زن جوانی که از 5 سال قبل به اتهام قتل همسرش در زندان به سر میبرد روز گذشته برای چندمین بار به دادگاه کیفری منتقل شد تا به ابهامات پروندهاش رسیدگی شود.
زن جوانی که از 5 سال قبل به اتهام قتل همسرش در زندان به سر میبرد روز گذشته برای چندمین بار به دادگاه کیفری منتقل شد تا به ابهامات پروندهاش رسیدگی شود.
این حادثه خونین در فروردین سال 94 در خانهای در جنوب تهران رخ داد. زن جوان که وحشت زده بود و گریه میکرد سراسیمه از خانه بیرون دوید و از همسایهها کمک خواست. او مدعی بود شوهرش با چاقو خودزنی کرده است. وقتی همسایهها و امدادگران اورژانس به کمک مرد جوان آمدند و او را به بیمارستان منتقل کردند بهدلیل خونریزی و جراحت شدید به قلب وی جان باخت.
با اعلام موضوع به پلیس و تیم جنایی، تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد بهعنوان نخستین مظنون این حادثه بازداشت شد. در حالی که این زن مدعی بود شوهرش خودکشی کرده است اما گزارشهای پزشکی قانونی احتمال قتل را قوی دانست، بنابراین مهین روانه زندان شد.
وی در نخستین جلسه محاکمهاش به قضات دادگاه کیفری گفت: من شوهرم را نکشتم او مردی عصبی و بداخلاق بود و مدام با من دعوا میکرد. من و شوهرم خلیل هشت سال قبل در شهرستان با هم ازدواج کردیم و برای زندگی به تهران آمدیم. زندگی بدی نداشتیم اما چون بچه دار نمیشدیم اختلاف پیدا کردیم. خلیل بیکار بود در این مدت من با خیاطی سعی کردم زندگی را بچرخانم. با اینکه خانواده شوهرم من را به خاطر اینکه چهار سال از خلیل بزرگتر بودم تحقیر میکردند، اما من فقط به خاطر اینکه شوهرم را دوست داشتم، زندگی کردم.
وی درباره روز حادثه گفت: خلیل مدتی بود اعتیادش را ترک کرده بود، اما قرص مصرف میکرد. او هر بار به بهانهای با من درگیر میشد. جشن عروسی برادرزادهام نزدیک بود، از شوهرم خواستم برای شرکت در جشن به شهرستان برویم، اما او بهانهگیری میکرد و سر همین موضوع تا نیمه شب با هم درگیر بودیم. من صبح زود برای خرید از خانه بیرون رفتم. وقتی به خانه برگشتم برایش صبحانه آماده کردم. اما او وقتی دید کره نخریدهام عصبانی شد. گفتم فراموش کردهام کره بخرم، اما فکر کرد من قصد لجبازی داشته ام. همان موقع به آشپزخانه رفت و با کارد به سینه خودش زد.
در حالی که این زن مدعی بود قاتل نیست قضات دادگاه رأی به برگزاری مراسم قسامه دادند و قرار شد 50 نفر از بستگان شوهرش به دادگاه بیایند و قسم بخورند که این زن قاتل است اما روز دادگاه تعداد افرادی که واجد شرایط قسم خوردن باشند تکمیل نشد و پرونده ناتمام ماند.
بدین ترتیب پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قرار شد این زن خیاط دوباره محاکمه شود. سرانجام صبح دیروز این زن از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری منتقل شد و این بار خودش قسم خورد که دخالتی در مرگ شوهرش نداشته است و او خودکشی کرده است. بدین ترتیب قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.