تحلیلی بر شرایط لیبی و نقش ترکیه در پایداری بحران

به گزارش مشرق، در روزهای اخیر اوضاع در کشور لیبی بار دیگر دستخوش دگرگونی شده و موازنه‌ی قوا در آن با افزایش دخالت بازیگران گوناگون در حال بازآفرینی است. با پیروزی چشمگیر نیروهای دولت وفاق به رهبری فائز السراج بر هواداران ژنرال خلیفه حفتر تحولات لیبی وارد مرحله‌ی نوینی شده است.

بیشتر بخوانید:

تشدید رقابت منطقه‌ای بر سر شرق دریای مدیترانه

ترکیه به دنبال احداث دو پایگاه نظامی دائمی در لیبی

اما آنچه در دور تازه‌ی درگیری‌ها در این کشور جالب توجه بوده نقش‌آفرینی گسترده و پررنگ ترکیه و کمک فراوان دولت آنکارا به طرابلس است که  نوشتار پیش‌رو در پی واکاوی بخشی از دلایل و بسترهای دخالت رهبران ترکیه در لیبی و چشم‌انداز آینده‌ی تحولات در این کشور آفریقایی است.

گریزان از دمشق؛ پیش به سوی طرابلس

گرایش‌های اخوانی سردمداران حزب عدالت و توسعه از یک سو و آرزوهای دور و دراز اردوغان برای بازسازی شکوه دوران امپراتوری عثمانی راهی جز اعمال نفوذ، کنشگری و در نهایت دخالت در امور کشورهای عرب منطقه برای ترکیه باقی نمی‌گذارد. اگر روزگاری این نفوذ به شکل نرم و از روزنه‌ی فرهنگ و اقتصاد بود پس از بحران سوریه وارد فاز امنیتی و نظامی شد و هنوز هم در همین ریل به حرکت خود ادامه می‌دهد.

ناکامی بزرگ ترکیه در سوریه و شکست سیاست‌های آنکارا، این کشور را در شرایط نامطلوبی قرار داده که به دست گرفتن ابتکار عمل در لیبی می‌تواند مرهمی بر آن فرصت‌سوزی‌ها بوده و برگ برنده‌ای به شمار آید. از یک سو دولت وفاق ملی در زمره‌ی گرایش‌های اخوانی قرار دارد و از دیگر سو جایگاه    گریزناپذیر ساخته است.

در همین راستا ترکیه به رغم فاصله‌ی زیاد جغرافیایی و عدم همسایگی با لیبی توافقی هم با دولت وفاق پیرامون تعیین مرز در مدیترانه به انجام رسانده و کوشش می‌کند با مانع تراشی بر سر انتقال گاز از لبنان و سرزمین‌های اشغالی به اروپا، هم خود را در مرکز انتقال انرژی  قرار داده و هم دسترسی‌اش را به نفت و گاز ارزان قیمت تضمین کند. از همین روی با وارد کردن هزاران نیروی رزمی از سوریه به لیبی وارد نبرد با ارتش ژنرال حفتر شد که از پشتیبانی مصر، امارات و عربستان بهره می‌برد. در حقیقت در یک تقسیم کار نانوشته تامین مالی این نیروها از سوی قطر صورت گرفته و برآوردن نیازهای تسلیحاتی و تدارکاتی نیز بر عهده‌ی ترکیه است. حفظ جای پا در لیبی برای اردوغان از اهمیت بسزایی برخوردار است و به گونه‌ای جنبه‌ی حیثیتی نیز پیدا کرده‌است.

نگرانی اروپا و خشم دشمنان اخوان

بدون شک ترکیه تنها بازیگر صحنه‌ی تحولات لیبی نیست و دیگر کشورها نیز با توجه به منافع خود به نقش‌آفرینی در لیبی سرگرم هستند. از یک سو اروپایی‌ها نگران از پدیداری موج جدیدی از مهاجرت به سوی قاره‌ی سبز هستند و با حساسیت پیگیر تحولات این کشورند. همچنین سرنوشت منابع بزرگ و باکیفیت نفت لیبی نیز برای شرکت‌های نفتی ایتالیا و فرانسه و اقتصاد این دو کشور حائز اهمیت فراوان است. این دو شرکت برای سالیان دراز مهم‌ترین فعالان عرصه‌ی انرژی لیبی بودند و از این رهگذر به سودهای سرشاری دست یافتند.

ضلع دیگر این بازی به بلوک مخالف اخوان در منطقه و به ویژه دو کشور امارات و مصرارتباط پیدا می‌کند. قدرت‌یابی یک دولت اخوانی در همسایگی مصر سبب نگرانی عمیق قاهره است تا جایی که گفته می‌شود به دنبال شکست‌های اخیر حفتر و عقب‌نشینی نیروهای وی از پیرامون طرابلس، مصری ها برای پشتیبانی از آنان وارد لیبی شده‌اند. همچنین امارات هم از شکل‌گیری یک پایگاه برای تبلیغ و گسترش اندیشه‌های اخوانی در منطقه بسیار نگران است. عربستان هم البته در میان همین دسته جای می‌گیرد.

در این میان نباید از نقش آمریکا و روسیه نیز چشم‌پوشی کرد. از آنجا که روسیه از خلیفه حفتر حمایت می‌کند پس آمریکایی‌ها هر چند نه تمام و کمال اما به هر روی و به دلیل حفظ ظاهر هم که شده از دولت مورد تایید سازمان ملل در لیبی پشتیبانی می‌کنند. با اینکه روس‌ها بر این گمان بودند که می‌توانند با الگوگیری از سوریه در لیبی نیز حفتر را به پیروزی برسانند اما تفاوت بنیادین شرایط دو کشور و نبود یک نیروی رزمی باانگیزه و اعتقاد در سازمان رزم حفتر شرایط را به زیان این نیروها و روسیه تغییر داد و با ورود افراد تازه‌نفس و کارآزموده که تجربه‌ی سال‌ها جنگ در سوریه و عراق را دارند، ورق به سود دولت وفاق برگشت.

نتیجه‌گیری

اوضاع سیاسی و امنیتی در لیبی به معنای واقعی پیچیده است و حضور چندین قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در جهت شکل‌دهی به تحولات این کشور پیش‌بینی آینده را بسیار دشوار ساخته است. با این حال به نظر می‌رسد سناریوی تجزیه‌ی لیبی بیش از پیش محتمل شده و سطح درگیری نیروهای متخاصم به حدی رسیده است که دستکم در کوتاه مدت نمی‌توان به بهبود شرایط و برقراری آرامش در این کشور امید چندانی داشت.

حضور ترکیه در لیبی که از یک سو برای رقابت با یونان و مصر و از سوی دیگر دسترسی به منابع نفت و مشارکت در بازسازی لیبی انجام می‌گیرد، از آنجا که با الزامات بومی و درک درست بافت سیاسی و اجتماعی لیبی همراه نیست نه تنها به سود طرابلس نخواهد بود بلکه می‌تواند مانند مدل دخالت در سوریه بار دیگر اردوغان را به مهلکه اندازد.

روسیه هم هرچند گمان داشت که به دلیل پیشینه‌ی خوب روابط با لیبی می‌تواند سهمی در آینده‌ی این کشور به دست آورد، اما نبود یک راهبرد مناسب سیاسی و نیروهای باانگیزه و ایدئولوژیک میدانی سبب ناکامی مسکو شده است.

جابجایی تعداد زیادی از تروریست‌های سلفی بین‌المللی حرفه‌ای و جنگ‌دیده به داخل لیبی و استقرار آنها در این کشور چند پاره و آشفته حال و همچنین ناتوانی کشورهای غربی در مدیریت بحران و برقراری آرامش و امنیت نسبی، نمایانگر بدتر شدن وضعیت و ادامه‌ی‌جنگ قدرت خواهد بود.

برچسب ها:

جهان