به گزارش مشرق، هفتهنامه تحلیلی «آتلانتیک» پارسال با مطالعه سازوکار بیاثر شدن تحریمهای اقتصادی ایالاتمتحده علیه دیگر کشورها، پیشبینی کرده بود «رشد انفجاری در استفاده از این ابزار باعث شده این ذهنیت بهوجود آید که آنها(آمریکا) از حد گذراندهاند» و تقریبا اینطور نتیجه گرفته بود که «تحریمدان آمریکا در حال ترکیدن است». حال روزنامه واشنگتنپست در واکنش به تبادل موفق نفتکشها میان ایران و ونزوئلا مینویسد که فشار حداکثری آمریکا علیه دشمنانش، آنها را با هم متحدتر کرده است.
بیشتر بخوانید:
ترامپ: ارتش آمریکا با دشمنی نامرئی از چین مواجه است
عملیات ظفرمندانه اعزام 5نفتکش ایرانی برای سوخترسانی به ونزوئلا، یکی از نشانههای آشکار ترکیدن تحریمدان آمریکا بود اما ابعاد تحولات جدید به همین جا ختم نمیشود؛ عملیات چند بعدی مشترک ایران و ونزوئلا، در آستانه هفتادمین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک تهران - کاراکاس و در مقطعی که 2 طرف بشدت نیازمند بیاثر کردن تحریمهای سنگین آمریکایی بودند، به منزله ایجاد یک پل طلایی راهبردی بین 2 کشور بود.
اهمیت این «پل پیروزی» اما فقط به روابط ایران و ونزوئلا مربوط نمیشود، بلکه جدای از تغییر در جغرافیای سیاسی جهان امروز، معادلات انرژی و تجاری دنیا را نیز دستخوش تحول میکند. «پل طلایی» مزبور در حقیقت منطقه عمومی اقیانوس هند را به آمریکای لاتین وصل میکند. نکته اینجاست که چین، هند و دیگر اقتصادهای خیزان آسیا نیز مترصدند از این پل برای ارتباط با حیاط خلوت سابق آمریکا بهره ببرند.
در این میان چین به عنوان جدیترین رقیب اقتصادی و سیاسی آمریکا و متحد جدی ایران و ونزوئلا، نهتنها مشتری جدی این کریدور آبی ضدتحریم میان نیمکرههای شرقی و غربی است، بلکه شواهدی جدی وجود دارد که چینیها خود جزو معماران این پل بودهاند.
اگرچه چین ششمین تولیدکننده نفت در جهان با چیزی کمتر از 4 میلیون بشکه در روز است اما بزرگترین مصرفکننده آن نیز محسوب میشود و نیاز روزانه صنایع و جامعه یک میلیارد و 400 میلیون نفری این کشور به حدود 14 میلیون بشکه نفت باعث شده که تنها سال گذشته میلادی، واردات نفتش حدود 10 درصد افزایش یابد و به 1/10 میلیون بشکه در روز برسد. یافتههای اخیر نشان میدهد در چند ماه گذشته به دنبال همهگیری ویروس کرونا که به سقوط شدید بهای نفت به منهای 36 دلار (برای هر بشکه) در بورس نفت آمریکا انجامید، هیچ نشانه واقعی وجود ندارد که چین نفت کمتری نسبت به دوران قبل از کرونا، وارد کرده باشد.
با آنکه چینیها برای حفظ بازار بزرگ ایالاتمتحده و اتحادیه اروپایی و در راستای سیاست پرهیز از وخامت ارتباطات اقتصادیشان با غرب، وانمود میکنند پایبند تحریمهای آمریکا بوده و بویژه از ایران و ونزوئلا نفت وارد نمیکنند اما حقیقت چیز دیگری است. طبق دادههای شرکت اطلاعات انرژی کپلر، چین در دوران پساکرونا، با وجود کوچکتر شدن اقتصاد خود، واردات نفت و ظرفیت پالایشگاههای نفتیاش را افزایش داده است.
این مزیتی مهم برای پکن در گذر از گردنه عبور به سمت تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد جهان است، چرا که به این کشور امکان میدهد ارزانترین نفت تاریخ را ذخیره کرده یا تبدیل به کالاهای با ارزش افزوده بالا کند و بفروشد. بررسی حربههای متنوع چینیها برای فرونشاندن عطش بیپایان اقتصادشان به نفت نشان از آن دارد که این عامل به ایجاد اتحادیهای بینالمللی از تحریمشدگان توسط آمریکا کمک کرده است. این فرصتی طلایی در اختیار کشورمان و متحدانش نظیر ونزوئلا و روسیه میگذارد تا نفت را به عنوان سلاحی برای ترکاندن تحریمدان آمریکا و ایجاد یک بستر جدید از تبادلات و همکاریهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی به کار گیرند.
دفتر آمریکای لاتین خبرگزاری رویترز، جمعه پیش گزارشی منتشر کرد. در این مقاله فنی، «لوک کوهن» و «ماریانا پاریاگا» شرح میدهند که چگونه چینیها با مغتنم شمردن فرصت تحریم نفتی ونزوئلا توسط دولت ترامپ، در بحبوحه جنگ اقتصادی با واشنگتن، جایگزین آمریکاییها به عنوان خریدار نخست نفت این کشور حوزه کارائیب شدهاند. از نیمه اول سال 2019 که پالایشگاههای آمریکا خرید نفت ونزوئلا را متوقف کردند، چین روزانه 350 هزار بشکه از شرکت دولتی نفت ونزوئلا PDVSA نفت خام وارد کرده است.
اگرچه در نیمه دوم این سال با سختتر شدن دایره تحریمها، «سیانپیسی» شرکت ملی نفت چین، به عنوان بزرگترین واردکننده محصولات هیدروکربنی در این کشور، بارگیری مستقیم نفت خام از مبادی ونزوئلایی را متوقف کرد اما تاکید شیجین پینگ، رهبر پکن بر حمایت از کاراکاس به معنای گشایش انواع و اقسام راههای ابتکاری برای تبادل غیرمستقیم طلای سیاه بین 2 طرف بود. چینیها حتی در ماههای اوج واگیری کرونا، دور زدن تحریمها برای خرید نفت از کشور تحریمشده بیخ گوش ایالاتمتحده را متوقف نکردند.
تا ماه گذشته شعبه سوئیسی روسنفت، شرکت دولتی نفت روسیه به عنوان پوشش عمل کرده و نفتکشهایش پس از بارگیری در بنادر ونزوئلا، کالای ممنوعه خود را در مکانهای از پیش تعیینشده در آن سوی اقیانوس هند به چینیها تحویل میدادند. با این روند ونزوئلا نیز توانست مشتری ثابتی برای 60 درصد از تولید نفت خود پیداکند. طبق برآورد رویترز، از آخرین روز سال 2019 (31 دسامبر) تا 2 هفته پیش (اول ژوئن 2020) دستکم 18 نفتکش مجموعا 7/19 میلیون بشکه نفت خام را از ونزوئلا گرفته و با گذر از دریای کارائیب، اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه، کانال سوئز، دریای سرخ، تنگه بابالمندب، دریای عرب، اقیانوس هند و تنگه مالاکا، محموله خود را به سواحل جنوبی و شرقی چین رساندهاند.
ایران هم ماه گذشته با شهامت تمام وارد این کریدور شرقی- غربی شد و پل خودش را روی آن بنا کرد تا محصولات نفتی تحریمشدهاش را از خلیج فارس به حوزه کارائیب برده و آنجا با کمک ونزوئلا در بازار تشنه انرژی آمریکای لاتین بفروشد، خواه به صورت رسمی یا غیررسمی. از طرف دیگر ایران هیچ مانعی بر سر راه خود نمیبیند که همین کریدور را به سمت شرق، یعنی سواحل چین طی نکند و نفت و گاز و میعانات و محصولات پتروشیمیاش را همانند دوران قبل از تحریم به بازار تشنه جنوب شرقی آسیا نرساند. یکی از نکات کلیدی و فنی تحول اخیر که از نگاه غالبا سیاسی رسانههای جریان اصلی جهان مغفول مانده، این است که ایالاتمتحده بویژه پس از روی کار آمدن ترامپ چنان خود را در تولید و صادرات نفت و گاز غرق کرده که دیگر نمیتواند مانند گذشته به عنوان یک ناظر و تنظیمکننده بیرونی بازار عمل کند.
در حقیقت در کنار ضعف روزافزون هژمونی نظامی پنتاگون، یکی از دلایل مهم عجز دولت ترامپ برای سد کردن راه 5 نفتکش ایرانی عازم ونزوئلا و دهها نفتکش دیگر که در مسیر پل طلایی شرق و غرب، تحریمهای واشنگتن را نقض میکنند، این واقعیت ساده است که آمریکا از مقابلهبهمثل طرفهای مقابل علیه نفتکشها و خطوط انتقال انرژیاش به سایر کشورها میترسد. به عبارت دیگر، آمریکا نمیتواند بازاری را که سرانش در آن منافع مشترک دارند، به هم بزند.
سمیر مدنی، مدیر تارنمای «تانکرز ترکرز» که مسیر نفتکشها و تانکرهای آبی سوخت را در سراسر آبهای جهان رصد میکند، در این مورد توضیح میدهد: «مطمئنا در سال اخیر، چین چنین گزارش داده است که نفت بسیار کمتری از ونزوئلا و ایران میگیرد ولی میتوان مشاهد کرد که سامانه جدید [دور زدن تحریمها] چطور کار میکند. درباره ونزوئلا، نفت را پس از عملیات STS ( انتقال کشتی به کشتی محموله در آبهای آزاد) به تنگه مالاکا (پرترددترین آبراهه تجاری جهان میان سنگاپور و بندر مالاکای مالزی) میرسانند و از آنجاست که ظاهرا به شکل نفت مخلوط وارد کشور مالزی میشود و سپس با اسناد نفت مالایی به چین صادر میشود. برای همین در حالی که نمودارهای رسمی حاکی از کاهش واردات نفت چین از ونزوئلا و ایران است، در همان حال افزایش شدید واردات از مالزی را نشان میدهد به طوری که مالزی بسیار بیش از آنچه نفت تولید میکند به چین صادرات دارد!» به گفته مدنی، عملیاتی که تانکرهای ایرانی برای عبور دادن نفت خود از تنگه مالاکا به سمت چین انجام میدهند بسیار پیچیده و حرفهای است.
از سوی دیگر یافتهها حاکی از آن است که عزم و اراده اژدهای زرد برای دستیابی به ثبات بلندمدت در بازار انرژی با هدف پشت سر گذاشتن اقتصاد آمریکای بحرانزده و تبدیل شدن به آقای اقتصاد جهان به همین جا محدود نمیشود. به گفته یک مشاور هنگکنگی بازار انرژی، چین در حال ایجاد هاب انرژی در شرق و جنوب شرقی آسیاست که در مرکز یک شبکه بینالمللی تمامعیار انتقال نفت و سوخت بویژه از طریق دور زدن تحریمهای نفتی آمریکا علیه شرکایش قرار دارد.
به گفته این منبع، مقامات پکن قصد دارند در این راه از موقعیت راهبردی جزیره بزرگ هاینان در منتهیالیه جنوب غربی کشورشان بهره ببرند، بهگونهای که انگار در آن سوی تنگه جیونگ ژو که هاینان را از شبهجزیره «لیژو» در خاک سرزمین مادری جدا میکند، تعداد بیشماری چاه نفت زیر پای اژدها در حال فوران است. بر این اساس، پکن قصد دارد آزادی عمل و استقلال تجاری بسیار بیشتری به «منطقه ویژه اقتصادی هاینان» بدهد که در جزیره هاینان به عنوان بزرگترین و پرجمعیتترین جزیره و در مرز آبی با ویتنام قرار دارد.
هاینان در سالهای اخیر تبدیل به قطب اقتصادی منطقه هندوچین شده است و علاوه بر خود چینیها، برای میلیونها ویتنامی اشتغال ایجاد کرده است. این برگ برنده اقتصادی باعث شده توافقی ضمنی بین چین و ویتنام برای توسعه نقش این منطقه ویژه و ویژهتر کردن کارکردهای آن شکل بگیرد، به طوری که ممکن است حتی برخی بنادر و زیرساختهای حملونقل ویتنامی نیز وارد شبکه تجاری بینالمللی ضدآمریکایی فراتحریمی شوند.
با اعطای استقلال عمل تجاری حداکثری به «منطقه ویژه اقتصادی هاینان»، چین به سمتی میرود که از آن یک منطقه کاملا آزاد بسازد و مسؤولیت تبادلات تجاری و مالی این منطقه را دستکم به شکل صوری از دوش دولت مرکزی پکن برداشته و به مقامات محلی واگذار کند. این حربه نه فقط از نظر تجاری برای مواجهه با تهدید تحریمهای روزافزون آمریکایی موثر واقع خواهد شد، بلکه به لحاظ ژئوپلیتیک نیز به چین کمک خواهد کرد تا سرپلی مهم با همسایهاش ویتنام برای تسلط هرچه بیشتر بر دریای چین جنوبی بسازد.
منبع: وطن امروز