اعتراف مرد جوان به قتل همسر

5ec3822d24c76_2020-05-19_11-22
مردی 34 ساله خودش را به پلیس تسلیم و به قتل همسرش اعتراف کرد.

 این مرد که آشپز یکی ‌از ارگان‌های دولتی است، اوایل اردیبهشت‌ماه همسر خود را در تهران به قتل رساند، اما در دزفول خود را به پلیس معرفی کرد و اکنون با گذشت 20 روز از قتل، بار دیگر به تهران بازگشته و تحقیقات جنایی در مورد پرونده او آغاز شده است.

این مرد در اعترافات خود گفت: از دو سال قبل در یک سازمان دولتی به‌عنوان آشپز مشغول به کار شدم. قبل از آن در سازمان آب و فاضلاب کار می‌کردم. سال 85 ازدواج کردم و یک دختر 11 ساله و یک دختر 23 ماهه دارم.

از یک سال قبل اختلافات و درگیری‌های من و همسرم شروع شد. خانواده همسرم در کارهای ما دخالت می‌کردند و به ماجرا دامن می‌زدند.

امسال عید به دزفول که خانواده‌ام آنجا زندگی می‌کنند رفتیم.

زن و بچه‌ام زودتر رفتند و من 14 فروردین راهی شدم.

وقتی قصد برگشت داشتیم، دختر بزرگم گفت آنجا می‌ماند. بنابراین خودم و همسر و دختر 23 ماهه‌ام به تهران برگشتیم.

فرزند بزرگم هم خانه پدر و مادرم ماند. بعد از چند روز که در تهران بودیم، به شمال رفتیم و سپس ‌9 اردیبهشت به سمت تهران حرکت کردیم.

سوار خودروی پژو من بودیم و به سمت تهران می‌آمدیم که دوباره جروبحثمان شد و من همسرم را که 27 سال داشت هل دادم، بعد از آن اصرار کرد که باید او را طلاق بدهم.

جروبحث بالا گرفت و در نهایت من هم گفتم از رفتارها و کارهایت خسته شده‌ام، اگر واقعا طلاق می‌خواهی مشکلی ندارم.

برویم خانه تا من دفترخانه‌ای پیدا ‌کنم و از هم جدا شویم، فقط قبل از این کار باید به دنبال دخترمان که پیش پدر و مادر من است برویم و به او بگوییم که تو تصمیم به طلاق داری و او در جریان جدایی باشد.

همسرم قبول کرد و در حین جروبحث قرص خورد، اما وقتی قرص خورد، وضع اعصابش بدتر شد و بیشتر به من اعتراض کرد. بعد از آن یک چاقوی کوچک از کیفش درآورد و به سمتم گرفت، من هم عصبانی شدم و چاقو را از دست او گرفتم و چند ضربه به او زدم.

متهم ادامه داد: وقتی به خودم آمدم، دیدم همسرم مرده است. بچه 23 ماهه‌ام شوکه شده و سکوت کرده بود.

بعد از آن تصمیم گرفتم پیش پلیس بروم و خودم را معرفی کنم، برای همین اول باید بچه را جایی می‌گذاشتم و بعد به کلانتری می‌رفتم.

به یکی از دوستانم زنگ زدم، اما او نیامد، برای همین یک پتوی مسافرتی که در ماشین داشتیم، روی جسد همسرم انداختم و به سمت دزفول حرکت کردم. وقتی به دزفول رسیدم، به برادرم زنگ زدم و گفتم چه اتفاقی افتاده است و زنم را کشته‌ام و قصد دارم خودم را معرفی کنم، به همین خاطر بچه را به برادرم دادم و بعد هم به پلیس آگاهی دزفول رفتم و خودم را معرفی کردم. آن‌موقع بود که مأموران جسد را داخل ماشینم دیدند و من را دستگیر کردند.

 متهم درحال‌حاضر به دستور بازپرس شعبه 10 دادسرای جنایی در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.

برچسب ها:

اجتماعی