اقلیمی) در حال حاضر در زمره پیشرفتهترین سامانههای اطلاعاتی هواشناسی در دنیا محسوب میشوند که میتوانند با قابلیتهای خود به نیازهای هواشناسی کشور پاسخ دهند اما ظاهراً اراده چندانی در سازمان هواشناسی در دوران وزارت آخوندی برای استفاده از این سامانهها به طور اصولی و صحیح وجود نداشت و همین امر باعث کنار گذاشتن آنها و رفتن به سراغ خرید سامانههای جدید شد؛ دستاوردهای پروژه IRIMO-IS به خوبی میتوانند نیازهای سازمان هواشناسی کشور برای ارائه خدمات کاربردی هواشناسی در تمامی زمینهها را تأمین کنند اما معلوم نیست که چرا این دستاوردها را کنار گذاشتهاند و بهبود عملکرد سازمان منوط به خرید خارجی جدید میشود!
برخی از پیشکسوتان سازمان هواشناسی که حق بزرگی در صنعت هواشناسی و هوانوردی کشور دارند طی سالهای گذشته با دیدن و رصد وضعیت وخیم آن سازمان، نهایت تلاش خود را برای دیدار با آخوندی و بازگو کردن نقاط ضعف و مشکلات سازمان هواشناسی داشتند اما عباس آخوندی حتی حاضر به ملاقاتی کوتاه در حد 10 دقیقه با این اساتید و دلسوزان نشد؛ مشکلاتی که به خواب بودن وزارت راه و شهرسازی باز میگشت و در طی این سالها، جان بسیاری از هموطنان را گرفت و در صورت درمان نشدن این رخنهها و نارسایی در سازمان هواشناسی ذیل وزارت راه، در آینده نیز باید شاهد قربانی شدن تعداد بیشتری از مردم کشورمان به پای بیتدبیری و بیمسئولیتی برخی از مسئولان امر باشیم.