در حاشیه دریا جمعیت موج میزند، از نوار زرد در ساحل خبری نیست، مردم روی شنها پیکنیک کردهاند. بساط دستفروشها پهن است. در فروشگاهی که مواد غذایی میفروشد هیچ علامتی برای رعایت فاصلهگذاری نصب نکرده است. در پمب بنزینها رفتار مردم با روزهای عادی فرقی ندارد.
خانم کهنسال که مشغول خرید میوه است، شاکی شده که فاصلهگذاری رعایت نمیشود، در تلویزیون دیده که در کشورهای دیگر در مراکز خرید، خطهایی را با فاصله مشخص کردهاند که محل ایستادن افراد را تعیین میکند، میگوید: هفته پیش محمودآباد بودیم، آنجا خانه داریم، در شهر کمتر شخصی دیده میشد که ماسک به صورت داشته باشد، مردم اصلا فاصله را رعایت نمیکردند، انگار وضعیت عادی شده بود. در جاده هم هیچ مامور بهداشت یا هلال احمر ندیدیم، هچجا تبسنجی نشدیم. ساحل هم که شلوغ بود، مردم راحت پیکنیک کرده بودند.
مرد جوانی در پمپ بنزینی در شرق تهران مشغول پر کردن باک اتومبیل بود، میگوید: شمال میرویم، آنجا خانه داریم. قرار نیست تردد کنیم. آن هم یک جور قرنطینه است. بچهها از خانه ماندن خسته شدهاند، به تغییر آب و هوا نیاز دارند.
دختر جوان در حاشیه پارک چیتگر با دوستانش در ماشین نشسته است، قرار است با هم به شمال بروند، اسم هیچ شهری را نمیآورد، فقط میگوید: شمال میرویم که خوش بگذارنیم. از خانه نشستن کلافه شدیم، کم آوردیم. قرنطینه هم تمام شده است، شما انگار در شهر تردد ندارید، همه بیرون هستند، خرید میکنند، فروشگاهها هم باز است، فقط کافهها و رستورانها باز نشدهاند که ما تا شمال برویم و برگردیم آنها هم باز شدهاند.
گروه آفرودسواری را سراغ دارم که آخر هفتهها در جنگل و کویر برنامه میگذارد، صحبتهای اعضای گروه نشان میدهد تقریبا در تمام دورانی که کرونا در ایران شیوع داشت، آنها بیوقفه برنامه اجرا کردهاند، مگر آنکه باران آمده و سفرشان مختل شده باشد. یکی از آفرودسوارهای همان گروه میگوید: همه در اتومبیل خودشان نشستهاند، پس فاصلهها رعایت میشود. اگر بیماری بین ما بود تا حالا همهمان مبتلا شده بودیم. ما در کویر و جنگل کمپ میکنیم، ویروس با آنجا کاری ندارد.
عکسهایشان را از آفرودسواری در کویر زواره که حوضچه طبیعی آب در آن شکل گرفته، نشان میدهد، اعضای گروه بیرون از ماشین بودند، کنار هم عکس یادگاری گرفته بودند، در کنارهم غذا خورده بودند، کمپهایشان با فاصله نزدیک از یکدیگر برپا شده بود، هیچ فاصلهای هم رعایت نشده بود.
گروهی از دوچرخهسواران پیشکسوت را هم میشناسم که یک روز از هفته حتما تور میگذارند، از سرگروه سوال میکنم، شاید در دوران کرونا تورهای دوچرخهسواری را تعلیق کرده باشند، میگوید: اوایل که اعلام قرنطینه شد، رعایت میکردیم و در خانه میماندیم، اما از اول اردیبهشت که محدودیت تردد جادهها برداشته شد، با گروه به جاده زدیم البته فقط حاشیه شهر میرویم، جایی که سکنهای ندارد، غذا از خانه میبریم و با محیط شلوغ تماسی نداریم. مراقبیم. ماسک به صورت میزنیم و مواد ضدعفونیکننده همراه داریم.
مرد دوچرخهسوار درباره اینکه اعضای گروه چطور فاصله اجتماعی را رعایت میکنند، میگوید: بالاخره ورزشکاریم، بدن آماده و مقاومی داریم.
همه اینها در حالی است که آمار رسمی مبتلایان به بیماری کووید۱۹ ناشی از ویروس کرونا، در روزهای اخیر و پس از برخی بازگشاییها، به رکورد ۱۹۰۰ نفر در روز رسیده است.
در فضای مجازی تبلیغ تورها به مناسبت عید فطر و نیمه خرداد تشدید شده است. تبلیغ سفرها با جملهایی شبیه به این انجام میشود: «تور روستا یا جنگل ... با رعایت پروتکل بهداشتی. » جزئیات بیشتری شرح داده نشده است.
مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی، صفت «سرپایی» به این تورها میدهد، میگوید: در جایی که آژانسها مسافرتی با وجود داشتن مجوز از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری اجازه اجرای تور ندارند، این افراد تور برگزار میکنند و کسی هم مانعشان نیست. آنها با تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی دنبال جذب مسافر هستند، بدون اینکه پروتکلها و محدودیتها را رعایت کنند، بدون مجوز تور اتوبوسی با اقامت گروهی در خانههای محلی اجرا میکنند.
این روایتها نشان میدهد مردم پروتکلها را نادیده میگیرند و رعایت نمیکنند. اما به واقع جادههای آزاد و بدون محدودیت تردد، نبود سیستم غربالگری در پایانههای حمل و نقل و مبادی ورودی و خروجی شهرها، جریان آزاد مبادله پول کاغذی در عوارضی آزادراهها و سایر مراکز خرید، رستورانها و فروشگاههای باز، امکان اجاره ویلا و خانههای شخصی و تخفیف سایتهای فروش بلیت هواپیما و قطار و نبود هیچ نوع محدودیتی، این جرأت را به مردم داده که سفر رفتن را بلامانع بدانند؛ جمعیتی که از خانهنشینی کلافه شده و در روزهای تعطیل با وسوسه سفر روبرو است. اما چه سیاستگذاری و برنامهریزی برای آنها شده است، جز اینکه مدام در معرض پیامهایی تکراری قرار میگیرند که سفر نروید و در خانه بمانید.
اکبر رضوانیان که صاحب اقامتگاه بومگردی در شهر کاشان است، نیز میگوید: وقتش رسیده به جای انتشار مکرر پیامهایی که کم اثر شدهاند، رفتار دیگری داشته باشیم. معادله پیچیدهای شده است، وقتی جادهها را رفع محدودیت کردهاند، برخی مراکز خرید و بازارها باز شده است، به مشاغل گفته شده از دهم خرداد با صدرصد ظرفیت به محل کار خود برگردند، چگونه به مردم توصیه میشود همچنان در خانه بمانند و یا سفر نروند. چگونه امکانپذیر است!؟
او اضافه میکند: به جای این تاکیدهای مکرر که کمتر هم جدی گرفته میشود، میتوانند برای سفر برنامهریزی کنند تا از هجوم جمعیت به مناطق پرتراکم جلوگیری شود. سفر را توزیع و پراکنده کنند تا همه مردم شمال نروند.
«مرخصی سفر»، اصطلاحی بود که نخستین بار وزیر بهداشت برای تشویق مردمی که قصد سفرهای نوروزی کرده بودند، به کار برد تا آنها را ترغیب کند مسافرت را به آینده موکول کنند، اما این وعده ظاهرا به فراموشی سپرده شد و وزیر بهداشت هرگز آن را تکرار نکرد. معاون گردشگری اما محتوای آن را تغییر داد و گفت پیشنهادی به دولت دادهاند که فرصتی را برای مرخصی و یا تعطیلات فراهم کنند و وامی هم درنظر بگیرند تا مردم تشویق شوند در زمان دیگر، وقتی که تب کرونا فروکش کرد، سفر بروند.
حالا آن طرح روی میز دولت معطل مانده و هیچ حرفی از مشوقهای مسافرتی نیست. متولیان گردشگری هم سیاستگذاری، برنامهریزی و یا ایده دیگری برای مسافرت در زمان کرونا ندارند، جز آنکه رعایت پروتکلهای بهداشتی را تاکید کنند.