به گزارش مشرق، کانال تلگرامی قرارگاه سایبری عمار یادداشتی از رها عبداللهی را منتشر کرد.
این روزها آتش زبانه کشیده در ده ها شهر آمریکا علیه نژادپرستی، کدخدای دنیا را با بحران مضاعفی بعد از بحران کرونا و قیمت منفی نفت مواجه کرده. مهمترین دلیل اعتراضات آمریکایی ها، به ستوه آمدن مردم از خشونت های وحشیانه پلیس و قتل بیش از هزار نفر از در سال است و با قتل دلخراش «جرج فلوید» سیاه پوست این آتش زبانه کشید و به سرعت به اکثر شهرها و حتی به کانادا و انگلستان کشیده شد. اما طرفداران غرب این روزها ترجیح دادند به جای پرداختن به حوادث مهم اعتراض سراسری آمریکا، به حوادث آبان ماه ایران بپردازند.
تیتر یک بسیاری از روزنامه های غربگرا امروز به حوادث آبان مربوط میشد و دو سه روز است توییت ها و محتواهای رسانه ای فارسی زبان در این جهت تنظیم شده.
دو دلیل عمده می توانم برای این چرخش رسانه ای ذکر کنم؛
اول: تلطیف فضا علیه آبروریزی بزرگ رسانه ای و سیاسی کدخدا که این روزها بدجوری تشت رسوایی شعارهای حقوق بشر و دموکراسی خواهیش از بام افتاده. باید به هر نحوی شده جو روانی و رسانه ای اعتراضات کم شود. ابتدا برای تطهیر پلیس آمریکا تلاش کردند؛ مثلا برای توصیف سختگیری پلیس در اجرای قوانین حکومت نظامی نوشتند پلیس به مردم کمک می کند به خانه هایشان برگردند! تا زیر گرفتن مردم توسط خودرو پلیس و شلیک گلوله پلاستیکی به سر و صورت مردم و مجروح کردن خبرنگاران را بپوشانند. اما آن قدر این روش مفتضح بود که مجبور به اتخاذ راهکار دیگری شدند: «بولد کردن مجدد حوادث آبان و مقایسه اعتراضات آمریکا با آن.»
در حوادث آبان ماه ایران، اعتراض مسالمت آمیز مردم به مشکلات اقتصادی با جرقه اعتراضات بنزینی، با اعمال وحشیانه ی گروه های معاندِ رخنه کرده در صفوف مردم ناراضی، به خشونت و کشتار کشیده شد. اموال عمومی و دارایی های مردم، صدها بانک، فروشگاه، منازل و خودروهای شخصی، آمبولانس، مرکز بهداشت، پایگاه بسیج، مسجد... به آتش کشیده و تخریب شد که هیچ ربطی به مطالبات اقتصادی مردم نداشت. هدف سوریه سازی ایران و در نهایت براندازی بود که با پشتیبانی کامل رسانه ای، سیاسی، تجهیزاتی، اطلاعاتی، مالی و حتی نیروی انسانی از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه ای پیگیری می شد.
اما در آمریکا آیا چنین پشتیبانی از آشوبگران معترض وجود دارد؟ هرچند رابرت اوبرین مشاور امنیت ملی آمریکا متوهمانه گفته ایران در حوادث آمریکا دست داشته! اما چنین حرفی نه سند و دلیلی دارد نه سابقه ای از دخالت جمهوری اسلامی در آشوب و کودتا وجود دارد؛ برخلاف آمریکا که پرونده اش مملو است از کودتاهای رنگارنگ در ده ها کشور و منطقه دنیا. بماند که این ادعاها خود لگد پرانی به ژست ابرقدرتی آمریکا و اعتراف ناخواسته به نفوذ و قدرت جمهوری اسلامی ست! در آمریکا هیچ کشور بیگانه ای دنبال براندازی نیست و این مردم آمریکا هستند که از سیستم ناعادلانه حاکم به تنگ آمده و اعتراضشان را با خشونت همراه کرده اند.
پس این قیاس از اساس غلط و تنها ناشی از رذالت رسانه ای غربگراهاست.
دوم: سوء استفاده از حوادث آبان علاوه بر رذالت رسانه های وابسته به آمریکا یک دلیل دیگر هم دارد.
پس از حوادث آبان ماه، بلافاصله با دستور مقام معظم رهبری جان باختگان سه دسته شدند:
۱/شهروندان عادی که بدون هیچ گونه نقشی در اعتراضات جان باختند، که در حکم شهید محسوب می شوند.
۲/کسانی که در تظاهرات بودند و به هر نحوی [توسط آشوبگران یا شلیک خطای نیروهای امنیتی در میانه درگیری] جان باختند، که دستور پرداخت دیه و دلجویی از خانواده هایشان داده شد.
۳/کسانی که در درگیری مسلحانه شریک بوده و به دست نیروهای امنیتی جان باختند، که باید با خانواده های آنان نیز با رأفت اسلامی و دلجویانه برخورد شود.
ایشان دستور پیگیری سریع این موضوع و اعلام به مردم را صادر فرمودند. اما متاسفانه دولت که با بی تدبیری در اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، آتش این خشم اعتراضی را مهیا ساخته بود، در انتهای کار هم علی رغم دستور اکید رهبری مبنی بر پیگیری سریع وضعیت جان باختگان، چنان در اعلام آمار قربانیان و شفاف سازی که به عهده وزارت کشور بود تعلل کرد و در انعکاس رسانه ای آن ضعیف و بی برنامه ظاهر شد که کاملا عرصه را تقدیم رسانه های دروغگویی چون رویترز نمود تا با ارقام نجومی از کشته شدگان آبان، اذهان مردم را متشنج و وحشت زده کرده و دروغ خود را تثبیت کنند.
واقعیت آبان در غبار جنگ رسانه ای دشمن و کوتاهی مسوولان اطلاع رسانی پنهان ماند تا امروز عرصه برای شیطنت غرب و غربگراها چنان باز باشد که حتی از آن خلاء اطلاعاتی به عنوان پوشش اعتراضات سراسری تاریخی امروز آمریکا بهره ببرند.