تحول‌خواهی با همراهی رهبر تحول

به گزارش مشرق، سی و یک سال گذشته به وضوح نشان داده است رهبر انقلاب بیشترین دغدغه و حساسیت را برای صیانت از خط و مکتب امام خمینی(ره) دارند.

ایشان نه‌فقط تجلیل و تکریم‌های زبانی و کلامی که حجم آن از هزار صفحه افزون‌تر است و در جای خود بسیار موثر، بلکه در عمل پایبندی به مبانی امام و پیگیری آرمان های آن انسان ملکوتی را با جد و جهد فراوان پی گرفته‌اند.

بیشتر بخوانید:

اصلاحات مُرد یا خود را به مُردن زده است؟

نقابی که کرونا از چهره غرب برداشت

نکته‌ای که می‌توان ریشه همه کینه‌ها و عناد مخالفان ایشان را در آن جست‌وجو کرد!

یکی از مهم‌ترین سخنرانی‌های سالیانه آیت‌الله خامنه‌ای، سخنان ۱۴ خرداد ایشان و در سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی است. سخنانی عمیق و روشنگر که هر بار جلوه‌ای دیگر از آن روح بلند را به نمایش می‌گذارد و چه کسی شایسته‌تر از جانشین امام برای تبیین شخصیت بی‌نظیر امام؟

سخنان امسال رهبر حکیم انقلاب اسلامی در باب "تحول خواهی و تحول‌انگیزی امام خمینی(ره)" بود.

این سخنان فقط برای توصیف بعدی از ابعاد امام و بزرگداشت یک شخصیت بزرگ از منظر تاریخی نبود بلکه سخنانی درس‌آموز و برای پاسخگویی به نیاز امروز جامعه ما بود و البته بخش های مهمی از آن محدود به جامعه ایران هم نبود و برای مردمان تحول خواه دیگر بخصوص در کشورهای اسلامی آموزنده بود.

در چنین مجالی نمی‌خواهم به نکات و مضامین متعدد و متنوع بیانات رهبر معظم انقلاب بپردازم که البته بسیار جای توجه، تعمق و پرداختن دارد لیکن با استفاده از این بیانات چند نکته را مطرح می‌کنم:

نخست اینکه پیگیری و تحقق تحولات مورد نظر "امام تحول" ویژگی‌هایی از جمله فهم، توان، شجاعت و اراده می‌خواهد که همه ویژگی‌های مورد نیاز در رهبر حکیم انقلاب اسلامی جمع است؛ لذا بدون هر نوع مبالغه و مداهنه‌ای ایشان را باید "رهبر تحول" بخوانیم.

دومین نکته، فهم درست از "تحول" و "تحول‌خواهی" است.

بدفهمی از این امر مهم، بدترین ضد تحول را رقم خواهد زد.
در باره فهم درست "تحول"، به چند نکته مهم از خود بیانات فقط اشاره می‌کنم:

«تحول‌خواهی لزوماً به معنای اعتراض نیست؛ بلکه به معنای گرایش مستمر به بهتر شدن است»، «تحول صحیح به پشتوانه فکری احتیاج دارد»، «در زمینه عدالت باید تحول ایجاد کنیم و این باید متکی به یک مبنای فکری و اندیشه متقن باشد»، «تحول را نباید با استحاله فکری اشتباه گرفت»، «تحول لزوماً یک حادثه دفعی نیست و گاهی تدریجاً انجام می‌شود؛ بی‌صبری نباید کرد» و «تحول را نباید با یک سلسله کارهای سطحی و دم دستی اشتباه گرفت» 

سومین نکته، ارتباط وثیق "تحول" و "تحول‌خواهی" با "ایران قوی" است.

ایران قوی با درجا زدن در کارها و تحولات مثبت هم محقق نمی شود چه برسد به عدم تحول یا عقب‌گرد!

ایران قوی به عنوان یک ضرورت غیر قابل انکار برای عبور از بسیاری مشکلات و تهدیدات و همچنین یک امر کاملاً دست‌یافتنی و قابل تحقق، فقط با پرهیز از عقب‌گرد و درجا زدن و با میل مستمر به بهتر شدن و فراهم کردن لوازم آن، محقق خواهد شد.

چهارمین و آخرین نکته هم اینکه، تحول و تحول‌خواهی صحیح و اساسی بدون تبعیت از "رهبر تحول" سر از ناکجاآباد در خواهد آورد.

 این مطلب به نوعی مصداق این فراز از صلوات شعبانیه است که:

«الْفُلْکِ الْجَارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ
یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَهَا وَ یَغْرَقُ مَنْ ترکها
الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
 کشتی روان در اقیانوس‌های عمیق،

هرکه به آن توسّل جوید ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند غرق شود، پیش افتاده از آن‌ها از دین خارج است و عقب مانده از آنان نابود است و همراه آنان ملحق به‌حق است.»

برچسب ها:

سیاسی