يک روانشناس باليني گفت: ترس، فوبيا و اضطراب سه مورد از اختلالات رواني است که در پي شيوع ويروس کرونا در ميان افراد شايع شده است. شستن مکرر دستها تا آنجا که پوست از حالت طبيعي خارج و به نوعي بيماري دچار شود،
يک روانشناس باليني گفت: ترس، فوبيا و اضطراب سه مورد از اختلالات رواني است که در پي شيوع ويروس کرونا در ميان افراد شايع شده است. شستن مکرر دستها تا آنجا که پوست از حالت طبيعي خارج و به نوعي بيماري دچار شود، فاصلهگذاري بيش از حد تا آنجا که به قولي از آنطرف بام افتادن، گوشهگيري، عزلتنشيني و هزاران مورد رفتاري غيرقابل پيشبيني و خارج از کنترل که گاه فرد را به افسردگي، خودزني يا خودکشي ميکشاند از جمله موضوعاتي است که در سايه شيوع کرونا دامن برخي را گرفته است. افرادي که گاه ميبينيم يا ميشنويم عنوان ميکنند دست خودم نيست.
از همه ميترسم، از اينکه با رعايت تمام نکات بهداشتي باز هم کرونا بگيرم. ماسک و مواد ضدعفونيکننده نباشد اعتماد به نفس خودم را از دست ميدهم و ترس عجيبي تمام وجودم را فرا ميگيرد يا افرادي که خبرهاي ناگواري از آنها در صفحه حوادث نقش بسته است، خبرهايي از خودکشي و ديگرکشي به خاطر احتمال ابتلاء به کرونا و غيره. حالات رفتاري که حسن بهرامني روانشناس باليني فوبيا عنوان ميکند و به شهروندان هشدار ميدهد:
ويروس کرونا در يکهتازي خود، فوبياي کرونا را در برخي افراد نهادينه کرده است، فوبيا حالتي از ترس است که آثار و پيامدهاي ناگواري در فرد باقي خواهد گذاشت پس با اعمال راهکارهاي مناسب مانع ايجاد اين حالت رفتاري شويم. وي در توضيح اين حالات، نخست به تعريف فوبيا اشاره ميکند و ادامه ميدهد:
فوبيا به عنوان ترس مرضي شناخته ميشود که تمام عوامل محيطي و اجتماعي را ميتوان عامل ايجاد اين ترس عنوان کرد. ترسي بيمارگونه که کاملا اکتسابي است به اين معنا که افراد با قرار گرفتن در موقعيت و شرايط مختلف و بر اساس اصول يادگيري و شرطي سازي، فوبيا را آموزش ميبينند. اين روانشناس باليني، ترس را يک فرآيند فيزيولوژيک و رواني عنوان ميکند که در نتيجه يک عامل مشخص، يکسري تغييرات جسمي و رواني را در فرد ايجاد مي کند. مثلا ترس از سوسک که عامل آن سوسک عنوان ميشود. بهرامني درباره اضطراب هم يادآور مي شود:
اضطراب همان نشانه هاي رواني و جسمي ترس را ايجاد مي کند با اين تفاوت که عامل ايجادکننده اضطراب مشخص نيست يعني نميدانيم چرا يک چنين اتفاقي افتاده است. مثلا اضطراب امتحان؛ به اين معنا که دانشآموز در خانه درس را خوب ميخواند اما سر جلسه امتحان ناگهان دچار فراموشي ميشود. اين اضطراب است که دليل روشني براي بهوجود آمدن ندارد.
اين روانشناس باليني با تاکيد بر اينکه ويروس کرونا اختلالي است که به يکباره وارد سيستم و بافت زندگي افراد شده و نظم آن را برهم ريخته تا آنجا که در افراد مختلف، توليد فوبيا، ترس يا اضطراب کرده است، تصريح مي کند:
به دليل ناشناخته بودن اين ويروس، صحبت ها و ديدگاه هاي متعدد و متنوعي پيرامون آن بخصوص در فضاهاي مجازي توسط هر فرد کارشناس و غيرکارشناسي منتشر شد و به خود اجازه داد هر جور که فکر مي کرد درباره اين اختلال صحبت و اظهار نظر کند. وي ادامه ميدهد: اين تنوع و پراکندگي انتشار اطلاعات که عمده آنها پيشتوانه علمي نداشتند و صرفا بر اساس تجربه فردي و نظرات شخصي تنظيم مي شد به همراه انتشار موجي از آمار و ارقام فوتشدگان بر اثر کرونا وضعيت زندگي افراد را تحتالشعاع قرار داد.
در حالي که واقع امر اين بود که در مقايسه با ارقام مرگ و مير جاده اي در يکروز، چندان برجسته نبود اما به دليل اينکه در مورد تلفات جاده اي چندان صحبت نمي شود پس ترس و اضطراب و فوبيا وجود نميآورد. «يعني اگر آمار تصادف جادهاي اينقدر پررنگ ميشد و درباره آن توضيح داده ميشد مطمئنا يک فوبيا در مورد آن پيدا ميکرديم.»
بهرامني با تاکيد بر پيامدهاي انتشار اطلاعات نادرست درباره کرونا، خاطرنشان مي کند: از يک طرف ترسي ايجاد کرد مبني بر اينکه بيماري آمده و افراد مختلف را به اشکال مختلف از بين مي برد، از سويي ديگر توليد اضطراب کرد چرا که نميدانند کسي که بغل دست آنها است بيماري دارد يا خير يا آنان مبتلا هستند يا نه ضمن اينکه يکسري افکار بيمارگونه و ترس مرضي تحت عنوان فوبيا را ايجاد کرد که مردم وقتي يکي سرفه يا عطسه ميکند بلافاصله در ذهنشان عکسالعملي بيدار ميشود که نکند دچار چنين اختلالي شوم.
علائم فوبياي کرونا
وي در بخشي ديگر از اين سخنانش در مورد اينکه چه افرادي بيشتر به فوبيا دچار ميشوند، ميگويد: در خانوادههايي که اضطراب بالا است و اعضاي آن از وسواس فکري برخوردارند يا بسيار کنترلگر هستند، ابتلا به فوبيا شايع است. نکته قابلتوجه اينکه هرچقدر افراد بيشتر درگير اضطراب ترس يا فوبياي ناشي از کرونا ميشوند به همان اندازه احتمال بروز خطر و بيماري آنان بيشتر است.
به عنوان مثال برخي از ترس مردن خودکشي ميکنند يا فردي که در مترو از ترس کرونا دستکش به دست دارد و با دستکش تخمه ميخورد. اين روانشناس باليني، درباره تظاهرات و علائم رفتاري کرونا در سه حالت ترس، اضطراب و فوبيا اينگونه توضيح ميدهد: اضطراب و فوبيا بيشتر توليد تنش عصبي ميکند؛ چرا که عاملي ناشناخته دارند و هر چه ناآگاهي بيشتر، شدت آن هم بيشتر مي شود؛ اين حالات رفتاري در افرادي که مرتب در مورد اين بيماري صحبت ميکنند ديده ميشود.
«به عنوان مثال وقتي عنوان مي شود اين ويروس در محيط يا روي ظروف اينقدر زمان زنده ميماند ناخواسته باعث شده مردم از دست زدن به هر سطحي بهراسند و خود را جمع کنند. اين حالت، فوبيا است يعني نسبت به عوامل محيطي و پيراموني، مرضي را در افراد ايجاد کرده و باعث شده در ارتباطات و رفت و آمدهاي خود و استفاده از اشيا و وسايل اضطراب دلشوره و نگراني داشته باشند.» وي ادامه مي دهد: در ادامه اين رفتارهاي مرضي، دلشوره و نگراني از آينده ايجاد ميشود چرا که محصول ناآگاهي از آينده است. مانند اينکه اگر از فلان مکان برگشتم، نکند مبتلا شدهام.
راهکار شکست فوبياي کرونا
بهرامني درباره راهکار پيشگيري از ايجاد اين وضعيت روحي و رفتاري توصيه ميکند: در قدم نخست پيشنهاد اين است که بياييم نسبت به ساني دقت و ظرافت بيشتري بهکار بنديم. بايد در ارايه اعداد، ارقام و آمارها از سبکي استفاده کنيم که در اذهان عمومي ايجاد اضطراب نکند. وي ادامه ميدهد: مشخص کردن کانالها، مجاري ارتباطي و اطلاعرساني معتبري که مردم به آن اعتماد داشته باشند از ديگر راهکارها است چرا که مردم به برخي از رسانهها بياعتماد هستند يعني همين عدد را از رسانه داخلي نميپذيرند اما از رسانه مورد اعتماد خود ميپذيرند.
استفاده از اطلاعات مناسب و اطلاعات درخور فهم عموم جامعه از ضرورتهاي ديگر اين دوران است يعني از جملات و کلماتي که ممکن است فهم و درک را سخت کند و در عين حال اضطرابآور باشد استفاده نکنند. به باور اين روانشناس، تقويت شبکههاي اجتماعي منسجم که پيامها و اطلاعات مناسب براي سنين مختلف را تنظيم کنند و در اختيار هر گروه سني خاص قرار بدهند بايد در اولويت قرار گيرد چرا که اين کار به دسته بندي اطلاعات در قالب هاي مشخص کمک ميکند تا کودک و نوجوان مثلا 10 ساله اطلاعاتي را دريافت نکند که مناسب يک بزرگسال است.
ارائه خدمات عمومي رفاهي پزشکي مناسب به مردم تا آنجا که احساس کنند همواره حمايت ميشوند از ديگر راهکارهايي است که بهرامني از آن ياد مي کند و ميگويد: احساس حمايت شدن در يک انسان آن هم در شرايط مختلف، باعث ميشود از نظر رواني يک امنيت و آرامش را تجربه کنند، فراموش نکنيم فوبيا، ماهيت تبديل دارد مثلا فوبياي ارتفاع به طبع شغل احتمال دارد، کنترل شود.