نقد یا انتقام؟

مشرق - دنیای جالبی داریم. گاهی مثل دریای موّاج می شود. امواج بزرگ که از اواسط دریا شروع می شوند هر قدر به ساحل نزدیک تر می شوند، به امواج کوچک و کوچکتری تبدیل می شوند که نهایتاً به کف تبدیل می شوند و در لابه لای شن ها محو می شوند. این امواج در بالاترین سطح می توانند عظیم ترین کشتی های اقیانوس پیما را در هم بشکنند و در پائین ترین سطح، از جابجایی پلانگتون های کوچک لای شن های ساحل عاجزند. موج ها از حدی که برایشان معین شده جلوتر نمی آیند. توان ضربه زدن هم ندارند مگر اینکه طوفانی به پا شود و امواج سهمگین کشتی بزرگ یا زورقی کوچک را در مسافتی دورتر از ساحل دوره کنند و آن قدر بر بدنه آن بکوبند تا دیواره اش بشکند یا آب را به داخلش بریزند تا غرقش کنند!

این روزها امواجی را می بینیم که به تلاطم افتاده اند. قصدشان مهم نیست اما در عمل به کشتی رسانه ملی می کوبند تا ضرباتی خُرد و کلان بر آن بکوبند. سریال پاتخت ۶ را دستمایه قرار داده اند و کل مدیران، کارکنان، برنامه ها و عملکرد رسانه ملی را تحت الشعاع قرار داده اند!

سریال پایتخت محصول ذهن و کار گروهی است که در کارنامه کاری خود سوابق مثبت و منفی بسیاری دارند که بخش مثبتش ظاهراً بیشتر است. قبول! نقدهای فنی و محتوایی زیادی به این سریال وارد است. به فرض تمام این سریال مصداق عبور از خطوط قرمز ارزش های حاکم بر رسانه ملی باشد! اما نقد منصفانه یعنی هر چیزی را به اندازه خودش مورد نقد و نظر قرار داد!

آیا این که به بهانه یک سریال، که در ادوار گذشته اش در بالاترین میزان جلب رضایت مخاطب بوده است، کل رسانه ملی کشور را آماج حملات مختلف نمود، نقد منصفانه است؟ این روزها خیلی ها در کسوت تحلیلگری رسانه! مفسران محتوا یا کارشناسان زبده! از هر توئیت و پستی برای شلیک به پیکره رسانه ملی استفاده می کنند. نقد بر سریال وارد است آن هم به فرض، بی شمار! اما سریال را باید نقد کرد، عواملش را زیر سوال برد، یقه نویسنده را باید با سرانگشت نقد و تحلیل گرفت و ... نه رسانه ملی را زیر سوال ببرید!

به هر حال زمانی که در یک اثر طنز جهت ها به سمت شخصیت هایی نظیر رهبری نظام، روسای جمهور فعلی، سابق و اسبق، نمایندگان مجلس و... و. و مناسک عبادی نظیر حج، ولیمه و ... یا روابط انسانی و اجتماعی روشن و تیره از قبیل عشق های مثلثی، حرمت زدایی از روابط محرم و نامحرم و ... حتی شوخی های کلیشه ای جنسی و ... می رود، باید احساس خطر کرد و صدای اعتراض را در چارچوب قانونی بلند کرد اما نباید عملکرد کلی سازمان را که حاصل تلاش کارکنانی خدوم و وظیفه شناس است را زیر سوال برد!

کسانی که در سیل ها، زلزله ها، مناسبت های ملی و مذهبی، حوادث تلخ و شیرین و ... دوشادوش سربازان خط مقدم هر نبرد، ایفای نقش کردند!

عزیزانی که بعد از آتش نشانی و قبل از اورژانس اولین گروه خود را به پلاسکو رساندند، بعد از حوادث و بلایای طبیعی، به همراه گروه های امدادی اولین ها بودند که در صحنه ظاهر شدند! در انتخابات، در انعکاس اخبار مجلس، در جریان انعکاس اخبار ترور ناجوانمردانه سید شهدای مدافع حرم، در ماجرای سقوط هواپیمای اکراینی، در مناسبت های محرم، ماه رمضان، فاطمیه و ... بر اساس ارزش های حاکم بر فرهنگ اسلامی کشور، دست به کار شدند و محتواهای بسیاری را خلق کردند.

در این ایام به کمک مردم شتافتند و با تبدیل دو شبکه به کلاس های درس، اقدامی بی سابقه و کم نظیر در منطقه و دنیا را از خود به نمایش گذاشتند که دانش آموزان کشور دچار افت تحصیلی نشوند و بالاترین رکورد پخش زنده آموزشی را از خود به جای گذاشتند.

بسیاری از آنها با حضور در مراکز قرنطینه قرمز، جان خود را کف دست گرفتند و برای آگاهی دادن به مردم، به میان خطر رفتند!

فقط در سایت جام جم قریب به بیست نفر از عزیزان به ویروس کرونا مبتلا شدند! مجریان و کارشناسان عزیز که از هیچ خدمتی برای آگاهی مردم دریغ نکردند و اکنون حال بعضی از آن ها وخیم است.

آری! اینها عوامل رسانه ملی هستند! آنچه در قاب سریال ها و فیلم های موسمی از قاب جادویی تلویزیون پخش می شود، سفارشی سازی هایی است که عمدتاً سفارش مُنَفِذان برون سازمانی است که البته در قالب چارچوب هایی تعریف شده تولید و پخش می شوند.

در پایان با قبول انتقاداتی که به سریال پایتخت و برخی برنامه های موسمی ویژه کنداکتور تعطیلات نوروزی وارد است، خواهش می کنم به نقد منصفانه پایبند باشیم. رسانه ملی اولین و مهمترین سنگر دفاع در مقابل جنگ نرم و هجمه های بی امان دشمنان قسم خورده و غول های رسانه ای دنیاست! مراقب امواج خودساخته ای که توسط زخم خوردگان از موضعگیری ها، برنامه سازی ها و شفاف سازی های  رسانه ملی از خارج و داخل کشور طراحی و هدایت می شوند باشیم. وقتی در جهت وزش باد قرار گیریم، مجبوریم که موج روی موج به کشتی ضربه بزنیم، هر چند نیت مان خیر باشد اما اتفاقی که برای کشتی می افتد یکسان است! اگرغرق هم نشود، متلاطم می شود، ضربه می خورد، آسیب می بیند و جبران آن هزینه دارد. نگاه مردم به موضعگیری خواص است و حقایق را از قاب نگاه ایشان می بینند.

به قول سعدی که فرمود:

عدل و انصاف و راستی باید            ور خزینه تهی بود شاید

نکند هرگز اهل دانش و داد            دل مردم خراب و گنج آباد

پادشاهی که یار درویشست             اسبان ممالک خویشست     

محمد قنبری  تحلیلگر رسانه و مدرس سواد رسانه ای

برچسب ها:

فرهنگ و هنر