علت شکل گیری اعتراضات اخیر در آمریکا صرفاً به خاطر به مسئله تبعیض نژادی است، یا علل دیگری هم در شکل گیری این اعتراضات گسترده در امریکا دخیل هستند؟
زارعی: فرهنگ نژادپرستی و تبعیضنژادی در امریکا مسئله غیرقابل انکاری است. حتی باراک اوباما هم اخیرا به وجود فرهنگ تبعیض نژادی در امریکا اذعان کرده است. البته تبعیض نژادی به صورت رسمی در امریکا وجود ندارد، و حدود سال 1960 بعد از موج اعتراضی سیاهپوستان به رهبری مارتین لوترکینگ، قوانین نژاد پرستی در امریکا لغو شد. خود این لغو قانون تبعیض نژادی نشانگر این بود که دست کم تا 100 سال قبل از سال 1960 میلادی قوانین تبعیض نژادی در امریکا حاکم بودهاست. و ناگفته نماند که قبل از آن هم برده داری در امریکا به صورت رسمی وجود داشت و رسما سرخپوستها در امریکا به بردگی گرفته میشدند. اما به هر حال با وجود اینکه رسما قانون تبعیض نژادی برچیده شده است، عملا در جامعه امریکایی با این مسئله مواجه هستیم. نکته اینجاست که این مشکل و این فرهنگ تبعیض نژادی در امریکایی که مدعی ست بهترین تمدن دنیا را دارد وجود دارد.
مردم امریکا در اعتراضات اخیر در ظاهر به مسئله تبعیض نژادی معترض هستند، اما در واقع ریشه اعتراضات فراتر از مسئله اعتراض به نژاد پرستی ست، و مردم امریکا به ساختار سیاسی موجود در امریکا معترض هستند. در نتیجه موج اعتراضات متوجه ساختار سیاسی امریکا شده است.
البته عده ای هم معتقدند اعتراضات اخیر خیلی مربوط به تبعیض نژادی نیست، بلکه اعتراضات اخیر، اساسا فرهنگ و تاریخ امریکا را زیر سئوال می برد. در مقابل رسمی ترین مراکز کشورشان، پرچم کشور امریکا به آتش می کشند. در هر صورت این جنش از جنبش های وال استریت و جنبش های گذشته جدی تر است.
بعضی معتقدند اعتراضات اخیر ممکن است تاثیر جدی در آینده امریکا بگذارد . . .
زارعی: اگر ما به عنوان یک ایرانی در مورد این موضوع صحبت کنیم که آینده امریکا بعد از این اعتراضات ممکن است با تغییر و تحولاتی مواجه شود، عده ای شاید تصور کنند ما از آرزوهای خودمان صحبت می کنیم و صحبت های مان واقع بینانه نیست. اما بیاید به خود شخصیت های سیاسی و اندیشمندان امریکایی مراجعه کنیم.
آقای کسینجر مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و روسای جمهور کشورهای اروپایی مثل فرانسه، علنا میگویند اعتراضات اخیر، تلنگری است به تمدن غرب و ما با انکار تمدن غرب در خود غرب مواجه هستیم؛ و این نشان دهنده این است که ما در آستانه یک تحول بنیادین قرار داریم.
این اعتراضات اخیر خیلی ادامه پیدا نمی کند. نهایتا تا حدود یک ماه دیگر ادامه پیدا میکند و نهایتا فروکش میکند، اما آنچه که از خاکستر این آتش در جامعه امریکا برجا میماند آثار و تحولات بنیادینی در بر خواهد داشت. یکی از نتایجش این خواهد بود که امریکا دیگر نمیتواند مدعی بهترین بودن باشد.
بسیاری از کشورهایی مثل کروه جنوبی و برزیل دیگر ملاحظه امریکا و اروپا را نخواهند کرد. گذشته از اینکه یک جنبش در سطح خیابانهای امریکا و بعضی از کشورهای اروپایی وجود دارد، یک جنبش اصلاح وضعیت در سطح کشورها هم به وجود خواهد آمد. بعد از این جنبش بعضی از کشورهای آسیایی رغبت بیشتری پیدا می کنند که در درون قاره خودشان اتحاد بیشتری پیدا کنند و صرفا متکی به غرب باشند. در نتیجه میدان فعالیت جمهوری اسلامی هم بازتر خواهد شد و موانع ما هم برای ادامه کار کمتر خواهد شد.
آیا این جنبش می تواند در نفوذ آمریکا در غرب آسیا تاثیرگذار باشد یا خیر؟
اجازه بدهید به صورت عینی یک مثالی برایتان بزنم. امریکا می خواهد حدود 5 هزار نیرو در عراق مستقر کند که مسئله خیلی پیچیدهای نیست. ولی برای همین مسئله، امریکایی ها چند هیأت به عراق فرستادند و در آخر قبول کردند که نیروهایشان را کاهش دهند و به مصوبه پارلمان عراق هم احترام بگذارند.
امریکایی که نتوانسته ست حتی در عراق موقعیت خودش را تثبیت کند و در حال گدایی هستند، چطور می تواند در کشورهای تثبیت شدهای مثل ایران نفوذ لازم را داشته باشد؟ البته باید در داخل کشور اجماع نظری نسبت به اروپا و امریکا داشته باشیم. اگر ما به یک اجماع منطقی برسیم و سیاستهای خودمان را منسجم کنیم می توانیم از اتفاقات اخیری که در امریکا رخ داده، برای حل مشکلات خودمان استفاده کنیم.
حالا که بحث عراق پیش آمد اجازه بدهید این سوال را بپرسم که آیا دولت جدید عراق دارای زاویه با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران است یا با این جریان همراه است؟
زارعی: برای پاسخ به این سئوال مهم باید به نکاتی توجه کرد. اکثریت جمعیت کشور عراق را شیعیان تشکیل می دهند و تهدیدات فراوانی علیه شیعیان عراق چه از داخل چه از خارج این کشور وجود دارد. با وجود این تهدیدات و مشکلات کشور عراق و با وجود یکی بودن مذهب شان که موجب اتحاد ما و عراقی ها شده، آیا امکان جدایی و ایجاد شکاف جدی میان ما و عراق وجود دارد؟
البته همین مسئله شامل کردهای عراق هم می شود. بسیاری از مناسبات شان در منطقه را با شاخص های ایران تنظیم می کنند. البته سنی های عراق هم با ایران روابط خوبی دارند. این یک ارتباط نهادینه شده مردمی است و این ارتباط را نمی توان با رفت و آمد یک نخست وزیر تحت تاثیر قرار داد. نیاز اقتصادی عراق هم باعث شده است که ارتباط تنگاتنگی با ایران داشته باشد. با توجه به مرز طولانی ایران با عراق که حدود 1500 کیلیومتر است، کشور دیگری نداریم که بتواند مثل ایران نیازهای عراق را تامین کند.
بحث ساختار سیاسی عراق هم مسئله ای که باید به آن توجه کرد. بخش عمده ساختار سیاسی عراق را شیعه های عراق تشکیل داده اند. طی دموکراسیای که در سالهای گذشته در عراق پدید آمده موجب شده تمامی دولت هایی که در عراق روی کار آمدهاند برآمده از گروه های شیعی در عراق باشد. تمام دولت هایی که روی کار آمده اند از جمله دولت فعلی، دولت منتخب اکثریت شیعه است و این اکثریت شیعه در عراق همیشه مورد پشتیبانی ایران بوده است.
در همین قضیه انتخاب الکاظمی هم جمهوری اسلامی ایران از این جریان حمایت کردند. در همین مدت که الکاظمی روی کار آمده است سردار قاآنی و افراد دیگری از شخصیت های نظام با عراقی ها دیدارهای صمیمانه ای داشته اند. و این دیدارها ادامه دار خواهد بود.
عراق کشوری است که بسیار اهمیت دارد. عراق یک موقعیت بسیار ویژه ای دارد. عراق کشورِ عربیِ وصل کننده جمهوری اسلامی ایران به سایر کشورهای عربی منطقه ست. عراق کشور پوشش دهنده پل ارتباط با جبهه مقاومت است. بنابراین روابط تجاری امنیتی و غیره با عراق در منطقه بسیار مهم و تاثیرگذار است. بنابر با توجه به این پیوند بین دو ملت ایران و عراق، امکان گسسته شدن بین ایران و عراق وجود ندارد.
اعتراضات اخیر امریکا می تواند در نتیجه انتخاب آتی ریاست جمهوری امریکا تاثیر گذار باشد؟
زارعی: برنده شدن شدن ترامپ یا بایدن هیچ تفاوتی برای جمهوری اسلامی ندارد. تحریم هایی که توسط دموکرات ها علیه کشورمان وضع شده است همیشه شدید تر از تحریم هایی بوده است که جمهوری خواهان علیه ما وضع کرده اند. تحریم های دموکرات ها تاسیسی بوده و جمهوری خواهان تحریم های تاسیسی دموکرات ها را در مصادیق افزایش دادند. اصل قانون تحریم را دموکرات ها نوشته اند. به همین جهت ما نباید خیلی روی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا حساب باز کنیم. البته تا انتخابات 5 ماه وقت هست و ممکن است اتفاقاتی بیفتد که نتیجه را به سمت هر دو طرف سوق بدهد؟ وضعیت ترامپ با توجه به نظر سنجی ها خیلی خوب نیست. اما تا انتخابات آینده 5 ماه زمان مانده است و نتیجه از الان قابل پیش بینی نیست و باید دید روند تحولات به چه سمتی می رود؟
عده ای معتقدند پیروزی بایدن تغییری جدی در روابط ایران ایجاد خواهد کرد و حتی ممکن است آمریکا به برجام برگردد و امکان دارد گفت و گوهای میان ایران و امریکا از سر گرفته شود . . .
زارعی: تجربه نشان داده است که هیچ وقت امریکاهایی در موضع تحریم های ایران، به عقب بر نمی گردند. از دوره ریگان تا سایر روسای جمهور شاهد این مسئله بوده ایم. حتی خود بایدن گفته است اگر روی کار بیاییم به این معنی نیست که به ایران اجازه دهیم از مواهب برجام استفاده کند، بلکه می خواهیم اعمال فشار کنیم تا ایران به برجام پایبند شود.
متاسفانه در کشورمان با طایفه ای طرف هستیم که اساسا باور ندارند که جایی غیر از غرب می تواند الگو و جلودار تمدنسازی، تولید فکر و برنامه ریزی و نظم شود. لذا تحت هر شرایطی چشم امیدشان به غرب است. واقعا عده ای معتقدند غیر از راهی که غرب در مسیر علم و تکنولوژی طی کرده است راه دیگری وجود ندارد. اینها برای اینکه خودشان را دل خوش کنند می گویند صبر کنید انتخابات برگزار شود و امریکایی ها منطقی می شوند. در حالی که مردم ایران فراموش نکرده اند که اوباما که با شعار تغییر بالا آمده بود، اما همین اوباما مقابل دوربین های تلویزیونی گفت اگر زورم می رسید تمام پیچ و مهره های نیروگاه های هسته ای ایران را باز می کردم. ما باید روی پای خودمان بایستیم و دشمنان خودمان را بشناسیم. در زمانی که امریکایی ها 4 بحران دارند کرونا، اعتراضات، سست شدن موقعیت ترامپ و مشکلات امریکا در مسائل بین الملل را همزمان دارد، مجلس امریکا دست از دشمنی با ایران برنداشته و در حال تصویب یک تحریم تازه علیه کشورمان هستند.