یک جامعه شناس اظهار امیدواری کرد: آنچه که در شرایط کرونا به لحاظ روحی و اجتماعی رخ داد در دوران پسا کرونا نیز باقی بماند و بعد از، از بین رفتن بیماری فراموش نکنیم که چه چیزهایی را احیا کردیم و چه مواردی زنده شد.
عماد افروغ، جامعه شناس و استاد دانشگاه اظهار امیدواری کرد: آنچه که در شرایط کرونا به لحاظ روحی و اجتماعی رخ داد در دوران پسا کرونا نیز باقی بماند و بعد از از بین رفتن بیماری فراموش نکنیم که چه چیزهایی را احیا کردیم و چه مواردی زنده شد. محدودیت هایی ایجاد شد و خرید ما محدود شد و رفت و آمد ما محدود شد و سفر رفتن محدود شد ولی باب دعا و نیایش باز شد و خدا از نظر اجتماعی احیا شد و خانه و تعاملات درون خانواده مورد عنایت قرار گرفت و ارتباطات خانوادگی احیا شد. من همیشه می گویم ای کاش از آنچه که در شرایط بحرانی از آن برخوردار هستیم در سایر شرایط نیز بهره ببریم.
متن گفت وگو با عماد افروغ را می خوانید:
بیماری کرونا بیشتر استان های ایران را در بر گرفته است. از طرفی با بحث توصیه ها و تاکیدات وزارت بهداشت روبرو هستیم و مسئولین عالی رتبه مرتبا به مردم اعلام می کنند در خانه بمانند و مسائل بهداشتی را رعایت کنند و از طرفی دیگر بعضا شاهد بروز برخی رفتارهای خاص و تند هستیم. اما در این میان رفتار شناسی مردم ایران در پاسخ به مساله ای همه گیر که با جان انسانها ارتباط دارد مهم است. بعضا مسائلی بداخلاقی مطرح می شود از جمله احتکار ها و یا نوع برخورد مردم با مردم در برخی از مناطق مثل مخالفت با بستری شدن بیماران کرونایی و یا حتی عدم اجازه برای دفن جنازه ای که بر اثر کرونا فوت شده بود و یا شکستن شیشه ماشین هایی که قصد سفر به شمال را داشتند. در مجموع آیا کرونا می تواند محکی برای سنجش رفتار های ملت ها از جمله مردم ما باشد؟ همچنین سنجش نوع رفتار حاکمیت با مردم و نوع ارتباطی که حاکمیت با مردم دارد. آیا بعد از گذشت شرایط کرونایی می توانیم شاهد نهادینه شدن برخی از رفتار ها در میان مردم باشیم؟کرونا چه تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در آینده در جامعه ما بوجود خواهد آورد؟
دو دیدگاه وجود دارد؛ یک نوع نگاه کلان و یک نگاه خرد وجود دارد. در دیدگاه جزءنگر ما بین انبوهی از داده ها گم می شویم و نمی توانیم تحلیلی تصویری و مقایسه ای و تاریخی از ماجرا داشته باشیم تا راه گشا باشد و ما را از فلاکت جزئی نگری نجات بدهد. اتفاقی که به لحاظ اجتماعی در اشاعه ویروس کرونا در ایران رخ داد بسیار شبیه به اتفاقاتی بود که در موضوع سیل و زلزله رخ داد. ما سوابق این چنینی را در دفاع مقدس و در انقلاب اسلامی داشتیم. من احساس می کنم ایرانیان امتحانات خوبی پس داده اند، حتی رفتار دولتمردان نسبت به این قضیه بخصوص در مورد مسائل اقتصادی اعتماد زا تر بود. آنها با مردم روراست برخورد کرده اند. وزارت بهداشت و مسئولین مربوط با ستاد مبارزه با کرونا اطلاعات را صادقانه در اختیار مردم قرار می دهند و پرده پوشی وجود ندارد. همه این مسائل مبارک و اعتماد بخش است. ما همواره عقیده داشتیم چرا مردم را رازدار خود نمی دانید و واقعیت ها را کتمان می کنید درحالیکه باید با مردم روراست بود و زمینه را برای ایجاد اعتماد و مشارکت مردم فراهم کرد، در مورد کرونا این اتفاق افتاد. ایرانیان قوم بحران و قوم شرایط غیرعادی هستند. حرص و ولعی که در غرب رخ داده و ما شاهد آن هستیم در ایرانیان وجود ندارد ما شاهد ظهور و بروز وفاق ایرانیان بودیم، این اتفاق مبارک است.
ممکن است مصادیق آن را بفرمایید.
ما این موارد را می بینیم. مردم در کل توجه می کنند و متوجه هستند. من شهودا متوجه هستم که مردم مراقبت می کنند و خیابان ها در هر نقطه ای از شهر خلوت تر شده است و مردم فاصله ها را رعایت می کنند. هجومی که در غرب به مارکت ها آمد در ایران نبود. مردم امتحان خود را همواره در شرایط بحرانی پس داده اند ولی یک سوال اساسی مطرح می شود چرا اتفاقی که در شرایط بحرانی برای مردم ایران رخ می دهد در شرایط عادی رخ نمی دهد و در شرایط عادی شاهد این همدلی و همبستگی نیستیم. این مساله به رفتار دولتمردان در شرایط عادی بر می گردد. من همواره بین دلیل و علت تمایزی قائل شده ام. دلیل به باید و نباید و ارزش ها و خواسته ها بر می گردد ولی علت به عوامل تغییر رفتار مردم بر می گردد. آیا ما می توانیم در کشور ایران منشا تاثیر و تاثر اصلی و از علت اصلی تغییر رفتار های مردم که دولتمردان باشد غافل شویم. اگر رفتار غیر عادی مردم و تجلی همبستگی در شرایط عادی دیده نمی شود ربطی به مردم ندارد. نمی خواهم بگویم در عرصه تاثیر و تاثرات فقط باید دولت ها را دید و مدخل دانست و از مردم و گروهها و اقشار مختلف غافل شد ولی باید اولویت بندی بکنیم.
اقلام کلان چگونه و کجا تولید می شوند و توسط چه کسانی در اختیار محتکران قرار می گیرند؟!
سوال من این است که اقلام احتکار شده در کجا تولید می شود؟ کارخانجات به کجا وابسته هستند؟ دستگاهها وابسته به کجا هستند؟ بحث من این است مردم کمک می کنند چقدر مردم را نمی بینیم؟! اقلام کلان چگونه و کجا تولید می شوند و توسط چه کسانی در اختیار محتکران قرار می گیرند؟! ما می گوییم مرگ بر محتکر ولی باید مرگ بر بستر ساز محتکر را گفت. وزیر بهداشت به رییس جمهور نامه می نویسد و نامه در شورای عالی امنیت است گفته می شود این همه تولید شده ولی چیزی به دست ما نرسیده است. چه کسی تولید می کند؟ تولید کلان در اختیار دولت و دستگاههای رسمی است. چرا این تولید در اختیار محتکران قرار می گیرد، باید علت را دید. رفتار محتکر زشت و شرم آور است ولی علت این رفتار شرم آور در کجاست؟! باید بر این نکته دقت کرد. مگر می توان در یک کشور نقش دولت و دستگاههای رسمی را نادیده گرفت؟! مردم به رغم همه ناملایمات باز هم به میدان می آیند و با تمام توان می آیند. مردم بجز عقبه فرهنگی و هویتی عقبه ای دینی و تاریخی دارند، ولی شاید در این بین عده ای سود جو نیز پیدا شوند ولی چه کسی باید با سودجویان برخورد کند؟ باید این مجموعه در کل دیده شود. به نظر من رفتار بخشی از دولتمردان ما و به طور خاص وزارت بهداشت ما و پرستاران ایثارگر و برخی از پزشکان و کادر درمانی ما و برخی از افراد در نهادهای رسمی و غیر رسمی کار خوبی بود، چون اعتماد زا بود ولی نمی توان گفت کل حاکمیت و نمی توان به کل دستگاههای رسمی اشاره کرد.
مردم به رغم همه ناملایمات باز هم به میدان می آیند و با تمام توان می آیند. مردم بجز عقبه فرهنگی و هویتی عقبه ای دینی و تاریخی دارند، ولی شاید در این بین عده ای سود جو نیز پیدا شوند ولی چه کسی باید با سودجویان برخورد کند؟ باید این مجموعه در کل دیده شود
کل حاکمیت باید اینگونه باشد و هم سلبا و هم ایجابا شرایطی ایجاد کنند و جلوی احتکار ها را بگیرند و اگر جلوگیری نمی کنند حداقل خود بستر ساز این موارد نباشند. این حرف من نیست بلکه حرف وزیر بهداشت است. وزیر بهداشت به عنوان جلودار این قضیه که مورد تایید مقام معظم رهبری است اینگونه گلایه می کند. بخشی از این گلایه به مردم متوجه است و از مردم خواسته شده از خانه بیرون نروند. خانه نشستن برای مردم سخت است ولی اکثریت آنها در خانه نشسته اند. این ملت اهل گردش و تفریح و سفر است و از چنین مردمی می خواهیم در ایام عید خانه نشین شوند، این سخت است. با اینکه خانه اهمیت و جایگاه خود را پیدا می کند و دستآوردهای زیادی به دنبال خواهد داشت اما فرهنگی وجود دارد. باید بین نشستن در خانه و تفریح جمع کرد و سیاستی اتخاذ کرد. باید واکسیناسیون داشت و محلاتی را تعبیه کرد. باید وسایلی ایمن در اختیار مردم قرار داد. سخت است ولی می توان کاری کرد. مردم به تمام این فشار ها توجه کردند و تحمل می کنند. دولتمردان باید خانه به خانه شرایط را هموار کنند. باید مواد ضد عفونی کننده و دستکش و ماسک و… را خانه به خانه در اختیار مردم قرار بدهند، باید این مساله را فهم کرد. دلهره و ترس در این ماجرا خود ایجاد ناامنی و بیماری می کند. باید وسایل را در اختیار مردم قرار داد و مدیریت کرد و کاری صورت داد.
ای کاش اتفاقی که به لحاظ اجتماعی در دوران کرونا بوجود آمده است و حتی اتفاقاتی که از نظر معنوی رخ داده و بازگشت به خدا و احیای دعا و خلوت کردن با خود و خودسازی را شاهد هستیم، به بعد از این ایام نیز تسری پیدا کند. همه باید به این نکته فکر کنیم که قبل از کرونا چه بودیم؟ همه ما فقط به قیمت اجناس توجه داشتیم. اینکه چطور سرمایه گزاری کنیم و ثروت افروزی کنیم به گفته حضرت علی: وای بر جامعه ای که معامله اش با افراد مستحق و مستاصل باشد. اصطلاحا می گوییم پول لازم هستند. ببینید ما قبل از کرونا چه روزگاری داشتیم، ای کاش دوران پسا کرونایی ما نیز مثل دوران کرونایی باشد مثل سیل و زلزله و دفاع مقدس که در اوج نوعدوستی هستیم. بعضا پزشکان ما رفتار خوبی نداشتند و کیسه دوخته بودند و همه چیز را با پول می سنجیدند ولی امروز این قشر تکانی خورده و به هویت تاریخی خود برگشته است. ای کاش همیشه اینطور باشیم.
من عقیده دارم باید سیاست هایی متعادلتر اتخاذ کرد و کمی به فرهنگ جامعه توجه داشت. اگر کسی بی گدار به آب می زند و بدون مراقبتن های بهداشتی جان مردم و جامعه را به خطر می اندازد، باید مورد برخورد جدی قرار بگیرد ولی کسی که رعایت می کند و حواس او جمع است باید فکری برایش کرد. می توان برخی از گردشگاهها را ضد عفونی کرد، باید فکری کرد و در این جاست که نیاز داریم فکری اساسی صورت بدهیم باید برای این عده برنامه ریزی شود.
جامعه ما جمع گرا است در حالی که غرب فرد گرا و منزوی است. به همین دلیل تنهایی در غرب منجر به خودکشی می شود. تراکم و ارتباطات در میان ما بالا است. بخشی از دلایل بالا بودن آمار مبتلایان به کرونا در شرق به همین علت است. برای این مردم باید نسخه ای دیگر پیچید، ما متوجه بسیاری از مسائل اجتماعی نیستیم و جامعه شناسی تاریخی و فرهنگی ما به ما کمک می کند. باید راه حل دیگری علاوه بر راه حل های بهداشتی اتخاذ کنیم. در این نقطه جامعه شناسی پزشکی اهمیت پیدا می کند. باید تیمی تشکیل شود و دیدگاه ها و مواضع را روی هم بریزند و نتایجی به دست بیاورند و به این نتایج توجه عملی بشود. من شخصا عقیده دارم خانه نشینی شعار روز است و همه به این شعار دامن می زنند. خانه مهم است و همه ما در خانه تجاربی جدید کسب خواهیم کرد، خود من شخصا بیل زدن یاد گرفته ام. کمی بذر سبزی گرفتم و بیل زدن یاد گرفتم و برای اولین بار سبزی کاشتم.
ما سه دانش داریم یکی دانش نظری و دیگری دانش عملی و بعدی دانش ساختن. دانش ساختن و ایجاد کردن می کینگ است و من احساس می کنم این ایام فرصتی برای می کینگ است. خلاقیت و ساختن و ایجاد کردن مواردی است که در خانه صورت می گیرد.
در شهری مثل تهران فضای خانه ها محدود و کوچک است و حیاطی وجود ندارد.
حالتی ایجاد شده که همه چیز کرونایی است مگر خلاف آن ثابت شود. این تصور درست نیست ما هم در خانه عاصی هستیم. باید به هر چیزی دست می زنیم آن را تمیز کنیم، این وضعیت بسیار سخت است. باید مواجهه ای از سر امید و نشاط و البته احتیاط داشت نه مواجهه ای از سر ناامیدی و ترس. کسی که نگاهی الهی دارد به این نکته نیز به عنوان امتحان الهی می نگرد و مصداق شعر زیبای سعدی است: غم و شادی در عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده کین غم از اوست. فرقی نمی کند چه غم و چه مصیبت و چه شادی همه از خداست. این تفسیری عرفانی است و به نظر من کسانی که در خصوص بلایا چنین نگرشی دارند کمتر گرفتار می شوند.
اما به عقیده برخی کرونا بلای آسمانی است..
می توان چنین تفسیری داشت.
و عده ای هم می گویند این امتحان الهی است..
امتحان از طریق بلا نیز هست و می توان گفت امتحان الهی است. امتحان الهی هم مشمول غم و هم مشمول شادی است. هم عسر است و هم یسر است و هم سختی است و هم گشایش است. همه چیز امتحان الهی است. کسی که تفسیر خوبی از عالم ندارد و تفسیر او منفی است بیشتر گرفتار می شود. در ارتباط با کرونا فقط بحث بهداشتی و طبیعی نیست باید به سایر ابعاد نیز توجه کرد. باید مجموعه نگر و منظومه نگر باشیم. امروز فرصت خوبی فراهم شده و مردم به فطرت پاک خود رجعت کرده اند، مردم به گذشته خود بازگشته اند. من به مردم توصیه می کنم حالات فعلی خود را آشکار کنند و ضبط و یادداشت کنید و بعد از کرونا به آنها رجوع کنید و به این تجارب توجه کنید.
اینکه زندگی روزمره قبلی و حالت فعلی شما چگونه است و کدامیک بیشتر به خدا نزدیکی دارد و کدامیک را بیشتر دوست دارید؟! ما در شرایط عادی گرگ همدیگر می شویم ولی در شرایط غیر عادی اینطور نیست و تکانی می خوریم. باید قدر این وضعیت را دانست. همه چیز با دو دو تا چهار تای مادی قابل قیاس نیست. من در کل عقیده دارم رفتار دولتمردان به ویژه کادر پزشکی ما خوب بود. روراست و اعتمادزا رفتار کردند و مردم به طور کلی به این اعتماد پاسخ دادند، اتفاقات مبارکی رخ داد و حس نوع دوستی در بین مردم تقوت شد. ای کاش این اتفاقات مبارک به کل بدنه اجتماع سرایت کند و عده معدودی که دست به احتکار می زنند به عمل زشت خود پی ببرند و با آنها برخورد شود. ننگ و نفرین خدا بر هر محتکر و بر هر بستر ساز عینی و واقعی احتکار بخصوص در شرایط فعلی که چنین رفتاری هیچ توجیهی ندارد.
پس می توان چنین نتیجه گرفت که در دوران پسا کرونا تغییراتی را در رفتار مردم شاهد خواهیم بود؟
من امیدوارم اینطور باشد و آنچه که در شرایط کرونا به لحاظ روحی و اجتماعی رخ داد در دوران پسا کرونا نیز باقی بماند و بعد از از بین رفتن بیماری فراموش نکنیم که چه چیزهایی را احیا کردیم و چه مواردی زنده شد. محدودیت هایی ایجاد شد و خرید ما محدود شد و رفت و آمد ما محدود شد و سفر رفتن محدود شد ولی باب دعا و نیایش باز شد و خدا از نظر اجتماعی احیا شد و خانه و تعاملات درون خانواده مورد عنایت قرار گرفت و ارتباطات خانوادگی احیا شد. باید آنچه به دست می آید نیز به آنچه از دست رفته اضافه شود و پس از این نیز هز چه رفت و آمد و سفر بیشتر شود.
باز به یاد بیاوریم که در دوران کرونا چه وضعیتی داشتیم. من همیشه می گویم ای کاش از آنچه که در شرایط بحرانی از آن برخوردار هستیم در سایر شرایط نیز بهره ببریم، در سیل نیز اوج نوع دوستی دیده شد. ما بر عکس غرب هستیم که در شرایط عادی نوعدوست هستند ولی در شرایط بحرانی بهم می ریزند. علت عمده دولتمردان ما هستند اگر مردم را مشارکت می دادند و به نیاز های مردم توجه می کردند بیشتر شاهد رفتار هایی چنینی در شرایط عادی بودیم. دولتمردان نقشی کلیدی دارند. باید کاری کنیم تا مجموعا آنچه در شرایط کرونایی رخ می دهد در شرایط غیر از کرونا نیز ادامه داشته باشد. هم نوعدوستی مردم متجلی شود و هم دولتمردان رو راست باشند و با مردم بازی نکنند و مردم را مشارکت بدهند.