شهید عشق؛ معجزه انقلاب

به گزارش مشرق، حمید حسام، گوهرشناس غریبی است. انگار می‌داند کدام گنج‌ها دارند از دستمان می‌روند و بی‌فوت وقت می‌رود سراغشان... مثل شهید علی خوش‌لفظ که چند وقتی بعد از انتشار کتابش پرکشید و حالا هم یکی از گنج‌های دوران دفاع مقدس میرزا محمد سلگی... میرزایی که حسام می‌دانست چه گنجی است و ممکن است زمان زیادی شانس بودن او در جمعمان را نداشته باشیم... حاصل کار مشترک حمید حسام و میرزا محمد سلگی هم شد کتابی با نام «آب هرگز نمی‌میرد»؛ کتابی از میرزا که روز پنجشنبه همین هفته عنوان شهید چسبید به ابتدای اسمش…
ماجرای آب و علمدار کربلا

«آب هرگز نمی‌میرد» اسم کتابی است که لابد حالا دیگر با وجود استقبال زیادی که از آن شده، اغلب شما اسمش را شنیده‌اید و شاید اگر نخوانده باشیدش از خودتان پرسیده‌اید یعنی چه؟ این دیگر چه اسمی است؟ مگر آب هم می‌میرد؟ اصلا مگر آب مردنی است؟

اما خبر ندارید که این اسم حکایتی دارد که خط و ربطش می‌رسد به عشق و ارادت میرزا به علمدار کربلا و برای دانستن ماجرایش باید کتاب را بخوانید. عجالتا در این متن تلاش کرده‌ام هم برای آنها که کتاب را نخوانده‌اند، ضرورت خواندن کتاب را بگویم و هم لذت خواندن کتاب را با آنها که خوانده‌اند به اشتراک بگذارم... هر ملتی در طول تاریخ فراز و فرودهایی را تجربه می‌کند. وجود رهبران و آموزه‌های آنها می‌تواند در سخت‌ترین شرایط، نتایج پر افتخار تاریخی از مقابله با چالش‌ها برای آن ملت به ارمغان آورد. در روزگار ما قطعا یکی از پیچیده‌ترین تحولات، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و پیروزی آن و تاب‌آوری آن در سخت‌ترین و ناعادلانه‌ترین نبردها و رویارویی‌ها با نظام سلطه است.
بیشتر بخوانید:

اسکورسیزی چگونه در «مرد ایرلندی» جنایت سیستماتیک دولت آمریکا را پنهان می‌کند؟ +عکس و سند

فتح‌الفتوحی به نام میرزا

یکی از بهترین عرصه‌های بروز و ظهور این فتح‌الفتوح، دوران دفاع مقدس است. دورانی که شاهد حضور جوانانی است که تمام لذت‌هایی که اقتضای دوره جوانی است و همچنین سوداهای بلندپروازانه آن دوره پرغرور را کنار گذاشتند و با حضور در جبهه‌های نبرد با حداقل امکانات مادی و با حداکثر ایمان مجاهدت کردند. بی شک خواندن و دانستن تاریخ دفاع مقدس و همچنین احوالات این بزرگمردان برای ما درس‌آموز و بیدارکننده است. مطالعه کتاب‌های خاطرات رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس، برای درک بهتر این فتح‌الفتوح انقلاب اسلامی ضروری است.

یکی از این رزمندگان و فرماندهان که از مصادیق فتح‌الفتوح انقلاب است، میرزا محمد سلگی است. میرزا 22 سال قبل از انقلاب در روستایی از توابع نهاوند همدان متولد می‌شود. پدر و مادری دیندار و معتمد او را پرورش می‌دهند. در پانزده، شانزده سالگی برای کار به تهران می‌آید و کارگر ساختمان می‌شود و بعد هم نقاش ساختمانی. لقمه حلال پدر و تربیت دینی، میرزا محمد را در برابر رنگ و لعاب و جلوه‌های پایتخت مصون می‌دارد. بعد از مدتی به سربازی می‌رود. ازدواج می‌کند. در جریان ماجراهای انقلاب با نام امام خمینی (قدس) آشنا می‌شود و در جمع‌های انقلابی شرکت می‌کند و پای ثابت فعالیت‌ها و برنامه‌های انقلاب در نهاوند می‌شود.

با شروع تحرکات منافقین پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی خانه را رها کرد و در صف اول جهاد حاضر شد. از آن روز جهاد را شروع کرد و در جبهه‌ها بود تا با شکل گیری تیپ انصار الحسین همدان، گردان رزمندگان نهاوند را به نام حضرت اباالفضل ساماندهی کرد و خود جانشین فرمانده شد و بعد تر فرمانده شد و مجروحیت‌های مختلف هم نتوانست مانع حضور او در جبهه‌ها شود و با وجود قطع دوپا، پس از مداوای اولیه به جبهه‌ها برگشت و با حضور در عملیات مرصاد و ایفای یک نقش مهم در آن عملیات، فصلی از کتاب جهادش با بسته شدن پرونده دوران دفاع مقدس بسته شد.

همراه با میرزا

وقتی همراه میرزا می‌شویم و با روایت میرزا پیش می‌رویم آرام آرام پازل فتح الفتوح بودن اینگونه افراد در ذهن کامل می‌شود. بیاییم تصور کنیم انقلاب اسلامی رخ نمی‌داد؛ میرزا و میرزاهای این کشور در جوانی مشغول کسب و کار و پیشه خود بودند و هر کدام هم به سرنوشتی کتاب زندگی شان به پایان می‌رسید. میرزا نقاش ساختمان خوشنامی می‌شد. محسن وزوایی دانشجوی با استعدادی می‌شد که می‌رفت دنبال درسش. باکری، زین الدین، باقری، همت و ... هر کدام در گوشه‌ای با سرنوشتی.

شهید میرزا محمد سلگی که ظاهرا سواد بالایی از جهت مدارک متداول حوزوی و دانشگاهی ندارد وقتی برای رزمندگانش سخن می‌گوید والاترین سطح معارف دینی را بیان می‌کند و با قدرت بیان خود قلب‌های جوانان و نیروهای تحت امر خود را مسخر می‌کند. مکتب امام خمینی (قدس) این معرفت را متبلور کرده است و این است معجزه انقلاب اسلامی.

در جریان خواندن کتاب که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «در میان کتاب‌های خاطرات جنگ، این یکی از بهترین هاست»، با دو جلوه از این قهرمان دلاور ایرانی مواجه می‌شویم؛ یکی شجاعت میدان نبرد و یکی بندگی خاضعانه و خاشعانه پروردگار. با این که حتما میرزا خیلی از آنچه بین خود و خدایش در میدان نبرد بوده را بیان نکرده است، اما از همه آنچه که در کتاب موجود است می‌توان دریافت که میرزا هیچ نقشی برای خود در میدان نبرد متصور نبوده است و هر آنچه بوده را از جانب پروردگار می‌دیده است. بالاتر از این مرتبه‌ای برای ایمان و معرفت وجود دارد؟
وقتی رزمندگان این ویژگی را در میرزا می‌دیدند عاشق او می‌شدند و پا به رکابش بودند و وقتی سخت ترین عرصه‌های نبرد پیش رو بوده است فرمانده هان عالی رتبه در تصمیم‌گیری تنها گزینه‌شان گردان حضرت اباالفضل بوده و میرزامحمد سلگی.
جهادی‌های عاشق
میرزا، عاشق حضرت ابوالفضل بود. از کودکی با مرام علمدار کربلا آشنا شده بود. در مسیر زندگی سعی اش اقتدا به علمدار کربلا بود. در جبهه لحظه‌ای نبود که جلوه‌های ایثار و رشادت حضرت عباس را مرور نکند. او شهید عشق بود، در همان سال‌های جهاد. وقتی احساس می‌کرد بچه‌ها کم آوردند، برایشان رجز روز عاشورای حضرت عباس را می‌خواند و قدرتی به گردان خود می‌بخشید.

سال‌ها بعد سردار حمید حسام که از نقش و اهمیت میرزا در دوران دفاع مقدس با خبر بود، سراغ میرزا رفت و میرزا را که گمنامی را بر شهرت ترجیح می‌داد مجاب کرد با بیان خاطرات خود، زمینه دسترسی همگان به گنجینه برکات دفاع مقدس را فراهم کرده و توانست خاطرات او را ضبط کند و در قالب کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» منتشر کرد. این کتاب ویژگی‌هایی دارد که از جمله آنها مستندسازی روایت‌هاست. نویسنده محترم کتاب، با دقتی مثال‌زدنی هر حادثه و موقعیت را از نگاه‌های مختلف بررسی کرده و نگاه آنها را نیز در پاورقی‌های کتاب آورده است. جالب است با وجود این‌که سراغ ده‌ها نفر رفته، معمولا روایت‌ها هیچ تفاوتی ندارد و تنها در روایت‌ها نام و نقش میرزا پر رنگ‌تر است. شاید همین دقت در مستندسازی روایت ها، آب هرگز نمی‌میرد را رتبه برتر جایزه جلال در بخش مستندنگاری در سال 94 کرد.
شناخت امروز ما از بزرگمردانی چون میرزا محمد سلگی و شهید علی خوش لفظ، شهید چیت سازیان و ... مرهون تلاش‌ها و مجاهدت‌های ادبی اساتیدی چون حمید حسام است. آن‌گونه که رهبر معظم انقلاب در تقریظ بر کتاب آب هرگز نمی‌میرد از این خدمت یاد می‌کنند: « و سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سلگی و خوش لفظ را به ما شناساند»
این فتح‌الفتوح اگر آن روز در قلب دفاع مقدس متبلور شد، امروز در عرصه‌های مختلف جهاد ادامه دارد. از جهادگران سلامت که امروز دل به خطر زده و شجاعانه ایثار می‌کنند و در جهت سلامت مردم مجاهدت می‌کنند گرفته تا بسیجی‌ها و گروه‌هایی که داوطلبانه برای سلامتی مردم دست به کار شدند. گروهی خیابان‌ها و معابر را ضدعفونی می‌کنند، گروهی با تولید لباس‌ها و ماسک ها، سعی در برطرف کردن نیازهای کادر پزشکی دارند و گروهی با تهیه غذا و آب میوه برای کادر پزشکی و بیماران مشغول خدمت‌رسانی هستند، همگی از برکات همان نهضت امام خمینی (ره) است و جلوه‌هایی از همان فتح‌الفتوح انقلاب‌اسلامی. 

روایت تاثیرگذار غواصانی که به آب زدند

کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» خاطرات سردار جانباز میرزا محمد سلگی است که به کوشش حمید حسام گردآوری در مدت ۲۰ ماه ثبت شده است. میرزامحمد سلگی فرمانده گردان ۱۵۲ حضرت ابالفضل‌ (ع) لشکر ۳۲ انصارالحسین بود. وی از ۲۲ سالگی در جبهه‌های غرب و جنوب جنگ تحمیلی حضور یافت و در این مدت پنج بار مجروح شد که در آخرین مجروحیت هر دو پای خود را از دست داد و همچنین از ناحیه پهلو و دست چپ هم آسیب دید. او پنجشنبه هفته گذشته که به دلیل عوارض ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در دوران دفاع مقدس و جراحات جانبازی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بود، دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست.
این کتاب که روایت به آب زدن غواصان در عملیات مهم و تاثیرگذار کربلای ۴ است، در 11فصل با عنوان‌های کر شیخ علی ممد، رنگ خدا، زیر علم عباس، گردان سقاها، مجنون؛ جنگ آب و آتش، شب عاشورایی انصارالحسین، فاو؛ سلام بر تشنگی، آب هرگز نمی‌میرد، ما گردان ابالفضلیم، با دو پای بریده و فصلی با عنوان خدا با ما بود، تدوین کرده و در خلال کتاب نیز تصاویر مرتبط با هر فصل نیز به صورت سیاه و سفید آورده شده است.  آب هرگز نمی‌میرد را انتشارات صریر با همکاری نشر بیست و هفت منتشر کرده است. اکنون امکان خرید اینترنتی آن وجود دارد و همچنین در قالب داستان صوتی روی نرم افزار کتابراه قابل شنیدن است.


***روایت رهبر انقلاب از «آب هرگز نمی‌میرد»
 
یکی از بهترین کتاب‌های خاطره جنگ

خاطرات فرمانده‌ گردان حضرت ابوالفضل (ع)  به‌خودی خود آن‌قدر جذاب هست که مخاطبان آشنا با وقایع مهم جنگ تحمیلی را به خواندن خود ترغیب کند. وقتی هم کتاب مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار می‌گیرد، طبعا برای مخاطبان جذاب‌تر و مهم‌تر می‌شود و افراد بیشتری برای مطالعه انتخابش می‌کنند.
«آب هرگز نمی‌میرد» مورد توجه خاص ایشان قرار گرفت و پس از انتشار کتاب در جمعی گفتند: «واقعا اگر ممکن بود، می‌رفتم همدان دیدن این مرد ولی متاسفانه نمی‌توانم.» بعدتر هم تقریظی بر کتاب نوشته و منتشر کردند تا اهمیت خاطرات سلگی را به جامعه یادآور شوند. در متن این تقریظ آمده بود: «در میان کتاب‌های خاطرات جنگ، این، یکی از بهترین‌ها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده‌اند. کتاب خانم ضرابی در شرح حال شهید عالی‌مقام علی چیت‌سازیان نیز دارای همین برجستگی‌هاست. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.»
برچسب ها:

فرهنگ و هنر