سکوت معنی دار
نشستی که محور اصلی آن تعیین شاخصها برای انتخاب سرمربی داخلی یا خارجی تیم ملی والیبال بود. پیش از آغاز نشست پیش بینی میشد افرادی که به عنوان گزینه هدایت داخلی تیم ملی از آنها نام برده میشود نظرات خود را بیان کنند اما ترجیح دادند در این نشست سکوت کنند!
حمایت کلیدواژه اصلی
در ظاهر شاید اکثر حضار در نشست با انتخاب سرمربی داخلی برای هدایت تیم ملی در المپیک توکیو موافق بودند اما بحث حمایت، کلید واژه اصلی در صحبتهای مطرح شده بود. حمایت ی که به اعتقاد برخی از کارشناسان آنطور که باید از گزینه ایرانی انجام نمیشود و سرمربیان خارجی بیشتر از حمایت فدراسیون برخوردار هستند. این صحبتها البته با واکنش رئیس فدراسیون نیز همراه بود. داورزنی اعلام کرد تمام سرمربیان چه ایرانی و چه خارجی همیشه از حمایت یکسان فدراسیون برخوردار خواهند بود.
ریسک بزرگ
شاید شرایط اقتصادی کشور و نوسان نرخ ارز یکی از دلایل اصلی برای گرایش کارشناسان حاضر در جلسه به انتخاب سرمربی تیم ملی بود اما این نکته نباید نادیده بماند که انتخاب سرمربی ایرانی در این برهه زمان ریسک بزرگی خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
ماجرایی که سایت فدراسیون والیبال لو داد
تحقق هدف بزرگ
چشمانداز و هدف فدراسیون والیبال در زمان ریاست محمدرضا داورزنی قرارگیری تیم ملی والیبال ایران در بین چهار تیم برتر المپیک توکیو بود. هدفی که با توجه به اتفاقات چهار سال گذشته کمی تحقق آن را دست نیافتنی کرده است.
داشتن آرمان و هدف برای رسیدن به موفقیت نگاه مثبت و خوبی است اما نباید چشم را بر روی واقعیتها بست. با نگاهی واقعگرایانه متوجه خواهیم شد تیم ملی والیبال ایران برای رسیدن به جمع چهار تیم برتر المپیک کار سختی در پیش خواهد داشت و نمیتوان منکر این واقعیت بزرگ شد.
شاید اگر داورزنی در چهار سال گذشته سکاندار فدراسیون والیبال بود میتوانست گامی محکم و با برنامه برای تحقق هدف بزرگ بردارد. همانگونه که زمانی به پشتوانه مدیریت و برنامهریزی ۱۷ سال یزدانی خرم صحبت از قهرمانی در آسیا و بازیهای آسیایی زده شد و به خوبی هم تحقق یافت اما آیا امروز نیز شرایط والیبال و نحوه برنامهریزی آن مداوم بوده و بستر برای موفقیت و کسب سکو در المپیک توکیو فراهم است؟
نبود برنامهریزی مداوم
پس از رفتن داورزنی از فدراسیون، والیبال ایران مدام اسیر عدم ثبات مدیریتی شد. آمد و رفت رئیس موقت و سرپرستان و در نهایت بازگشت داورزنی در این چهار سال گذشته، آرامش را از تیم ملی گرفت. نبود برنامهریزی مدون برای تحقق هدف بزرگ زیر سایه حواشی متعدد این سالها پنهان شد.
غفلت از رقبای آسیایی و شنیدن زنگ خطر
نباید از تلاش و برنامهریزی رقبا در این سالها غافل شویم. حضور دوباره تیم ملی والیبال ایران در المپیک در سایه بی برنامگی فدراسیون به دلیل عدم ثبات مدیریت با تلاش و غیرت ملیپوشان و همچنین زیرکی و هوش سعید معروف، کاپیتان تیم ملی گرفته شد. بازی با کره جنوبی در رقابتهای انتخابی المپیک زنگ خطر خوبی برای والیبال ایران بود که نباید از رقبای آسیایی خود حتی غافل شد. اگر در بازی مقابل کره جنوبی هوش کاپیتان نبود شاید در بازی نفسگیر مقابل کره نتیجه واگذار شده بود و حسرتی چهار سال بر دل اهالی والیبال مینشست.
بازی تیم ملی والیبال ایران مقابل کره جنوبی در رقابتهای انتخابی المپیک تلنگر خوبی بود و نباید به راحتی از آن عبور کنیم. کسب سکو و راهیابی به جمع چهار تیم برتر المپیک هدفی آرمانی است که هر ایرانی آرزوی تحقق آن را دارد اما این نباید دلیلی بر بستن چشم بر روی واقعیت باشد.
تجدید نظر در اهداف
ابتدا تجدید نظری در اهداف خود داشته باشیم و بر اساس آن از انتخاب سرمربی ایرانی صحبت کنیم. تحقق اهداف بزرگ نیازمند برنامهریزی بلندمدت و هزینه است. همان کاری که رقبای جهانی در این سالها انجام دادند. انتخاب سرمربی ایرانی در این برهه زمانی ریسک بزرگی برای فدراسیون و همینطور مربیان داخلی به همراه خواهد داشت.
شفاف سازی و بیان واقعیت
از سوی دیگر سپردن هدایت تیم ملی به سرمربی خارجی باید با دقت بیشتری مورد رصد قرار گیرد. اکثر مربیان تراز اول دنیا با تیمهای خود قرار داد دارند. پس اگر قرار است از مربیان درجه دو و سه خارجی استفاده کنیم بهتر است فرصت به مربی ایرانی داده شود اما با شفاف سازی و بیان واقعیتها. افکار عمومی باید به خوبی بداند در چهار سال گذشته چه بر تیم ملی والیبال ایران گذشت و در این میان رقبا چگونه برنامههای خود را پیش بردند.
مربی ایرانی را قربانی نکنیم
شاید ابتدا نیاز است تجدید نظری در اهداف خود برای المپیک توکیو با توجه به تمام اتفاقات رخ داده شده در چهار سال گذشته داشته باشیم و سپس بر اساس آن شاخصهای انتخاب سرمربی تیم ملی را مشخص کنیم. باید بدانیم از سرمربی تیم ملی چه ایرانی و چه خارجی در المپیک توکیو چه میخواهیم. کسب سکو نیازمند هزینه زیادی است پس مربی ایرانی را در این برهه زمانی قربانی نکنیم.