مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان میگوید: در پی عدم برخورداری این کودکان از امکانات تحصیلی، موقعیت اجتماعی فردای این کودکان نیز متضرر شده و به تبعیض در جامعه دامن میزند و سطح درآمدی آنان را کم میکند.
آموزش مجازی نیز اختلاف طبقاتی و پدیده محرومیت از تحصیل کودکان را کمرنگ نکرد. شرایط مالی کارگران در این روزها سخت است. به ویژه که طبق حداقل دستمزد تعیین شده در سال ۹۹، مزد کارگر هزینه معاش و زندگی ۳۰ روز ماه را کفاف نمیدهد و خانوادههای کارگری فقط ۱۱ روز اول ماه را میتوانند با این حقوق سر کنند. این است که اغلب کارگران به شغل دوم روی میآورند تا بتوانند هزینههای خود را تامین کنند. حال معلوم نیست که با این اجارهخانههای سنگین و قیمتهای بالای خوراک و پوشاک چطور میتوان از پس هزینههای تحصیل و آموزش کودکان برآمد. آموزش مجازی نیز انعکاسی از همین نابرابریها بود؛ با این تفاوت که زیرساختهای اینترنت کشور نیز بر آن تاثیر ژرفی گذاشت.
بیش از نیمی از خانوارهای روستایی رایانه ندارند
سایت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دادههای مرکز آمار ایران را انتشار داده است. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران که در سال ۹۷ محاسبه شده است؛ نسبت خانوادههای بدون دسترسی به اینترنت ۲۰.۴۴ درصد و نسبت خانوارهای بدون دسترسی به رایانه ۲۵.۹۸ درصد است.
طرح آمارگیری دسترسی خانوارها و استفاده افراد از فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط به سال ۱۳۹۶ است. براساس این طرح از مجموع جمعیت کشور تعداد ۴۷.۹ میلیون نفر کاربر اینترنت بودهاند که نشان میدهد ۵۹.۷ درصد "جمعیت کشور" از اینترنت استفاده کردهاند و ضریب نفوذ ۶۴ درصدی سال ۹۶را نشان میدهد. در این سال ۳۰.۳ درصد از خانوارهای کشور دسترسی به رایانه نداشتهاند.
در خانوارهای روستایی نسبت عدم دسترسی به رایانه ۵۵.۶ درصد در این سال بوده است. دسترسی به اینترنت نیز برای خانوارهای شهری و روستایی یکسان نبوده و کودکان ساکن روستا این تبعیض را در ایام آموزش مجازی احساس میکنند. ۴۳ درصد خانوارهای روستایی در سال ۹۶ اساساً دسترسی به اینترنت نداشتهاند، درحالیکه ۲۲.۱ درصد خانورهای شهری بدون دسترسی به اینترنت بودهاند.
بر اساس تخمین مرکز آمار ایران در سال ۹۵ نسبت ۳۷.۷۹ درصد از "خانوارهای کل کشور" بدون دسترسی به اینترنت بودهاند.
مناسب نبودن زیرساختهای اینترنت طبق دادههای انتشار یافته از سوی وزارت ارتباطات و مرکز آمار نشان میدهد که تعدادی از خانوادهها برای آموزش مجازی به شدت دچار مشکل بودهاند. در این میان؛ مناطق کمتر توسعه یافته بیشتر مشکل داشتهاند. در عین حال حتی داشتن اینترنت هم بدون مشکل نیست. نوسانات اینترنت برای آموزش مجازی که به صورت تصویری است، ملزومات خاص خودش را دارد.
هر چه هست خیلی از خانوادهها در دوران آموزش مجازی که اجبار شیوع کرونا بود، نمیدانند برای آموزش فرزندانشان چه بکنند. در این بین کودکان بیشناسنامه هم وضعیت خوبی ندارند. کودکانی قربانی نژادپرستی و فقر به صورت توامان هستند. بسیاری فضای مجازی را ویژگی عصر مدرن در دسترسپذیری اطلاعات برای همگان دانستهاند اما همچنان کودکانی هستند که به علت شرایط دشوار معیشتی و فراهم نبودن زیرساختها نمیتوانند به تحصیل بپردازند. شاید هنوز باشند خانههایی که هنوز تلوزیون برای استفاده از شبکه آموزش در روزهای کرونایی نداشته باشند. در عینحال بچهها در برخی مناطق یا دسترسی به تلفن همراه برایشان سخت است یا اگر دسترسی داشته باشند، خانوادهها نمیتوانند در استفاده از برنامههای آموزشی به آنها کمک کنند.
برخی خانوارها تلویزیون هم ندارند
اگرچه شبکه آموزش قرار است، بخشی از شکافهای موجود را جبران کند اما احتمالاً حتی تلوزیون نیز پدیده قابل دسترسی برای برخی از کپرنشینان ایران نیست. اگرچه دسترسی به تلوزیون پدیده رایجی در خانوادهها است اما دادههای مرکز آمار نشان میدهد که ۰.۷ درصد از خانوارهای روستایی در کشور تلوزیون ندارند. کودکان کپرنشین مشکلات دیگری هم برای آموزش دارند. به گفته بیت الله ستاریان (استاد دانشگاه تهران) طبق تحقیقات به عمل آمده در سال ۹۳، در ایران ۱۶ درصد از جمعیت خانوارهای کشور، شبه کپرنشین بودند. این در حالی است که میزان کل خانوارهای کشور ۲۳.۵ میلیون بود. به این ترتیب یعنی حدود ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار خانوار کشور در حالت کپرنشینی زندگی می کردند. حال که جمعیت خانوارهای کشور به عدد ۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار رسیده است، طبعاً این رقم از ۴ میلیون نفر میتواند فراتر رفته باشد. از این تعداد خانوار، برخی دارای کودکانی هستند و احتمال اینکه این خانوادهها فرزندان بیشتری هم داشته باشند، وجود دارد.
هنوز کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد
در مورد جمعیت کودکان کار عدد دقیقی نداریم اما در تخمینهای مختلف رقم بین ۳ تا ۷ میلیون کودک کار برآورد شده است. واضح است که بسیاری از این کودکان به علت نداشتن گوشی همراه از تحصیل محروم میشوند. براساس آخرین سرشماری که در سال ۱۳۹۵ انجام شد کل جمعیت بیسواد ۸ میلیون و ۷۸۹ هزار و ۵۵۳ نفر است و کل جمعیت افرادی بیسوادی که در سن تحصیل مدرسه (۶ تا ۱۹ سال) قرار دارند ۴۳۱ هزار و ۵۱۳ نفر است. گرچه این رقم بسیار پایین است اما همین آمار هم نشان میدهد، تعدادی از کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل هنوز در کشور وجود دارند.
فرشید یزدانی (مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان) به معضلات کودکان مناطق محروم در برخورداری از آموزش رایگان و مجازی اشاره کرده و اظهار داشت: آموزش و پرورش در ایام شیوع کرونا مجبور شد تا آموزش مجازی را جایگزین آموزش در کلاس درس کند حال آنکه هنوز ریزساختهای اینترنت فراهم نیست و جمعیت بزرگی از کودکان محروم هستند. این مسئله موجب شده تا این کودکان بیش از پیش از نظام آموزشی عقب بمانند و جبران آن برای این کودکان بسیار سخت خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه طی سالهای آینده این کودکان در سطوح بعدی دچار مشکل خواهند شد و خیلی از آنها از قبولی در کنکور نیز محروم میشوند، گفت: در واقع وضعیت خیلی از این کودکان در شرایط غیرکرونایی نسبت به کودکان بالاشهرنشین متفاوت بوده است و از عدالت آموزشی مناسبی برخوردار نبودهاند. در همان زمان نیز ورود به دانشگاههای دولتی به علت نبود عدالت آموزشی برای آنان سخت بوده است.
موقعیت اجتماعی فردای کودکان متضرر میشود
مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان ادامه داد: در پی عدم برخورداری این کودکان از امکانات تحصیلی، موقعیت اجتماعی فردای این کودکان نیز متضرر شده و به تبعیض در جامعه دامن میزند و سطح درآمدی آنان را کم میکند.
یزدانی با اشاره به آمار استفاده از اپلیکشن شاد، بیان کرد: آمار و اطلاعات مسئولان نشان میدهد که بخش زیادی از کودکان محصل از اپلیکیشنهای آموزشی استفاده نکردهاند. این مسئله را باید ریشهیابی کرد و قطعاً علت آن در تبعیض و فقر در جامعه نهفته است.
او ادامه داد: نظام آموزشی کشور، همچنین از بیعدالتی در توزیع منابع نیز رنج میبرد. کودکان محروم امکان شرکت در آموزشگاههای مجازی را ندارند. فهرست قبولی دانشگاههای دولتی به خوبی نشان میدهد که ۷۰ درصد از قبول شدگان دانشگاههای دولتی از دهکهای درآمدی بالا بودهاند. آنها امکان این را دارند که هزینه زیاد جزوات آموزشی، معلم خصوصی و ... را بپردازند.
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان خاظرنشان کرد: تبعیض اقتصادی در جامعه در نهایت به تبعیض آموزشی منتهی میشود و امکانات عمومی دولت از دست اقشار پایین دست خارج میشود.
عدالت آموزشی وظیفه حاکمیتی است
وی افزود: پیشنهاد ما این است که آموزش و پرورش باید نرخ استفاده از آموزش مجازی را به تفکیک مناطق منتشر کند تا بفهمیم چند نفر واقعاً محروم هستند و واقعیت آموزش کودکان در شهرها و روستاهای مختلف به چه شکل است. به هر حال بحث محرومیت آموزشی کودکان معضل مهمی است که برای یک جامعه پویا که باید از ر اقتصادی نیز رشد کند، امری مهم است.
یزدانی درباره فعالیتهای NGOها در خصوص آموزش کودکان در ایام شیوع کرونا گفت: به هر حال این تشکلها امکانات چندانی برای پوشش دادن این تبعیض ندارند اما در حد توان سعی کردند امکاناتی برای این کار به کودکان کار و خیابان اختصاص دهند، تا کمبود امکانات را کمتر احساس کنند. اما این مسئله به هیچوجه کافی نبوده است.
او با بیان اینکه دولت باید امکانات آموزشی به کودکان اختصاص بدهد، گفت: این وطیفه بر دوش دولتها است و هیچگاه با تشکلهای صنفی و NGOها جایگزین نمیشود. تا جایی که ما اطلاع داریم دولت برنامه خاصی برای برخورداری این کودکان از آموزش مجازی ارائه نکرده است. باتوجه به اینکه امکان دسترسی به اینترنت یا گوشیهای هوشمند برای کودکان محروم سخت است، دولت باید این امکانات را در محلات پایین شهر فراهم میکرد.