در این روزها که مسابقات فوتبال در بیشتر نقاط جهان تعطیل است چه میکنی؟
زندگی بدون فوتبال اصلاً معنی ندارد من در خانه هستم و سعی میکنم مطالعه کنم و بیشتر به چیزهایی که دوست دارم یاد بگیرم برسم. فوتبال یک پدیده بزرگ است و همین که شما در خانه نشسته باشی و تلویزیون را روشن کنی و ببینی چند بازیکن دنبال توپ می دوند خودش یک روحیه مضاعف به انسان میدهد.
این روزها لیگ ایران تعطیل است و شایعات زیادی در مورد ادامه و یا تعطیلی مسابقات مطرح شده است. از طرفی خیلیها معتقدند لیگ با همین شرایط باید تعطیل شود و پرسپولیسیها میگویند در صورت تعطیلی لیگ این تیم باید به عنوان قهرمان معرفی شود.
شرایط فعلی در کل دنیا اثر گذاشته و فقط مختص به کشور ما نیست اما اینکه بگوییم مسابقات لیگ را ادامه ندهیم و فلان تیم را قهرمان کنیم اصلاً شدنی نیست چون فرهنگ ما این موضوع را قبول نمیکند. متأسفانه ما در فرهنگمان ضعفهایی داریم و نمیتوانیم بپذیریم که چه چیزی درست است. به طور مثال یک تیم ضعف خودش را به گردن دیگری میاندازد و یک تیم دیگر همه چیز را برای خودش میخواهد. من نمیخواهم خیلی مسائل را باز کنم ولی اینکه فدراسیون یا سازمان لیگ بگویند پرسپولیس قهرمان شود یا فلان تیم راهی مسابقات آسیایی شود در فوتبال ایران اتفاق نخواهد افتاد.
چرا؟
چون آنقدر افراد مختلف در این موضوعات دخالت میکنند که اصلاً نمیشود چنین طرحی را پیاده کرد. در فضای مجازی هم که هزار کارشناس وجود دارد و آنها هم برای خود سهمی دارند. کار بسیار برای سازمان لیگ سخت است و من نمیتوانم در این شرایط خودم را جای مسئولان این سازمان بگذارم. هر کاری انجام بدهند یک حرفی داخلش در میآید. تنها کاری که میشود انجام داد این است که خود AFC رأساً به این مشکل ورود کند و تصمیم قاطعانه بگیرد. به هر حال باشگاهها هزینه کردهاند و باید آنهایی که در کورس قهرمانی و یا انتهای جدول هستند را در نظر بگیریم. اگر کنفدراسیون فوتبال آسیا خودش به این مسأله ورود کند شاید همه چیز حل شود ولی این موضوع نیاز به تعامل دارد. متأسفانه در کشورمان خط قرمزها و رودربایستیها اجازه اتخاذ تصمیم درست را نمیدهد و همان بهتر است که AFC خودش به این مسأله ورود کند.
شاید بهتر باشد این اتفاق رخ بدهد چون چند روز پیش هومن افاضلی سرمربی پارس جنوبی ادعا کرد بهتر است لیگ در همین جا تمام شود اما باشگاه شاهین بوشهر که کاندیدای سقوط است بلافاصله به اظهارات افاضلی واکنش نشان داد.
البته صحبت آقای افاضلی عادلانه نبوده چون این سؤال به وجود میآید که اگر تیم پارس جنوبی الان در انتهای جدول بود سرمربی این تیم باز هم چنین صحبتی میکرد؟متأسفانه همانطور که اشاره کردم مشکل ما مربوط به خودمان است و ما فقط نگاهمان این است که چگونه منافع خود را پیش ببریم. هر جا پای منافع ما وسط باشد صحبتهای ما هم بر همان اساس صورت میگیرد. معلوم است که خیلی از تیمها سنگ خودشان را به سینه میزنند و همانطور که اشاره کردم به دلیل رودربایستیها در خیلی از مواقع جلوی پیشرفتمان گرفته شده است. فدراسیون فوتبال هم آنقدر شجاعت ندارد که یک تصمیم قاطع بگیرد و تنها کاری که میشود کاری کرد همان جسارت AFC است که به عنوان یک نهاد بالادستی میتواند به این مسأله ورود کند.
همچنان با فضای مجازی بیگانهای؟
دقیقاً همینطور است. البته من رسانههای ایران و خارج از کشور را میبینم و مطالبی را که بخواهم از آنها استخراج میکنم اما باز هم میگویم متأسفانه فرهنگ فضای مجازی در کشور ما وجود ندارد و خیلیها در خانه نشستهاند و با یک نرمافزار به این و آن انتقاد میکنند. طرف در خانه نشسته و فوتبال را به همه طریق کارشناسی میکند، در حالی که اصلاً فوتبال بازی نکرده است یا اگر هم بازی کرده اظهاراتش کارشناسی نیست. خدا را شکر میکنم که در این فضای خالهزنکی حضور ندارم و شما مطمئن باشید چیزی از من کم نمیشود.
بیشتر بخوانید:
واکنش قربانی به شایعه حضورش در استقلال
یعنی اینقدر نسبت به این فضا موضع داری؟
در یک مقطع کوتاه گریزی زدم تا ببینم چگونه میتواند این فضا کمک کند اما هر چه رصد کردم ذهنیتم منفیتر شد. بعدها دیدم یورگن کلوپ و گواردیولا هم اصلاً در فضای مجازی حضور ندارند و وقتی دیدم مربیانی در این ساعت به این نتیجه رسیدهاند که در این فضا فعالیت نداشته باشند خوشحال شدم. به نظر من فضای مجازی در ایران نوع زندگی آدمها را از ارزشهایشان مشخص میکند. اگر از همه افراد حاضر در دنیا سؤال کنید که به چه چیزی اهمیت میدهند آنها فوراً میگویند خانواده. برای من هم غیر از این مسأله دیگری در اولویت نیست که اگر به وجود بیاید آن را کنار میگذارم. به همین خاطر وقتی میبینم فضای مجازی اینقدر روی خانوادهها تأثیر منفی دارد آن را کنار میگذارم.
طی روزهای گذشته آیتم پخش شده در یکی از برنامههای تلویزیونی باعث اختلاف بین پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس شد و آنها مصاحبههایی را علیه یکدیگر انجام دادند. حتی کار به توهینهای صفحات هواداری کشید و هر روز این صفحات علیه رقیب سنتی مطالب عجیب و غریبی را منتشر میکردند. از این قضایا اطلاع داری؟
یکسری چیزها را شنیدم و متوجه شدم که عدهای هم مصاحبههایی انجام دادند، اعتقاد شخصی من این است که یک مسألهای در تلویزیون عنوان شده اما تاریخ را نمیشود تحریف کرد. اگر استقلال به اینجا رسیده تبعاً یک نفر تأسیس این باشگاه را آغاز کرده است حال میخواهد به قبل از انقلاب برگردد یا بعد از انقلاب. اصلاً برنامه تلویزیونی را ندیدم اما معتقدم هر کسی باشگاه استقلال را تأسیس کرده در نوع خودش زحمت کشیده است. زیاد هم در جریان این مسائل نبودهام و طی یکی، دو روز گذشته متوجه شدم اما همانطور که اشاره کردم اگر هر بحثی هم در تلویزیون مطرح شود مطمئناً تاریخ پاک نخواهد شد. کسانی که برای مملکت ما زحمت میکشند را باید قدردان باشیم و همانطور که در سؤال قبلی به شما پاسخ دادم نباید وارد این مسائل خالهزنکی شویم. این مسائل فقط در فضای مجازی ایران مطرح میشود و اصلاً ارزش ندارد که پیشکسوتان به یکدیگر توهین کنند. استقلال تاریخ بزرگی دارد و هر کسی به این باشگاه و عواملش توهین کند به شخصیت خودش توهین کرده است. به هر حال این روزها دسترسی به اینترنت و کسب اطلاعات تاریخ باشگاه ها کار چندان سختی نیست و نمی شود راحت همه این اطلاعات را پاک کرد یا آنها را نادیده گرفت.
منِ پیروز قربانی هزاران بار گفتهام هر چیزی که در زندگی مالی و اجتماعی دارم از استقلال است و بس. همیشه قدردان کسانی بودم که برای من و این باشگاه زحمت کشیدند و حالا از همه میخواهم که به یکدیگر احترام بگذارند. اینکه یک نفر در پرسپولیس زحمت کشیده و به او توهین کنید کار درستی نیست اتفاقاً از پیشکسوتان عزیز و بزرگمان تعجب کردم که علیه پیشکسوتان مهم تیم رقیب صحبت کردند. آنها میتوانستند خیلی قشنگتر این موضوع را جمع و جور کنند حالا این وسط یک برنامه هم رفته و یک آیتمی را به اشتباه درست کرده است. در نهایت فرض را بر این بگیریم که آن برنامه به عمد این کار را انجام داده باشد. اصلا هزار آیتم این مدلی علیه استقلال بسازند ولی آیا میشود تاریخ را تحریف کرد؟ آیا میتوان نادیده گرفت که چه کسانی برای این باشگاه زحمت کشیدهاند. بنابراین این انتقاد پیشکسوتان از یکدیگر اصلاً درست نیست.یک نکتهای را باید اشاره کنم دوست دارم حتماً در این مصاحبه منتشر شود.
بگو.
همین فضای مجازی باعث شد که افراد کوچک فکر کنند آدمهای بزرگی هستند، آنهایی که هیچ سوادی ندارند ولی به واسطه فالوورهایشان تصور میکنند افراد بزرگی شدهاند. برای شما مثال میزنم طرف اصلاً یادش نیست که من در استقلال بازی کردهام اما تا بحثی میشود خودش را وسط میاندازد و مطالبی را در اینستاگرامش منتشر میکند. او این کار را انجام میدهد چون با چشمانش دیده یک نفر دیگر همین کار را انجام داده و فالوورهایش دو برابر شده است. باور کنید برخیها در صفحات اینستاگرامشان مطالبی را مینویسند که عکسهایش را برای من ارسال کردهاند. اگر همین دوستان چند سال بعد نظراتی که امروز در اینستاگرامشان منتشر کردهاند را بخوانند، خودشان میخندند. متأسفانه این اتفاقات در حال رخ دادن است و چون بحث هواداری بین طرفداران دو تیم پیش میآید یک عده پیشکسوت هم حرفهای غیرمنطقی میزنند که مثلاً طرفداران مجازی خوششان بیاید. یک چیزی به نام آینه وجود دارد و انسان میتواند مقابل آن بایستد و با خودش حرف بزند.
وقتی مقابل آینه ایستادی و از کار خودت رضایت داشتی بدان کار درستی انجام دادی ولی وقتی در آن شک به وجود آمد یقین بدان که کارت اشتباه بوده است. من با سند به شما ثابت میکنم که این حرفها و این اتفاقات فضای مجازی دودش به چشم فوتبال ما میرود.
روی چه حسابی این صحبت را میکنی؟
انسانی که بخواهد مسائل را بپذیرد خودش را به خواب نمیزند، شما ببینید شکایت شفر به باشگاه استقلال رسیده و چندی پیش مصاحبهای از او خواندم که میگفتم من ارادت خاصی به هواداران استقلال دارم و او از این صحبتهای هوادار پسند مطرح کرد. یادتان است روزی که قرارداد شفر تمدید شد همین طرفداران فضای مجازی چقدر به مدیران باشگاه فشار وارد کردند که قرارداد این مربی آلمانی تمدید شود؟ حالا آنهایی که فشار آوردند باشگاه قرارداد این مربی را تمدید کند و رقم قرارداد او به شکل چشمگیری اضافه شد کجا هستند؟ حالا آنها میآیند جواب بدهند که چه ضرری به باشگاه زدهاند. وقتی شما این همه در فضای مجازی به مدیران استقلال فشار وارد میکنید که فلان مربی یا فلان بازیکن را جذب کن به تبعات آن هم باید فکر کنید. تبعاتش چیست، همین که این مربیان و بازیکنان شکایت میکنند و هر سال یا تهدید به کسر امتیاز وجود دارد و یا محرومیت از نقل و انتقالات.
این چه لذتی است که یک بازیکن یا مربی را چند ماه در اختیار داشته باشی و بعد از مدتی هم آنها را از دست بدهی و هم تیممان در معرض محرومیت قرار بگیرد؟ مثال دیگر استراماچونی است، یکی، دو روز پیش مصاحبهای از مدیر برنامههای ایتالیایی خواندم که گفته بود دل استراماچونی برای استقلال تنگ شده و او هم از این حرفهای قشنگتر زده بود. یکی از این هواداران به استراماچونی پیام بدهد و بگوید شما که این همه استقلال را دوست دارید، ۱۰ یورو، تأکید میکنم که فقط ۱۰ یورو به استقلال ببخش، اگر او قبول کرد هر چه دوست دارید بگویید.
نمیدانم ما تا کی میخواهیم چوب سادگیمان را بخوریم. این گونه پیامها و این گونه رفتارها سوءاستفاده علنی از سادگی ما است وگرنه کسی که شکایت میکند و پولش را تا ریال آخر میگیرد دلش برای ما نمیسوزد البته تأکید میکنم آنها قرارداد بستهاند و حق دارند پولشان را بگیرند اما اینکه ما با ساده رفتاری تسلیم ۴ پیام دلگرمکننده آنها شویم مصداق بارز بی عرضگیخودمان است. شما فکر میکنید چرا مدیران استقلال از باشگاه فرار میکنند.
چرا؟
به خاطر اینکه آنها این همه مشکل میبینند و در میروند. اگر به من هم بگویند بیا مدیرعامل باشگاه شو فرار میکنم چون وقتی وارد مشکلات میشوم میبینم که نمیتوانم از پسش بر بیاییم چون مشکلات یکی، دو تا نیست. همین حالا پرسپولیس هم مثل استقلال با برانکو و کالدرون برای پرداخت مطالباتش مشکل دارد اینها نشان میدهد که اشکال کار از رفتارهای ما است. تأکید میکنم اگر این مربیان حاضر شدند به خاطر آن ۵۰۰ هزار فالووریکه در فضای مجازی به دست آوردهاند ۱۰ درصد قرارداد خود را کم کنند آن وقت شما متوجه شوید که فضای مجازی تأثیر دارد و آنها این کار را به خاطر مردم کردهاند اما هم من میدانم و هم شما که این مربیان حتی از یک دلار هم نمیگذرند.
رشته تحصیلیام مدیریت است و به هر حال یک چیزهایی یاد گرفتهام. میدانم که در فوتبال ما ضعف مدیریت وجود دارد اما این را هم قبول کنیم که یک عده از سادگی هوادارانمان سوءاستفاده میکنند. حالا که کیروش از فوتبال ما رفته واقعاً باید بگویم او به همه این مربیان میارزید چرا؟ چون وی یکی از بهترین مربیان دنیا بود و با آن سبک کاری که داشت هر روزش میتوانست یک درس برای فوتبال ما باشد. او میراث بزرگی برای فوتبال ایران به جای گذاشت و اگر هم بعضی مواقع اعتراض میکرد حق داشت. من در این مدتی که مشغول مطالعه درباره فوتبال هستم به چیزهای خوبی رسیدهام.
یکبار دیگر هم در مصاحبهام گفتم که فضای مجازی مردم ایران را شجاع کرد و مثلاً کسی که در فضای مجازی علیه یک نفر مطلب مینویسد شجاعت رویارویی با او را ندارد. طرف در خانه نشسته و کامنت توهینآمیز میگذارد اما وقتی آن سلبریتی را در خیابان میبیند جرأت نمیکند حرفی به او بزند چون در آن صورت چشم در چشم باید بایستد و جوابش را بگیرد. اینها همه مشکلات کشور ما است.
در این چند روز شایعات زیادی مطرح شده که قرار است برای معاونت ورزشی به باشگاه بروی.
یکی، دو نفر دیگر هم به من زنگ زدند و در این خصوص سؤال کردند ولی کار من این نیست و اگر پیشنهاد هم میدادند قبول نمیکردم. خوشبختانه آنهایی که به من میگفتند دنبال سهمخواهی هستم جوابشان را گرفتند. حالا به آنها ثابت شد که اگر به دنبال سهم بودم در دو مقطع میتوانستم مربی استقلال شوم یا معاونت باشگاه را بپذیرم یا حداقل رئیس آکادمی این باشگاه باشم. شاید اگر هر کس دیگری بود یکی از این پستها را قبول میکرد ولی من منتظر نیستم تا یک پستی در یک باشگاه خالی شود و دوان دوان به سمتش بدوم. تا آخر عمرم هم اگر پستی نگیرم به دنبال این گونه مسائل نمیروم و اگر چیزی به ذهنم برسد که احساس کنم درست است آن را بیان میکنم. حال این وسط میخواهد کسی ناراحت شود یا نشود چون یاد گرفتهام حرف درست و صادقانه را بزنم.
در لابلای صحبتهایت به بدهیهای باشگاه اشاره کردی. از رقم دقیق این بدهیها اطلاع داری؟
از رقم دقیق که اطلاعی ندارم ولی میدانم که نظارتی روی هیچ مدیری صورت نمیگیرد این اتفاقات میافتد. وقتی من مدیرعامل استقلال میشوم باید پاسخگوی کارم در این باشگاه باشم اما وقتی از اینجا به جای دیگری میروم و دوباره یک پست بالاتر میگیرم تبعاً مشخص است که کار من در استقلال مورد ارزیابی قرار نگرفته است. یک نفر باید باشد و یقه بگیرد و بگوید مثلاً آقای قربانی در این مدتی که در استقلال بودی این عدد بدهی به وجود آمده است، باید در موردش توضیح بدهی اما نظارتی وجود ندارد و مدیرعامل جدا میشود و اینها در درازمدت به ضرر استقلال میشود. این چرخه مریض مدیریت در مدیریت وجود دارد و متأسفانه ما از نظر بینالمللی در سطح بسیار پایینی هستیم. در طول عمرم یک پرونده ندیدم که ایران بتواند در فیفا برندهاش باشد. فیفا میگوید ایرانیها همیشه بدقول هستند، چرا؟ چون مدیریت در کشور ما بر اساس رابطه است نه ضابطه. منِ قربانی اگر گرایش سیاسیام به کسانی که مسؤولیت دارند بخورد قطعاً پست میگیرم ولی اگر گرایش سیاسیام مخالف باشد حتی اگر کارم را به بهترین شکل بلد باشم بیرون میمانم. این فضا به خصوص در فوتبال ما بسیار زیاد است و سالهای سال به چشم این مسائل را دیدهام.
در سالهایی که فوتبال بازی کردی آیا بازیکنی بوده که سفارش شود و در تمرینات شما کنارتان حضور داشته باشد؟
بازیکن سفارشی قطعاً بوده ولی اینکه اسم او را به عنوان بازیکن اصلی تیم رد کنند نه. در پیشفصل بارها و بارها دیدهام که بازیکنانی با کیفیت پایین در تمرینات حضور پیدا کردهاند اما اسم آنها هیچ وقت داخل لیست نهایی تیم رد نشده است چون مربی ما نمیآید خودش را خراب کند و به خاطر یک بازیکن آبرویش را زیر سؤال ببرد. در استقلال و پرسپولیس این اتفاق خیلی انگشتشمار رخ داده چون نظارت روی این تیمها خیلی زیاد است و مردم واقعاً یقه میگیرند اما شاید در تیمهای دیگر این اتفاق افتاده باشد که من از آن بیاطلاع هستم.
و صحبت پایانی.
میخواهم از طریق رسانه شما به علیرضا منصوریان تسلیت بگویم، من در خانواده منصوریان نان و نمک خوردهام و قبل از دوستی با علیرضا منصوریان با برادر او همکلاس بودم. سر سفره این عزیزان نشستهام و هیچ وقت پدر مرحوم علیرضا و محمدرضا منصوریان را فراموش نمیکنم. امیدوارم روح او در آرامش باشد و من هم با این عزیزان ابراز همدردی میکنم.