شیلا که همسرش کارگر رستوران بود، بعد از شیوع کرونا و تعطیلی رستوران ها بیکار و در آمد آن ها صفر شده بود، با دیدن یک فیلم خارجی سناریوی خفت گیری را یاد گرفتند.
چند روز قبل مرد جوانی به یکی از کلانتریهای غرب تهران رفت و گفت: من راننده خودروی پژو هستم و بعد از ساعت کاریام با خودروام مسافرکشی میکنم. امروز در راه خانه بودم که زن جوانی را کنار خیابان دیدم که به انتظار تاکسی ایستاده است. مقصد زن جوان که شیلا نام داشت، خیابان جیحون بود و از آنجایی که درخواست خودروی دربست داشت، با خودم گفتم روزی امروزم هم جور شد. شیلا را سوار خودروام کردم.
وی افزود: او در مسیر شروع به حرف زدن کرد و از وضعیت اقتصادی نامناسب و مشکلات زندگی اش گفت و درنهایت اعتماد مرا به خودش جلب کرد. به مقابل خانهاش که رسیدم به من گفت که ماشین لباسشویی اش خراب شده است و با تعمیرکار تماس گرفته تا به خانهاش بیاید. بعد ادامه داد چون در خانه تنهاست و تعمیرکار هم ناآشنا است، از من خواست به خانهاش بروم و به او کمک کنم تا ماشین لباسشویی را به حیاط ببرم تا تعمیرکار دیگر وارد خانه نشود و در همان حیاط تعمیرات را انجام دهد. من که به زن جوان اعتماد کرده بودم خودروام را پارک کردم و با او وارد خانه شدم.
مرد جوان گفت: اما زمانی که وارد خانه شدم، مرد جوانی از یکی از اتاقها بیرون آمد و با تهدید دست و پای مرا بست. بعد هم به کمک شیلا که آن موقع فهمیدم همسرش است، شروع به گرفتن عکس و فیلم از من کردند. آنها پول نقد و وسایل با ارزش و بعلاوه گوشی تلفن همراهم را از من گرفتند و تهدید کردند که اگر راز این اخاذی را به پلیس بگویم، تصاویرم را در فضای مجازی منتشر میکنند.
من هم با قبول خواسته آنها، موفق شدم از خانه بیرون بیایم. اما فکر نمیکنم که من تنها قربانی این زوج باشم و درست است که آنها مرا تهدید کردند، ولی من تصمیم گرفتم که موضوع را به پلیس گزارش دهم.
دستگیری در خانه
بدنبال شکایت مرد جوان به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت، مأموران بلافاصله راهی خانه زوج جوان شده و هر دو نفر آنها را دستگیر کردند. شیلا و همسرش منکر اخاذی بودند، اما مأموران در بازسی از خانه آنها فیلم و عکس و مدارکی از قربانیان اخاذی آنها بهدست آوردند.
مرد جوان نیز با دیدن متهمان آنها را شناسایی کرد.
زوج جوان در نهایت به اخاذیهای سریالی خود اعتراف کردند. به دستور بازپرس قدیر احمدزاده، متهمان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفته و در تحقیقات از سوی مأموران 6 مالباخته دیگر شناسایی شدند. بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت دستور ادامه بررسیها برای شناسایی مالباختگان احتمالی این پرونده را صادر کرد.
گفتوگو با زن جوان
شگردتان برای اخاذی چه بود؟
بهعنوان مسافر کنار خیابان میایستادم و دربستی سوار خودروهای عبوری میشدم.
در میان راه سر صحبت را باز و اعتماد رانندهها را جلب میکردم. چون خودرو را دربستی گرفته بودم، آنها مرا مقابل خانهام میآوردند و در اینجا مرحله دوم از نقشهام را اجرا میکردم. به دروغ به آنها میگفتم که برای انجام کاری در خانه نیاز به کمک دارم. وقتی راننده وارد خانهام میشد همسرم آنها را خفت میکرد و بعد از تهیه فیلم و عکس، وسایل با ارزش و پول هایشان را میگرفتیم و رها میکردیم.
چه شد که تصمیم گرفتید این کار را انجام دهید؟
شوهرم کارگر رستوران است. از قبل عید به خاطر کرونا رستوران تعطیل شد و با این اتفاق در واقع درآمد خانواده ما به صفر رسید. برای پیدا کردن کار به خیلی جاها سر زد اما کاری نبود که او انجام دهد، همه جا تعطیل بود. یک شب که در حال تماشای فیلم خارجی بودیم، ایده این سرقت به ذهنمان خطور کرد. زن و شوهری به همین شیوه و شگرد از مردم اخاذی میکردند.
چه مدت است که این کار را انجام میدهید؟
از اوایل امسال بود.
از کجا میفهمیدی راننده پول دارد؟
وقتی با او حرف میزدم متوجه میشدم مثلاً یک بار فهمیدم راننده بیپول است و وضع مالی خوبی ندارد به همین خاطر زود پیاده شدم.
ترس از دستگیری نداشتید؟
مالباختهها را تهدید میکردیم که اگر به پلیس خبر بدهند عکس و فیلم هایشان را منتشر میکنیم، آنها هم از ترس آبرویشان شکایت نمیکردند.
این سرقتها تا کی قرار بود ادامه داشته باشد؟
میخواستیم کمی که پول بهدست آوردیم و وضع مالیمان خوب شد، از این محل برویم و زندگی جدیدی را آغاز کنیم. نقشه ما با سناریوی فیلم یکی بود و میخواستیم مثل فیلم عمل کنیم ولی بازداشت شدیم.