در اواخر جنگ جهانی اول موج آنفلوانزای اسپانیایی یا سرماخوردگی 1918 در 6 قاره شیوع پیدا کرد. بین سه تا 6 درصد جمعیت جهان بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادند. این آمار حتی بیش از تعداد کشتهشدگان جنگ جهانی اول بود.
خطراتی که بشریت را تهدید میکند و روشهایی که برای مقابله با آنها انتخاب میکنیم دوره و عصر ما را تعریف خواهد کرد؛ اما چرا ما هنوز در مقابل خطراتی که موجودیتمان را تهدید میکند به خود اطمینان داریم؟
طاعون جاستینین
اما مرگ سیاه تنها فاجعه بیولوژیکی نبود که در تاریخ بشر ثبت شد. این بیماری حتی تنها طاعون مرگبار تاریخ هم نبود. در سال 541 بعد از میلاد، طاعون جاستینین امپراتوری بیزانس را فرا گرفت. در طول سه سال طاعون جان نزدیک به سه درصد جمعیت جهان را گرفت.
وقتی در سال 1492 اروپاییها به آمریکا رسیدند بیماریهای زیادی بین آنها رد و بدل شد. در طول سدهها هر گروهی مقاومت در برابر بیماریهای خود را آموخته بود، اما در مقابل بیماریهای دیگر مردمان بسیار آسیبپذیر بود.
بیماریهایی که اروپاییها به آمریکا بردند
وقتی در سال 1492 اروپاییها به آمریکا رسیدند بیماریهای زیادی بین آنها رد و بدل شد. در طول سدهها هر گروهی مقاومت در برابر بیماریهای خود را آموخته بود، اما در مقابل بیماریهای دیگر مردمان بسیار آسیبپذیر بود. در این میان اما سهم آمریکاییها بیماریهای سختتری بود. سرخک، آنفلوانزا و به خصوص آبله.
در قرن بعد جنگ و بیماری جان بسیاری را گرفت، اما در غیاب اطلاعات دقیق از جمعیت آمریکا در آن زمان، دقیقاً نمیدانیم چه تعداد جان خود را از دست دادند و همچنین بسیار دشوار است که دریابیم چه تعداد به دلیل جنگ و حمله دیگر کشورها و چند نفر بر اثر بیماری کشته شدند. تخمین زده میشود که در آن زمان حدود 10 درصد جمعیت جهان جان خود را از دست دادند.
در اواخر جنگ جهانی اول موج آنفلوانزای اسپانیایی یا سرماخوردگی 1918 در 6 قاره شیوع پیدا کرد. سه درصد از جمعیت جهان به این بیماری مبتلا شدند و بین سه تا 6 درصد آنها بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادند.
آنفلوانزای اسپانیایی
قرنها بعد جهان چنان به هم متصل بود که یک بیماری همگانی عظیم بسیار محتمل مینمود.
در اواخر جنگ جهانی اول موج آنفلوانزای اسپانیایی یا سرماخوردگی 1918 در 6 قاره شیوع پیدا کرد. سه درصد از جمعیت جهان به این بیماری مبتلا شدند و بین سه تا 6 درصد آنها بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادند. این آمار حتی بیش از تعداد کشتهشدگان جنگ جهانی اول بود.
با همه اینها اما چنین حوادثی نتوانستند زندگی بشر را برای مدتی طولانی تهدید کنند. در زمان طاعون سیاه تمدنهایی بودند که تضعیف شدند، اما دوباره برخاستند. آمار مرگومیر 25 درصد یا 50 درصد منطقهای نتوانست یک قاره را فرو بریزد.
طاعون سرنوشت امپراتوریها را دگرگون کرد و مسیر تاریخ را تغییر داد، اما مرور بیماریهایی که در طول تاریخ عالمگیر شدند ما را به این پندار میرساند که تمدن بشری احتمالاً میتواند از حوادث مشابهی با آمار مرگومیر مشابه در آینده نیز عبور کند؛ حتی اگر بیماری در مقیاس جهانی رواج یابد.
بخش اول یادداشت را اینجا بخوانید.