آیا شیوع یک بیماری مسری تمدن بشری را به پایان خواهد رساند؟/بخش اول

5e8355e70d688_2020-03-31_19-08
خطراتی که بشریت را تهدید می‌کند و روش‌هایی که برای مقابله با آنها انتخاب می‌کنیم دوره و عصر ما را تعریف خواهد کرد؛ اما چرا هنوز در مقابله با خطراتی که زندگی بشر را تهدید می‌کند به خود اطمینان داریم؟

جهان در حال تجربه مراحل ابتدایی شیوع بیماری‌ای است که شاید یکی از مرگبارترین بیماری‌های عالمگیر (Pandemic) صد سال اخیر باشد.

در حالی که در چین تاکنون هزاران نفر جان خود را از دست داده‌اند، در ایران، ایتالیا و کره‌جنوبی بیماری به طور گسترده در حال پیشروی است و بقیه جهان مشغول مقاومت و حفظ روحیه‌اند. هنوز نمی‌دانیم که آمار نهایی قربانیان به هزاران نفر خواهد رسید یا صدها هزار نفر.

با وجود تمامی پیشرفت‌هایمان در علم پزشکی، بشر همچنان در مقابل شیوع بیماری از آنچه دوست داریم باور کنیم آسیب‌پذیرتر است.

بیماری‌ای که همه جهان را فرا گیرد چقدر خطرناک خواهد بود؟

برای درک ناتوانی‌مان و برای اینکه مشخص شود چه قدم‌هایی در راستای پایان دادن به این شرایط باید برداشته شود لازم است بدترین احتمالات را در نظر بگیریم. بیماری‌ای که همه جهان را فرا گیرد چقدر خطرناک خواهد بود؟

در داستان‌های علمی-تخیلی گاهی به این سناریو برمی‌خوریم که یک بیماری واگیردار تمدن بشری یا حتی هستی بشر را به پایان می‌رساند. چنین تهدیدی برای آینده بشریت، خطری برای هستی انسان تلقی می‌شود.

می‌توانیم با قاطعیت بگوییم که ویروس جدید کرونا به نام کووید-19 چنین تهدیدی نیست؛ اما آیا شیوع بیماری‌های عالمگیر بعدی می‌توانند چنین باشند؟

برای یافتن پاسخ این پرسش و نگریستن به تصویری بزرگ‌تر از شرایطی که در حال حاضر سپری می‌کنیم باید به گذشته نگاهی بیندازیم.

مرگ سیاه

در سال 1347 میلادی مرگ به اروپا سر کشید. این مرگ از شهر کافا در کریمه و در زمان محاصره لشکر مغول وارد شد.

تجاری که از محاصره شهر فرار می‌کردند ندانسته بیماری را با خود به ایتالیا بردند. بیماری از آنجا به فرانسه، اسپانیا و انگلیس شیوع پیدا کرد و بعد به نروژ در شمال اروپا و حتی مسکو هم رسید.

مرگ سیاه در طول 6 سال همه قاره اروپا را فرا گرفت.

ده‌ها میلیون نفر به شدت بیمار شدند. بدن هر فرد واکنش متفاوتی به بیماری نشان می‌داد؛ در مواردی روی گردن یا ران‌ افراد غده‌هایی ظاهر می‌شد، در برخی دیگر پوست بدن بر اثر خونریزی زیر پوست تیره می‌شد، و عده‌ای به دلیل زخم‌های ریه به سرفه‌های خونی می‌افتادند؛ اما در همه موارد تب و خونابه و چرک بدبوی زخم مشترک بود.

تعداد تلفات چنان زیاد بود که قبرها دوباره کنده شدند و حتی با وجود این قبرستان‌ها هنوز جا برای جنازه‌ها نداشتند.

مرگ سیاه اروپا را به ویرانی کشاند. در طول 6 سال و نیم نزدیک به یک‌چهارم جمعیت اروپا جان خود را از دست دادند.

خاورمیانه هم از این بیماری در امان نبود. طاعون در مصر و سوریه از هر سه نفر جان یک نفر را گرفت. ممکن است این بیماری حتی به بخش‌هایی از آسیای مرکزی، هند و چین هم رسیده باشد، اما از آنجا که اطلاعات کمی از قرن 14 باقی مانده، ما هیچ‌وقت آمار دقیق میزان کشته‌شدگان را نخواهیم دانست. برآورد می‌شود که چیزی بین پنج تا 14 درصد از کل جمعیت جهان در قرن 14 بر اثر طاعون جان دادند. این شاید بزرگ‌ترین فاجعه‌ای باشد که بشر در طول تاریخ به چشم دیده است.

برچسب ها:

اجتماعی