دکتر محمد طبیبیان از اقتصاددانان حامی دولت در یادداشتی، به نقد سیاستهای حسن روحانی درقبال کرونا پرداخته که عبرت آموز است.
هشت سال پیش، در یک شب ژانویه سال ۲۰۱۲، یک کشتی تفریحی با حدود ۳۰۰ سرنشین از شهروندان کشورهای مختلف اروپا در سواحل ایتالیا به صخرهای خورد و شکاف برداشت. در زمان حادثه، فاصله این کشتی تا ساحل۱۵۰ متر بود، اما حدود ۳۲ نفر از سرنشینان که عمدتاً از کشورهای دیگر مانند انگلستان و آلمان بودند، جان باختند.
دو پرسش قابل ملاحظه:
۱. چرا این کشتی بزرگ تا این حد به ساحل نزدیک شد؟
چون منزل کاپیتان کشتی در ساحل بود و در آن شب در منزل او پارتی برقرار بوده و کاپیتان به ساحل نزدیک شده بوده تا برای مهمانان دست تکان دهد!
این طنز نبود و جداً همینطور بود و در محاکمه کاپیتان مطرح شد.
درس اخلاقی اول برای ما:
وقتی یک ناخدا کشتی را از یک طرف میبرد الزاماً برای رفاه حال سرنشینان نیست، ممکن است برای پارتی منزل خودش باشد.
۲. چرا تلفات در این فاصله نزدیک به ساحل زیاد بود و چرا عمده تلفات از غیرایتالیاییها بود؟
چون زمانی که کشتی به صخره برخورد کرد و برخی مسافرین به عرشه آمدند، کاپیتان در بلندگو اعلام میکند که همه چیز تحت کنترل است و جای نگرانی نیست و مسافرین به کابینهای خود مراجعه کنند.
مسافرین غیرایتالیایی که به اظهار نظر و صداقت مسئولین اعتماد داشتند، به توصیه کاپیتان عمل کرده و به کابین های خود می روند. اما مسافرین ایتالیایی که تجربه ایتالیایی داشته و به حرف های مسئولین بی اعتماد بودند، به سرعت فهمیدند که باید صحبت کاپیتان را در جهت عکس تفسیر کنند و به همین دلیل، به سرعت از کابینهای خود بیرون رفته بر روی عرشه آمدند.
آن دسته از ایتالیایی ها که بنیه بدنی داشتند خود را به آب زدند و تا ساحل شنا کردند و نجات یافتند؛ بقیه ایتالیایی ها هم توسط گروههای امداد نجات یافتند. ولی متاسفانه آنهایی که به صحبت مسئول مربوطه اعتماد کردند ، داخل کابینها خفه شدند.
درس اخلاقی دوم برای ما:
هر وقت مقامات فرمایش و توصیه کردند، فرمایشات و توصیههای قبلی آنها را هم در ذهن مرور کنید.
درس اخلاقی سوم برای مدیران: اگر حرفهای مستحکم و قولهای وزین قبلی شما درست در نیامد، انتظار نداشته باشید مردم به کابینهای زیر عرشه بروند؛ ممکن است خود را به آب بزنند.