سرویس سیاست مشرق – فیضا... عربسرخی، فعال اصلاحطلب و از بازجویان خشن دهه 60، به تازگی در مصاحبهای با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی؛ صحبتهای تندی را علیه مجلس یازدهم و نمایندگان منتخب این پارلمان مطرح کرده است.
او با اشاره به تحریم انتخابات مجلس یازدهم از سوی اصلاحطلبان که موجب کاهش مشارکت کسانی از مردم شد، میگوید: مجلسی که افراد آن با سختگیرانهترین روش وارد آن شده باشند در شرایط عادی با این موضوع منطبق صددرصدی نیستند. مجلس اگر منتخبان همه اقشار در آن براساس شایستگی حضور داشته باشند برای راس امور بودن و شدن راه سختی نخواهد داشت؛ به این معنی که تمام مردم کشور پای صندوقهای رای حاضر شوند و افرادی را انتخاب کنند آن مجلس قرابت بیشتری با افکار مختلف در جامعه خواهد داشت. فلسفه آن هم ساده است؛ مردم در راس امور هستند پس منتخبین آنها هم در راس امور خواهند بود. مجلسی که منتخب واقعی مردم است و مردم مجبور به انتخاب از بین محدود افراد گزینششده نیستند میتواند با خواسته اکثریت مردم منطبق شود آن مجلس در راس امور خواهد بود. چنین مجلسی مقتدر است. مجلسی که هر کدام از نمایندگان آن با رای 5 یا 6 درصد از مردم انتخاب شدهاند چندان نمیتوانند قدرتمندانه سخن بگویند و معضلات کشور را به چالش جدی و سازنده بکشند، چون قدرت مردم پشت سر آنها قوی و حداکثری نیست.
عربسرخی تصریح میکند: نمایندهای که 50 درصد از رای مردم شهر خود را داشته باشد میتواند با قدرت بهعنوان نماینده شهر خود حرف بزند. اما نمایندهای که رای چندانی نداشته باشد و خودش میداند چگونه توانسته در مجلس حضور یابد، ناچار است در مقابل دستوراتی که میگیرد تسلیم باشد. درگیر شدن بر سر مساله انتخاب رئیس مجلس و سایر مسائل صورتهای ماجراست و نشانهای از قدرت و کارآمدی مجلس نیست. به نظر من، فرقی ندارد چه کسی در رأس مجلس باشد. مجلسی که بخواهد مقتدر باشد باید زمینه درست و پرقدرتی داشته باشد. مجلسی مقتدرتر است که با مشارکت گسترده مردم تشکیل شود. [1]
عرب سرخی و اظهارت او اما در مقابل این چالش جالبتوجه قرار دارد که مجلس دهم بعنوان اتوپیای اصلاحطلبان که از مشارکت بالای انتخاباتی هم برخوردار بود اما چرا دچار سقوط شد و آنطور که باید نقش خود در جایگاه رأس اموری را انجام نداد؟
پاسخ مشخص است! آنچه که از قدرت و اعتبار یک پارلمان میکاهد؛ پاسخگو نبودن و وکیلالدولگی است نه میزان رأی.
کاش عربسرخی روزی را به یاد بیاورد که نمایندگان اصلاحطلب مجلس با افتخار هرچه تمامتر از این میگفتند که کاملا هوای دولت را داشتهاند. [2]
همچنین باید این نکته را هم مورد اشاره و ماساژ قرار داد که سبب قوام یک پارلمان، میزان عقلانیت سیاسی آن است.
مجلس اگر بر مدار عقلانیت سیاسی باشد و مثل مجلسین دهم و ششم مشحون از هیجانزدگی سیاسی نباشد؛ میتواند در برابر هر قیام و قعود خود، افتخارآمیز عمل کند.
چنین مجلسی میتواند حتی در نطق یک نماینده هم سبب افتخار مردم باشد و توانایی آن را دارد که ولو در صورت شلتاق دولت و مخالفتهای آن با قوه مقننه؛ اما مراتب را به عرض و آگاهی مردم برساند و بگوید که چطور راه حلها را به دولت ناهمخوان داده اما آنها اهل اجرا نبودهاند. [3]
و این کابوس آقای عربسرخی و دوستان ایشان در "هسته سخت اصلاحات" است... که مجلسی با چنین مشخصاتی بر سر کار آمده باشد و به مثابه یک باطلالسحر؛ همه رشتههای غلط اصلاحطلبان را در سیاست و اجرا پنبه کند.
وحشتناکتر آنکه این مجلس بتواند کارنامهای برجا بگذارد که موجب مشارکت بیشتر در انتخابات بعدی شود.
در بحث کم بودن مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم نیز اولا باید اشاره کرد که مسبب این رخداد، اصلاحطلبان و طائفه حجاریانها و عربسرخیها هستند که تصمیم گرفتند پس از برجای گذاشتن یک کارنامه مشحون از ناکارآمدی و سپس رصد نارضایتی مردم؛ همه را با خود به قعر بکشند فلذا با تصمیم بر "تحریم انتخابات"؛ کسانی از مردم را تشویق به عدم حضور کردند.
اما باید دانست که سبب رسمیت یک پارلمان، یک دولت و هر نهاد و فرد انتخابی دیگر "قانون" است و نظام جمهوری اسلامی ایران هم مثل هر نظام دیگری بسا که با برخی انتخاباتهای کم مشارکت نیز مواجه باشد.
اما درون این قبر مردهای نیست که اصلاحطلبان بخواهند بر آن بگریند زیرا قانون هست و همین قانون هم رسمیت مجلس را تأیید میکند.
مجدداً بایستی بر آن حقیقت پیشگفته تأکید کرد که مجلسی با رویکرد عقلانیت سیاسی و دارای جدّ و جهد برای حل مشکلات مردم از کانال مدیریت جهادی؛ در گام اول، باطلالسحر نقشه بدخواهان دموکراسی و دشمنان ایران خواهد بود. و در گام بعدی و در صورت اقبال همچنان مردم به اصولگرایان در گام انتخابات 1400؛ نفحات بیشتری به ایران و ایرانی میرساند.
***
1_http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/290452
2_mshrgh.ir/1009438
3_mshrgh.ir/1081802