مدیر انتشارات امیرکبیر: کرونا فروش ما را ۱۰ برابر کرد

به گزارش مشرق، هفتم خرداد سال گذشته، با حکم رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، «حسین شاه‌مرادی» به‌ عنوان رئیس مؤسسه انتشارات امیرکبیر منصوب شد. فعالیت در حوزه کتاب در کارنامه شاه‌مرادی به چشم می‌خورد؛ مدیر جوانی که کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل و کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی دارد.

شاه‌مرادی سوابق فرهنگی بسیاری دارد؛ از دبیری تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور، مدیریت مرکز رسانه‌ای «شیرازه»، مرکز تخصصی تبلیغ و ترویج کتاب، سردبیری ماهنامه «شیرازه کتاب»، نشریه تخصصی کتاب و کتاب‌خوانی، مدیریت سالن یاس در نمایشگاه کتاب، رصدنمای موضوعی نشر کشور در بیست‌ و نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مدیریت دفتر روابط عمومی و امور بین‌الملل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، مدیریت دفتر آموزش و توانمندسازی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، تهیه‌کنندگی و نویسندگی برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی و تدریس در کارگاه‌های ویرایش و درست‌نویسی و ترجمه و....

ظهر یکی از روزهای گرم خردادماه، حدود دو ساعت در دفتر انتشارات امیرکبیر در خیابان سعدی بودیم و از خیلی چیزها پرسیدیم؛ از وضعیت نشر، کتاب‌های جیبی، دور جدید فعالیت امیرکبیر، از نویسندگان و ناشران همکار با انتشارات، دغدغه‌ها، موازی‌کاری‌ها و بالاخره فروشگاه‌های این انتشارات.

* چه شد که شما مسئولیت انتشارات امیرکبیر را قبول کردید؟ آیا شما اولین گزینه مدیریت این موسسه انتشاراتی بودید؟

من اولین نفر نبودم. امیرکبیر پیش از بنده فرآیندی را طی کرده بود و نام تعدادی از افراد در مقاطع مختلف بیان می‌شد که هر کدام به دلایلی نشده بود و دستِ آخر بعد از چند نفر، به من پیشنهاد شد.

* در جریان افراد پیش از خودتان بودید؟

بله، خودم هم افرادی را که به‌نظرم مناسب بودند، پیشنهاد کرده بودم؛ هرچند برخی از آن افراد به‌دلیل مشکلات اداری نتوانستند به امیرکبیر بیایند. من از بیشتر گزینه‌ها مطلع بودم و می‌دانستم که دارند با آن‌ها مذاکره می‌کنند.

* خرداد سال ۹۸ به عنوان جوان‌ترین مدیر امیرکبیر منصوب شدید. چقدر طول کشید این کار؟

بله، خرداد سال گذشته بود و به‌گمانم صفر تا صد کار دو هفته طول کشید.

* در این چند هفته فکر می‌کردید که بپذیرید یا نه؟

نه! من وقتی این مسئولیت مطرح شد در همان جلسه اول پذیرفتم.

*چرا؟

چون با فعالیت آن بیگانه نبودم. من از قبل و تقریباً به‌تفصیل در جریان مشکلات و نیازهای امیرکبیر بودم و چیزی نبود که تازه بخواهم بروم به چالش‌هایش فکر کنم و ببینم مسائل و نکاتش چیست. بنابراین همان جلسه اول که مطرح شد پذیرفتم. در همان جلسه تقریباً می‌دانستم چه چیزهایی می‌خواهم. بنابراین مذاکرات ما خیلی طول نکشید و آن چند هفته هم کارهای اداری‌اش طول کشید.

* سرفصل‌ها و هدف‌گذاری شما برای انتشارات امیرکبیر چه بود؟ گفتید که از مسیر و چالش‌ها آگاه بودم و اینگونه نبود که وارد شوم و بعد متوجه مشکلات شوم.

«امیرکبیر» یک نشر قدیمی است که هویت مشخصی دارد. گاهی شما وارد نشری می‌شوید که نمی‌دانید این انتشارات چیست و باید یک هویتی برای آن بسازید و به عبارتی سروشکلی به آن بدهید؛ ولی امیرکبیر این‌طور نبود و هویت مشخصی از قبل داشت. امیرکبیر یک نشر ۷۰ ساله است و طی این سال‌ها هویتی برای خودش شکل داده است. یکی از هدفگذاری‌های کلان ما این بود که دوباره آن هویت را احیا کنیم.

* مسیر گذشته و آنچه طی سال‌های گذشته بر امیرکبیر گذشته بود، موجب تردید در پذیرش این مسؤولیت نشد؟

ترس نداشتم، چون درباره آنچه باید در امیرکبیر رخ بدهد، ابهام زیادی نداشتم. امیرکبیر را می‌شناختم. نشر را هم می‌شناختم. من تقریباً از آن زمان که به صورت حرفه‌ای کار کردم، کارم فقط در حوزه نشر و کتاب بوده. حتی از دوره‌ای که ترجمه یا ویرایش انجام می‌دادم. بنابراین ترسی نداشتم و دلیلی هم برای ترس وجود نداشت. البته می‌دانستم مشکلات بزرگی در مقابل داریم؛ مثلاً همین که شما باید چنین مجموعه‌ای را به صورت خودگردان اداره کنید و طبیعتاً‌ شما باید بتوانید هزینه آن را به دست بیاورید و کار را انجام دهید. این دشواری‌ها مشخص بود؛ ولی ترسناک نه.

*گام اولی که برای خود تعیین کرده بودید، چه بود؟

ما در گام اول و بر اساس مطالعه بازار، سه کار مهم را مدنظر قرار دادیم:

یک: کتاب‌های امیرکبیر را در دسترس قرار دهیم؛ چون بسیاری از کتاب‌های پرفروش امیرکبیر در سال‌های گذشته در بازار موجود نبود و مردم آن‌ها را می‌خواستند.

دو: کتاب‌های امیرکبیر را بازطراحی و بازسازی کرده و با سروشکلی زیبا و شکیل عرضه کنیم و کتاب‌هایمان خوش‌دست‌تر و شکیل‌تر و سبک‌تر شوند. خب می‌دانید که از طراحی بسیاری از کتاب‌های امیرکبیر چند ده سال گذشته بود و لازم بود بازطراحی شوند.

سه: کتاب‌های امیرکبیر را به‌نفع مخاطبان ارزان کنیم. البته قیمت کتاب‌های امیرکبیر طبق قیمت‌گذاری سنتی، قیمت بالایی نبود؛ ولی فکر می‌کردیم حتی همان کتاب‌ها را هم می‌شود ارزان‌تر به بازار ارائه کرد.

* برای تولید کتاب‌ها ذائقه‌سنجی براساس حوزه موضوعی بوده یا نه، براساس نیاز؟

نه. بر اساس مصداق کتاب بوده. در بازار برخی کتاب‌ها خواهان داشته و دارد. مثلاً می‌گفتند شما «بینوایان» را دارید؟ می‌گفتیم نه. «کمدی الهی» را دارید؟ «صحیفه سجادیه» را دارید؟ نه. این‌ها مثال است البته. خب این «نه»‌ها باید تبدیل به «آری» می‌شد.

* برای تولید مجدد کتاب‌ها، مجموعه‌ها را مدنظر داشتید یا کل آثار انتشارات را؟

کل آثار را که نه. امیرکبیر چند هزار کتاب دارد و تولید این همه کتاب به‌صورت یک‌جا، شدنی نیست؛ ضمن اینکه بسیاری از کتاب‌ها هم امروز دیگر وجهی ندارد و قدیمی‌اند. نگاه مجموعه‌ای هم نداشتیم که بگوییم می‌خواهیم فلان مجموعه کتاب را احیا کنیم. خیر. بر اساس تک‌عنوان عمل کردیم. در گام اول، همه کتاب‌هایی را که در بازار خواهان داشتند، فهرست کردیم و به ترتیب اولویت شروع به انتشار کردیم.

* یعنی سراغ پرفروش‌ها رفتید؟

ما سراغ «نیاز بازار» رفتیم. بازار می‌گوید من از کتاب‌های شما این کتاب را می‌خواهم. ما فهرستی تهیه کردیم و شروع کردیم به تولید آن فهرست.

* این فهرست شامل چه تعداد کتاب بود؟

فهرست شامل حدود ۴۰۰ و اندی کتاب بود که تا امروز بیش از ۳۰۰ عنوان از آن انجام شده است.

* این ۳۰۰ کتاب را برای نمایشگاه کتاب امسال آماده کردید؟

بله، بنای ما این بود که در ۶ ماه دوم ۳۰۰ عنوان

کتاب را آماده‌سازی و عرضه کنیم و محقق هم شد؛ منتها به آخر سال برخوردیم و مساله کرونا پیش آمد و چاپخانه‌ها تعطیل شد و بخشی از چاپ باقی ماند. ولی کتاب‌ها آماده بود و بعد از عید چاپ شد و این کتاب‌ها الان آماده است.

* امیرکبیر جزو ناشران کلاسیک است که کتاب‌های کلاسیک آن هم خیلی مشهور است. تمرکز شما بیشتر روی کدام دسته از این کتاب‌هاست؟

ما یک شکل و شمایلی داریم که شما از بیرون وقتی به امیرکبیر نگاه می‌کنید، نمی‌گویید امیرکبیر ناشر کتاب‌های تاریخی است؛ با اینکه کتاب‌های تاریخی زیاد دارد. نمی‌گویید ناشر رمان است؛ با اینکه رمان‌های زیادی دارد. اینها یک ترکیبی است، مثلاً‌ اگر شما ۱۰۰ کتاب داشته باشید، تعدادی از آنها ادبیات است، یک تعداد تاریخی است و... بودجه‌بندی دارد و یک نسبتی باهم دارند. میزان کتاب‌های ترجمه‌ای و تالیفی نسبتی دارد، یعنی از هر ۱۰ کتابی که چاپ می‌شود، چه میزان ترجمه و چه میزان تالیف است. این نسبت‌ها و این شکل و شمایل به سندی تبدیل می‌شود که باید بر اساس آن عمل کنیم. این کار باعث می‌شود که شمایل کلی امیرکبیر به هم نخورد.

*این سند آماده شده یا شما آن را حین کار آماده کردید؟

نکته این است که برای اصلاح امیرکبیر نمی‌توانستیم انتشارات را مثلاً ۶ ماه تعطیل کنیم و بنشینیم و مطالعه کنیم و همه بررسی‌ها را انجام دهیم، بعد بیاییم شروع به تولید کنیم. کار ما مانند تعمیر کشتی روی آب است، بنابراین در ده‌ ـ یازده ماه گذشته خیلی از اتفاقات را براساس احصاءهای خودمان که از آمارها می‌گرفتیم، انجام ‌دادیم.

نسبت آن اینطوری است که باید همه کتاب‌های مورد نیاز باشد، ولی شمایل کلی ما نباید به هم بخورد. یعنی نباید بگویند امسال امیرکبیر فقط کتب فلسفی چاپ می‌کند یا فقط روی رمان کار می‌کند و دیگر بخش‌ها را رها کرده است! سعی کردیم توازن و تعادل این هیبت کلی امیرکبیر را حفظ کنیم؛ این تقسیم‌بندی‌ که شما می‌گویید با توجه به این اتفاق بود.

* شما اتاق مشاوران یا اتاق فکر دارید؟

ما یک هیأت امناء داریم که این هیأت امناء شامل افراد باتجربه و متخصص در حوزه کتاب‌اند که در جریان ریز امور هستند. شاید قبلاً هیأت امنای امیرکبیر نهایتاً در سال یک جلسه برگزار می‌کرد که آن هم به تشریفات اساسنامه‌ای و کلیات می‌گذشت؛ اما هیأت‌امنای فعلی ما اهل نشر هستند و به‌تبع آن، از ریز برنامه‌ها و عملیات مطلع‌اند و نظر می‌دهند و راهنمایی می‌کنند. آقای مختارپور، آقای دکتر محسن پرویز، آقای میثم نیلی و آقای موسوی، عضو هیأت امنا و آقای قمی (رئیس سازمان تبلیغات اسلامی) هم رئیس هیأت امنای ما هستند.

علاوه بر هیأت امنا، هیأت‌های علمی ما هستند. ما در پنج حوزه موضوعی اصلی انتشارات (ادبیات، تاریخ، علوم اجتماعی، اندیشه و کودک و نوجوان)، از نظرها و مشاورت هیأت علمی متخصص آن حوزه موضوعی بهره می‌بریم.

این موارد منهای جلساتی است که به شکل معمول داریم؛ یعنی ما با بسیاری از افراد صاحب‌نظر جلسه داریم یا آنها می‌آیند یا ما پیش آنها می‌رویم، مسائل را مطرح می‌کنیم، مشورت می‌گیریم و نظرات را بیان می‌کنیم.

* انتشارات امیرکبیر به کتاب‌های جیبی شناخته شده است. چند روز پیش با همین عنوان، فروشگاهی در پل کریم‌خان افتتاح کردید. در مورد این کتاب‌ها توضیح بدهید. آیا ادامه‌دار خواهند بود؟

به‌لحاظ ساختاری، شرکت کتاب‌های جیبی یک نشر مجزا ذیل امیرکبیر است. البته جیبی به این معنا نیست که فقط کتاب در قطع جیبی دارد. مثلاً کتاب رَحلی هم دارد، وزیری و رُقعی دارد، جیبی هم دارد. به‌لحاظ موضوعی هم مختلف است و از گذشته، از زیست‌شناسی و نفت تا داستان و موضوعات دیگر را شامل می‌شده.

الآن داریم کتاب‌های سال‌های قبل انتشارات جیبی را احیاء‌ می‌کنیم؛ منتها قطع ما الزاماً جیبی نیست و عموماً رقعی است.

* تعریف شما از انتشار کتاب جیبی چیست؟

منظور از کتاب جیبی، قطع آن است که بر اساس منطق‌های مختلف این قطع انتخاب می‌شود. مثلاً ببینید بعضی کتاب‌ها از پیش از تولید معلوم است که قرار است فقط در کتابخانه خوانده شوند. بعضی دیگر قرار است در اتوبوس و تاکسی و پارک هم خوانده شوند. بعضی را در زمان قبل از خواب می‌خوانید و ساختمان کتاب در این‌ها متفاوت است و از همین رو یکی از منطق‌های کتاب جیبی حمل آسان آن در محیط‌های مختلف است.

یا مثلاً کتابی که بیست ـ ‌سی هزار کلمه است، شما اگر آن را در قطع وزیری چاپ کنید یک کتاب بی‌قواره چاپ می‌شود، اما اگر قطع‌های کوچک‌تر یا قطع جیبی شود، شکیل‌تر از آب درمی‌آید.

* چقدر همت شما بر احیای این کتاب‌هاست و ما امسال چقدر از این دست کتاب‌ها خواهیم داشت؟

امسال قطع جیبی نخواهیم داشت. البته در بخش کتاب‌های «شکوفه» چون مربوط به بخش کودک نوجوان است در آنجا کتاب متناسب با آن مقطع خواهیم داشت که امسال و یا سال دیگر می‌رسد. در کنار این بخش مجموعه رمان‌های نوجوانان در برنامه داریم. اما امسال در انتشارات امیرکبیر، کتاب قطع جیبی نداریم. ما امسال می‌خواهیم ۶۰۰ عنوان کتاب منتشر کنیم که ۹۹ درصد آن رقعی و وزیری است. البته شاید پیش بیاید که در موارد معدودی نیاز به جیبی هم باشد.

* قبل از اینکه شما این مسئولیت را به عهده بگیرید، امیرکبیر در ذهن‌ اهالی نشر و کتاب و حتی رسانه، یک ناشر ورشکسته محسوب می‌شد. برای شکستن این پندار چه کردید؟

امیرکبیر پس از انقلاب، هیچ‌گاه نشر ورشکسته‌ای نبوده؛ ولی بله در دوره‌هایی ضعیف شده است. خود من پیش از اینکه مسئولیت انتشارات امیرکبیر را بپذیرم به برخی کارهای آن نقدهای جدی داشتم. یک نشر، چه زمانی ضعیف می‌شود؟ زمانی که تولیداتش کم و بی‌کیفیت شود، نمی‌تواند با بازار جلو بیاید و به دلیل مشکلات اقتصادی در بازار بدنام می‌شود و در نهایت هم ورشکسته می‌شود.

به نظرم موتور متحرک یک نشر، کتاب‌های چاپ شده آن است. وقتی تعداد عناوین نشر در دوره‌ای کم شود یا کتاب‌ها بی‌کیفیت شوند، این باعث می‌شود که بگویند نشر ضعیف شده، کتاب جدید ندارد یا اصلا کتاب چاپ نمی‌کند.

برنامه اول ما روشن کردن موتور تولید کتاب بود. ما در همین مدت گذشته، حدود ۳۰۰ عنوان کتاب چاپ کردیم (اعم از چاپ اول و تجدید چاپ) که البته به کرونا برخوردیم و قدری تعویق کرونایی رخ داد.

* با پرفروش‌های گذشته چه می‌کنید؟

پرفروش‌های امیرکبیر عموماً متعلق به بیست‌ ـ سی سال گذشته به قبل است و در سال‌های اخیر کتاب پرفروش جدید کم داشته‌ایم. ما داریم تلاش داریم کتاب‌های پرفروش جدیدی به قبلی‌ها اضافه کنیم. به طور مثال کتاب «خال سیاه عربی» نوشته حامد عسکری در یک ماه به چاپ پنجم رسید؛ در حالی که تازه منتشر شده، ۵ هزار نسخه از این کتاب در یک ماه منتشر شد و ما از این دست کتاب‌ها باز هم خواهیم داشت.

* شما به عنوان ناشر کلاسیک شناخته می‌شوید. برای این تغییر ذهنیت باید خیلی کار کنید.

اتفاقاً ما نمی‌خواهیم این را عوض کنیم. ما یک ناشر کلاسیک هستیم و از قضا نکته مثبتی هم هست. بعضی نشرها شخصیت یک جوان ۲۰ ساله و بعضی‌ها شخصیت یک جوان ۳۰ ساله دارند؛ اما امیرکبیر، نشری است که در ذهن من به لحاظ پختگی یک شخصیت جاافتاده ۵۰ ساله است، اما به این معنا نیست که ما فقط کتاب‌های پیرمردی چاپ کنیم، نه.

کتاب باید فاخر باشد، من در امیرکبیر مثلا کتاب‌های «قورباغه‌ات را قورت بده» چاپ نمی‌کنم. کاری ندارم که کتاب خوبی است یا نه. این جنس کتاب مال امیرکبیر نیست.

امیرکبیر، ناشر رمان‌ها و کتاب‌های اندیشه‌ای و ادبی مهم و فاخر بوده و طبیعتاً کتاب‌های دیگری که منتشر می‌کند، باید جنسی از فِخامت در آن باشد، ولی کتابی باشد که متناسب نسل امروز هم باشد. چون جوان امروز متفاوت شده، باید ذائقه او را هم در نظر گرفت.

مثلاً همین کتاب «خال سیاه عربی» که گفتم. کسی نمی‌تواند بگوید کتاب «خال سیاه عربی» دم دستی یا کتاب سبکی است و فاخر نیست. کتاب، ادبیات دارد و در عین اینکه ادبیات دارد، کتابی است که جوانان هم آن را می‌خوانند و لذت می‌برند.

* شما و انتشارات سوره مهر زیرمجموعه سازمان تبلیغات هستید. سوره مهر به واسطه‌ای به سازمان وصل می‌شود و شما مستقیماً زیر نظر هستید. برای جلوگیری از موازی‌کاری، چه کرده‌اید؟

امیرکبیر و سوره مهر دو نشر متفاوت‌اند. هویت و حوزه کاری و مخاطبان ما متفاوت است.

* یعنی نمی‌شد «خال سیاه عربی» را سوره مهر منتشر کند؟

طبیعتاً‌ در مخاطبان، هم‌پوشانی داریم. با توجه به گستره مخاطبی که ما داریم، اگر لازم باشد کتاب دفاع مقدسی چاپ کنیم، قطعا کتاب دفاع مقدس ما با کتاب دفاع مقدس سوره مهر تفاوت‌هایی خواهد داشت؛ چون مخاطب ما متفاوت است، ما به لحاظ مخاطب، تفاوتی با سوره مهر داریم. گستردگی مخاطبان امیرکبیر در میان ناشران کشور کم‌نظیر است به‌نظرم.

* یعنی اگر کتابی را برای انتشار به سوره مهر بدهند، امیرکبیر نمی‌تواند آن را منتشر کند؟

الزاماً اینطوری نیست. ما با ناشران مختلف شباهت و تفاوت‌هایی داریم. سوره مهر هم یکی از ناشرانی است که ما با آن شباهت‌هایی داریم و تفاوت‌هایی. نکته اینجاست که ما با سوره مهر متفاوتیم نه رقیب. سوره مهر رقیب ما نیست. هویت نشری و جنس و گستره مخاطبان ما تفاوت‌های جدی دارند.

* منظورم رقیب نبود. مثلاً آنها کتاب دفاع مقدس منتشر می‌کنند و زیرمجموعه سازمان هستند و شما هم کتاب دفاع مقدس منتشر می‌کنید. چه لزومی دارد دو ناشر بخواهند در یک حوزه مشترک فعالیت کنند؟ مخاطب عام است و موضوعات می‌تواند گستره بیشتری را شامل شود که فرمودید ما مخاطب عام‌تری داریم.

حوزه موضوعی فعالیت ما تفاوت جدی با سوره مهر دارد. در موضوعات مشابه هم حداقل حوزه تمرکزمان متفاوت است. مثلاً یکی از حوزه‌های تمرکز سوره مهر، تاریخ شفاهی و دفاع مقدس است و در آن کار می‌کند، ولی ما نه. آن تمرکزی که آن‌ها در این حوزه دارند، ما نداریم.

* پس دفاع مقدس و ادبیات پایداری در اولویت‌های شما نیست؟

نه به این صورت. نکته این است که ما اگر بخواهیم دفاع مقدس هم چاپ کنیم باید دفاع مقدسی چاپ کنیم که مناسب با نشر خودمان باشد. کتاب دفاع مقدس ما با سوره مهر متفاوت است؛ چون مخاطبمان متفاوت است. مخاطب هم ذائقه و نیاز خودش را دارد.

* برسیم به بخش کودک و نوجوان امیرکبیر. آقای رحماندوست مسئولیت بخش کودک و نوجوان را برعهده داشتند. الآن در دوره جدید، فعالیت‌های امیرکبیر در حوزه کودک و نوجوان را با چه هدف‌گذاری‌ و چه فردی دنبال می‌کنید؟ همان روند قبلی را ادامه می‌دهید یا تغییراتی مدنظرتان است؟

«شکوفه» برند کودک و نوجوان امیرکبیر است و کتاب‌های خوبی هم در همه این سال‌ها چاپ کرده که شاخص‌ترین آن هم «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» است؛ اما همین مسیر متناسب با بازار و فضای جامعه پیش نیامده بوده. ما کتاب‌های خوبی در گذشته و کارنامه «شکوفه» داریم. کتاب‌هایی هم داریم که کتاب‌های موفقی نبوده و بازار هم به آن اقبال نشان نداده است. ‌در گذشته به عنوان قاضی بیرونی و الان به عنوان مسئول امیرکبیر، معتقد بوده و هستم تمرکز درستی روی کتاب‌های کودک نشده است. به‌نظر من «شکوفه» در سال‌های گذشته یک ناشر معمولیِ‌ کودک و نوجوان بوده است که باید به یک ناشر «عالی» تبدیل شود.

همین تغییر ساختمانی کتاب و تغییر محتوا با توجه به مخاطب امروز را که در امیرکبیر (در بخش کتاب‌های بزرگسال) پیگیری کردیم و انجام شد، دوچندان آن را در «شکوفه» نیاز داریم؛ چون فضای تصویرگری الان با فضای تصویرگری با ۵ سال و ۱۰ سال پیش تفاوت جدی دارد. نیاز کودکِ امروز، متفاوت است. کالاهای رقیب برای کتاب کودک بسیار بیشتر و جدی‌تر شده و به سادگی شما را کنار می‌گذارند. برای همین ما در این حوزه کمی دست نگه داشتیم با یک تأمل بیشتری عمل کنیم، تلاش داریم با یک گزیده‌کاریِ بیشتری عمل کنیم و اهتمام ما این است کتاب جدیدی که در حوزه کودک قرار است منتشر کنیم از کیفیت آن نکاهیم.

* کتاب کودک جزو این ۳۰۰ عنوان منتشر شده نیست؟

کتاب نوجوان داشتیم، ولی کتاب کودک نه، چون کتاب کودک هزینه جدی تولید دارد. ممکن است متن آن ۳ صفحه A4 شود، اما تصویرگری و کاغذ آن هزینه جدی است. طبیعتاً باید کتابی را منتشر کنیم که بدانیم می‌توانیم در بازار روی آن خوب کار کنیم و جلو برویم. الان هم تمایل جدی در بازار کتاب کودک و نوجوان به ترجمه وجود دارد. ما می‌توانیم راحت برویم همین کار را انجام دهیم، اما برای خودمان سقف درصد ترجمه قرار داده‌ایم، یعنی بنای ما این است که مثلاً ۸۰ درصد کتاب‌های ما تالیفی باشد، نهایتاً ۲۰ درصد ترجمه داشته باشیم.

* به جای آقای رحماندوست چه فردی مسئول بخش کودک و نوجوان شده؟

آقای «سعید سعادت» که قبلاً در حوزه کودک و نوجوان خوب کار کرده است، نشر جمال، نشر جمکران و جاهای دیگر بوده و در عین جوانی، تجربه خوبی دارد.

* در حوزه نوجوان چقدر تولید داشتید؟

امسال کودکمان صفر و نوجوان هم یک تعداد کمی بود. شاید زیر ۱۰ عنوان کتاب نوجوان داشتیم؛ عمده آن کتاب‌های امیرکبیر و جیبی بود که کار می‌کردیم.

* حجت‌الاسلام قمی در مصاحبه اخیرشان گفتند که در گذشته امیرکبیر روزهای بدی را سپری کرده است. ما انتظارات زیادی از آن داریم. زمان احیای‌ آن فرا رسیده است و الان باید یک برنامه‌ریزی منسجم برای آن داشته باشیم. به نظر شما طی این یک سال به این مطالبه هرچند در زمان کم رسیده‌اید؟

بله امیرکبیر وضعیت خوبی نداشته است و وقت احیای آن است، اما چگونه احیا می‌شود؟ احیای آن را با تولید آغاز کردیم و تصمیم به تولید گرفتیم؛ زیرا موتور محرک نشر، تولید است. ما امیرکبیر را احیا نکرده‌ایم؛ بلکه فرایند احیا را آغاز کرده‌ایم.

* چگونه می‌شود فهمید که شما به نتیجه رسیده‌اید یا نه؟

براساس آمار. ما داریم با معیارهای ابطال‌پذیر سخن می‌گوییم. مثلاً می‌گوییم امسال می‌خواهیم ۶۰۰ عنوان کتاب تولید کنیم، شما آخر سال خواهید فهمید که تولید کرده‌ایم یا نه. معلوم است.

* رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در بخشی هم به موضوع فعالیت انتشارات به دور از سیاسی‌بازی اشاره کردند. تاکنون سیاسی‌بازی بوده که در دور جدید نخواهد بود؟

نه. اثبات شیء، نفی ماادا نمی‌کند. نکته این است که امیرکبیر، هویتی دارد که شما از طیف‌های مختلف فکری، فرهنگی، سیاسی در آن کتاب می‌بینید. امیرکبیر از داریوش شایگان، از حسین کچویان، از کریم مجتهدی، از عبدالحسین زرین‌کوب، از نجف دریابندری، از بهاءالدین خرمشاهی و یحیی یثربی و حسن انوشه و... کتاب دارد. این یعنی آدم‌ها با نگاه‌های مختلف در حوزه فرهنگ، سیاست، اندیشه کسانی هستند که می‌توانند کار کنند.

آنچه آقای قمی رییس سازمان به من ابلاغ کرد، این است که آغوش باز امیرکبیر به روی گروه‌های مختلف فکری و فرهنگی را باز نگه دارم و بتوانم از همه آنها کتاب‌های خوبی منتشر کنم. البته منظور آقای قمی را باید از خودشان بپرسید؛ اما تحلیل من این است که احتمالاً منظور ایشان این بوده که این هویت و آغوش باز باید حفظ شود که برنامه ما در انتشارات هم همین است.

* نکته مهم درباره ناشرانی که دوباره احیاء می‌شوند، این است که دایره فعالیت و مراوده با افراد در دور جدید باید فرق داشته باشد تا آنها را باید متمایز کند. گاهی با نویسندگان شاخص قراردادهایی می‌بندند و کتاب‌هایی را منتشر می‌کنند که دوباره در احیاء، خودش را سر زبان بیندازد. شما این کار را کرده‌اید؟ یعنی با نویسندگان برجسته وارد مذاکره شده‌اید؟

ما طبیعتاً‌ با یک سری نویسنده وارد مذاکره شدیم و قرارداد بستیم و بعضاً نویسندگان سرشناسی هستند. بعضی نویسندگان ریش‌سفید در بین آنها داریم و بعضی هم جوان‌اند؛ ولی اولویتمان قبل از نویسنده سرشناس، کتاب ممتاز است. برای احیای امیرکبیر به تولید کتاب خوب فکر می‌کنیم، نه نویسنده سرشناس.

* به مسئله منابع برسیم. برنامه شما برای تأمین منابع امیرکبیر چیست؟ یعنی قرار است خودگردان باشید یا وابسته؟

طبیعتاً خودگردان.

* برای این کار برنامه انتشارات چیست؟

خودگردانی به برنامه اقتصادی و تجاری یک مجموعه بستگی دارد و ارتباط مستقیمی با افزایش درآمد و کاهش هزینه‌ها دارد که ما هم همین کارها داریم می‌کنیم. 

برخی باور نمی‌کنند؛ اما ما اینجا یکسری از امکاناتی مانند بیمه تکمیلی و... را که شاید در جاهای دیگر معمول تلقی می‌شود، نداریم؛ چون داریم تلاش می‌کنیم که هزینه‌هایمان را کم کنیم.

* انتشارات امیرکبیر چند فروشگاه دارد؟ برنامه‌تان برای فروشگاه‌ها چیست؟

۴ فروشگاه داریم که یکی از آنها در خیابان فخر رازی روبه‌روی دانشگاه تهران است، یکی در بازارچه کتاب و یکی در بلوار کریم‌خان. البته یکی هم در خیابان جمهوری اسلامی است.

* این تعداد بیشتر نخواهد شد؟

ممکن است بیشتر شود؛ منتها ملاحظات اقتصادی دارد و باید برای فروشگاه‌های جدید توجیه، منطق و برنامه اقتصادی مشخص و مطمئن داشته باشیم تا راه بیندازیم. اگر بدانیم این اتفاق را می‌توانیم رقم بزنیم و حساب و کتاب درستی داشته باشیم، حتماً‌ آن را انجام می‌دهیم؛ وگرنه این کار را نمی‌کنیم.

* آیا در کتابفروشی‌های چهارگانه، افزایش فروش هم داشته‌اید؟

نکته مهم این است که اداره یک کتابفروشی در این بازار خیلی سخت است؛ فروشگاهی که خودگران باشد، سمت کتاب‌های زرد غیرفرهنگی نرود، سمت کالاهای دیگر نرود و کتابفروشی محض باشد، تا بتواند درآمد داشته باشد این امر خیلی کار سختی است و تاکید ما بر این موضوع است. در تلاشیم در این مسیر باشیم. تغییراتی را در فروشگاه‌هایمان اعمال کردیم که به اندازه خودش نتیجه داده، اما خب راه طولانی تا یک فروشگاه آرمانی پیش روست.

* در مورد فروشگاه‌های مجازی چطور؟

ما سایت‌ انتشارات امیرکبیر را تغییر دادیم و امکان فروش در آن تسهیل شده و فراهم است.

* با مخاطبان‌تان در اینستاگرام چقدر در ارتباط هستید؟

خیلی زیاد و حتی در ایام کرونا با معرفی بسته، ارسال رایگان و ارائه تخفیف، فروش ما تحول جدی را تجربه کرد. در واقع انتشارات امیرکبیر توانست زیرساخت توزیعی خوب در فضای مجازی برای خودش دست و پا کند، ما آرام آرام قدم برمی‌داریم.

* انتشارات امیرکبیر برای بسته‌های فصلی و مناسبتی برنامه‌ای دارد؟

بله، اما این مسئله جزو سیاست‌های فروش است. در ایام کرونا هم تجربه‌اش کردیم. به طور مثال ما در ایام کرونا بسته خانواده تعریف کردیم که پدر، مادر، دختر و پسر هر کدام یک سهمی در آن بسته داشته باشند و یک تخفیف خوب داشته باشند. البته این‌ها طرح‌هایی بود که فروشگاه ما برگزار کرد.

*طرح‌های موفقی بود؟ آسیب‌شناسی شد؟ نمره قبولی گرفت؟

در ایام کرونا بله، موفق بود؛ یعنی کرونا فروش مجازی ما را ضربدر ۱۰ کرد، ولی آنقدر ضربه واردشده به بدنه نشر سنگین بود که ضربدر ۱۰۰ هم می‌شد، باز خیلی نفس‌گیر بود.

* برای اینکه ناشر نمایشگاهی نباشید چه طرح و برنامه‌هایی دارید؟

ناشر اگر کتابی تولید کند که بازار طالب آن باشد، می‌تواند در فروشگاه‌های بیشتری وارد شود. در این صورت در بلندمدت چه نمایشگاه بین‌المللی کتاب باشد و چه نباشد آن نشر سرپاست. امیرکبیر این قابلیت را دارد، یعنی کتاب‌فروشی‌های زیادی هستند که در سال‌های گذشته و همین حالا کتاب‌های ما را در کل کشور عرضه می‌کنند، (چند برابر بسیاری از ناشرها).

* به عنوان یک ناشر فکر می‌کنید مشکل توزیع در کشور ما کجاست؟

مشکل توزیع کشور ما ترویج است. ما سالانه چند ده‌هزار کتاب جدید وارد بازار می‌شود. وقت و پول مردم آن‌قدری اندک هست که نتوانند کتابی را که نمی‌شناسند، بخرند. اگر با ترویج مناسب، کتاب خوب را به مخاطب معرفی کنیم، خود مخاطب به دنبال کتاب می‌آید.

 توزیع به ذائقه ربط دارد، ما دو مدل توزیع داریم، یکی مدل هُل‌دادنی، یک مدل کشیدنی (یعنی پوشینگ و پولینگ)، زمانی من کتابی تولید می‌کنم و به زور آن را هُل می‌دهم در پخشی و کتاب‌فروشی. اما زمانی برعکس است. مخاطب می‌آید می‌گوید فلان کتاب را ندارید؟ کتابفروشی به پخشی زنگ می‌زند می‌گوید فلان کتاب را ندارید؟

اتفاق اینجاست که آن میل در مخاطب در غالب موقعیت‌ها وجود ندارد. یعنی الان اگر این نیاز در مخاطب وجود داشت و مخاطب آن را طلب می‌کرد، بقالی‌ها هم کتاب می‌فروختند، چرا کتابفروشی کم است؟ چون مردم کتاب نمی‌خوانند، حالا علت اینها به نظرم ترویج است، وقتی مخاطب و مردم ما بدانند در این حجم زیاد کتاب‌های موجود در بازار کدام کتاب، کتاب خوبی است و اگر آن را بخوانند پول و وقت‌شان هدر نمی‌رود، طبیعتاً در بین کالاهای رقیب به سمت کتاب می‌روند.

* برای حضور در بازار جهانی چه کردید؟

با آژانس ادبی «دایره مینا» وارد مذاکره شدیم و قراردادی منعقد شده و برنامه‌های خوبی را داریم آغاز می‌کنیم. سال قبل هم انتشارات امیرکبیر از طرف نمایشگاه استانبول دعوت شد. به این نمایشگاه کتاب رفتیم صحبت‌هایی کردیم و قرار شد پیگیری‌هایی انجام شود، تا کتاب را در آنجا عرضه کنیم.

* برای کتاب‌های صوتی و دیجیتال چطور؟ چه برنامه‌ای دارید؟ کدام دسته از کتاب‌هایتان را در این مسیر قرار خواهید داد؟

طبق قراردادهای پیشین یکسری از این دسته آثار تولید شده است. چندی پیش با چند مجموعه کتاب صوتی صحبت شد و کتاب‌هایی را تولید کردند، تعدادی پیشنهاد جدید هم داریم و در حال مذاکره هستیم.

* آرزوی‌ آقای شاه‌مرادی روز اول که آمد چه بود و روز آخری که می‌خواهد برود بگوید آرزوی من محقق شد، چیست؟

آرزوی من این است که بگوییم هر خانواده ایرانی در سال حتماً از امیرکبیر خرید کند؛ ولو یک کتاب.

برچسب ها:

فرهنگ و هنر