حلقه اقتصادی
نتفلیکس هماکنون در 190کشور جهان، بیش از 167میلیون مشترک دارد که برای عضویت، حق اشتراک را خریداری کردهاند که 61میلیون نفر از آنان، مشترکان آمریکایی هستند. این شرکت در سال2019 با درآمدی بالغ بر 20میلیارد دلار، موفق به کسب سود خالصی نزدیک به دو میلیارد دلار شد. اگرچه این اعداد بزرگ در مقایسه با بازاری که ما میشناسیم، دستنیافتنی به نظر میرسند اما به این معنا نیستند که نتفلیکس در مقایسه با رقبای خود همیشه موفق بوده است.
اوایل تابستان سال گذشته بود که نتفلیکس از کاهش اشتراک پرداختی خود به پایینترین نرخ رشد سهماهانه طی سه سال گذشته خبر داد و در نتیجه سقوط 11درصدی سهام شرکتش را تجربه کرد. سایت تخصصی «market watch» نوشت: این سقوط ناامیدکننده نشان میدهد که سرمایهگذاری نتفلیکس در بخش تولید نتوانسته است سود پایدار قابل رقابتی را برای آن به همراه بیاورد. این پایگاه، فقدان محتوای اجارهای، افزایش ورود پلتفرمهای رقیب و افزایش قیمت اشتراک را از علل این سقوط برشمرده و پیشبینی کرده بود که این اتفاق برای سرمایهگذاران نتفلیکس به معنی کاهش روزافزون خرید اشتراک خواهد بود.
همین پایگاه در گزارش جدیدش با مقایسه دیزنی، آمازون و نتفلیکس حتی شرایط خانهنشینی را هم به نفع نتفلیکس ارزیابی نکرده است. طبق این گزارش، از ابتدای فراگیری بحران کرونا، Disney+ و Hulu (هر دو متعلق به دیزنی) هرکدام 29 و 21درصد افزایش مشترک را تجربه کردهاند.
این درحالی است که همین رقم برای نتفلیکس 15درصد و برای Apple TV+، 10درصد بوده است. خطرناکتر اینکه سرویس ویدئویی جدید آمازون هم از ابتدای مارس، در چهار انتخاب اول مردم قرار گرفته است. با این حال برخی کارشناسان این پایگاه پیشبینی میکنند که نتفلیکس، رشد متوسط کوتاهمدتی در ایام کرونا خواهد داشت اما با پایان بحران، دوباره رکود خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
نمایش خانگی زیر پای سینما را خالی میکند؟!
حلقه سیاسی
اگر سیاست را به سیاست داخلی آمریکا محدود کنیم، شاید این موضوع که «رید هیستینگز» مدیرعامل نتفلیکس در سال2016 رسماً از هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات حاضر در انتخابات حمایت کرد چون دونالد ترامپ را «عامل نابودی بیشتر چیزهایی که آمریکا را ساختهاند» میدانست، نکته مهم و قابل ذکری به نظر برسد. اتفاقی که البته نمونههای دیگری هم نظیر مخالفت نتفلیکس با قانون منع سقط جنین در ایالت جورجیا بهعنوان خط مقدم جدال محافظهکاران و لیبرالها دارد و این شرکت را عملاً در موضع دموکراتها قرار میدهد.
قرارداد همکاری مدیر محتوایی نتفلیکس با باراک اوباما و همسرش برای تولید چند فیلم و برنامه تلویزیونی جدید در سال2018 هم که خشم جناح محافظهکار را برانگیخت، یکی دیگر از آن نمونههایی است که این شرکت را در جبهه دموکراتها قرار میدهد. درواقع در مرزهای ایالات متحده، نتفلیکس را بیشتر رسانهای متمایل به چپها میدانند که در محتواهای منتشرهاش از خدمت به آنها و تحقیر جناح مقابل کم نگذاشته است. یکی از پایگاههای اینترنتی در تحلیل این مسأله، مانور روی مکالمات غیراخلاقی ترامپ با یک گوینده در یک تاکشوی رادیویی را در یکی از مستندهای منتشر شده توسط نتفلیکس، از جمله شواهد تعارضاتش با جناح راست دانسته و محتوای برخی دیگر از این مستندها را هم در همین راستا ارزیابی کرده است.
اما آیا این مسأله برای تحلیل سیاستهای نتفلیکس در قبال سایر کشورها هم فاکتور مهمی محسوب میشود؟ منطقی است اگر قبل از قضاوت فکر کنیم این شرکت هم نظیر سایرین در حیطه قوانین ایالات متحده و منافع ملی آن عمل میکند. از آن گذشته سیاستگذاران و تولیدکنندگان محتوا با سیاستهای از پیش تعیینشدهای به سراغ تولید در رابطه با سایر کشورها میروند و قطعاً شناخت آنها را از صفر شروع نمیکنند.شناخت این سیاست در نتفلیکس چندان دشوار نیست. کافی است نگاهی به خط محوری تولیدات آن با موضوع کرهشمالی، چین، ایران، روسیه و سایر کشورهای متخاصم بیندازیم و از طرف دیگر فیلمها و مستندها درباره همپیمانان آمریکا را هم مدنظر قرار دهیم. شاید قدرت نتفلیکس در حلقه سیاسی زنجیرهای که تولیداتش را میسازد نباشد اما پیوستی اجتنابناپذیر از آن است که چاشنی خوراک سرگرمیسازش برای جهان میشود.
کافی است فرض کنیم اگر فیلیمو بهعنوان یک سامانه ایرانی انتشار محتوای تصویری آنلاین میتوانست از میان مردم 190کشور جهان، مشترکانی داشته باشد، چه موضوعات و محتواهایی مورد علاقهاش بود تا آنها را گوش این مشترکان چندصد میلیونیبرساند.
حلقه فرهنگی-جامعهشناختی
فیلم بزرگترین صنعت سرگرمی در جهان مدرن از آغاز قرن بیستم بوده است. این اتفاق شاید با کمی تأخیر در کشورهای مختلف شایع شده باشد اما واقعیت انکارناپذیر این است که پس از شروع عصر ارتباطات و ظهور اینترنت، دیگر هیچ صنعتی نتوانسته در رقابت با فیلم پیروز شود. قدرت فرهنگی و جامعهشناختی نتفلیکس هم همین است که این دو مزیت را با هم ترکیب و عرضه کرده است.
در واقع با ورود اینترنت، سرگرمی آسان و ارزان فیلم که محدود به سینما و تلویزیون بود، اولی آن را به مکانی خاص منحصر میکرد و دومی، آن را به زمانی مشخص، حالا به لطف اینترنت، در همه جا و هر زمانی در دسترس علاقهمندان قرار داد. برای نتفلیکس که راهش را با DVDهای اجارهای آغاز کرد، تشخیص سریع این ویژگی فرهنگی در جامعه جهانی امروز که پشت سر آمریکا صف کشیده بود، کار چندان دشواری نبود. نتفلیکس به تحقیقات آکادمیک فرهنگشناسی و جامعهشناسی نیازی نداشت بلکه اندکی شم یافتن بازارهای جدید در ارتباط تنگاتنگ با مخاطبان فیلمها، خیلی آسانتر میتوانست این دید را برای موسسانش ایجاد کند.
ذائقه فرهنگی نتفلیکس را بیشتر باید در تولیدات اورجینال خودش پیگیری کرد. رمز موفقیت این پلتفرم در تولید فیلم به پیشرو بودنش در تولیدات عامهپسند برمیگردد. اغلب سریالهای موفق نتفلیکس، جای پای فیلمهای سینمایی پرفروش این سالها را در توجه به ژانرهای موفق چون هراس، ماجراجویی، کارآگاهی و درام، یا استفاده از چهرههای محبوب در بازیگری و عواملی نظیر آنها را دنبال میکنند.
به علاوه که این شرکت برای انتخاب زمان انتشار هم روی فاکتورهای خاصی نظیر مصادف شدن با تعطیلات یا وقایع مشخصی تکیه میکند و از تبلیغات گسترده در بازار هدف نیز کمک میگیرد. نمونه تبلیغات در بازار هدف را میتوان در مورد سریال «مسیحا» دنبال کرد. به علاوه که صفحات نتفلیکس در شبکههایی چون توییتر به شکل هوشمندانهای فعالیت میکنند و از ویژگیهای جامعهشناختی این شبکهها برای پروموت سریالها بهره میگیرند. اتفاقی که توییتر نتفلیکس برای سریال «BirdBox» نیز رقم زد و در سه روز نخست انتشار این سریال، مرتباً توییتهای واکنش به شخصیتها و داستانها را بازنشر میکرد.
از همه مهمتر اما این شرکت تولیدات و انتشارات خود را با توجه به علایق مشترکانش از 190کشور جهان تنظیم کرده است. حتماً تأیید میکنید که کار سختی است که یک شرکت فعالیتی بینالمللی داشته باشد و از این طریق نه تنها در تولیداتی کنجکاوبرانگیز یا جذاب برای جوامع دیگر داشته باشد بلکه آنها را با یکدیگر نیز آشنا کند. تولید در لایه عامهپسند، رعایت مولفههای حرفهایگری در این لایه، شناخت نقاط حساس فرهنگی و اجتماعی بازارهای هدف و استفاده مؤثر از ابزارهای تبلیغاتی، عوامل پیروزی نتفلیکس در حلقه فرهنگی و جامعهشناختی بودهاند.
حلقه تکنولوژی
نتفلیکس، موفقیتش را مرهون ورود VOD به جهان فناوریهای اینترنتی است. فقط مطالعه بر بازار بریتانیا میگوید که مصرف تماشای جوانان این کشور از شبکههای کابلی سنتی به یکسوم کاهش پیدا کرده و این تعداد علیالقاعده به سرویسهای انتشار فیلم آنلاین روی آوردهاند. از همین جا میتوان بازار بالقوه محتواهای صوتوتصویر فراگیر اینترنتی را برای نتفلیکس مقیاس گرفت که البته به قدرت زیادی برای کنترل ترافیک اینترنتی نیاز دارد.نتفلیکس، بیش از یک سوم ترافیک اینترنتی آمریکای شمالی را به خود اختصاص داده و این مسأله نیاز به تأمین انرژی برای دیتاسنترهایش را هم جدیتر کرده است. بنابراین هم زیرساختهای گسترده و قدرتمند برای بالا آوردن چنین پلتفرمی باید تأمین شود و هم به تکنولوژی آینده برای رقابت با رقبا فکر کند.
نتفلیکس در بخش تحقیقات (R&D) سرمایهگذاری جدی کرده است تا امکان انتشار با کیفیت4k را فراهم کند. از وقتی که فناوری 4K به بازار محتوای تصویری آمده، تبدیل به یک معیار رقابت جدی برای برندهای رسانه تصویری شده و نتفلیکس طبعاً میل ندارد مزیت نسبی خود را در این حوزه از دست بدهد.
اما یکی از جالبترین پژوهشهای بخش تحقیقاتی نتفلیکس مربوط به نرمافزاری با عنوان «هرمس» است که قرار است سرعت و کیفیت ترجمه فیلمها را در اختیار این شرکت قرار دهد. بدین ترتیب، هرمس با ترجمه آسان محتوای منتشر شده در نتفلیکس به این شرکت قدرت خدماتدهی بیشتر به 190کشوری را خواهد داد که به آنان اشتراک فروخته است.
نتفلیکس در ایران
یک بازار حاضر و آماده که 40سال است اگر آمریکا در همه ضروریات زندگی تحریمش کرده لااقل در مورد سرگرمیهایش او را شریک کرده یا دستکم برای دریغ کردن محصولاتش از این بازار، خیلی هم سخت نگرفته است. تا پیش از شروع عصر انتشار محتوای تصویری در اینترنت هم ایران مصرفکننده قاچاقهای ویدئویی و بعدتر از آن DVD های فیلمهای هالیوودی بود و اصلاً عجیب نیست که پایگاههای تخصصی آمریکایی چندینبار اذعان کردهاند که هالیوود اگر میخواست میتوانست جلوی قاچاق را بگیرد اما واقعیت آن است که درآمدش از این بازار سیاه بیش از درآمدش در بازار رسمی است: علاوه کنید درآمد فرهنگی را به درآمد اقتصادی.
قبل از آنکه ایران اقدامی برای فیلتر کردن سایت نتفلیکس انجام دهد، این شرکت طبق پروتکلهای خودش ایران را تحریم کرده بود. اما سال2016 نتفلیکس ناگهان ایران را به کشورهای تحت پوشش خود اضافه کرد البته بدون آنکه راه مشخصی برای خرید اشتراک وجود داشته باشد. با این همه خروج ایران از لیست تحریمیهای این سایت موضوعی جالب و قابل بررسی به نظر میرسد.
اما به هر حال نتفلیکس، زمانی در ایران فعال شده که پلتفرمهای رقیب داخلی مشترکان فعالتر و جدیتر دارند. فیلیمو، نماوا و بسیاری دیگر که ظرف سالهای اخیر راه افتادهاند، ویژگیهای مناسبتری از جمله همراه بودن با دوبله یا زیرنویس، مناسبسازی شده برای تماشا در خانوادههای ایرانی با موازین فرهنگی داخلی و حق اشتراکهای معقولتر و بهصرفهتر دارند. حالا حتی سریالهای تولید این شبکهها هم با استقبال بیشتری در میان مخاطبان عام مواجه میشوند.
بخشی از رابطه ایران و نتفلیکس را هم باید در محتوای تولیدی این رسانه درباره ایران جستوجو کرد. نتفلیکس سرمایهگذاری روشنی روی داستانهایی درباره ایران کرده که همین امسال دو نمونه از آن منتشر شد. دوسریال «مسیحا» و «آخرین چیزی که او خواست» در زمره محتواهای تولیدی اورجینال نتفلیکس هستند که به علاوه انبوه فیلمهای سینمایی و مستند دیگر خریداری و منتشر شده میتوانند موضوع بررسیهای جدیتر این شرکت در قبال ایران باشند.
طبعاً انتظار اینکه نتفلیکس صراحتاً به سیاستهای خود اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اشاره کند، انتظار نابهجایی است بنابراین اگر کسی بهدنبال ربودن گوی سبقت از نتفلیکس در بازار محلی و حتی جهانی باشد، باید با ذرهبین در همین محتواهای منتشر شده بهدنبال آنها بگردد چراکه کسی رمز موفقیت و فوت کوزهگریاش را جار نخواهد زد.
منبع:صبح نو