«دولتِ پیوستن» و نرمالیزاسیون از بیرون

به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

وزرای خارجه و نفت در نامه‌ای خواستار پیوستن ایران به معاهده‌ای شدند که امریکا سال گذشته از آن خارج شد.CFT یا معاهدات چهارگانه FATF هم نمونه‌ای از ده‌ها معاهده‌ای است که دولت دل در گرو پیوستن به آن برای حل مشکلات کشور دارد.


برای دولت مستقر نام‌های متفاوت و متضادی در فضای محاوره‌ای کشور استفاده شده است که از بار ارزشی منفی و مثبت برخوردارند. برخی را خود دولتیان و بخشی را منتقدین نامگذاری کرده‌اند که می‌توان از جمله به: «دولت اعتدال»، «دولت تدبیر و امید»، «دولت اصلاحات»، «دولت پیرها»، «دولت میلیاردرها»، «دولت بی‌ایده»، «دولت تکنوکرات»، «دولت توسعه‌گرا»، «دولت بروکرات»، «دولت غربگرا»، «دولت غیرانقلابی»، «دولت حرف» و... اشاره کرد.

بیشتر بخوانید:

مافیای حاکم بر FATF متهم ۷۴ درصد پولشویی دنیا

چهار ایراد مهم شورای نگهبان به کنوانسیون CFT


دقت در حوزه نگرشی دولت نشان می‌دهد جای نام «دولتِ پیوستن به...» در بین گزاره‌های بالا خالی است، دکتر روحانی راه علاج کشور را کلاً در دو مقوله سرمایه‌گذاری خارجی و هضم شدن در معاهدات بین‌المللی می‌داند و تاکنون کمتر به رهیافت‌های داخلی اشاره کرده است.


پیوستن به معاهدات بین‌المللی – که معمولاً سردمداران و طراحان آن غربی‌ها هستند – ظاهراً چیز بدی نیست، اما دقت در فرهنگ بومی و اهداف و آرمان‌های انقلاب و امام (ره) و سیاست‌های کلی نظام نشان می‌دهد که «زنجیره پیوستن‌ها» با هدف خاموش کردن موتور انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد. وقتی مهار انقلاب اسلامی از طریق جنگ و تهدیدات نظامی، تهاجم فرهنگی، تحریم، ترور و جنگ روانی مؤثر واقع نشد، حقوق بین‌الملل را برای کنترل و مهار انقلاب اسلامی به میدان آوردند و چه رهیافت به ظاهر موجه و قشنگی!


CFT یا FATF در معنای حقوقی چیز بدی نیستند. از مخالفان آن می‌پرسند مگر ما اهل پولشویی و ترور هستیم که با این‌ها مخالفید؟ قطعاً نظام جمهوری اسلامی پرچمدار مبارزه با تروریسم است، اما معنادهی غرب به تروریسم دقیقاً در راستای خاموش کردن شعله‌های پرفروغ انقلاب اسلامی در جهان اسلام است. همان شعله‌هایی که ۴۰ سال است آب زیر پای امریکا در خاورمیانه را داغ کرده است و امریکا فهمیده است که اگر کنسولگری ما در بصره بسته شود، کنسولگری وی نیز کمتر از ۴۸ ساعت بسته خواهد شد، اما مثال نمادین ماجرا این است: کسانی که کنسولگری ما را می‌بینند از نگاه غرب به دخالت ایران در عراق اعتراض دارند، اما کسانی که کنسولگری امریکا را می‌بینند «تروریست‌های مورد حمایت ایران» هستند. این معنادهی اساس مشکل ماست که پیوستن ما را دچار تأمل و تدّبر می‌کند. اما دولت ما باور دارد که هر پیوستنی باعث یک نفس راحت نظام و مردم خواهد شد و نوعی خلاصی و فشار روانی و اقتصادی را مرتفع خواهد کرد. کاش همین بود و تمام.


در تحلیل راهبردی چرایی اصرار برای پیوستن به معاهدات به اصطلاح بین‌المللی که دست و پای ما را می‌بندند می‌توان نوع دیگر نیز نگریست.


وزیر خارجه امریکا بارها اعلام کرده است هدف از تحریم‌ها علیه ایران «عادی کردن رفتار این کشور است» و، اما در داخل در سال سوم دولت روحانی، جناب حجاریان در مقاله‌ای نوشتند که پس از دو سال صبر و سکوت می‌خواهم به دولت ایده‌ای بدهم و در نوشته خود وظیفه دولت روحانی را اجرای نرمالیزاسیون در ایران دانستند و در تفسیر چیستی نرمالیزاسیون نوشتند که روحانی باید ایران را از یک کشور انقلابی به حالت عادی برگرداند. این توصیه مسیر جدیدی در ادامه مسیرهای ناکام، استحاله پارلمانی، فشار از پایین، مشروعیت‌زدایی، خودکم‌پنداری بین‌المللی، تحقیر عزت ملی و... بود. حال به نظر می‌رسد روحانی نتوانست یا نخواست مأموریت بازگرداندن انقلاب اسلامی به حالت عادی را انجام دهد. اگرچه روحانی هم «اسلام انقلابی» را امری مردود و مربوط به منافقین دانست، اما فراموش کرده بود که حضرت امام (ره) بزرگ‌ترین دستاورد جنگ تحمیلی را «استمرار روح اسلام انقلابی» اعلام کرد. اکنون به نظر می‌رسد مأموریت نرمالیزاسیون کردن ایران به خارج از مرزها و در زرورق حقوق و معاهدات بین‌المللی پیچیده شده است و مخالفت با آن را با دو گزاره «منافع‌شان به خطر می‌افتد» و «به دنبال انزوای کشور هستند»، بازنمایی می‌کنند. اصلاح‌طلبان هنوز بر مبارزه نظام جمهوری اسلامی با تروریسم افتخار نکرده‌اند یا بر آن صحه نگذاشته‌اند و می‌دانند مبارزه نظام با حاکمیت امریکا در خاورمیانه بخشی از آرمان امام است، ولی حاضرند سیادت امریکا بر جهان اسلام را بپذیرند، اما جمهوری اسلامی به نرمالیزاسیون از بیرون و درون تن دهد.

CFT ارتباط ایران با بخشی از حاکمیت خود – که متهم به حمایت از تروریسم است – را قطع نمی‌کند؟ آیا حماس، حزب‌الله، جهاد اسلامی، حشدالشعبی عراق تروریست هستند که با پیوستن ایران به CFT نمی‌توان با آنان مراوده داشت؟ بنابراین پیوستن به معاهدات چهارگانه FATF، ۲۰۳۰ و قبلاً کنوانسیون زنان (مجلس ششم) روشی نوین برای حذف روح اسلام انقلابی در ایران است که با نعل وارونه آن را گره‌گشایی از مشکلات کشور معرفی می‌کنند. معاهدات مذکور فقط فتح سنگر به سنگر را از داخل به بیرون منتقل می‌کند و بس. استحاله حقوقی – پارلمانی داخلی را به استحاله حقوقی- بیرونی شیفت داده‌اند و تمام.


از منظر روشنفکران به صحنه نگاه کنید. آنان که منافع ملی ما را فدای ایدئولوژی معرفی می‌کنند اکنون باید پاسخ دهند چرا امریکای ترامپ که غیر ایدئولوژیک به صحنه می‌نگرد و یک دلار هم در محاسبه‌اش لحاظ می‌شود از معاهدات بین‌المللی همچون یونسکو، معاهده پاریس، سازمان حقوق بشر، برجام و... خارج می‌شود؟ اما ما که نگاه ایدئولوژیک داریم باید به آن بپیوندیم؟ روشنفکران این تناقض را چگونه پاسخ می‌دهند؟ وقتی طراحان نهادها و سازمان‌های بین‌المللی که جز منفعت مادی چیزی را نمی‌فهمند به آنان لگد می‌زنند، چرا ما باید منافع خود را در آنان جست‌وجو کنیم؟ آیا این هدایت و مدیریت در راستای عقیم کردن انقلاب اسلامی نیست؟ بدون تردید ۲۰۳۰ مأموریت نرمالیزاسیون در داخل و چهارقلوهای FATF مأموریت نرمالیزاسیون از خارج مرزها را به عهده دارند تا به قول امام راحل ما را در «جمهوری اسلامی اسمی» حصر کنند.

حال آنکه امام با صراحت می‌فرمود: «نظام جمهوری اسلامی با همه وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان سرمایه‌گذاری می‌کند.» و می‌فرمود: «ای آزادگان جهان! از این برزخ بی‌انت‌هایی که انقلاب اسلامی ما برای جهانخواران آفریده است استفاده کنید.» بدون تردید امام راحل بزرگ‌ترین مانع برای نرمالیزاسیون بیرونی و درونی ایران امروز است و به قول اکبر گنجی با معجزه هرمونیک هم نمی‌توانید از آیت‌الله خمینی دموکراسی غربی بیرون آورید. هرگونه معاهده‌ای که آرزوها و آرمان های امام را مدفون کند، خیانت به امام و حرکت تاریخی او بعد از ۱۴۰۰ سال است. مردم را پشت شکم‌خواهی مخفی نکنید تا خط امام را کور کنید.

ثروت ایران را در اختیار ملت قرار دهید تا ایستادن آنان را در راه امام مجدداً نظاره کنید. انقلاب امام سه سطح داخلی، جهان اسلام و عالم مستضعفین داشت. اکنون همه آنان را به بهانه اینکه عده‌ای مشکل دارند نابود می‌کنند، حال آنکه باید مشکل آن عده را حل کرد و ایران ثروتمند این قدرت را دارد. اگر ما بی‌عرضه نباشیم.

برچسب ها:

سیاسی