ایرج زینی وند دانشجوی دکتری جغرافیا، در یادداشت ارسالی خود در ۸ بند، استدلال مخالفان تغییر اقلیم در ایران را مورد بررسی قرار داده است.
قبل از ارائه بحث دلایل موافقان و مخالفان تغییر اقلیم در ایران لازم است به دو نکته اشاره کنم
۱_با وجود عضویت ایران در سازمان جهانی هواشناسی دررسال1338وامضای کنوانسیون تغییرات آب وهوایی در سال 1992وتصویب آن در مجلس شورای اسلامی 1996مساله تغییرات اقلیم درایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است و در سال های اخیر تعدادی کتاب که بعضا ترجمه متون خارجی بوده وتعداد محدودی مقاله به رشته تحریر درآمده است که بیشتر جنبه توصیفی داردو این مساله موافقان ومخالفان زیادی داردکه در این نوشتار به آرا وافکار مخالفان تغییر اقلیم در ایران اشاره می کنم.
۲_چون نتوانستم مخالفان را قانع کنم که در فضای مجازی اسم آنها را ذکر نمایم بنابراین تحت عنوان مخالفان تغییرات اقلیم به ارایه آرا و افکار آنها میپردازم.واین مساله به منزله پذیرش آرا و افکار آنها برای نگارنده تلقی نمی شود.
استدلال مخالفان تغییر اقلیم
1_عده ای از مخالفان تغییر اقلیم در ایران معتقدند نشانههای مساله تغییر اقلیم در ایران چندان محسوس نیست و سامانههای اقلیمی که در گذشته بر روی ایران تاثیر داشتهاند ،همان سامانه ها هستند با این تفاوت که دچار شدت وضعف شده اند والا همان ویژگی های گذشته را دارند.
2_عده ای دیگر از این مخالفان علی رغم اینکه تغییرات اقلیمی را در دنیا قبول دارند برای ایران مساله تغییرات اقلیمی را به عنوان یک فرایند قطعی قبول ندارند و دور نمای احتمالی شرایط مذکور را در افزایش دما خلاصه میکنند.وجالب اینجاست که این افزایش دما را هم برای کل ایران یکنواخت ویکسان فرض نمی کنند.
نکته جالب در مورد استدلال مخالفان تغییر اقلیم این است که برای تغییرات جوی رخ داده در ایران واژه نوسانات را به کار میگیرند و معتقدند صدها سال زمان لازم است تا اقلیمی به معنای واقعی تغییر کند. ونکته خیلی جالب در بیان واستدلال این گروه این است که اینها معتقدند نوسانات ناگهانی آب وهوا نتیجه ی گرم شدن کره ی زمین است و این انسان است که از سال 1850میلادی وشروع دوره صنعتی شدن باافزایش فعالیت های خود سبب افزایش گاز های گاز کربنیک ومتان درکره زمین شد.
آنها افزایش ناهنجاری های جوی ، نظیر بارش های ناگهانی و وزش طوفان های شدید ،خشکسالی وافزایش دما در سال های اخیر را تغییر اقلیم محسوب نمی کنند وبیشتر نوسان رابرای این موضوع درنظرمیگیرند ،هرچند جابجایی فصل ها را هم به عنوان یک موضوع در چهار چوبه نوسانات جای میدهند.
دلیل سوم.:
از دیگر دلایل مخالفان مساله تغییر اقلیم در ایران نگاه موردی به تغییر اقلیم در ایران است که باعث شده است عملکرد فضایی موضوع تغییر اقلیم ونشانه ها واثرات آن در ایران به شکل جزیره ای عمل نماید واین مساله نمی تواند نگاه جامع ودقیقی باشد.
دلیل چهارم :این گروه معتقدند داده ها و پایگاه جامع وکامل فضایی و مکانی اطلاعات در بحث تغیرات اقلیمی وجود ندارد مثلا ناکافی بودن ایستگاههای هواشناسی در کشور وکمبود آمارهای بلند مدت در کل کشور که قابلیت تعمیم داشته باشد وجود ندارد.
دلیل پنجم:یکی دیگر از دلایل مخالفان در عدم مطالعه کامل وجامع و دقیق در ایران در مورد بحث تغییرات اقلیمی توسط متخصصین ایرانی است و این مساله را در ضعف و نبودن برداشتهای اطلاعاتی پایهی پارامترهای مستند و علمی جهت تببین و آشکار سازی تغییر اقلیم در ایران میدانند.
دلیل ششم :کمبود نیروی انسانی ومتخصص وآشنا به فاکتورهای مورد نیاز در بحث تغییر اقلیم وهمچنین نگاه سیاسی وحکومتی در قبال اقلیم ومباحث وابسته وعدم وجود یک نهاد متولی در این مورد از جمله دلایل مخالفان مباحث تغییر اقلیم در ایران است.
دلیل هفتم :مقایسه بحث تغییر اقلیم در ایران و گره زدن آن با بحث تغییر اقلیم جهانی با دو ماهیت فضایی ،مکانی وسیاره ای که بیشتر تغییرات جهانی را برای ایران در نظر گرفته اند یکی از مهمترین مباحث مورد نظر مخالفان است.
نکته هشتم و آخر:عدم پذیرش مسوولیت اجرایی وتبعات ناشی از پذیرش واثبات بحث تغییر اقلیم از نظر علمی وسیاسی در داخل کشور یعنی عدم توانایی اثبات وعدم پذیرش توسط سیاسیون یکی دیگر از دلایل مخالفت مخالفان تغییر اقلیم در ایران است.